جایی که بی حجابی واجب الهی می شود

23:04 - 1391/10/07
این مقاله داستانی کوتاه از سرنوشت انسانهایی است که مسئله حجاب و عفاف را جدی نمی گیرند و باعث از هم پاشیدن نظام خانوداه خویش میشوند.

به گزارش گروه اینترنتی رهروان ولایت گروه حجاب و عفاف در وبلاگ خود نوشت : جایی که بی حجابی واجب الهی می شود

پرهام: به نظرت چرا اینجوری شد؟
فرهاد: نمی دونم به خدا، منم خیلی گیج شدم، فکر میکنم که خواب دارم می بینم.
پرهام: آخه من که هر چی خواست براش فراهم می کردم، از نظر مالی که مشکلی نداشتم، پس چرا (هق هق کردن...)
فرهاد: راستش دوست داشتم همه اینها یه خواب بود، واقعا برات ناراحتم،
پرهام: تو بگو، آخه من که اینهمه پول دارم، ثروت دارم، تحصیلات هم دارم، از نظر زیبایی و تیپ هم که خوب هستم چرا مژگان با من این کار رو کرد؟ چرا آبروم را برد؟
فرهاد: حالا اتفاقی که افتاده، کاریش هم نمیشه بکنی، بیا بریم سر کلاس،

بعد از کلاس دانشگاه

پرهام: همش تقصیر من بود، حالا می فهمم که چرا مژگان به من خیانت کرد و رابطه پنهانی با اون مردیکه داشت.
فرهاد : چرا بی عفتی اون را به گردن خودت می گیری،؟ تو که همه کاری براش می کردی؟
پرهام: آره اون بی عفتی کرد و باید هم روز قیامت جوابگو باشه ولی مگه نشنیدی حاج آقا مرادی توی کلاس اون حدیث پیامبر (صلی الله علیه و آله) را گفت، که فرمود: (( بهترین زنان شما آنهایی هستند که در برابر همسرانشان تبرج و خودنمایی دارند )) 1
من به خودم و زنم خیلی خیلی بد کردم، اون اهل آرایش در خارج از منزل نبود، و سعی می کرد لباسهایی بپوشه که بدن نما و جلب کننده نباشه،
ولی من اینقدر بهش گفتم که تو بی کلاسی، باعث آبرو ریزی میشی، اون هم به خاطر من بیرون از خونه آرایش می کرد، به طوری که هر کس اون را می دید چشماش از حدقه بیرون میزد، چون خیلی زیبا بود،
همین امر هم باعث جذب دیگران به اون شد،
وای برمن که علّتی برای هرزگی زنم شدم و وای بر اون که به دنبال این هرزگی رفت، کاش به جای اسرار کردن بر آرایش بیرون منزل، اسرار می کردم که فقط و فقط برای من آرایش و خودنمایی کنه...

====================

1. کافی ج 5 ص326

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 4 =
*****