از جلوههای زیبای پیاده روی اربعین فراموش کردن مادیات مانند پست و مقام و خدمت کردن به زائرین اباعبدالله(علیه السلام) است و منشاء این امر چیزی جز ایمان و اعتقاد راسخ نمیباشد، و از جمله امور برای تقویت ایمان رسیدن به یقین از طریق مطالعه و بحثهای علمی و همچنین عملی کردن به آنچه که بدان یقین یافتهایم است.
از جمله جلوههای بزرگ و غیر قابل انکار در پیاده روی اربعین جوانمردی، فتوت و احسان به دیگران است.
در این راهپیمایی عظیم میبینیم، دیگر مادیات و امور دنیوی نام و نشانی ندارد، همه به این فکر هستند که دست دیگری را بگیرند، کمک کنند، خدمتی انجام دهند. در این سفر نام و نشان و پست و مقام معنایی ندارند و توجهای به آنها نمیشود.
جوانی که روی زمین نشسته و سعی در پاک کردن و واکس زدن کفش زائرین می کند.
دکتری که این چند روز خود را وقف زائرین کرده و بدون هیچ چشم داشتی بیماران را ویزیت میکند.
موکب داری که امسال هزینهی موکب را ندارد، جواهرات همسر را می فروشد تا بتواند هزینهی خدمت به زائرین را تامین کند.
تجریه تاریخ نشانگر آن است که هرجا ایمان واقعی تجلی کرده است، عالیترین جلوههای اخلاقی و انسانی را با خود به ارمغان آورده است.
عمیقترین عواطف ملکوتی و پرهیجانترین شور و شوق و عشق و احسان و فداکاری از دلهایی سرچشمه گرفته که نور ایمان حقیقی در آنها تابیده و همه جا را به نور خود روشن کرده است.
خداوند در قرآن کریم در آیات 24 و 25 سورهی ابراهیم در مورد ایمان و ثمرهی این نوع اعتقاد میفرماید:
«ایمان مانند درختی است که در زمین روح آدمی میروید و اعمال نیک و شرافت و کرامت، میوهای شیرینی هستند که بر شاخسار آن میروید و همگان را در همه حال از ثمرات خود بهرهمند میسازد».
لذا این ارادتمندی غیر قابل توصیف خود زائرین به امام حسین(علیه السلام) و همچنین خدمترسانی در موکبهای مختلف به زائرین پیاده نشان از ایمان قوی و درونی این افراد است که با توجه با آیاتی که در بالا اشاره شد، ایمان موجب تقویت و خدمت به خود فرد در نیکو شدن اخلاق، حرکات و سکنات است و همچنین تغییر در سلوک و معاشرت فرد با دیگران را ایجاد میکند و با ایمان قوی هست که خود فرد در اخلاق مداری فردی و اجتماعی به اوج رسیده و محبوب دلها میشود.
اینکه خداوند در قرآن در آیات 109 تا 111 سورهی صافات در مدح و ثنای حضرت از ابراهیم با صفت با ایمان نام میبرد، نشان از این است که اگر ابراهیم همهی هستی و وجود خویش و حتی فرزند عزیزش را در یک جا در طبق اخلاص گذاشت و فدای راه معبود خویش کرد، به سبب ایمان قوی و عمیقش بود.
حقيقت ايمان آن است كه انسان خودش را در جبهه حق و تحت ولايت خداوند بداند و خلافت انسان كامل معصوم را بر خودش و جامعه بپذيرد و تحت فرماندهی ولی و خليفه خدا در روی زمين، هميشه آماده نبرد بزرگ با دشمنان داخلی (جهاد اكبر) با نفس اماره و دشمنان خارجی (جهاد اصغر) و با سلطه گران و ظالمان و كافران باشد و در عرصه اين درگيری بتواند از جان و مال و آبروی خويش مايه بگذارد و از هيچ نيروی شيطانی هراس بدل راه ندهد و محكم و استوار، با صدق و اخلاص در راه خدا مبارزه و مقاومت كند و در مقابل سختی ها اين راه بردبار و صبور باشد. اين صفات و حالات، دورنمايی از يك انسان مومن واقعی است، که تمام این صفات را ما در مورد حضرت ابراهیم و انسانهای مومن بالاخص شهدای صحرای کربلا مشاهده می کنیم.
