آثار تربيتى ايمان به معاد

22:30 - 1391/11/12
بنابر اين، انسان بايد هميشه به ياد آخرت باشد و بداند كه پايان سفرش لقاى حق است، كه يا به قهر او گرفتار مى شود و يا مشمول مهر و رحمت وى مى گردد.
معاد

برخى از آثار و نتايج تربيتى اعتقاد به معاد عبارت است از:

1. باريابى به مقام ابرار (نيكان)

(لَّيْسَ الْبِرَّ أَن تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لَـكِنَّ الْبِرَّ مَنْ ءَامَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الاَْخِر...)[1]; نيكى ]تنها[ اين نيست صورت خود را به سوى مشرق و ]يا[ مغرب كنيد، بلكه نيكى آن است كه به خدا و روز رستاخيز و... ايمان آورند.

2. پيش گيرى از غرور علمى و انحراف انديشه

راسخان در علم مى گويند: (رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّاب * رَبَّنَآ إِنَّكَ جَامِعُ النَّاسِ لِيَوْم لاَّ رَيْبَ فِيهِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يُخْلِفُ الْمِيعَادَ)[2]; پروردگارا! دل هاى ما را ـ بعد از آن كه ما را هدايت كردى ـ ]از راه حق [منحرف مگردان و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش، زيرا تو بخشنده اى. پروردگارا! تو مردم را در روزى كه ترديدى در آن نيست جمع خواهى كرد، قطعاً خداوند از وعده ]خود[ سرپيچى نمى كند.

3. رهايى از بى خبرى و گريز از آتش جهنم

(إِنَّ الَّذِينَ لاَ يَرْجُونَ لِقَآءَنَا وَ رَضُوا بِالْحَيَوةِ الدُّنْيَا وَ اطْمَأَنُّوا بِهَا وَ الَّذِينَ هُمْ عَنْ ءَايَـتِنَا غَـفِلُون * أُولَـئِكَ مَأْوَهُمُ النَّارُ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ)[3]; كسانى كه اميد به ديدار ما ندارند و به زندگى دنيا خشنود شدند و بر آن تكيه كردند و كسانى كه از آيات ما غافلند; ]همه [آنها جايگاهشان آتش است، به ]كيفر[ آن چه به دست مى آورند.

4. گرايش به خوبى ها

(فَمَن كَانَ يَرْجُوا لِقَآءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صَــلِحًا وَ لاَ يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدَ)[4]; پس هر كس به لقاى پروردگارش اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و كسى را در عبادت پروردگارش شريك نكند.

5. مقاومت در ميدان جهاد

(قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُم مُّلَـقُوا اللَّهِ كَم مِّن فِئَة قَلِيلَة غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةَم بِإِذْنِ اللَّهِ وَاللَّهُ مَعَ الصَّـبِرِينَ)[5]; كسانى كه به ديدار خداوند يقين داشتند، گفتند: بسا گروهى اندك كه بر گروهى بسيار، به اذن خدا پيروز شدند و خداوند با بردباران است.[6]

6. پيش گيرى از مفاسد اجتماعى و اقتصادى

(ويلٌ لِلمُطَفِّفين * اَلَّذينَ اِذَا اكتالوا عَلَى النّاسِ يَستَوفون * واِذا كالوهُم اَو وزَنوهُم يُخسِرون * اَلا يَظُنُّ اُولئكَ اَنَّهُم مَبعوثون * لِيَوم عَظيم * يَومَ يَقومُ النّاسُ لِرَبِّ العــلَمين)[7]; واى بر كم فروشان; آنان كه وقتى براى خود پيمانه مى كنند، حق خود را به طور كامل مى گيرند، امّا هنگامى كه مى خواهند براى ديگران پيمانه يا وزن كنند، كم مى گذارند آيا آنان گمان نمى كنند كه برانگيخته مى شوند در روزى بزرگ; روزى كه مردم در پيشگاه پروردگار جهانيان مى ايستند.

