تیم بعد یا ماجراهای نوید 2 قرار است با الگوگیری از قهرمانان ملی کشور به مبارزه با قهرمانان سورئال مارولی و هالیودی برود؛ منجیهای پوشالی غربی که اکثر اوقات در اول کار دچار بحران شخصیت هستند و خراب کردنشان از آباد کردنشان بیشتر است.
ماجراهای نوید2 / فن قهرمانی یا مرام پهلوانی؟ | تیم بعد یا ماجراهای نوید، یک تیزر انیمیشنی سه بعدی است که قسمت دوم آن از شبکههای مختلف تلویزیون بهخصوص از شبکه نهال در حال پخش است، و بنا دارد با الگوگیری از قهرمانان ملی کشور به مبارزه با قهرمانان سورئال مارولی و هالیودی برود؛ منجیهای پوشالی غربی که اکثر اوقات در اول کار دچار بحران شخصیت هستند و خراب کردنشان از آباد کردنشان بیشتر است. به راستی، مطرح کردن الگوی رئال و قابل لمس برای نوجوانانی که در طوفان قهرمانان مارولی گیر افتادهاند، امری پسندیده و نیازمند تشویق است، اما باید به این پرسش پاسخ داد که الگو چیست و چگونه شکل میگیرد؟
بگذارید با یک مثال، بحث خود را شروع کنم؛ پهلوان پوریا ولی یا غلامرضا تختی، کشتیگیرانی از خطّه ایران با مرام و منش پهلوانی بودند؛ مردانی که بیشتر از فن قهرمانی ، مرام پهلوانی و مردانگیشان، و اهتمامشان به مردمداری و دستگیری از نیازمندان، آوازه داشته و به یادگار مانده است. اشتباه نکنید؛ قصد این را نداریم که قهرمانان ملی امروزی را زیر سوال ببریم؛ قهرمانانی که همیشه پرچم ایران را در عرصههای جهانی بالا بردهاند، که صد البته مستحقق تقدیر، تشکر و دست مریزاد هستند و به راستی نان پدر وشیر مادر حلالشان؛ قهرمانانی که گاهی به قیمت از دست دادن مدالی که ماهها برای به دست آوردن آن تلاش کردهاند، حاضر نیستند در برابر تیم یک رژیم اشغالگر به میدان بروند، و با مرام پهلوانی آن را به رسمیت نمیشناسند.
اما اصل سخن اینجاست؛ الگو شدن و الگو بودن دارای مراحلی است. مسئولین و متولیان عزیز رسانه باید توجه داشته باشند که تکرار شدن 10 الی 20 باره نام یک قهرمان ملی در یک شبکه اختصاصی، نیازمند کمی تأمل و ظرافت است؛ قهرمان جوانی که خود در اول راه است، به خاطر معروفیت و نگاههایی که به او هست، بسی بیشتر نیازمند استاد راه و الگوست. مطرح کردن نام یک قهرمان، افراد را مشهور میکند و دیده شده است گاهی این افراد مشهور در معادلات اجتماعی و فرهنگی، خود باعث ایجاد ناهنجاری شدهاند. متاسفانه تیزر انیمیشنی ماجراهای نوید 2 خالی از این ظرافت و دقت اجتماعی، فرهنگی است.
بنابراین تشویق نوجوانان، به سمت ورزش کردن و مدالآوری و الگوگیری، امری پسندیده است؛ اما در صورتی که باعث رشد فکری و روحی او شود و او را تشویق به انجام کارهای انساندوستانه یا کنشهای پهلوانی کند، نه تشویق به اجرای فن کشتی وسط خیابان و درگیری نامعقولانه، آن هم به صورت فردی! چرا که این حرکت شخصیت نوید، بیشتر نشان دهنده فن قهرمانی است تا مرام پهلوانی.
برای ساخت اینگونه برنامهها بهتر بود خود ورزش یا ورزش کردن مورد توجه باشد یا خط روایتی داستان به صورتی چیده و نوشته میشد که فرد قهرمان زیاد مورد توجه قرار نگیرد.
برای در امان ماندن از اینگونه آسیبها حداقل کاش قهرمان ما به روش گروهی یا (دو نفری) عمل می کردند تا هم منطق قصه به هم نخورد و نوید و دوستش باهم به این نتیجه برسند که باید به شکل رئال با مشکل مواجه شوند وهم باورپذیری آن قابل درک بود تا کنشها و شکستهای قبلی را که، نتیجه فردی عمل کردن بود را بشود به گونهای توجیه کرد. حتی میشد نویسنده، ماجرا را به گونهای دیگر مطرح میکرد؛ مثلا نوید و دوستش فرد سومی را از دست زورگیر نجات دهند تا این مرام و الگوگیری از منش پهلوانی بروز بیشتری پیدا کند؛ همان مرامی که ما در نوید یک شاهد آن هستیم و او از زور بازوی خود، برای کمک به فرد دیگری، یعنی پیرزن همسایه استفاده میکند و وسایل پیرزن را از پلهها بالا میبرد. به این ترتیب داستان از لحاظ ساختار و محتوا دچار آسیب کمتری بود؛ هر چند درگیری خیابانی نوجوانان قابل توجیه نیست.
تیم بعد یا ماجراهای نوید، یک تیزر انیمیشنی سه بعدی است که قسمت دوم آن از شبکههای مختلف تلویزیون، بهخصوص از شبکه نهال در حال پخش است و بنا دارد با الگوگیری از قهرمانان ملی کشور، به مبارزه با قهرمانان سورئال مارولی و هالیوودی برود.