چکیده: حدیث نبوی «من مات و لم یعرف امام زمانه، مات میتة الجاهلیة» به روشنی دلالت دارد بر این که در هر زمانهای امامی باید باشد و مردم باید آن امام را بشناسند وگرنه مرگ آنها، مرگ جاهلی خواهد بود، و آن امام، همان امام زمان، حضرت مهدی(علیهالسلام) است که اکنون موجود و زنده است.
در منابع حدیثی شیعه و سنی، از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که حضرت فرمودند: «مَن ماتَ و لَم یَعرِف اِمامَ زَمانِه، ماتَ میتۀً جاهلیه: کسی که بمیرد در حالی که امام زمانش را نشناخته باشد، به مرگ جاهلی مرده است».[1] همین مضمون در احادیث دیگر با عبارتهای گوناگون بیان شده است.[2] اگر مجموعه نقلهای حدیث، در منابع روایی شیعه و اهل سنت را در نظر بگیریم، بدون شک، مفاد و مضمون حدیث، متواتر و مفید یقین است. گذشته از این که تعدادی از نقلهای آن، از نظر سند، صحیح و معتبر است.[3]
این حدیث، به روشنی بر وجود حضرت ولی عصر، حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) دلالت میکند، به این صورت که:
1. این سخن پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) نشان دهندهی جایگاه بلند امامت در جهانبینی اسلامی است؛ چرا که بر اساس این حدیث، اصل اسلام و ایمان انسان، بستگی به شناخت او از امام زمانش دارد، تا جاییکه اگر کسی امامش را نشناسد و با این حال از دنیا برود، زندگی او به زندگی جاهلیت پیش از اسلام مبدّل میشود.
2. از آنجا که اصل اسلام و ایمان انسان، با شناخت او از امام زمانش رابطه تنگاتنگی دارد، بنابراین امامت، مسألهای فراتر از رهبری سیاسی است؛ به عبارت دیگر، این که امامت را تنها به رهبری سیاسی جامعه اسلامی برای اجرای حدود و احکام الهی و دفاع از مرزهای کشور اسلامی محدود کنیم، با این حدیث نبوی و جایگاهی که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) برای امامت، ترسیم کردند، سازگاری ندارد. آیا درست است که گفته شود کسی که رهبر سیاسی جامعه مسلمین را نشناسد، به مرگ جاهلی خواهد مُرد؟ اساساً آیا ممکن است کسی حاکم سیاسی جامعه خود را نشناسد؟ شناختن حاکم و رهبر سیاسی کار سختی نیست و حتی کودکانی که به درجهای از فهم و درک میرسند نیز میتوانند رهبر سیاسی کشورشان را بشناسند و تشخیص دهند. آیا شناخت رهبر سیاسی که کاری ساده است، نیاز به این داشت که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) مسلمانان را به آن امر و مکلَّف به آن کند؟
3. بر اساس این حدیث، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) بر مسلمانان تکلیف میکند که امام زمانشان را بشناسند. این تکلیف و دستور، زمانی درست است که در هر زمانهای امامی باشد تا بتوان مسلمانان را امر به شناخت امام کرد؛ و گرنه اگر زمانهای باشد که امامی در آن زمان وجود نداشته باشد، مکلَّف کردن انسان به شناخت کسی که وجود ندارد، تکلیف به کاری نشدنی و به اصطلاح «تکلیف بما لایطاق» است. مؤیِّد این مطلب، این است در برخی نقلهای این حدیث، پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «کسی که امام زمانش را نشناسد»؛ یعنی هر زمانهای امامی دارد و هر کسی باید امام زمانی که مربوط به زمان اوست را بشناسد. به عبارت فنیتر، ضمیری که در کلمه «زمانه» آمده است به کلمه «مَن» باز میگردد و این یعنی هر زمانی، امامی دارد و هیچ گاه زمان، خالی از امام نخواهد بود.
4. در میان دیگر مذاهب اسلامی، امامی با این ویژگی که اصل اسلام انسانها به شناخت او بستگی داشته باشد و اکنون نیز موجود باشد، معرفی نشده است. و تنها مکتب تشیّع که به پیروی از عترت و اهل بیت پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) مفتخر است، چنین امامی را به عنوان امام این عصر و زمانه، معرفی میکند.
در نتیجه:
بنابر آنچه گفته شد، این حدیث نبوی به روشنی دلالت دارد بر این که در هر زمانهای امامی باید باشد و مردم باید آن امام را بشناسند، و گرنه مرگ آنها، مرگ جاهلی خواهد بود، و آن امام، همان امام زمان، حضرت مهدی(عجلاللهتعالیفرجهالشریف) است که اکنون زنده و حاضر است.
___________________________
پینوشت:
[1]. برای نمونه: تفتازانی، سعد الدین، شرح المقاصد، قم، انتشارات الشریف الرضی، چاپ اول، 1409 ق، ج 5، ص 239؛/ و علامه مجلسی، بحار الانوار، بیروت، مؤسسۀ الوفاء، 1404 ق، ج 23، ص 76 – 95.
[2]. برای نمونه: صحیح مسلم، ج 3، ص 1478، کتاب الأماره، ح 58 (1851)؛/ علامه مجلسی، بحار الانوار، همان.
[3] . ربانی گلپایگانی، علی، تحلیل و بررسی مرگ جاهلی و معرفت به امام زمان، فصلنامه انتظار موعود، سال دوازدهم، شماره 38.