حضرت زهرا نه تنها هم شأن اميرمؤمنان (عليهالسلام)؛ بلکه از هر جهت خصوصاً از جهت علمي همانند يازده امام معصوم وارث علم الهي بودند، چنانکه تمام ائمه معصومین و فرزندان آن حضرت به فضائل حضرت تصريح كردهاند.
فضايل معنوی و كمالات علمی حضرت زهرا (سلاماللهعليها) مانند فضايل و کمالات دیگر معصومان است چه اینكه برای تولد دختر خاتم پيامبران خداوند متعال به رسول خود چنين بشارت داد: «انا اعطيناك الكوثر [کوثر/ 3] مابه تو خيرفراوان عطا كرديم»، که این خیر فراوان در همه ابعاد خصوصا ابعاد علمی حضرت قابل تفسیر است لذا برای درك مقام علمی و فضايل معنوی آن حضرت كافی است كه روايات رسيده از پيامبر اكرم (صلیاللهعليهواله) را به شکل مختصر مرور نمائیم مبنی بر اینکه فاطمه بهترين زنان دو عالم است، افضل از همه بانوان جهان از مقام عصمت كبری برخوردار بود، و از هر حيث خصوصا دانش و علوم وحیانی نسبت به بانوان جهان برتری داشته و الگوی زنان بعد از خود است.
همچنانكه در روايات فراوان آمده، حضرت زهرا تنها بانويی بود كه در شأن همسری اميرمؤمنان بود و اگر علی نبود براي زهرا كفوی نبود، اين روايت و روايتهای ديگری كه در منابع حديثی درباره مقام و فضيلت حضرت زهرا آمده است همه نشانگر اين است كه اين بانو فضايل و مقام معنوي و علمي بسيار بالايي داشت. از نظر علمي در حدّي بود كه ساير ائمه در آن درجه قرار داشتند، اگر آن بانو همكفوي غير از علي نداشت اين حقيقت بيانگر عظمت علمي حضرت زهرا (سلاماللهعليها) است. از امام صادق (عليهالسلام) نقل شده كه سؤال فرمود: آيا ميدانيد تفسير كلمه «فاطمه» چيست؟ راوي گويد خير مولايم مرا به تفسير آن آگاه فرماييد. فرمود يعني كه شرّ و بدي در وجود او راهي ندارد و اگر براي همسري اين بزرگوار علي نبود تا قيامت كسي هم شأن ايشان نميشد.[1] مقام علمي آن حضرت نيز چونان امام علی (عليهالسلام) بعد از پيامبر الگوی سرآمد تمام بشريت است چنانکه در روایات اسلامی آمده: «الله لقد فطمها الله تبارك و تعالي بالعلم و عن الطمث بالميثاق[2] خداوند ایشان را با نور علم مملو ساخت و از ناپاكيها در عالم در منع و مبرا نمود» اگرچه عرصه را به آن حضرت به قدري تنگ نمودند كه اندكي پس از پدر مهربانش دنيا را ترك كرد و با پهلوي شكسته به حضور پدرش شتافت.
چه اینکه خداوند متعال آن حضرت را به قدری در علم وسعت و ظرفيت داد كه از علم بشري بينياز نمود و هرگز نيازي به آموختن از ديگران نداشته باشد؛ زيرا پدرش اولين معلم اسلام است و آخرين پيامبر است كه خداوند او را با دين كامل و كتاب آسمانيش به سوي بشريت فرستاد».[3]
مرحوم مجلسي در تفسير حديث «...فطمها الله بالعلم...» از امام باقر (عليهالسلام) میفرمایند: حضرت فاطمه به سبب كثرت علم از جهل بريده شد و به قدري علم دارد كه جهالت هرگز در آن راه ندارد و از آغاز آفرينش برخوردار از علوم رباني شده[4] بنابراين با توجه به اينكه آن حضرت تنها دختر پيامبر اكرم بوده است كه فرزندانش امامان معصومي چون حسن و حسين هستند كه هر يك معدن و مخرن علوم الهي بودند و در حضور آن بانو تعليم و تربيت ديده بودند.
