چکیده: ۱۴ شهریور شهادت دو عزیز انقلابی است که یکی از اهل علم و اجتهاد و دیگری سرتیپی فراموشنشدنی به نامهای آیتالله علی قدوسی و سرتیپ هوشنگ وحید دستجردی. در این نوشتار به شهید دستجردی پرداختیم؛ همو که یار رجایی و باهنر بود و هرچند با تأخیر ۶ روزه به آنان پیوست.
![از تبار شهیدان; شهید هوشنگ وحید دستجردی شهید هوشنگ وحید دستجردی](https://btid.org/sites/default/files/media/image/12277_73304.jpg)
برخی هستند که خوب شدن و یا بد بودن را تنها در پرتوی جامعه به حساب میآورند و به شبهه پراکنی علیه عدالت الهی روی میآورند. قرآن کریم زن فرعون را بهعنوان الگویی که خود را در فاسدترین جوامع حفظ کرده و حتی از قتل بیگناهی جلوگیری نموده و منشأ اثری شگرف شده معرفی مینماید. اگر به اطراف خود نیز نگاهی بیندازیم میتوانیم افرادی را پیدا کنیم که مانند آسیه همسر فرعون بودند نه مانند زن و فرزند حضرت نوح. شهید هوشنگ وحید دستجردی متولد اصفهان به سال ۱۳۰۴ از آن دست نمونهها و الگوهایی است که در خانه ظلم و فساد رژیم شاهنشاهی خود را پاک نگهداشته و به اصلاح جامعه نیز پرداخته است.
او که پس از گذراندن دروس ابتدایی و متوسطه در سال ۱۳۲۸ وارد آموزشگاه شهربانی گردید و پس از گذراندن دورههای مختلف موفق به گذراندن دورههای عالی نیز گردید. بدینجهت وی مسئولیتهای مختلف در ردههای گوناگون شهربانی را بر عهده داشت. او مقلد امام بود و پایبندی خویش را به وظایف دینی بارها و بارها به نمایش گذاشته بود. ایشان از هواداران نهضت ملی شدن صنعت نفت بود و درراه کوتاه کردن دست استکباری انگلیس از منافع ایران عزیز نقش داشت.
ازآنجاکه رژیم منحوس پهلوی با شدت یافتن انقلاب از طرف استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا و صهیونیسم بینالملل، بر آن شد که با کشتار مردم در شهرهای گوناگون ایران از پیشروی انقلاب بکاهد و این نوع بر خوردها و خونریزیها هیچگاه موردپسند اشخاص دینمداری چون شهید دستجردی نبود؛ در سال ۱۳۵۷ از مسئولیت خویش استعفا داد و دستگاه ظالم را رها نمود تا شراکتی هرچند کوچک در این ظلمها نداشته باشد. این شهید بزرگوار بارها در راهپیماییهای پرشور و انقلابی شرکت کرده بود و پس از استعفا نیز به فعالیتهای انقلابیاش ادامه داد. تا آنجا که با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در بهمن ۱۳۵۷ به علت سابقه درخشان انقلابیاش به خدمت فراخوانده شد و چندین مسئولیت را بر عهده گرفت. تا آنکه در اسفند ۱۳۵۹ به سمت ریاست شهربانی کل کشور رسید.[۱]
آخرین فعالیت کاری این شهید بزرگوار شرکت در جلسه ۸ شهریور دفتر نخستوزیری بود و در جمع شهیدان رجایی و باهنر قرار میگیرد.
سازمان مجاهدین ازآنجاکه قصد ساقط کردن جمهوری اسلامی را داشت از ابزار حذف نیروهای کارآمد استفاده میکرد. در این مسیر و در ادامه جنایات قبلی ترور دیگری را برنامهریزی و اجرا کرده و دفتر نخستوزیری را منفجر مینماید. براثر این انفجار شهید هوشنگ وحید دستجردی دچار سوختگی شدید میشود و پس از چند روز در ۱۴ شهریور به علت شدت جراحات و سوختگیها جام شهادت را عاشقانه مینوشد و به دیدار معبود میشتابد.[۲]
محمدمهدی کتیبه که شاهد عینی ماجرا است؛ میگوید: «تیمسار وحید دستجردی در این حادثه کنار دست آقای باهنر نشسته بود... آقای دستجردی در این حادثه سوختگی زیادی داشت به روی بالکن رفته و از آنجا بیاختیار خودش را به پائین میاندازد... در همان روز شهادت دستجردی، منافقین با انفجار دیگری نیز آیتالله شیخ علی قدوسی، دادستان کل انقلاب، را شهید میکنند.»[۳]
عامل این انفجار خونین فردی به نام مسعود کشمیری معرفیشده است. عضوی از گروهک مجاهدین خلق که توانسته بود با رفتارهای منافقانه خود و با کمک افرادی چون محسن سازگارا منصب دبیری شورای امنیت را بهدست آورد؛ بهوسیله یک کیفدستی بمب را در نزدیکی شهید رجایی و باهنر قرار میدهد و چنین حادثهای را رغم میزند.
حضرت امام خمینی ره به مناسبت شهادت شهید دستجردی و شهید آیتالله شیخ علی قدوسی، پیامی فرستادند که بدین شرح است: «اینجانب، شهادت دادستان کل انقلاب (شهید قدوسی) و سرهنگ وحید دستجردی که در رأس شهربانی و قوای انتظامی در حال انجاموظیفه بودند و به این تحفه الهی نائل شدند، را به ملت ایران، به حوزه علمیه قم و قوای مسلح تبریک و تسلیت عرض میکنم و از خدای متعال، رحمت برای آنان و صبر و شکیبایی برای خانواده محترمشان خواستارم.»[۴]
روحش شاد؛ یاد و راهش پاینده باد.
--------------------
پینوشت
[۱]- رک: پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، ج ۱، دفتر انتشارات اسلامی (وابسته به جامعه حوزه علمیه قم)، آذرماه ۱۳۶۰، صفحات ۱۹۱--۱۹۹
[۲]- ناگفته هايي درباره عامل ترور شهيدان رجايي و باهنر
[۳]- سجاد راعی، محمدمهدی کتیبه، نشریه جام جم، ۸۳/۶/۸
[۴]- صحیفه امام، ج ۱۵، ص ۱۷۳