براي اين كه به خودمان مغرور نشويم بايد چه كنيم؟

13:22 - 1393/06/03
چکیده: انسان اگر با حسن ظنّ خويش با خداوند مناجات كند و از او بخواهد، يقيناً خداوند متعال جواب مثبت مي دهد و دست چنين بنده اي را مي‌گيرد. چرا كه خدا مي‌فرمايد: «لا تقنطوا من رحمة الله» «از رحمت خداوند، نا اميد نشويد.»

براي اين كه به خودمان يا به كارهاي خوب و اعمال خود مغرور نشويم بايد چه كنيم؟

پاسخ:

غرور از جمله بيماري هاي اخلاقي است كه هم در دنيا و هم در آخرت پيامدهاي منفي و زيانبار براي انسان به همراه دارد. در آيات قرآن و روايات ائمه اطهار ـ عليهم السّلام ـ به آثار و پيامدهاي اين صفات تصريح شده و آمده است كه انسان ها در طول تاريخ به سبب اين صفت پست و نامطلوب به چه مشكلي در زندگي فردي و اجتماعي خود دچار شده اند. وقتي خداوند از ملائكه خواست تا در برابر آدم سجده كنند، همه سجده كردند جز ابليس، كه مبتلا به تكبر و خود بزرگ بيني و غرور شده و فكر مي كرد كه از نظر خقلت و آفرينش از آدم بهتر است.
اين نخستين گناهي است كه در جهان به وقوع پيوست، گناهي كه سبب شد فردي همچون ابليس كه سالبان دراز و به تعبير اميرمؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ در خطبة قاصعه شش هزار سال خدا را عبادت كرده بود، به دليل تكبر و غرور، تمام عبادات و اعمال او بر باد رفت و از آن مقام والا كه همنشين با فرشتگان و مقام قرب خدا بود، يكباره سقوط كرد، و درست به همين دليل خدا او را خوار و ذليل و پست گردانيد.
علي ـ عليه السّلام ـ در اين باره مي فرمايد:«اَلا تَرَوْنَ كَيْفَ صَغّّرهُ الله بِتَكبُّرهِ وَضَعَهُ بترَفُّعِهِ فَجَعَلَه في الدُّنيا مَدْحُوراً و أعَدّلَهُ في الآخِرَةِ سَعِيراً»3 آيا نمي بينيد چگونه او را خداوند به علّت تكبرش، تحقير كرد و بر اثر غرور و بلند پروازي بي دليلش، وي را پست و خوار گردانيد،‌از همين رو او را در دنيا مطرود ساخت و آتش برافروختة دوزخ را در آخرت براي او مهيا نمود.

