دوری از منجلاب رذائل

12:12 - 1395/07/24

گناهان کبیره ای در شبکه ها اجتماعی متداول شده از جمله غیبت اشخاص معروف یا افترا زدن به آنها و تحقیر اشخاص و قومیت ها همچنین ارائه تصاویر غیر اخلاقی و مبتذل از نامحرمان بخصوص زنان، که باعث سقوط اخلاقی اشخاص شده و فضیلت خانوادگی و اجتماعی اشخاص را از بین می برد لذا دانش آموزان از منجلاب این شبکه ها تا زمان ازدواج باید دوری کنند.

شبکه های اجتماعی

در عصر کنونی که عصر شبکه های اجتماعی مجازی است، دلسوزان دانش آموزان از جمله اولیاء و مربیان با توجه به آسیب های بسیار شبکه های مجازی دانش آوزان را نسبت به دور بودن از این شبکه ها توصیه می کنند که این توصیه ها پرسشی را برای دانش آموزان ایجاد می کند مبنی بر اینکه: «ضرر شبکه‌های اجتماعی چیست؟ چرا می گوئید از شبکه های اجتماعی دور بمانید؟»

در پاسخ به این پرسش باید گفت: از مهم ترین آسیب هایی که این شبکه ها می تواند به فضائل اسلامی وارد کند آسیب به دینداری فرد است چه اینکه گناهان کبیره ای در این شبکه ها متداول شده از جمله غیبت اشخاص صاحب نام و معروف یا خدای نکرده تهمت و افترا زدن به آنها، گذشته از اینکه مسخره و تحقییر کردن اشخاص و قومیت ها کار هر روز این شبکه هاست و عامل دیگری که این شبکه ها برای رونق کار خود آن را به شدت بکار می گیرند ارائه تصاویر غیر اخلاقی و مبتذل از نامحرمان بخصوص زنان است، که اگر مخاطب این شبکه ها آن تصاویر را به قصد لذت مشاهده كرد یا گرفتار مفسده های اخلاقی شد و یا صاحب عكس را شناخت، دیگر  دیدن این تصاویر برایش جایز نیست، البته تصاویر مبتذل به دلیل آنكه نوعاً مفسده انگیز است، دیدن آنها حتی بدون قصد لذت نیز جایز نخواهد بود و گناه به حساب می آید، همین انبوه گناهان که در این شبکه های اجتماعی موج می زند دلیل قانع کننده ای است تا فرد برای حفظ فضائل اسلامی از این شبکه ها دوری کند.

از نظر اخلاقی نیز باید توجّه کرد این شبکه ها كم كم انسان را به نوعی اعتیاد می كشاند به شکلی كه اگر فرد روزی به سراغ آنها  نرود احساس كمبود در زندگی خود كرده و حالت كسالت به او دست می دهد، چه اینکه این شبکه ها محیط کاذبی را برای افراد منزوی و بدون اعتماد به نفس فراهم می کنند تا برای گریز از واقعیت، وسیله ای کاذب برای ارضای نیازهای اجتماعی و روانی ایجاد کنند. افرادی که در روابط اجتماعی موفق نبودند، حالا بدون آشکار شدن هویت و بیشتر با عناوین کاذب روابط گسترده ای را برقرار می کنند که منجر به ایجاد توهم صمیمیت شده و زمانی که با واقعیت و ضعف ها روبرو می شوند واکنش های نا امیدانه کننده ای را در فرد ایجاد می کنند، که قطع روابط اجتماعی، کم خوابی، نگرانی و استرس در کنار ضعف بینایی را به همراه دارد.

دانش آموزانی که به شبکه های مجازی دلبستگی فراوان پیدا می کنند و در حقیقت به آن معتاد شده و برای ارضای خود ساعت های متوالی، را در این شبکه ها صرف می کنند و زمانی که امکان دسترسی به اینترنت را نداشته باشند، دچار تشویق و عصبانیت شده، استراحت و آرامش را فراموش می کنند و به اینترنت و وسوسه های آن فکر کرده و خیال پردازی می کنند، که همین مسائل باعث از دست رفتن فضیلت فرد در خانواده و اجتماع می شود که در اینجا به سه عامل آن اشاره می شود:

1- از دست دادن حمایت خانواده: زمانی که انسان خصوصا دانش آموز در محیط خانواده معتاد به استفاده از اینترنت باشد، فرصت تعامل و راوابط سازنده را با سایر اعضای خانواده را از دست داده و هر چه بیشتر به جهت نظر عاطفی از سایر افراد خانواده فاصله گرفته و به این شبکه ها پناه خواهد برد. کم شدن روابط سازنده خانوادگی باعث می شود فرد، مهم ترین منبع حمایت اجتماعی خود را تضعیف کرده یا از دست بدهد و با از دست دادن رابطه و حمایت خانوادگی فرد هرچه بیشتر غرق شبکه های اجتماعی شده و سعی کند تا خلاء عاطفی به وجود آمده را با حضور در آنجا پر کند.