در نتیجه حضرت زهرا نه تنها هم شأن اميرمؤمنان (عليهالسلام) بلکه از هر جهت خصوصاً از جهت علمي همانند يازده امام معصوم وارث علم الهي بودند، چنانکه تمام ائمه معصومین و فرزندان آن حضرت به فضائل حضرت تصريح كردهاند.
--------------------------------------------
پینوشت:
[1]. فاطمه از مهد تا لحد، موسوي، محمدكاظم، نشر آقاق، چاپ چهارم، 1371، ص65.
[2]. بحارالانوار، مجلسی، محمد تقی، دار إحياء التراث العربي، ج43، ص14، 15، و فاطمه الزهرا و بهجه قلب المصطفي، رحماني همداني، تهران، مرضيه، چاپ دوم، 1372ش، ص149.
[3]. فاطمه از مهد تا لحد، موسوي، محمدكاظم، نشر آقاق، چاپ چهارم، 1371، ص 64.
[4]. بحارالانوار، مجلسی، محمد تقی، دار إحياء التراث العربي، ج 43، ص65، 101. و فاطمه الزهرا و بهجه قلب المصطفي، رحماني همداني، تهران، مرضيه، چاپ دوم، 1372ش، ج43، ص14.
نظرات
http://s6.picofile.com/file/8175922384/3418.jpg
نوروز در روایات اسلامی
عید نوروز از عیدهای باستانی ایرانیان است که قبل از اسلام رواج داشته، که بهطور صد درصد نمیتوان به این عید رنگ دینی داد و از اعیاد دینی بهحساب آورد، اما باید توجه داشت که نهیای هم از سوی معصومان (علیهماالسلام) نسبت به این عید وارد نشده است. ازاینرو میتوان عید نوروز را تحت اعمال جایز و مباحات قرارداد خصوصاً که در این عید مردم بهکارهایی اقدام میکنند که شارع مقدس به آن کارها تشویق نموده است؛ مثل: نظافت و خانهتکانی، صلهرحم، خوشحال کردن مؤمنان، از بین بردن دشمنیها و کینهها، آزادی زندانیان و ... . شایانذکر است که مسئله جشن و بزرگداشت عید نوروز یک مسئله فراگیر و رایجی بوده که اگر مخالف با اسلام و دین و آئینش میبود حتماً ائمه (علیهماالسلام) صراحتاً و با تأکید از آن نهی میکردند که بدون تردید به ما میرسید و روشن است که نزد ائمه از نوروز صحبت میشده است ولی ایشان بااطلاع از آن اما نهی ننموده و باطل نشمردهاند. [1] بنابراین باید این مسئله تحت مباحات داخل شود. چه اینکه در باب این روز خاص در اعیاد ایرانیان، احادیث و روایات متعددی واردشده است ازجمله شیخ صدوق نقل میکند: برای امام علی (علیهالسلام) هدیه نوروز آوردند. فرمود: «این چیست؟». گفتند: ای امیر مؤمنان! امروز، نوروز است. فرمود: هرروز ما را نوروز سازید!. [2]
در روایت دیگری که از شیخ طوسی نقلشده، گفتهشده است: «امام صادق (علیهالسلام) در روز نوروز فرمود: هنگامیکه نوروز شد، غسل کن و لباس پاکیزه بپوش و خودت را خوشبو ساز و آن روز را روزه بدار. پس هنگامیکه نماز ظهر و عصر و نافلههای آن را بهجای آوردی، نمازی چهار رکعتی بگزار که در رکعت اوّل آن، سوره حمد و ۱۰ مرتبه سوره قدر را میخوانی. در رکعت دوم آن، سوره حمد و ۱۰ مرتبه سوره کافرون را میخوانی. در رکعت سوم آن، سوره حمد و ۱۰ مرتبه سوره توحید را میخوانی و در رکعت چهارم، سوره حمد را با سورههای فلق و ناس. پس از نماز هم سجده شکر میگزاری و دعا میکنی. {بدینصورت} گناهان پنجاهسالهات بخشوده میشود. [3]
علاوه بر اینها در کتاب مفاتیحالجنان در باب اعمال عید نوروز آمده است: در خصوص روز نوروز در روایات مختلف، آداب گوناگونی ذکرشده است که عبارتاند از نماز نافله، یک نماز چهار رکعتی پس از نماز ظهر و عصر روز نوروز و دعا کردن در سجده این نماز که موجب بخشش گناهان میشود. همچنین غسل کردن و پوشیدن لباس تمیز و استعمال بوی خوش. نیز ذکر گفتن، خصوصاً ذکر «یا ذی الجلال و الإکرام» و همچنین روزه گرفتن. و دعا کردن در لحظه تحویل سال.
