رهروان ولایت ـ با گسترش جوامع انسانی نیاز به تشکیل جلسات مذاکره و مشاوره برای تصمیمگیری و اداره امور در سطوح مختلف اجتنابناپذیر است. بیتردید هدف اصلی در تشکیل این جلسات یافتن راهکارهای سازنده و تأمین مصالح و منافع طرفین میباشد و برای نیل به آن شایسته است مسائل و مواردی رعایت شود تا زمینهساز ایجاد احترام متقابل و تعامل سازنده میان شرکتکنندگان را فراهم آورد. این نوشتار بر آن است تا با مراجعه به سیره پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) به بیان برخی ملاکهای فردی بپردازد که رعایت آنها در جلساتی که حتی موضوعات متفاوتی دارند بسترساز حل مشکلات و رسیدن به تفاهم و تعامل سازنده است.
الف) یاد خداوند
اولین نکتهای که باید مد نظر شرکت کنندهگان باشد «یاد خدا» است. یکی از لوازم عبودیت و بندگی این است که عبد، هرگز از ذکر خدا و یاد مولایش غافل نشود و او را همواره ناظر کارهای خود بداند. یاد خداوند چه به صورت ذکرِ زبانی و چه توجه و یاد قلبی باشد، گویای توجّه شخص و یاد خداوند است. در حالات رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نقلشده است: «پیامبر جز با یاد خدا برنمیخاست و نمینشست».[1] بدون شک اینگونه رفتارها در نشست و برخاست و یاد پیوسته پروردگار، در همنشینان و معاشران نیز تأثیر گذار است و آنان را هم به یاد خدا میاندازد و چه بسا پارهای از مسائل به راحتی حل و فصل شود.
ب) دوری از تکلف جز در موارد ضروری
منش و سیره رفتاری رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) اینگونه بود که در مجالس، جای خاصی را برای خویش تعیین نمیکرد و هر جا که جا بود مینشست. از دیگر ویژگیهای حضرت این بود که روی زمین مینشست و روی زمین غذا میخورد و مانند پایینترین افراد جامعه رفتار میکرد و هیچگاه اظهار بزرگی نمیکرد.[2] رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) به همه افراد جدا از جایگاهی که در اجتماع و یا در آن جلسه از آن برخوردارند، نگاهی یکسان و همانند داشت تا کسی احساس فرق گذاشتن و تبعیض در نگاه و توجه ایشان نسبت به اعضای جلسه را نداشته باشد.[3]
اقدام دیگری که حضرت برای دوری از تکلف انجام میداد این بود که همه در جلسات ایشان بهصورت حلقهوار مینشستند؛ در این باره «انس بن مالک» میگوید: «هرگاه نزد پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) میآمدیم، حلقهوار مینشستیم.»[4] و اینگونه حلقهوار و دورهم نشستن، نشانهی بیتکلّفی در جلسات، و پرهیز از تشریفات و در قید و بند «جای خاص» نبودن است.
یکی دیگر از مواردی که انسان باید به آن توجه نماید زمانیست که فرد بنا به دلایلی میخواهد وارد جلسهای بشود که مدتی از آغاز آن میگذرد در این صورت شایسته است رفتاری مناسب با این شرایط از خود بروز دهد.
نبی اکرم(صلیاللهعلیهوآله) هرگاه وارد جلسهای میشد هر جا که جا بود مینشست و به دیگران همچنین توصیه میفرمود.[5] در اینصورت هم نظم جلسه حفظ میشود و هم احترام دیگر افراد حفظ میگردد، خصوصاً اگر کسی هم مشغول سخن گفتن باشد و اگر جای خاصی هم برای انسان در نظر گرفته باشند، فرد میتواند بهراحتی جابهجا شود.
این منش، همواره از اصول اولیه رفتار پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) به شمار میآمد و تنها در پارهای از اوقات و برای سهولت در کار مراجعین و افراد تازه مسلمان که پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) را نمیشناختند و آنهم به پیشنهاد برخی از اصحاب با ساختن سکوی محقری برای خود موافقت کرد.