2- مشغولیت ذهنی کاذب: درگیری با شبکه های اجتماعی، تمامی فضای ذهن و فكر انسان را در اشغال می گیرد، همیشه و همه جا به طور ناخودآگاه اینگونه صحنه ها را پیش روی خود مجسم می کند و کسی كه خود را به این شبکه ها عادت داده و به نوعی معتاد شده به كار و فعالیت سازنده اجتماعی بی رغبت می شود و هرگاه بخواهد فكر خود را به مسئله ای مهم و حساس متمركز كند، آن صحنه ها توان و تمركز را، از او می گیرند. چنین فردی در برخورد با انسان‌ها به جای آنكه انسانیت آنان را مورد توجّه قرار دهد، به جنسیت آنان، آن هم به گونه‌ ای كه در تصاویر دیده است توجّه می كند. این روند علاوه بر آنكه آرامش فرد را سلب می كند، او را از پیشرفت و تعالی باز می دارد.

3- بلوغ زودرس: بلوغ زودرس پیامد منفی دیگر این شبکه های اجتماعی است خصوصا مشاهده تصاویر مبتذل آنها که فرد را در روابط سالم اجتماعی با مشکلات جدی روبرو می کند، اگر نوجوان یا جوانی كه به دیدن این صحنه ها می پردازد، شرایط ازدواج و تشكیل زندگی زناشویی را نداشته باشد و سعی کند از راه های دیگر عطش كاذبش را پاسخ دهد، باعث می شود از اینجا مشكلات اخلاقی بسیاری از قبیل روابط ناصحیح با جنس مخالف یا موافق، خودارضایی و سایر رذائل اخلاقی برایش بروز كند.

جهت ممانعت از این رذائل بهتر است از ابتدا به سراغ  شبکه های منحرف نرفته، از آنها دوری کنیم، تا فکر و اندیشه خود را اسیر خواهش های نفسانی مد نظر سازندگان این شبکه ها نکنیم. چه اینکه اگر در بدو کار از چنین شبکه هایی دوری کنیم به آنها معتاد نمی شویم، اما اگر به بهانه استفاده های مجاز سراغ این شبکه ها رفتیم و با مواجه شدن با مباحث غیر اخلاقی، توجیه آوریدم که؛ یك بار که اشکال ندارد، بار دوم را نیز به شکلی دیگر توجیه می كنیم و این روند ادامه می یابد تا سرانجام در مسیر رذائل اخلاقی سقوط می کنیم كه دیگر راه برگشتی برای آن تصور نمی شود. پس بهتر است با اراده ای محکم از ابتدا خود را به شبکه های اجتماعی خصوصا مباحث غیر اخلاقی آنها آلوده نکرده از آنها دوری کنیم، چه اینکه غریزه پر قدرت جنسی معمولاً با تهییج و تحریك بر می خیزد و فرد را به منجلاب رذائل اخلاقی و اجتماعی می کشاند لذا تا راه ارضای شرعی و معقولانه غریزه جنسی فراهم نشده است یعنی تا فرد ازدواج نکرده سعی شود از تحریك آن توسط شبکه های اجتماعی و سایر مباحث دوری شود.

کلمات کلیدی: 

نظرات

تصویر rezaee
نویسنده rezaee در

آئین والای اسلام بر اساس اعتقادات مبنایی بنا شده است. از این اعتقادات مبنایی بحث لطف مستمر الهی در حق بندگان است، چه اینکه نبوت و امامت یک فیض معنوی از جانب خداوند است که (طبق مبنای لطف مستمر الهی) لطف حضرتش باید همیشه وجود داشته باشد. قاعده لطف اقتضا می‌کند که در میان جامعه‌ی اسلامی باید امامی باشد که محور حق بوده و جامعه را از خطای مطلق نگاه دارد، چنانکه امام صادق (علیه‌السلام) نیز بر این لطف پایدار و مستمر الهی چنین تاکید می کنند: «خداوند عزوجل جلیل تر و عظیم تر از آن است که زمین را بدون امام رها کند.»[1]

این لطف مستمر الهی در هر دورانی به واسطه انسان كاملی برقرار است و از طريق اين انسان كامل بشریت از لطف الهی بهرمند می‌شوند. امروزه آن واسطه‌ی لطف الهی، حضرت حجّت (عج) است. اين برهان را علامه طباطبايی برای پروفسور كربُن بيان داشته است.[2]