خصوصاً که بزرگداشت. چنین ایامی مصادف است با روزهایی که زیبایی زنده شدن طبیعت، که قدرت الهی تجدید حیات و معاد را در خاطرهها زنده میکند بهعلاوه در این روز مردم اقدام بهکارهایی میکنند که شارع مقدس به آن تشویق نموده است؛ البته دراینبین عادات غلطی همانند پریدن روی آتش و غیره هست که نه تنها دلیل شرعی بر صحت آن نداریم بلکه آنها به خرافه نزدیکتر هستند تا به دین، که باید برای اصلاح آنها تلاش نماییم.
----------------------------
پینوشت:
[1]. من لا یحضره الفقیه، ابن بابویه، محمد بن علی، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ج 3، ص 300.
[2]. همان.
[3]. وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، محمد بن حسن، مؤسسة آل البیت علیهم السلام، قم، 1409 ق، ج ۱۲، ص ۴۲۸.
http://www.btid.org/fa/news/81709
عیدباستانی نوروز بهانهای برای صله ارحام
عید باستانی نوروز از پرشورترین اعیاد ایرانیان باستان تا دوره معاصر که میتواند بهانه خوبی برای صله ارحام باشد در آستانه این عید ملی که میتوان آن را با فضیلت صله ارحام کامل نمود شایسته است علت پافشارى اسلام نسبت به حفظ پیوند خویشاوندى بیان گردد.
دلیل اینکه شریعت اسلام چنین به حفظ پیوند خویشاوندى اسرار نموده این است که همیشه براى اصلاح، تقویت، پیشرفت تکامل و عظمت بخشیدن به یک اجتماع بزرگ، چه از نظر اقتصادى یا نظامى، و چه از نظر جنبههاى معنوى و اخلاقى باید از واحدهاى کوچک آن شروع به اصلاح نمود، که با پیشرفت و تقویت تمام واحدهاى کوچک، اجتماع عظیم، خود به خود اصلاح خواهد شد. اسلام براى عظمت مسلمانان از این روش به نحو کاملترى بهرهبردارى نموده است. آیت الله العظمی مکارم شیرازی نیز میفرماید:
اسلام دستور به اصلاح واحدهایى داده که معمولاً افراد از کمک و اعانت و عظمت بخشیدن به آن روگردان نیستند. زیرا تقویت بنیه افرادى را توصیه میکند که خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضاى یک خانوادهاند، و پیداست هنگامى که اجتماعات کوچک خویشاوندى نیرومند شد، اجتماع عظیم آنها نیز عظمت مییابد و از هر نظر قوى خواهد شد، شاید حدیثى که میگوید: «صله رحم باعث آبادى شهرها میگردد» به همین معنا اشاره باشد.[۱]
و بر اساس همین حکمتها اسلام مرزی برای صله رحم قائل نبوده و این ادب معاشرت، را مختص به بستگان پاک و با تقوا نمی کند، بلکه یک وظیفه اخلاقی و شرعی می داند، که نسبت به اهل گناه بلکه کفار هم ثابت است. چه بسا به برکت رفت و آمدهای بستگان صالح، فاجران هم راه صلاح پیش گیرند و تأثیر بپذیرند. حتی اگر این ارتباط تأثیری در رفتار ارحام بدکار نگذارد باز موظف به حفظ رابطه با آنها هستیم، کما اینکه در روایات اسلامی آمده:
«یکی از شیعیان از امام صادق (علیهالسلام) پرسید: برخی خویشاوندانم خط و تفکر دیگری دارند، غیر از فکر و مرامی که من دارم. آیا آنان بر من حقی دارند؟ آن حضرت فرمود: «آری، حق قرابت و خویشاوندی را چیزی قطع نمیکند. اگر با تو همفکر و همعقیده باشند که دو حق بر تو دارند: یکی حق خویشاوندی، دوم حق اسلام و مسلمانی».[۲]
می بینیم که این روایت هیچ بهانه ای برای قطع رحم (حتی خط متفاوت فکری) را نمی پذیرد.
