ثواب خدمت کردن به مردم

01:00 - 1391/12/04
كسى در راه حاجت مؤمن تلاش كند، گويا نُه هزار سال خدا را عبادت كرده است؛ در حالى كه روزها را روزه و شبها را در حال قيام (نماز) بوده است.
میله

برتر از ده طواف:
اسحاق بن عمار می‌گوید: امام صادق علیه السلام فرمود: «يَا إِسْحَاقُ مَنْ طَافَ بِهَذَا الْبَيْتِ طَوَافاً وَاحِداً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ أَلْفَ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْهُ أَلْفَ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَهُ أَلْفَ دَرَجَةٍ وَ غَرَسَ لَهُ أَلْفَ شَجَرَةٍ فِي الْجَنَّةِ وَ كَتَبَ لَهُ ثَوَابَ عِتْقِ أَلْفِ نَسَمَةٍ حَتَّى إِذَا صَارَ إِلَى الْمُلْتَزَمِ فَتَحَ اللَّهُ لَهُ ثَمَانِيَةَ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَيُقَالُ لَهُ ادْخُلْ مِنْ أَيِّهَا شِئْتَ؛(1)

اي اسحاق! هركه اين خانه (كعبه) را يك بار طواف كند خداوند براي او هزار حسنه مي‌نويسد و هزار سيئه از او محو مي‌كند و هزار درجه او را بالا مي‌برد و هزار درخت براي او در بهشت مي‌كارد و ثواب آزاد كردن هزار بنده برايش مي‌نويسد، تا به ملتزم مي‌رسد هشت در بهشت را براي او مي‌گشايد و سپس به او مي‌فرمايد: از هر كدام از آنها كه خواستي وارد شو.

گفتم: فدايت شوم. همه اينها براي كسي است كه طواف مي كند؟ فرمود: نَعَمْ أَ فَلَا أُخْبِرُكَ بِمَا هُوَ أَفْضَلُ مِنْ هَذَا؟؛ بله. آيا به تو خبر ندهم از چيزي كه از اين هم با فضيلت تر است؟
عرض كردم: آري. فرمود: «مَنْ قَضَى لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ طَوَافاً وَ طَوَافاً حَتَّى بَلَغَ عَشَرَةَ؛(2) هر كس حاجتي براي برادر مؤمنش برآورده كند، خداوند براي او [ثواب ] طوافي و طوافي و طوافي مي نويسد. [حضرت همين طور شمرد] تا به ده طواف رسيد.

برآورده شدن صدهزار حاجت:
حضرت صادق علیه السلام فرموده است: «مَنْ قَضَى لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً قَضَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُ- يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِائَةَ أَلْفِ حَاجَةٍ مِنْ ذَلِكَ أَوَّلُهَا الْجَنَّةُ وَ مِنْ ذَلِكَ أَنْ يُدْخِلَ قَرَابَتَهُ وَ مَعَارِفَهُ وَ إِخْوَانَهُ الْجَنَّةَ بَعْدَ أَنْ لَا يَكُونُوا نُصَّابا؛(3) كسى كه يكى از خواسته هاى برادر مؤمنش را برآوردف خداوند در روز قيامت، صد هزار خواسته او را برمى آورد كه نخستين آنها بهشت است واز جمله اين پاداش آن است كه خويشان و آشنايان و برادران دينى او را نيز وارد بهشت مى كندف به اين شرط كه ناصبى (به دشمنى اهل بيت) نباشند.

برتر از هزار بنده آزاد كردن:
حضرت صادق علیه السلام در حديث ديگرى فرموده است: «قَضَاءُ حَاجَةِ الْمُؤْمِنِ خَيْرٌ مِنْ عِتْقِ أَلْفِ رَقَبَةٍ وَ خَيْرٌ مِنْ حُمْلَانِ أَلْفِ فَرَسٍ فِي سَبِيلِ اللَّه؛(4) روا ساختن حاجت مؤمن، از آزاد ساختن هزار بنده و باركردن هزار اسب در راه خدا (فرستادن به جهاد) بهتر است.