افزون بر اين دليل، ادله فراوان ديگر از روايات، تاکید دارند امام و حجت الهي بايد هميشه وجود داشته باشد. نمی‌توان زمانی‌ را تصور كرد كه خالی از حجت الهی باشد. چنانکه نمِی‌توان زمان ما و دوره فعلی را نیز خالی از وجود حجت الهی دانست. بنابراين، امام زمان در زمان ما وجود دارد و زنده است، امام صادق (عليه‌السلام) نیز در این راستا فرمود: «ما امامان، امان اهل زمين هستيم؛ چنان كه ستاره‌‏ها امان اهل آسمان‌اند. ماييم كه خدا به وسيله ما آسمان را نگاه‌داشته تا بر زمين نيفتد. جز با اجازه او و براى ما آن را نگه‌داشته تا بر اهلش موج نزند و براى ما باران ببارد و رحمت خويش نشر كند و زمين بركات خود را بيرون دهد. اگر امام در زمين نباشد، زمين اهل خود را فرو می‌برد. از روزى كه خدا آدم را آفريد، خالى از حجت نيست كه يا ظاهر و مشهور بوده است و يا غايب و مستور و تا قيامت هم خالى نمي ماند. او، حجت خدا است. اگر چنين نباشد، خدا را نمی‌پرستند. سليمان، راوى حديث، می‌گويد: از امام صادق (عليه‌السلام) پرسيدم: چگونه مردم از امام غائب بهره‌‏مند شوند؟ فرمود: چنان كه با آفتاب پس ابر بهره‏‌مند می‌شوند».[3]

مهم ترین بحث قرآنی مطرح در راستای استمرار لطف الهی، در سوره قدر آمده با این بیان که فرشتگان در شب قدر مقدّرات يك سال را نزد «امام زمان» آورده و بر او عرضه می‌كنند. اين واقعيت از نخستين روز خلقت بوده و بر نخستين پيامبر و وصی او نازل می‌شده و تا قيام قيامت نیز ادامه دارد.[4] زيرا زمين از نخستين روز آفرينش تا بر پائي قيامت بی‌حجت نخواهد بود و خداوند در شب قدر، مقدّرات امور عالم را به وسيله ملائكه و روح كه اعظم ملائكه است نزد آن حجت بر زمين (خواه پيامبر باشد و خواه وصي او) مي فرستد.

در صدراسلام، درزمان حيات رسول خدا (صلی‌الله‌عليه‌و‌آله) محل نزول فرشتگان آستان آن حضرت بوده است و اين امر مورد قبول همگان است و پس از آن حضرت به محضر امير المومنين(عليه‌السلام) و سپس ائمه اطهار(عليهم‌السلام) يكي پس از ديگری و امروزه به محضر امام زمان حضرت ولی عصر مهدی موعود (عليه‌السلام) نازل مِی‌شوند و در هر سال تكرار شده و انقطاعي ندارد. چنان چه از ظاهر آيه شريفه «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ [قدر / 4] فرشتگان و روح در آن شب به اذن پروردگارشان براى تقدير هر كار نازل مى‏‌شوند»نيز تداوم اين امر استفاده می‌شود، زيرا  «تنزل» فعل مضارع است، و دلالت بر استمرار دارد (در اصل تتنزل بوده) روشن مى‏‌شود كه شب قدر مخصوص به زمان پيغمبر اكرم (صلی‌الله‌عليه‌و‌آله) و نزول قرآن مجيد نبوده، بلكه امرى است مستمر و شبى است مداوم كه در همه سال تكرار مى‏‌شود.[5]

در نتیجه: واقعیات قرآن، شب قدر و وجود مقدّس انسان كامل كه حجت خدا در زمين است، با هم ارتباط تنگاتنگ و ناگسستنی دارند و به روشنی معلوم است صاحب شب قدر در زمان ما حضرت ولی عصر حجة بن الحسن المهدی (عليه‌السلام) است و اوست كه حجت خدا و وصّی اوصياء و خليفه رسول الله (صلی‌الله‌عليه‌و‌آله) و معصوم از هر گناه و پليدي است و تنها اوست كه لياقت چنين مقامی را دارد وگرنه مردم شأنيت و شايستگی چنين كاري ندارند كه ملائكه يا ملك اعظم در شب قدر هر سال به نزد آن ها فرود آيند و تقدير امور را در محضر آن ها انجام دهند پس ناچار بايد شخص معصوم و انسانی كامل به عنوان حجت و خليفه خدا در زمين وجود داشته باشد تا اين تقدير امت و جهان در محضر او انجام گيرد، آن شخص يا پيامبر است يا وصي پيامبر و چون پيامبر اكرم و ساير جانشينان و اوصيا پيامبر اكرم (صلی‌الله‌عليه‌و‌آله) رحلت كرده و از دنيا رفته اند قهراً بايد حضرت حجه ابن الحسن (عليه‌السلام) زنده باشد و ملائكه بر او نازل شوند و تقدير امور تا يك سال نمايند.[6]

----------------------------
پی‌ نوشت:
[1].بصائر الدرجات، صفار قمی، ص 485، باب 10، ح3.
[2]. فصلنامه انتظار، ج 1، ص 66 - 70.
[3]. شيخ صدوق، الأمالي، المجلس الرابع و الثلاثون، ص 186، انتشارات كتابخانه اسلاميه، 1362 هجرى شمسى.
[4]. اصول کافی، شیخ کلینی، کتاب الحجه، ج2، باب في شأن «انا انزلنا».
[5]. تفسير نمونه، مکارم شیرازی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1374 ش، ج‏27، ص .184
[6]. سيماي آفتاب، دکتر حبيب الله طاهري، ص268.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 10 =
*****