شخص بی نماز تنها بی نماز نیست

21:24 - 1393/06/22
چکیده: بالاترین تعالی و کمال انسانی در نماز تجلی پیدا میکند همچنانکه خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ(1) الَّذِينَ هُمْ فىِ صَلَاتهِمْ خَاشِعُونَ(مومنون/2) مؤمنان رستگار شدند؛ آنها كه در نمازشان خشوع دارند؛
بی نمازی

رهروان ولایت ـ بالاترین تعالی و کمال انسانی در نماز تجلی پیدا میکند همچنانکه خدای متعال در قرآن کریم میفرماید: قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ(1) الَّذِينَ هُمْ فىِ صَلَاتهِمْ خَاشِعُونَ(مومنون/2) مؤمنان رستگار شدند؛ آنها كه در نمازشان خشوع دارند؛

و این بالاترین ارزش است و مصداق واقعی معراج مومن می‌باشد از طرفی وعده رستگاری مومنان و در جهت دیگر رویش این تجلی در نماز که ارتباط خدا و انسان است کامل می گردد.

در مقابل دریای بیکران فضائل و آثاری که برای نماز ذکر شده، بدون شک خسران واقعی برای کسی است که به هر نحوی از این فیض بیکران محروم باشد. همچنانکه قرآن حال و روز تارکین نماز را در قیامت به تصویر کشیده که گذشته از محرومیت از فیض ارتباط معنوی با پروردگار در این دنیا در سرای آخرت هم جایگاهی جز گرفتاری در آتش جهنم ندارند. زمانی که از آنها سوال میشود چه شد که در آتش جهنم گرفتار شدید جواب می دهند ما از نماز گزاران نبودیم.

مَا سَلَكَكمُ‏ فىِ سَقَرَ(42) قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ(مدثر/43) «چه چيز شما را به دوزخ وارد ساخت؟!» مى‌‏گويند: ما از نمازگزاران نبوديم،

 پرواضح است؛ که عوامل متعددی باعث می‌شود که نماز در زندگی فرد کم اهمیت شود و مع الاسف منجر به ترک یا سبک شمردن نماز شود. شناحت این عوامل و بررسی و آسیب های آن از جمله مسائل مهم و اساسی است. زیرا در دین اسلام فوق العاده برنماز تاکید شده و تنها فریضه ای است که در هر حالتی باید ادا شود بخلاف فرائض دیگر که نبود برخی از شرائط مثل صحت بدن، استطاعت و ...آنها را ساقط می‌کند ولی نماز خواندن در هیچ شرایطی ساقط نمی‌شود حتی در سخت ترین شرایط باید ادا شود هم چنانکه در قرآن اشاره شده است:

فَإِنْ خِفْتُمْ‏ فَرِجالاً أَوْ رُكْباناً فَإِذا أَمِنْتُمْ فَاذْكُرُوا اللَّهَ كَما عَلَّمَكُمْ ما لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ (بقره/239) و اگر (به خاطر جنگ، يا خطر ديگرى) بترسيد، (نماز را) در حال پياده يا سواره انجام دهيد! اما هنگامى كه امنيت خود را بازيافتيد، خدا را ياد كنيد! [نماز را به صورت معمولى بخوانيد!] همان‏گونه كه خداوند، چيزهايى را كه نمى‌‏دانستيد، به شما تعليم داد.

در واقع نماز خواندن معلول پایبندی به بسیاری از ارزش ها و مواظبت بر آنهاست و برعکس ترک یا سبک شمردن نماز معلول پایبند نبودن به ارزشها است. در واقع شخص بی نماز تنها یک بی نماز نیست، بلکه انسانی است که پایبندی به خیلی از اصول دینی را ندارد و یکی از جلوه های آن در ترک نماز بروز پیدا کرده است. نگاه دقیق به موضوع و مساله نماز بیانگر این است که فرد بی نماز زمینه و آمادگی آلوده شدن به خیلی از ناهنجاریها را دارد و دغدغه تنها برای نماز خوان کردن او نیست بلکه اصلاح افکار و عقاید اوست که در بی نمازی بروز کرده است و برای اصلاح او راهی طولانی در پیش است تا به مبانی دینی پایبند گشته و راغب به نماز گردد. آمار نشانگر آن است که بسیاری از بزهکاریها در بین افرادی اتفاق می افتد که رابطه خوبی با نماز ندارند.

