آیا در انتخاب همسر، برادرها هم باید نظر بدهند؟

10:57 - 1394/11/30

چکیده:دختری را دوست دارم و می‌خواهم با او ازدواج كنم؛ اما برادرها مخالفت میکنند و می‌گویند صبر کن تا بهتر از این پیدا شود؛ می‌ترسم با خانواده‌ خودم مخالفت كنم، ارتباطم با آنها تیره شود. به نظر شما چه كنم؟

عروس و داماد

سلام
دختری را دوست دارم و می‌خواهم با او ازدواج كنم؛ به خاطر اینكه پدر و مادرم فوت شده‌اند، این مطلب را به برادر و خواهرهایم گفتم، خواهرها موافق هستند؛ اما برادرها مخالفت كردند و گفتند: گزینه بهتر از این هم برای تو پیدا می‌شود، صبر كن. می‌ترسم با خانواده‌ خودم مخالفت كنم، ارتباطم با آنها تیره شود. به نظر شما چه كنم؟ ضمناً یک مسأله دیگر هم هست طرفم خیلی به مسائل عاطفی حساس است. نمی‌دانم از عهده‌اش بر می‌آیم یا نه؟ ازدواج كنم یا نه؟

جواب:
سلام
اینكه برادران شما می‌گویند: صبر كن مورد بهتر برای تو پیدا می‌شود، اگر در واقع نظرشان این است كه این دختر به دردت نمی‌خورد، دلیلشان را سوال كن و اگر منطقی و درست بود، قبول كن، اگر هم نبود جواب حرفشان را با استدلال بده و اگر قانع نشدند، از دیگران مثل خواهرانت یا مشاور برای قانع كردنشان كمك بگیر.

اما اگر منظورشان این است كه او دختر خوبی است؛ ولی بهتر از آن هم برایت پیدا می‌شود. به آنها بگو فعلاً كه فرد بهتری نیست، شما هم كه كسی را معرفی نكرده‌اید. پس اگر فرد بهتری را می‌شناسید معرفی كنید تا بررسیش كنم؛ اما اگر فرد بهتری را سراغ ندارید، چرا با این یكی مخالفت می‌كنید؟ شاید بگویند: ما خیرت را می‌خواهیم عجله نكن بِگرد و بهترش را پیدا كن. در جواب به آنها بگو: صِرف بهتر بودن یک دختر كافی نیست؛ بلكه باید من و او همدیگر را بپسندیم؛ به همین خاطر اگر این را رد كنم و سراغ بهترش بروم، از كجا معلوم آن فردی كه بهتر است به دلم بنشیند؟ خصوصاً با توجه به اینكه دلم پیش یک دختر دیگر است، یا اینكه از كجا معلوم برفرض اگر من بخواهمش او هم مرا بخواهد؟

از اینها گذشته وقتی من سراغ این دختر نروم، ممكن است خانواده‌اش مجبورش كنند با فرد دیگری ازدواج كند و در نتیجه، هم آن کسی را كه دوستش دارم از دست داده‌ام و هم فردِ بهتری گیرم نیامده است و به قول معروف "از اینجا مانده از آنجا رانده شده‌ام" یعنی یک موردِ نقد را فدای نسیه كرده‌ام و این درست نیست.

بنابراین حالا كه تضمینی نیست موردِ بهتری باشد كه همدیگر را بپسندیم و همچنین تضمینی نیست كه این یكی هم از دستم نرود، بهتر است مخالفت نكنید؛ مگر اینكه فرد خاصی را الان سراغ داشته باشید كه اگر معرفی کنید، او را بررسی می‌كنم. اگر این طور صحبت كنی امكان موفقیتت در كسب رضایت برادرانت بالا می‌رود.

در مورد اینكه می‌گویید به مسائل عاطفی حساس است. عرض می‌كنم: كسی كه از نظر عاطفی حساس است، دوست دارد كه به احساساتش اهمیت داده شود و مورد توجه قرار بگیرد و از نظر عاطفی تحویل گرفته شود. در حالی که شما می‌ترسی كه نتوانی از عهده آن بر بیایی؛ یعنی نتوانی به مقداری كه او می‌خواهد تحویلش بگیری.

 تصور می‌كنم این ترس ناشی از آن است كه بعضی اوقات او ابراز احساسات كرده؛ اما تو توانِ پاسخ گویی نداشتی؛ یعنی احساست، آنقدر قوی نبوده كه بتوانی پاسخ احساسی خوبی به او بدهی.

احتمال می‌دهم علت این مسأله یكی از موارد زیر باشد اولاً: ممكن است علاقه او به تو بیشتر از علاقه‌ای باشد كه تو به او داری؛ به همین خاطر نمی‌توانی به خوبی جواب ابراز احساسات شدیدش را بدهی و در برابر احساسات شدیدش كم می‌آوری. ثانیاً: شاید علتش این باشد كه در بعضی شرایط خاص احساسات او بر انگیخته است؛ اما احساسات تو مثل او نیست. ثالثاً: شاید كلاً در زمینه ابراز احساسات زیاد قوی نیستی.

اگر مشكل تو اولی یا دومی باشد، در صورتی كه از نظر فكری، اعتقادی، اخلاقی و رفتاری مناسب هم باشید و رابطه زناشویی خوبی هم داشته باشید، دلبستگی و علاقه شما بعد از ازدواج به هم زیاد می‌شود و ابراز احساسات شما به ایشان شدیدتر خواهد شد و ایشان از نظر عاطفی ارضاء می‌شود؛ اما در حال حاضر كه ارتباط ندارید، احساسات عاطفی شما آنقدر بر انگیخته نیست كه مثل ایشان ابزارش كنی.

اگر مشكل تو سومی باشد؛ یعنی كلاً در زمینه ابراز احساسات قوی نیستی، باید طرفت را متوجه این مسأله كنی كه انتظار زیادی از تو نداشته باشد و قبول كند كه از طُرُق دیگر به صورت عملی مثل هدیه دادن ابراز احساسات كنی.

موفق باشید

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 0 =
*****