علاوه بر این حتی اگر نزدیکان و بستگان، مایه آزار انسان را هم فراهم کنند، باز حق گسستن پیوند خویشاوندی را نداریم. چنانکه در حدیث نبوی آمده است:
مردی خدمت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! من خویشاوندانی دارم که من با آنان پیوند میکنم و رابطه دارم، اما آنان آزارم میدهند. تصمیم گرفتهام آنان را ترک کنم. حضرت رسول فرمود: «آنگاه، خدا هم تو را ترک میکند!...» گفت: پس چه کنم؟ رسول خدا فرمود: «به کسی که محرومت کرده، عطا کن، با کسی که از تو بریده، رابطه برقرار ساز، کسی که بر تو ستم کرده، از او درگذر. هرگاه چنین کردی، خداوند پشتیبان تو خواهد بود».[۳]
این روایت مطلب دیگری را نیز در بر دارد و آن اینکه مقابله به مثل کردن با کسی که قطع رحم کرده، نیز جایز نیست، کما اینکه امام علی (علیهالسلام) میفرماید:
«با خویشاوندانتان پیوند و رفت و آمد داشته باشید، هر چند آنان با شما قطع رابطه کرده باشند».[۴]
البته در این موارد خاص در صله ارحام باید ظرافتهایی را به کار بست همجنانکه آیت الله خویی (ره) به برخی از این ظرافت ها چنین اشاره می فرمایند:
«حتی اگر ارتباط ما با بعضی از خویشان و رفت و آمد به منزلشان باعث ناراحتی آنها شود و یا باعث اهانت به ما شود باز وظیفه صله رحم از بین نمیرود و در این صورت باید به روشهای دیگر که باعث چنین مشکلی نمیشود ارتباط حفظ شود؛ مثلاً بدون رفتن به منزل آنها تلفنی حال آنها را جویا شویم و یا حتی غیر مستقیم به آنها توجه داشته باشیم و از دیگران احوال آنان را بپرسیم یا غیر مستقیم به آنان کمک کنیم چه کمکهای مالی و چه حمایت زبانی از آنان در مقابل دیگران. به هر حال؛ نباید با ارحام مثل غریبهها رفتار کرد و با وجود تمام بیمحبتیها به هر نحو ممکن در مواقع مختلف ارتباط خود با آنان را نشان دهیم».[۵]
بنابراین در صورتی که صله رحم باعث ضرر دنیایی یا دینی شود. باید به حدی که ضرر ندارد تغییر کند.
--------------------------------
پینوشت:
[۱]. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش، ج ۱، ص ۱۵۶- ۱۵۸.
[۲]. «قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع تَكُونُ لِيَ الْقَرَابَةُ عَلَى غَيْرِ أَمْرِي أَ لَهُمْ عَلَيَّ حَقٌّ قَالَ نَعَمْ حَقُّ الرَّحِمِ لَا يَقْطَعُهُ شَيْءٌ وَ إِذَا كَانُوا عَلَى أَمْرِكَ كَانَ لَهُمْ حَقَّانِ حَقُّ الرَّحِمِ وَ حَقُّ الْإِسْلَامِ.»الکافی، شیخ کلینی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق، ج ۲، ص ۱۵۷.
[۳]. بحار الانوار، مرحوم مجلسی، ج ۷۱، ص ۱۰۰ – ۱۰۱.
[۴]. الامالی، طوسی، محمد بن حسن، قم، دار الثقافة، چاپ اول، ۱۴۱۴ق، ص ۲۰۸.