عبادت دهر:
راستى خداوند، گاه آن چنان درب رحمت و فضل خويش را باز كرده است كه بنده در يك لحظه و با يك عمل، به اندازه تمام عمر خويش مى تواند كار و ثواب انجام دهد.
امام صادق علیه السلام از پدرانش از رسول خدا صلی الله علیه وآله چنين نقل كرده است كه آن حضرت فرمود: «مَنْ قَضَى لِأَخِيهِ الْمُؤْمِنِ حَاجَةً كَانَ كَمَنْ عَبْدَ اللَّهَ دَهْرَه؛(5) كسى كه حاجت برادر دينى خود را برآورد، مانند كسى كه همه عمر، خدا را عبادت كرده باشد.
در روايت ديگرى آمده است رسول خدا صلی الله علیه وآله مى فرمايد: «مَنْ سَعَى فِي حَاجَةِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ- فَكَأَنَّمَا عَبَدَ اللَّهَ تِسْعَةَ آلَافِ سَنَةٍ صَائِماً نَهَارَهُ قَائِماً لَيْلَه؛(6) كسى در راه حاجت مؤمن تلاش كند، گويا نُه هزار سال خدا را عبادت كرده است؛ در حالى كه روزها را روزه و شبها را در حال قيام (نماز) بوده است.

برطرف شدن گرفتارى:
ما موظفيم براى رفع گرفتاريهاى خود تلاش كنيم؛ ولى بدانيم راه رفع گرفتاريها فقط تلاش مستقيم براى برداشتن آن گرفتارى نيست. گاه برآوردن حاجت ديگران و گره از كار ديگران گشودن، صدها گره از زندگى ما را باز مى كند.
رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «إِنَّ اللَّهَ فِي عَوْنِ الْمُؤْمِنِ مَا دَامَ الْمُؤْمِنُ فِي عَوْنِ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ وَ مَنْ نَفَّسَ عَنْ أَخِيهِ الْمُؤْمِنِ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الدُّنْيَا نَفَّسَ اللَّهُ عَنْهُ سَبْعِينَ كُرْبَةً مِنْ كُرَبِ الآْخِرَة؛(7) به راستى خداوند، مؤمن را تا زمانى كه برادر مؤمن خود را يارى رساند، يارى مى كند و كسى كه یک گرفتارى از گرفتاریهای برادر مؤمنش را در دنيا بر طرف كند، خداوند هفتاد گرفتارى، از گرفتاريهاى آخرت او را برطرف مى كند.

البته رفع گرفتارى برادران مؤمن، در رفع گرفتارى دنيوى نيز مؤثر است. اكنون به اين داستانها در اين باره توجه كنيد:
1. مرحوم مرشد چلويى معروف، خدمت شيخ رسيد و از كسادى بازارش گله كرد و گفت: «اين چه وضعى است، روزى بود كه سه چهار ديگ چلو مى فروختيم و مشتريها فراوان بودند؛ ولى اكنون روزى يك ديگ هم مصرف نمى شود. شيخ تأملى كرد و گفت: «تقصير خودت است كه مشتريها را ردّ مى كنى! مرشد گفت: «من كسى را ردّ نكردم؛ حتى از بچه ها هم پذيرايى مى كنم و نصف كباب به آنها مى دهم. شيخ گفت: «آن سيّد چه كسى بود كه سه روز غذاى نسيه خورده بود بار آخر او را هل دادى و از درِ مغازه بيرون كردى؟!