ريشه و عوامل غرور1. مشكل شخصيت
يكي از عوامل اصلي انحراف اخلاقي و از جمله غرور ضعف شخصيتي افراد است، افرادي كه از نظر شخصيتي مشكل دارند، به غرور مبتلا مي شوند.
2. جهل و حماقت
دومين عاملي كه باعث غرور افراد مي شود جهل و حماقت انسان است، يعني فردي كه خودش را نشناخته و نمي داند كه سراپاي وجود او ضعف و ناتواني است، احساس مي كند كه هيچ مشكلي ندارد و بهتر از همگان است.
3. خود فراموش
اگر خودمان را فراموش كنيم و به گذشته، حال و آينده خود نيانديشم دچار غرور و خود خواهي خواهيم شد كسي كه مي داند چه بندة ضعيف و ناتواني است كه حتي نفس كشيدنش در اختيار خودش نيست چه جاي غرور برايش خواهد ماند؟ اگر ضعف و عجز خود، سير تكاملي خود و همة مسائلي مربوط به زندگي خود را فراموش كنيم گرفتار خود خواهي خواهيم شد.
4. آلودگي محيط زندگي و تربيت منفي
هم نشيني و هم زيستي با انسان هاي مغرور صفات و روصيات آنان را در ما نيز بر مي انگيزاند و به حركت در مي آورد و تربيت يافتن در محيط خانوادگي يا اجتماعي آلوده به مرض غرور همين اتفاق را براي ما ايجاد مي كند.
براي آن كه به غرور مبتلا نشويم بايد به اين نكات توجه داشته باشيم:
1. خودمان را بشناسيم
خودشناسي و خودنگري يكي از راه هاي اصلي درمان غرور به حساب ميآيد. بايد دو مرحله از هستي خود را هميشه به ياد داشته باشيم:
الف: اينكه چگونه با ضعف و ناتواني از ديار عدم به عالم هستي قدم نهاده ايم.
ب: سرانجام زندگي ما به كجا مي انجامد و چگونه در دل خاك جاي گرفته، همة توانايي ها و دارايي هاي ما كه اينك به انها فخر مي كنيم، از ما گرفته مي شود. اگر انسان هميشه به اين دو مرحله از وجود هستي خود توجه داشته باشد، به عجر و ناتواني خود پي مي برد و حتي در حال شهرت و مقام نيز به غرور مبتلا نمي شود. بلكه همه اعمال خوب را از سوي خدا دانسته و سعي مي كند در جهت كمال معنوي خود از آن استفاده كند.
2. به ياد مرگ باشيم
ياد مرگ از انحرافات اخلاقي جلوگيري مي كند.
3. به عبادت خدا بپردازيم
يكي ديگر از عواملي كه مي تواند از غرور حتي در موقعيت هاي حساس جلوگيري كند، عبادت خداست آري! از جمله عبادات نماز است كه كسي كه نمازگزار واقعي باشد و شرائط نماز را در نظر بگيرد و عمل كند نمازش او را از بديها باز مي دارد.
4. مطالعه سرگذشت خوبان
زندگينامة انسان هاي بزرگي كه با تواضع و فروتني به جاهاي والاي معنوي رسيده اند را مورد مطالعه قرار گيرد.
5. عبرت از سرگذشت ديگران
از ديگر عواملي كه مي تواند از غرور جلوگيري كند، مطالعه حالات و سرگذشت افرادي است كه ابزار و امكانات و موقعيت هاي بالايي در جامعه داشته و پس از مدتي آنها را از دست داده اند، مطالعه اين جريانات باعث مي شود انسان نگرش ديگري در مورد زندگي پيدا كند و به وسيله آنچه دارد به ديگران فخر فروشي نكند.
6. مبارزه با خودخواهي
يكي از عمده علل صفات بد خود خواهي است خودخواهي ريشه همه مفاسد است پس با مبارزه با اين صفت مي توانيم غرور را ريشه كن كنيم.
سيرة معصومين(ع)
دربارة عبادت پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ وارد شده كه پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ سال هاي متمادي نماز مي‌خواند و پاهاي مبارك حضرت، تاول مي زدو ورم مي‌كرد و چهرة نوراني حضرت، زرد مي‌شد، همة شب را عبادت مي‌كرد ..... پس به ايشان گفته شد: يا رسول الله، مگر خداوند گناهان گذشته و آيندة تو را نبخشيده؟ پيامبر فرمود «بلي! بخشيده، آيا بنده اي شاكر نباشم؟».
4. در جاي ديگر پيامبر اكرم مي‌فرمايد: ما عبدناك حق عبادتك و ما عرفناك حق معرفتك.آن‌چنان كه شايستة بندگي تو بود، تو را عبادت نكرديم و آن‌چنان كه حق معرفت تو بود،‌ تو را نشناختيم. دربارة عبادت امام زين العابدين ـ عليه السّلام ـ در تاريخ آمده كه روزي فرزند ايشان ابوجعفر نزد پدر رفت. پدر را ديد كه از شب زنده داري بسيار، به رنگ زرد در آمده و ديدگانش از گرية فراوان چروك كرده و پيشاني او پينه بسته .... چون پدر را بدين حال ديد نتوانست گرية خود را نگه دارد. پدر به او نگريست و گفت: فرزندم آن صحيفه ها را كه اعمال علي بن ابيطالب در آن ثبت شده به من بده! اوراق را بدو دادم، لحظه اي بدان نگريست و با گرفتگي خاطر گفت: چه كسي توانايي عبادت علي بن ابيطالب را دارد»
6. اين گل هاي بي‌خار جهان هستي با اين‌كه سرآمد مخلوقات خداوند هستند در معرفت و عبادت و فضايل اين طور خود را در پيشگاه خداوند مقصّر مي دانند كه خود يك درس بزرگي است كه اي انسان‌ها! هر قدري كه معرفت پيدا كرديد، هر قدر عبادت و بندگي كرديد، هر قدر كار خير انجام داديد، باز خود را در پيشگاه الهي مقصّر و شرمنده بدانيد. انسان در همان حال كه عبادت مي كند و خوشحال است از اينكه خداوند متعال اين توفيق را به او عطا كرده در عين حال نگران است از اين‌كه اين عبادت را آن‌چنان كه حق عبادت و بندگي بود به جا نياورده. پس در عين اين‌كه انسان نياز به خود شناسي دارد تا نسبت به جايگاه خود و خالق شناخت پيدا كند(نسبت به آغاز و پايان و مسيري كه بايد طي كند) همان طور خود را در عبادات مقصّر بداند و از خداوند طلب كند تا معرفت صحيح را به وي عطا كند. خداوند متعال مي‌فرمايد: وَ الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الُْمحْسِنِينَ و آنان كه در راه ما كوشش كنند همانا راه هاي خويش را به آنها نشان مي‌دهيم و همانا خدا با نيكوكاران است. و انسان اگر با حسن ظنّ خويش با خداوند مناجات كند و از او بخواهد، يقيناً خداوند متعال جواب مثبت مي دهد و دست چنين بنده اي را مي‌گيرد. چرا كه خدا مي‌فرمايد: «لا تقنطوا من رحمة الله» «از رحمت خداوند، نا اميد نشويد.»

 

منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.