با عرض سلام.من خانمی هستم که بیماری دارم به نام آلوپسی که درجات مختلف داره. بیماری من یک نقص توی سیستم ایمنی هست که باعث میشه کلا موهای بدن دچار ریزش بشه . فعلا قابل درمان نیست و همه خانمها و هم آقایانی هستند که به این بیماری مبتلا هستند و یک انجمن به همین نام دارند.ما خانمها پوستیژ میذاریم و ابروها رو حاشور ، تاتو و ... و خط چشم میکشیم تا ظاهرمون یک مقدار عادی باشه. البته بیماری خیلی سختی نیست چون ارثی نیست ، واگیر نداره ، درد نداره و میشه تمام کارهای روزمره یک انسان عادی رو انجام داد فقط چهرهای تقریبا شبیه بیماران سرطانی.
بنده قبلا هم پست گذاشته بودم راجب مشکلاتم و اینکه تا به حال اجازه ورود هیچ خواستگاری رو به خاطر این مشکلم نداده بودم و دوستان هم محبت کردن و نظر گذشتن که همه آدمی یکی نیستن و حق داری مشکل رو بهشون بگی . شاید طرف مقابل این درک رو داشته باشه که مشکل شمارو بپذیرد.
چون در شهر کوچکی سکونت دارم و وقتی سن بالا بره خواستگار کم میشه ، بعداز مدتها یکی از دوستان یک آقایی رو معرفی کردند و قرار شد یک جلسه بیرون صحبت بشه واگر دو طرف از شرایط هم راضی بودند به صورت رسمی اقدام شود.در جلسه اول و با اطلاع خانوادهها صحبتای شد تا آشنایی صورت بگیرد ، ظاهرا ایشون بعد از صحبت مقداری راضی بودند و قرار شد یک جلسه برای آشنایی خانواده ها منزل مل تشریف بیارن.در جلسه آشنایی خانواده های من و ایشون صحبت کردیم و بعداز مقدمه چینی و اینکه برای ایشون وابستگی پیش نیاد من بیماریمو بهشون گفتم و توضیح دادم که اصلا برام مشکلی توی زندگی نداشته و باعث شده ارتباطم با خدا بیشتر بشه و روی پای خودم باشم، ایشونم یک مقدار متعجب شدن و بعد عنوان کردند که حالاکه شما این موضوع رو مطرح کردین منم روراست میشم و حقیقتی رو میگم ، اینکه ایشون چند سال پیش عقدی داشتند و منجرب به جدایی شده. بنده توضیحاتی خواستم و ایشون جواب داده.ازلحاظمن مشکلی نبود .وایشون گفتم من به نظر شما هرچی که باشه احترام میزارم. (البته من از لحاظ خانواده و سطح فرهنگ و تحصیلات و شغلشون هر دو رو دریک سطح میدونستم و زیاد ناراضی از شرایط ایشون نبودم) ولی ایشون رفتن و دیگه ازشون خبری نشد.