[۵]. صراط النجاة (محشّی للخوئی)، قم، مکتب نشر المنتخب، چاپ اول، ۱۴۱۶ق، ج ۳، ص ۲.
http://cdn.akairan.com/akairan/user/13/20158160411351a.jpg
عید نوروز از منظر اسلام
با نزدیک شدن به فصل بهار بیشتر ملتهای فارس زبان خصوصاً مردم ایرانیان، از دوره باستان تاکنون نخستین روز بهار را جشن میگیرند و از آن بهعنوان عید یاد مینمایند که امروزه نیز بهعنوان یک جشن و نماد همبستگی ملی از آن تجلیل میشود و این جشن به مناسبت، رویش دوباره طبیعت و سمبل خروج از حالت خمودگی و همراه شدن با طبیعت برای حیات اجتماعی روبه رشد و ایجاد تغییر و تحول پویا است که ایرانیان از قدیم الایام با خانهتکانی، نظافت، پوشیدن لباس نو و هدیه دادن به کودکان، عیادت از سالمندان و بیماران به استقبال این عید میروند.
مطابق با روایات اسلامی شاهد هستیم که پس از ورود مسلمانان به ایران، اسلام نه تنها با این عید باستانی مخالفت نکرد بلکه آن را گرامی داشت و از آن تجلیل کرد و از نوروز بهروزی که خداوند از بندگانش پیمان گرفت که تنها او را بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند و روزی که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در غدیر خم برای امیر المومنین علی (علیهالسلام) بیعت گرفت و روزی که قائم با کارگزارانش ظهور میکنند و بر دجال پیروز میشوند یاد نمود که برای آن اعمالی مانند غسل، نماز، روزه، ... نیز ذکر کرده است.
همچنان که از علی بن خنیس نقلشده که میگوید در نوروز خدمت امام صادق (علیهالسلام) رفتم فرمود: «امروز را میشناسی؟ گفتم روزی است که عجمها آن را بزرگش دارند و به هم هدیه میدهند امام (علیهالسلام) فرمودند به کعبهای که در مکه است این شیوه برای امری دیرین است که برایت تفسیر میکنم. بعد فرمودند در نوروز بود که خداوند از بندگانش پیمان گرفت که او را بپرستند و برای او شریکی قرار ندهند نوروز همان روزی است که پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) در غدیر خم برای امیر المومنین (علیهالسلام) بیعت گرفت و اقرار به ولایت او کردند و روزی است که قائم ما با خاندان و با کارگزارانش ظهور کند و بر دجال پیروز شود و هیچ نوروزی نیاید جز این که ما در آن توقع فرج داریم زیرا آن روز از روزهای ماست که عجم او را نگه داشتند و شما او را گم کردید و بعد به علی بن خنیس فرمودند چون نوروز شد غسل کن و پاکیزهترین لباسها را بپوش و به بهترین بوها خود را خوشبو کن و در آن روزه بدار و بعد از فراغت از نماز ظهر و عصر و نافلههای آن چهار رکعت نماز بجا بیاور...». [1]
البته ناگفته نباشد نوروز دارای دو جنبه مثبت و منفی است و آنچه مورد تأیید اسلام است جنبههای مثبت آن است مانند، نظافت، پوشیدن لباس نو، صلهرحم، درس خداشناسی و معاد گرفتن، عیادت سالمندان و بیماران، محبت به کودکان، هدیه دادن، رفع کدورتها، احسان به والدین و اقوام، ولی جنبههای منفی آن مثل انجام امور خلاف دین، اسراف، شهوتپرستی و بزهکاریها، مسافرتهای گناهآلود، شکستن محدویت های محرم و نامحرم، تفریحهای ناسالم و غیر شرعی، چشم و همچشمیها، که در همه زمانها و مکانها مذموم است و مورد تأیید اسلام هم نمیباشد.
علاوه بر این باید دقت داشت اطلاق کلمه عید برای نوروز از دیدگاه اسلام درست نیست، زیرا نوروز جزء اعیاد اسلامی نبوده و اعمالی که برای آن ذکر شده بهقصد ورود، محل تأمّل و اشکال است ولی میتوان این اعمال را بهقصد رجاء و مطلوبیت انجام داد. [2] البته عید واقعی بندگان صالح خداوند روزی است که در آن معصیت پروردگار نباشد [3] و ازنظر فقهی در اسلام فقط عید فطر، عید قربان، و عید غدیر بهعنوان عید دینی و مذهبی پذیرفته شدهاند.