مرشد سراسيمه در پى آن سيد مى رود و از او عذرخواهى مى كند و بعد از آن، تابلويى به اين صورت نصب مى كند: «نسيه داده مى شود؛ حتى به شما، وجه دستى به اندازه و سعمان پرداخت مى شود و آن گاه وضعش به حالت اوّل بر مى گردد. (8)

2. مهندسى يكصد دستگاه ساختمان ساخته بود و به دليل بدهكارى زياد، فرارى شده بود و ساختمانها هم فروش نمى رفت. از شيخ رجبعلى راهنمايى خواست. او گفت كه بايد خواهرت را راضى كنى او نيز خواهرش را با دادن سهم ارثش راضى كرد. همچنين با سفارش شيخ، يكى از خانه هاى ساخته شده را به خواهرش واگذار كرد و وى را از اجاره نشينى نجات داد. فرداى همان روز، سه تا از خانه ها فروش رفت و گرفتارى او برطرف شد. (9)

امنيت در قيامت:
كسى كه در سختيها و گرفتاريهاى مردم، آنها را يارى برساند و با برآوردن حاجات آنان به آنها آرامش هديه كند، خداوند در سخت ترين مراحل زندگى پس از مرگ، يعنى قيامت به او امنيت و آرامش اعطا مى كند.
در بيان موسى بن جعفر علیه السلام آمده است: «إِنَّ لِلَّهِ عِبَاداً فِي الْأَرْضِ يَسْعَوْنَ فِي حَوَائِجِ النَّاسِ- هُمُ الآْمِنُونَ يَوْمَ الْقِيَامَة؛(11)براى خداوند در روى زمين، بندگانى هستند كه در راه رفع حوايج مردم تلاش مى كنند. آنان در روز قيامت، ايمن اند.
البته خدمت رسانى به مردم در همين دنيا به انسان آرامش و انبساط درونى مى دهد و در روايات نيز به آن اشاره شده است.

خوشحالي هاى متعدد:
برآوردن حاجات مردم و خوشحال کردن خلق، هم زمينه خوشحالى خدا و رسولش را فراهم مى كند و هم عامل خوشحالى انسان در دنيا و عالم قبر مى شود.
امام باقر علیه السلام به نقل از رسول خدا صلی الله علیه وآله فرمود: «مَنْ سَرَّ مُؤْمِناً فَقَدْ سَرَّنِي وَ مَنْ سَرَّنِي فَقَدْ سَرَّ اللَّه؛(12) كسى كه مؤمنى را خوشحال كند، مرا خوشحال كرده است. و كسى كه مرا خوشحال كند، خدا را خوشحال كرده است.

حنان بن سدير از پدرش نقل كرده است كه در محضر امام صادق علیه السلام بودم سخن از حق مؤمن به ميان آمد. حضرت به من رو رد كرد و فرمود: «اى اباالفضل! مى خواهى از حال مؤمن در پيشگاه الهى خبر دهم. عرض كردم: «بله، فدايت شوم. فرمود: «هنگامى كه خدا روح مؤمن را قبض مى كند، دو ملك مراقب او به آسمان بالا مى روند و عرض مى كنند: «اى پروردگار! اين، خوب بنده اى است ؛ چرا كه نسبت به اطاعت شما سريع، و در معصيت شما كند بود. حال كه روح او را قبض كرده اى، چه دستورى براى ما درباره او دارد؟ خداى جليل و جبّار مى فرمايد: «به دنيا فرود آييد و نزد قبر او باشيد. تكبير و تسبيح و تهليل و تمجيد من را بگوييد (يعنى الله اكبر و لا اله الا الله بگوييد) و ثواب آن را براى اين بنده ام بنويسيد تا آن روزى كه او را از قبر مبعوث سازم.

برآوردن حاجات مردم و خوشحال کردن خلق، هم زمينه خوشحالى خدا و رسولش را فراهم مى كند و هم عامل خوشحالى انسان در دنيا و عالم قبر مى شود.
سپس آن حضرت فرمود: «مى خواهم بيش‌تر بگويم؟ گفتم: «بله فرمود: «وقتى خداوند مؤمن را از قبرش برانگيخت، با او شكلى و مثالى همراه مى شود كه در جلو او حركت مى كند. هر جا مؤمن ترسى از ترسهاى قيامت را مى بيند، آن مثال مى گويد: «ناراحت و محزون نباش من به سرور و شادى و كرامت از طرف خداوند بشارت مى دهم تا آن گاه كه در پيشگاه عظمت الهى قرار گيرد. خداوند به آسانى اعمالش را محاسبه مى كند و دستور مى دهد كه وارد بهشت شود؛ در حالى كه تمثال، جلو اوست.