 

lرابطه تقوا و ياد آخرت:

انسان، مسافرى است كه به سوى خدا سير مى كند: (يَـأَيُّهَا الإِنسَنُ اِنَّكَ كَادِح اِلَى رَبِّكَ كَدحًا فَمُلَقِيهِ)[8] و در اين مسير اگر به لحاظ دستورهاى تشريعى با حسن اختيار خود در راه مستقيم قرار گيرد، خداوند را با مهر و لطفش ملاقات مى كند: (إِنَّ رَحمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ المُحسِنِينَ)[9] و اگر با سوء اختيار خويش به بيراهه برود، با قهر و غضب الهى رو به رو خواهد شد: (إِنَّا مِنَ الْمُجْرِمِينَ مُنتَقِمُونَ)[10]

بنابر اين، انسان بايد هميشه به ياد آخرت باشد و بداند كه پايان سفرش لقاى حق است، كه يا به قهر او گرفتار مى شود و يا مشمول مهر و رحمت وى مى گردد.

قرآن مجيد، بهترين و سودمندترين ره توشه اين مسافرت را تقوا مى داند و در بيش از هزار آيه، با بيان هاى گوناگون، انسان را به تحصيل آن فرا مى خواند (كه ذكر آنها از عهده اين گفتار خارج است); چنان كه مى فرمايد: (تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيرَ الزَّادِ التَّقوَى وَاتَّقُونِ يَأُولِى الأَلْبَـبِ)[11]; براى خود توشه برگيريد كه در حقيقت، بهترين توشه، پرهيزگارى است، واى خردمندان! از من پروا كنيد.

هيچ پيامبرى نيامده، مگر آن كه بهترين پيامش تأمين زاد راه، يعنى تقوا بوده است، تا انسان ها آگاه شوند كه مسافرند و نياز به ره توشه دارند; نمونه هايى از پيام آنان در سوره شعراء، آيات 106تا179 از زبان حضرت نوح، هود، صالح، و...(عليهما السلام)با جمله (فَاتَّقُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُون) و عبارات ديگر بيان شده است.[12]

قرآن كريم مى فرمايد: (يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَلتَنظُر نَفْسٌ مَّا قَدَّمَت لِغَد وَاتَّقُوا اللَّهَ إِن اللَّهَ خَبِيرُ بِمَا تَعمَلُونَ)[13]; اى كسانى كه ايمان آورده ايد! از ]مخالفت[ خدا بپرهيزيد و هر كس بايد بنگرد تا براى فردايش چه چيز از پيش فرستاده و از خدا بپرهيزيد كه خداوند از آن چه انجام مى دهيد، آگاه است.

هم چنين مى فرمايد: (فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا استَطَعتُم وَاسمَعُوا وأَطِيعُوا وَأَنفِقُوا خَيرًا لاَِنفُسِكُم وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفسِهِ فَأُولـلـِكَ هُمُ المُفلِحُونَ)[14]; پس تا مى توانيد تقواى الهى پيشه كنيد و گوش دهيد و اطاعت نماييد و انفاق كنيد كه براى شما بهتر است و كسانى كه از بخل و حرص خويشتن مصون بمانند، رستگارانند.

 

 

[1]. بقره، آيه 177.

[2]. آل عمران، آيه 8ـ9.

[3]. يونس، آيه 7ـ8.

[4]. كهف، آيه 110.

[5]. بقره، آيه 249.

[6]. ر.ك: ناصر ناصر مكارم شيرازى و همكاران، پيام قرآن، ج 5، ص 389ـ388 و ص 388ـ392 و ص 411ـ413 ; تفسير نمونه، ج 1، ص 596 ـ601، ج 2، ص 330ـ331، ج 18، ص 478 و ج 8، ص 231ـ233.

[7]. مطففين، آيه 1ـ6.

[8]. انشقاق، آيه 6.

[9]. اعراف، آيه 56.

[10]. سجدة، آيه 22.

[11]. بقرة، آيه 197.

[12]. ر.ك: عبدالله جوادى آملى، سيره پيامبران در قرآن، ج6، ص65ـ67.

[13]. حشر، آيه 18.

[14]. تغابن، آيه 16.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
18 + 1 =
*****