در مقابل اگر پایبندی به نماز باشد در پشت این اعتقاد التزام به دنیایی از معارف است که در نماز جلوه گری می کند و کم نبودند انسانهایی که در قلب تاریخ ماندگار شدند و با بررسی زندگی شخصی آنها در میابیم که پیوندی ناگسستنی بین موفقیت آنها و اقامه نماز در سراسر زندگی آنهاست.

به بیان دیگر می توان گفت که نماز تنها نماز نیست بلکه فریضه ای است که با تمام زندگی شخصی و اجتماعی فرد گره خورده است فلذا در چند حدیث از امیر المؤمنین علیه السلام ، بر این مطلب  تأکید شده است که تمام اعمال ما پیرو نماز ماست، از جمله:

امیر المؤمنین علیه السلام در نامه ای خطاب به محمد بن ابی بکر (ره) می فرماید: صَلِّ الصَّلَاةَ لِوَقْتِهَا الْمُؤَقَّتِ لَهَا وَ لَا تُعَجِّلْ وَقْتَهَا لِفَرَاغٍ وَ لَا تُؤَخِّرْهَا عَنْ وَقْتِهَا لِاشْتِغَالٍ وَ اعْلَمْ أَنَّ كُلَّ شَیْ‏ءٍ مِنْ عَمَلِكَ تَبَعٌ لِصَلَاتِك‏؛ نماز را در وقت خودش به جاى آر، نه اینكه در بیكارى زودتر از وقتش بخوانى، و به هنگام درگیرى و كار آن را تأخیر بیندازى، و بدان كه تمام كردار خوبت در گرو نماز است. [1]

با این حساب و گستردگی نفوذ نماز در سراسر زندگی انسان شناخت آسیب های آن کار ساده ای نیست و برای شناخت علت های ترک نماز گاهی نیاز است که زاویه های مختلف زندگی انسان مورد بررسی قرار گیرد. چون عوامل ترک نماز گاه شخصی است و در حیطه اخلاق شخصی باید آن را جستجو کرد و گاهی باید عوامل آن را در اجتماع پیگیری نمود.

بعضی از امور برای نماز در حکم زیر ساخت ها هستند تا این زیر ساخت ها مهیا نگردد نتیجه مطلوب در جذب به نماز حاصل نمی شود. بعد از مهیا شدن زیر ساخت ها در گام بعد باید مقوله های مرتبط را بررسی کرد هرچند که زیر ساخت ها مهیا باشد تا مقوله های مرتبط که افکار جامعه را در دست دارند نسبت به نماز رسالت خود را ایفا نکنند کار ثمره لازم را نخواهد داشت.

دعوت به نماز تبدیل به دغدغه ای مهم و قابل تامل در جامعه امروز شده است. روش های مختلف و بسیار ظریفی ارائه و تحلیل شده است اما به نظر می رسد حلقه مفقوده برخی راهکارها برای جذب به نماز عدم توجه به مقوله های مرتبط است. هرچند در جذب به نماز ظرافت هایی به خرج داده میشود ولی بعضا نتیجه مطلوب رخ نمیدهد و این بخاطر عدم توجه به زیر ساخت هاست.

------------------------------------

پی نوشت:
[1].  نهج البلاغة، نامه 27، و من عهد له علیه السلام إلى محمد بن أبی بكر رضی الله عنه حین قلده مصر

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 14 =
*****