ابوذر غفاری در این باره میگوید: «رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) میان اصحاب مینشست، و گاهی که فردی غریب و ناشناس میآمد و آن حضرت را نمیشناخت، از جمع میپرسید که پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) کدام یک از شماست؟ این بود که از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) درخواست کردیم اجازه فرماید جایگاهی برایش بسازیم که آنجا بنشیند تا افراد غریب، او را بشناسند. با موافقت پيامبر(صلیاللهعلیهوآله) سکویی از گِل برایش بنا کردیم، آن حضرت روی آن مینشست و ما هم در دو طرف ایشان مینشستیم.»[6]
ج) جلوسی مؤدبانه
یکی از مسائل تأثیر گذار در جلسات نحوه نشست و برخاست در حضور دیگران است، نحوه این رفتار بیانگر فرهنگ و تربیت انسان است. پیامبر اعظم(صلیاللهعلیهوآله) که بیش از همه ادب اجتماعی را مراعات میکرد؛ مثلا هرگز دیده نشد که حتی پای خود را در حضور دیگران، دراز كند.[7]
حضرت اغلب رو به قبله مینشست، و به کسانی هم که خدمتش میرسیدند، احترام میگذاشت و گاهی زیرانداز یا عبای خود را برای آنان میگسترانید تا روی آن بنشینند، با آنکه هیچگونه قرابت و خویشاوندی میانشان نبود، ولی دیگران را در جای خود مینشاند.[8]
گاهی عربها دشداشه و دامن لباس خود را بالا میزدند و ساقها و زانوان لختشان دیده میشد، اما آن حضرت، همواره پاها و زانوهای خویش را میپوشانید.[9] وقتی برای غذا، سر سفره مینشست، زانوان و قدمهای خویش را جمع میکرد و مثل نمازگزار و حالت تشهد مینشست و میفرمود: «من بندهام، مثل بندگان میخورم و مثل بندگان مینشینم».[10]
روزی مردی وارد مسجد شد و به حضور پيامبر (صلیاللهعلیهوآله) رسید. حضرت رسول (صلیاللهعلیهوآله) تنها نشسته بود، اما درعینحال، جابهجا شد و برای مرد تازهوارد، جا باز کرد. آن مرد گفت: «یا رسول اللّه! جا که وسیع است! حضرت فرمود: حق مسلمان بر مسلمان دیگر آن است که وقتی دید میخواهد نزدیک او بنشیند، برایش جا باز کند و جابهجا شود».[11]
----------------------------------------------
پینوشت
[1]. «وَ كانَ لا يَقُومُ و لا يَجْلِسُ اِلاّ عَلى ذِكرِ اللّه»، بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1403ق ، ج ١۶، ص ٢٢٨.
[2]. «كانَ رَسُولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله يَجْلِسُ عَلَى الأرضِ وَ يأكُلُ عَلَى الأرضِ»همان، ج ١۶، ص ٢٢٢ و «يَجْلِسُ جُلُوسَ العَبْدِ وَ يَعْلَمُ انَّهُ عَبْدٌ» همان، ص ٢٢۵.
[3]. مكارم الاخلاق، طبرسى، انتشارات شریف رضی، 1370ش، ص14.
[4]. بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1403ق ، ج ١۶، ص ٢٣۶.
[5]. مكارم الاخلاق، همان.
[6]. همان، ص ١۶.
[7]. «وَ ما رُئِىَ مُقدِّماً رِجْلَهُ بَيْنَ يَدَىْ جَليسٍ لَهُ قَطٌّ»، بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1403ق، ج ١۶، ص ٢٣۶.
[8]. المحجّة البيضاء، فيض كاشانى، انتشارات جامعۀ مدرسين، قم، ج ۴، ص ١٣١.
[9]. «ما اَخْرَجُ رُكْبَتَيْهِ بَيْنَ يَدَىْ جَليسٍ لَهُ قَطُّ» مكارم الاخلاق، طبرسى، انتشارات شریف رضی، 1370ش، ص ١٧.
[10]. المحجّة البيضاء، فيض كاشانى، انتشارات جامعۀ مدرسين، قم، ج ۴، ص ١٣۵.
[11]. بحارالانوار، علامه مجلسى، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1403ق، ج ١۶، ص ٢۴٠.
نظرات
بسیار عالی بود استفاده کردیم
خیلی ممنون استفاده کردیم
سلام علیکم
انشاءالله از سیره ی نبوی بیشتر بگوییم.
اندیشه از نگاه امیر مؤمنان: آنچه می دانیم بگوییم و به آنچه می گوییم عمل نماییم.
بسیار عالی
اینگونه اخلاق حسنه درجامعه کمرنگ شده و چه خوب با ترویج اینگونه اخلاق حسنه در این سایت و فراگیر نمودن ان
با تشکر از نویسنده محترم متن
خیلی موضوع جالبی بود و تازه
ممنون از نویسنده عزیز
جامعه از چنین اخلاقی دوری نموده است و درج چنین مطالبی باعث گوش زد شدن اخلاق و ورود آن به جامعه است،تشکر از زحمتتان نسبت به درج مطلب
ممنون مطلب جالب و تازه بود