شما قضاوت کنید چه کسی سزاوار خلافت پیامبر بود؟

17:46 - 1394/08/22

چکیده: همیشه و در همه‌جا وقتی می‌خواهند رهبر و حاکم انتخاب کنند، بهترین شخص و لایق‌ترین شخص را انتخاب می‌کنند، یعنی کسی که از حیث اوصاف و ویژگی‌های درونی بهتر و بافضیلت‌تر از دیگران باشد و به گواه تاریخ و حتی اعتراف علمای اهل سنت، امیرالمومنین(علیه‌السلام) برتر از خلیفه اول بود، پس به مقام امامت و خلافت پیامبر عظیم الشان السلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) سزاوارتر بود.

علم امام

یکی از ادله عقلی شیعه بر امامت بلافصل امیرالمومنین(علیه‌السلام) غیر از نصوصی که در این باره از قرآن کریم و احادیث پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) وارد شده است، افضلیت حضرت بر سایر صحابه است، یعنی چون حضرت در علم، تقوا، درایت، شجاعت و ... سرآمد صاحبه بود، به مقام امامت سزاوارتر بود از کسانی‌که در این مقام قرار گرفتند.

یعنی اگر بر فرض بپذیریم که هیچ سند و مدرکی دال بر امامت و خلافت حضرت وجود ندارد، همین که حضرت در فضائل و ویژگی‌های درونی بر تمام صحابه برتری داشته است، بهترین دلیل برای امامت و مقدم شدن ایشان بر دیگران است.

یکی از اوصاف حضرت که به اعتراف دوست و دشمن برتر از تمام صحابه و یاران پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بود، علم و دانش حضرت و احاطه ایشان به عقاید و احکام الهی بوده است. بدون شک پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) تنها راجع به امیرالمومنین(علیه‌السلام) فرمودند: ««انا مدینه العلم و علی بابها»[1] که بزرگ‌ترین و بهترین دلیل برتری علمی حضرت بر سایر صحابه می‌باشد.

در این‌جا داستانی را نقل می‌کنیم که به راحتی دال بر علم و دانش وسیع حضرت، حتی علم به تورات و انجیل است و جهل و نادانی دیگران را می‌رساند که بر اریکه قدرت تکیه زدند و حضرت را از حق مسلم خود کنار زدند؛ در تاریخ نقل شده: «برخی از علماى يهود، نزد خلیفه اول آمدند و به او گفتند: «تو خليفه پيغمبر اين امّت هستى؟» او گفت: آرى!
عالم یهودی گفت: «در كتاب تورات ما آمده است: جانشين پيامبر در هر امتی، داناترين فرد امت اوست. اينك از تو سوال می‌کنم: خدا در كجاست؟ در آسمان است، يا در زمين؟
خلیفه اول گفت: خدا در آسمان و بر فراز عرش است.
عالم يهودى گفت: «بنا بر اين گفتار، زمين از او خالى خواهد بود، و نيز بنا بر اين گفتار، خدا در مكانى هست، و در مكان دیگری نيست.
خلیفه اول گفت: «اين كلام، گفتار مردمان زنديق است، از نزد من دور شو، و گرنه تو را مى‏‌كشم». عالم يهودى با تعجّب تمام، در حالی‌كه اسلام را مسخره مى‏‌كرد، بازگشت.

در بین راه اميرالمومنين(عليه‌السلام) به او برخورد کرد و به او رو کرد و فرمود: اى مرد يهودى، سؤال تو را دانستم و جوابى را كه به تو داده شد را نيز می‌دانم، وليكن ما مى‏‌گویيم: «حقّا و تحقيقا خداى(عزوجل) مكان و ظرف را براى موجودات آفريد، پس نمى‏‌تواند خودش داراى ظرف و مكان باشد، و خداوند بزرگ‌تر و اجل است از آن‌كه مكانى بتواند او را در بر گيرد؛ او در هر مكانى است بدون آن‌كه با آن مكان تماس داشته باشد، و يا در مجاورت آن قرار گيرد. علم خداوند احاطه دارد به تمام موجوداتى كه در مكان‌ها قرار دارند، و هيچ‌يك از آن موجودات از تدبير و اراده خداوند خالى نيستند».
آن‌گاه امیرالمومنین به آن مرد فرمود: «اينك برای تو از کتب خود شما مطالبی نقل می‌کنم که این حرف من را تایید می‌کند، اگر بگویم و تصدیق کردی، به اسلام ایمان می‌آوری؟».
مرد يهودى گفت: آرى.
حضرت فرمود: آيا در كتاب شما این نقل وجود ندارد؟ «موسى بن عمران(عليه‌السلام) روزى نشسته بود كه ناگاه فرشته‏‌اى از جانب مشرق آمد، حضرت موسى به او گفت: از كجا آمده‏‌اى؟ او گفت: از نزد خداوند(عزوجل). پس از آن، فرشته‏‌اى از جانب مغرب آمد، حضرت موسى به او گفت: از كجا آمده‏‌اى؟ او نیز گفت: از نزد خداوند(عزوجل). سپس فرشته‏‌اى آمد، و گفت: من از آسمان هفتم، از نزد خداوند(عزوجل) آمده‏‌ام، و پس از آن نيز فرشته‌ی ديگرى آمد، و گفت: من از هفتمين درجه زيرين زمين، از نزد خداوند(عزوجل) آمده‏‌ام. در اين حال موسى(عليه السلام) گفت: «سبحان من لا يخلو منه مكان و لا يكون من مكان أقرب من مكان: پاك و منزّه است آن‌كه مكانى از او خالى نيست، و نسبت به مكانى، نزديك‌تر از مكان ديگر نيست».
عالم يهودى گفت: شهادت مى‏‌دهم كه اين مطلب حق است و بس، و شهادت مى‏‌دهم كه تو به مقام خلافت و جانشينى پيغمبرت سزاوارتر هستی از اين مردی که بر خلافت استيلآء پيدا کرده است.[1]

همان‌طور که در این روایت ملاحظه نمودید، این مرد یهودی نیز گواهی داد امیرالمومنین(علیه‌السلام) برای خلافت پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) صلاحیت بیشتری دارد و اولی است نسبت به این مقام، از ابوبکری که هیچ علمی و دانشی نداشت. البته این دلیل کاملا عقل پسند است که همیشه و در همه‌جا وقتی می‌خواهند رهبر و حاکم انتخاب کنند، بهترین شخص و لایق‌ترین شخص را انتخاب می‌کنند، یعنی کسی که از حیث اوصاف و ویژگی‌های درونی بهتر و بافضیلت‌تر از دیگران باشد و به گواه تاریخ و حتی اعتراف علمای اهل سنت، امیرالمومنین(علیه‌السلام) برتر از خلیفه اول بود، پس به مقام امامت و خلافت پیامبر عظیم الشان السلام(صلی‌الله‌علیه‌وآله) سزاوارتر بود.

قضاوت در این زمینه را به عقل‌های بیدار و جویای حق می‌سپاریم.
------------------------------------------------------------
پی‌نوشت
[1]. وسائل‌الشيعه، ص27، ص 34.
[2]. الارشاد، شیخ مفید، ج 1، ص 201.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
15 + 5 =
*****