بهشون حق میدم شاید درکش برای هر مردی قابل قبول نباشه . ولی منم حق زندگی دارم ، آقایون زیبایی رو میپسندند یا سیرتو نجابت و.. چیزای دیگررو.اگر من سطح توقعم زیاد بود میگفتن پر تئقعه ولی آقایون انتظار دارن خودشون اگر مشکلی دارن خانمها واقع گرا باشن ولی خانمها همه چیز برایشان کامل باشد تا بپذیرند. من چکار کنم نه کسی هستم که به اطرافیان بگویم برای من شخص مناسبی پیدا کنند نه در محیطی هستم که امکان پذیر باشه. خسته شدم .خداوند هم جواب دعاهای منو نمیده
-------------------------------------
کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامهی ارتباط با کارشناسان سایت و درج نظرات جدید برای رسیدن به پاسخ نهایی و جامع، تنها با عـضویـت در سایت ممکن خواهد بود؛ برای عضویت در سایت به آدرس مقابل مراجعه فرمائید: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضویت میتوانید در همین بحث و یا مباحث دیگر انجمن نیز شرکت داشته باشید: http://www.btid.org/fa/forums
سلام چرا داره
منتها نگاهش به واقعیت باشه از یه سری خواسته ها کوتاه بیاد و با هم سطح خودش ازدواج کنه
هر کی یه مشکلی داره
مهم اینه مشکلت رو بشناسی
و یکی مثل خودت رو توقع داشته باشی
به هر حال دکترها میشناسند دیگه
به یکیشون که مورد اعتماد هست بگو بابات یا مادرت باهاش صحبت کنه
اگه کسی رو میشناخت که شرایط رو داره به شما معرفی کنه
سلام دوست عزیز
لطفا نا امید نباشید
اتفاقا هستن هنوز ادمایی که در به در دنبال نجابت و صداقت هستن تو این دورو زمونه که تقریبا اصلا نیست این چیزا
خود من الان واقعا به خاطر شرایط جامعه بی اعتمادم و از ازدواج فراری .یعنی مهم ترین ملاکم اینه یه دختر خوب پیدا بشه
هنوز اینجور ادمایی هستن و لطفا ناامید نباشید
ایشا.. خوشبخت شین
ممنون از پاسختون.
متاسفانه در جامع ما ظاهرا صداقت دیگر ارزشی ندارد. در مورد مشاوران مرکز هم که فرمودین متأسفانه چون انجمن ما تازه تأسیس هست هنوز مشاورانی جهت این منظور ندارند و شاید تا چند سال آینده این امکان برای انجمن مقدور نباشد. ای کاش در سایت شما امکانی وجود داشت تا افراد مشخصاتشون رو در اختیار مدیر سایت قرار میدادند و چند نفر شرایط افراد رو بررسی می کردند و به یکدیگر معرفی می کردند. سایتهای همسر گزینی قابل اعتناد نیستند مخصوصا برای خانمها.
سلام علیکم
پاسخ: ازدواج حقی همگانی است و در آن سیاه یا سفید، پیر یا جوان، مریض یا سالم و... فرقی نداشته و همگان این حق را دارند که همسری برای خود انتخاب کنند. در شریعت، ملاک همسر شایسته را دیندار بودن معرفی کردهاند و رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این رابطه میفرماید: «هر که با زنی به خاطر مالش ازدواج کند، خداوند او را به مال وی واگذار میکند، و هر که با او به خاطر جمال و زیبائیاش ازدواج نماید، در او چیزی را که خوشایند او نیست، خواهد دید، و هر که با وی به خاطر دینش ازدواج کند، خداوند تمامی این مزایا را برای او جمع میکند.» (وسایل الشیعه ج 20 ، ص 51)
حتی یکی از محاسن شخص دیندار این استکه بیماری و سایر مشکلات خود را مخفی نکرده و آن را صادقانه به خواستگارش بیان میکند تا او با چشمی باز و بصیرتی کامل، اقدام به ازدواج کند که در رفتار شما یقینا این مساله وجود داشته است؛ البته طبیعی است که طرف مقابل نیز حق دارد در کنار توجه به روحیات و معنویات، بهسلامت جسمی همسرش توجه داشته و برایش مهم باشد که همسر آیندهاش تا جایی که امکان دارد بیعیب و نقص باشد؛ اما یقینا افرادی هستند که شرایط شمارا نیز پذیرفته و شما را به همسری قبول کنند که این احتمال در مردانی که مشکلی مشابه شما را دارند بیشتر است و میتوانند به خوبی حال شمارا درک کرده و همسری هم شأن و کُفو شما باشند؛ لذا شما میتوانید با مشاوران همان مرکزی که این نوع بیماران را حمایت و درمان میکند ارتباط برقرار کرده و از آنها بخواهید واسطه ازدواج شما با افرادی باشند که شرایط ازدواج رادارند.
پینوشت:
حر العاملی، محمد بن الحسن، وسایل الشیعه، داراحیاء التراث العربی، 1412 ق.
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/113969