بنابراین باید توجه نمود که چه در اعیاد دینی و چه در اعیاد باستانی و ملی به بهانه عید، نباید معصیت خدا را انجام شود که از شایعترین این معصیتها اسراف، چشم و همچشمیها، تعویض مبلمان و اساس منزل، خرید لباسهای فاخر و گرانقیمت.. را میتوان نام برد که از آنها باید پرهیز شود ولی درعینحال گرامی داشت این روز ازنظر دین مبین اسلام بهعنوان یک جشن ملی هیچ مشکلی شرعی ندارد چه این که بسیاری از رسم و رسومات ملی که با معصیت و گناه ملازم نباشد ازنظر دین اسلام انجام آنها مانعی ندارد.
--------------------------------------
پینوشت:
[1]. مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ناشر داراحیاء التراث العربی، بیروت، مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، اعمال روز نوروز. ج 56، ص 119
[2]. اجوبه الاستفتائات، سید علی الخامنه ای، ج 2، ص 131، س 390 و 391.
[3]. نهج البلاغه، سید رضی، مترجم: محمد دشتی، حکمت 428.
http://www.btid.org/sites/default/files/media/image/23_60007.jpg
صله رحم از منظر آیات قرآن كريم
عید باستانی نوروز از پرشورترین اعیاد ایرانیان باستان تا دوره معاصر است که میتواند بهانه خوبی برای صله ارحام باشد در آستانه این عید ملی که میتوان آن را با فضیلت صله ارحام کامل نمود شایسته است فضیلت صله رحم را از منظر آیات قرآن كريم تبیین نمائیم، از نظر لغت «صله» مصدر فعل «وصل»به معني «اتصال» و به هم رسيدن است، بنابراين. «صله رحم» يعنی به هم رسيدن فاميلها «و به حال هم رسيدگي كردن» است. «رحم» نيز از «رحمه» به معني مهر و رأفت گرفته شده است و چون فاميلها و بستگان، نسبت به همديگر عطوفت و مهرباني دارند «رحم» ناميده شدهاند.
«صله رحم» از نظر فقهی نیز يك از واجبات شرعی است.[1] و «قطع رحم» به دليل آيات و روايات متعدد از محرمات كبيره است، چنان كه قرآن كريم می فرمايد: «وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ [رعد/ 21] و آنها كه پيوندهايي را كه خدا به آن امر كرده برقرار میدارند و از پروردگارشان ميترسند و از بدي حساب (روز قيامت) بيم دارند»، که در روايات اسلامی و كتابهای تفسير، يكی از مواردی كه «وصل آن» مورد امر خداوند به حساب آمده، «صلة رحم» است.کما اینکه در حديثي امام صادق (عليهالسّلام) درباره تفسير فوق فرمود: «منظور خويشاوندان تو است».[2]
در آیهای ديگری نیز قرآن تاکید میفرمايد: «وَ اتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي تَسائَلُونَ بِهِ وَ الْأَرْحامَ إِنَّ اللَّهَ كانَ عَلَيْكُمْ رَقِيباً [نساء/ 1] از خدايی بپرهيزيد که در خواسته هایتان نام او را میبريد و از قطع رابطه با خويشاوندان خود بترسيد، زيرا خداوند مراقب شماست» قرآن كريم در بيش از سی آيه و تحت عناوين مختلفي همچون، توصيه به رعايت حقوق ارحام احسان به والدين به ويژه مادر، و دوری از آزار آنها، انفاق به ذويالقربی، تقدم حق ايشان بر ديگر مؤمنان، حفظ سلسلة مراتب ارحام در مسألة ارث، لزوم سرپيچی از اطاعت ايشان در معصيت الهی، اجتناب از قطع رحم و بیتوجهی به حقوق ايشان و... به تشريح مسألة «صله رحم» و تبيين برخی احكام و آثار آن پرداخته كه در مجموع معرّف گويايی از اهميت و موقعيت برجسته اين عمل عبادي، اجتماعي، در نظام ارزشی مكتب اسلام و نقش و تأثير بیبديل آن در ايجاد و تحكيم همبستگی و پيوند مشترك ميان اعضای يك جامعه عموماً و شبكه خويشاوندان خصوصاً به حساب ميآيد.[3]