مؤمن به او مى گويد: «خداوند تو را رحمت كند چه نيكو از قبر همراه من شدى و هميشه مرا به شادى و سرور و كرامت خداوند بشارت دادى. توكيستى؟ پس تمثال مى گويد: «من آن خوشحالى هستم كه بر [قلب] برادر مؤمنت [بر اثر برآوردن حاجتش] در دنيا وارد كردى. خدا مرا آفريده است تا تو را بشارت دهم. (13)
راستى با اين همه آثار و بركات براى خدمت رسانى به مردم و انجام حوايج خلق، آيا جا ندارد كه انسان تلاش كند تا در رديف خادمان به مردم قرار گيرد و گره از زندگى آنان باز كند؟ امامان عظيم الشأن، علاوه بر بيان آثار و نتايج خدمت به خلق و الگوی عملى بودن براى اين كار از شيعيان خواسته اند در رديف خدمتگزاران به خلق و مردم باشند.

مفضل بن عمر مى گويد: امام صادق علیه السلام فرمود: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ خَلَقَ خَلْقاً مِنْ خَلْقِهِ اِنْتَجَبَهُمْ لِقَضَاءِ حَوَائِجِ فُقَرَاءِ شِيعَتِنَا لِيُثِيبَهُمْ عَلَى ذَلِكَ الْجَنَّةَ فَإِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَكُونَ مِنْهُمْ فَكُنْ...؛ (14) خداوند، مخلوقاتى را آفريده كه آنها را براى انجام حوايج فقرا شیعیان ما برگزيده است تا بر اين عمل، بهشت را به عنوان ثواب و پاداش عطا كند. پس اگر توان دارى جزو آنان باش، پس باش.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: «اى رفاعه! به خدا و محمد و على علیهماالسلام ايمان نياورده است كسى كه هر گاه برادر مؤمن او براى رفع حاجتى نزد وى بيايد، با چهره باز با او برخورد نكند. اگر بتواند خود حاجت او را برآورد، بايد در اين باره به سرعت اقدام كند واگر نمى تواند نزد ديگران برود تا حاجت او را برآورده سازد و اگر كسى غير از اين باشد كه برايت وصفت كردم، هيچ گونه ولايت و رابطه اى بين ما و او نيست.

پی نوشت:

(1) وسائل الشیعه، شیخ حر عاملی، مؤسسه آل البیت،‌ قم، 1409 هـ. ق، ج 13، ص304.
(2) همان
(3) اصول كافى، همان، ج 2، ص 193، ح 1 و شبيه آن در بحارالانوار، ج 71، ص 311، ح 64، و ص 285، ح 7 و 8.
(4) اصول كافى، همان، ج 3؛ بحارالانوار، ج 71، ص 324 و اختصاص، شيخ مفيد، ص 26.
(5) بحارالانوار، همان، ج 71ف ص 302، ح 40.
(6) همان، ص 315، ح 72.
(7) بحارالانوار، همان، ج 71، ص 312، ح 69.
(8) کیمیای محبْت، محمدی ری شهری،‌ دار الحدیث،‌ 1378،‌ ص 129.
(9) همان، ص 133، با تلخيص.
(10) همان، ص 319 ح 87.
(11) همان، ص 319، ح 85.
(12) بحارالانوار، همان، ج 71، ص 287، ح 14.
(13) بحار الانوار، همان، ج 71، ص 283 و 284، ح 3.
(14) همان، ص 323، ح 91.

نویسنده:سیدجواد حسینی  ماهنامه اطلاع رسانی، پژوهشی، آموزشی مبلغان شماره 114

منبع: سایت ذی طوی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
2 + 14 =
*****