برهمین اساس هر عملی که بر اساس ایمان و اعتقاد نباشد پوچ و تباه است، خداوند انسان را با صفت خسارت زده نام میبرد مگر کسانی که ایمان داشته و عمل صالح انجام دهند.
«إِنَّ الْإِنْسانَ لَفي خُسْرٍ الاَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ [عصر/2، 3] انسانها همه در زیانند، مگر کسانی که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند.»
پس روح توحید همیشه با سلسلهای از صفات عالی اخلاقی همراه است، هم از آنها سرچشمه میگیرد و هم بر آنها تاثیر متقابل دارد، و منشا و اثر این همه کارهای خوب و صحنههای جالب چیزی جز ایمان و اعتقاد واقعی نیست.
از جمله اموری که در تقویت ایمان اثر گذار است در دو بخش می توان بیان کرد:
الف: علمی
تقویت ایمان، با مطالعهی بیشتر در موضوعی که قصد تقویت آن را داریم. مثلًا برای تقویت ایمان به خدا، لازم است مطالعاتمان را در اسرار آفرینش گسترش دهیم.
برای ایمان بیشتر به قرآن مجید باید در آیات زیبای این کتاب آسمانی تفکر و اندیشه بیشتری انجام دهیم و خلاصه، برای تقویت ایمان به هر موضوعی، مطالعه پیرامون آن چیز راهکار موثری است.
لذا امام علی(علیه السلام) یقین به امور را از راهکارهای تقویت ایمان می دانند و از جمله امور برای یقین پیدا کردن مطالعه و بحثهای علمی در مورد آفرینش و خداوند و... است.
«قَوُّوا إِيمَانَكُمْ بِالْيَقِينِ فَإِنَّهُ أَفْضَلُ الدِّينِ [1] قوى و محکم گردانید ایمان خود را به یقین، پس بدرستى که آن افزونترین دین است.»
ب: عملی
بعد از اینکه انسان توانست از راه مطالعه و تفکر به یقین دست یابد، اینجا مرحلهی دوم برای تقویت ایمان شروع میشود و آن هم راهکار عملی است، یعنی آنچه بدان یقین پیدا کردهایم را عملی بسازیم.
همانطور که خداوند به این عمل سفارش میفرمایند:
«وَ لَوْ أَنَّا کَتَبْنا عَلَيْهِمْ أَنِ اقْتُلُوا أَنْفُسَکُمْ أَوِ اخْرُجُوا مِنْ دِيارِکُمْ ما فَعَلُوهُ إِلاَّ قَليلٌ مِنْهُمْ وَ لَوْ أَنَّهُمْ فَعَلُوا ما يُوعَظُونَ بِهِ لَکانَ خَيْراً لَهُمْ وَ أَشَدَّ تَثْبيتاً [نساء/66] و اگر ما بر آنان مقرر میداشتیم که (به وسیله حضور در جبهه جهاد) تن به کشتن دهید یا از وطن و خانههای خود بیرون روید، جز اندکی از آنان انجام نمیدادند. و اگر آنچه را که بدانها پند داده میشود به جا می آوردند حتما برایشان بهتر و از حیث تثبیت ایمان و تقویت روح استوارتر بود». و بهترین راهکار عملی به فعلیت رساندن یقینیات در خود توسط، انجام واجبات و ترک محرمات است.
در نتیجه این شور و عشق، احسان و جوانمردی در پیادهروی اربعین چه از طرف زائرین و چه از طرف خدمتگزاران، از ایمان و اعتقاد قلبی به خداوند و تبعیت از معصومی است که خداوند دستور به پیروی و اطاعت از او را داده است.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
[1]. تميمى آمدى، عبد الواحد بن محمد، تصنيف غرر الحكم و درر الكلم، ص62، دفتر تبليغات، قم، چاپ اول، 1366ش.
نظرات
باسلام واحترام
ضمن تشکر از مطلب خوب شما
در کانال اخلاق اسلامی منتشر شد https://telegram.me/islam_akhlagh/444
سلام
از مطلب مفید و پرمحتوایتان تشکر می کنم بهمین دلیل آن را در کلوب نسل جوان قرار دادم
http://www.cloob.com/javanclub