دلیل اينكه اسلام نسبت به نگهداری و حفظ پيوند خويشاوندي اين همه پافشاري كرده،اين است كه هميشه براي اصلاح، تقويت، پيشرفت، تكامل و عظمت بخشيدن به يك اجتماع بزرگ، چه از نظر اقتصادی يا نظامی و چه از نظر جنبههای معنوی و اخلاقی، بايد از واحدهای كوچك آن شروع كرد، با پيشرفت و تقويت تمام واحدهاي كوچك، اجتماع عظيم خود به خود، اصلاح خواهد شد. اسلام براي عظمت مسلمانان از اين روش به نحو كاملتری بهرهبرداری نموده است. دستور به اصلاح واحدهايی داده كه معمولاً افراد از كمك و اعانت و عظمت بخشيدن به آن روگردان نيستند، زيرا تقويت بنية افرادي را توصيه ميكند كه خونشان در رگ و پوست هم در گردش است، اعضای يك خانوادهاند و پيداست هنگامی كه اجتماعات كوچك خويشاوندی، نيرومند شد، اجتماع عظيم آنها نيز عظمت میيابد و از هر نظر قوی خواهد شد.[4]
اهميّت لزوم صله رحم همچنین آثار و عواقب ترك آن در آیات بسیاری نمودار است ازجمله صله رحم کنندگان را چنین صاحبان عقل و انديشه معرفی می کند:«إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ الَّذِينَ يُوفُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ لا يَنْقُضُونَ الْمِيثاقَ وَ الَّذِينَ يَصِلُونَ ما أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَ يَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ [رعد/ 21] تنها صاحبان انديشه متذكر میشوند. آنها كه ... و آنها كه پيوندهايي را كه خدا به آن امر كرده است برقرار ميدارند» و در ادامه عاقبت نيكسرای ديگر از آن آنها می داند: « ... أُولئِكَ لَهُمْ عُقْبَي الدَّار»[رعد/ 22] و به تعبير ديگر «صله رحم كنندگان» جزء عاقبت به خيرها خواهند بود، چون «عقبی» به معني عاقبت و پايان كار است خواه خير باشد يا شر، ولي با توجّه به قرينه حال و مقال منظور در آيه فوق عاقبت خير است و بهشت جاويدان جايگاه آنها و پدران، همسران و فرزندن صالح آنها خواهد بود و فرشتگان به آنها خوش آمد ميگويند: «وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَي الدَّارِ [رعد/ 24] و فرشتگان از هر دري بر آنان وارد ميگردند. (و به آنها ميگويند) سلام بر شما به خاطر صبر و استقامتتان، چه پايان و عاقبت خوبی» زیرا که قرآن رعايت و رسیدگی به «بستگان و ارحام» را در رديف ايمان به خدا و پيامبران و فرشتگان و معاد و از مصاديق «برّ» و نيكي به حساب میآورد: «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ وَ الْمَلائِكَةِ وَ الْكِتابِ وَ النَّبِيِّينَ وَ آتَي الْمالَ عَلي حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبي... [بقره/ 177] نيكي آن نيست كه رويتان را به سوي مشرق و مغرب آوريد، بلكه نيكي آن است كه كسي به خداوند و روز بازپسين و فرشتگان و كتابهاي آسماني و پيامبران ايمان داشته باشد و مال را با وجود دوست داشتن به خويشاوندان و... ببخشد».
---------------------------------------
پینوشت:
[1]. التحقيق في كلمات القرآن، المصطفوي، حسن،تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، چاپ اوّل، 1371 ه ش، ج 13 و 14، ص 125 و ج 3 و 4، ص 79، به بعد.
[2]. تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ناصر و جمعي از نویسندگان، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سيزدهم، 1372 ه ش، ج10، ص 184و 185.
[3]. تحليلي اجتماعي از صلة رحم، شرفالدين، سيد حسين، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي، چاپ اوّل، 1378، ص 150.
[4]. تفسير نمونه، مكارم شيرازي، ناصر و جمعي از نویسندگان، تهران، دارالكتب الاسلاميه، چاپ سيزدهم، 1372 ه ش، ج 1، ص 158ـ157.