پسر 17 ساله‌ام سیگار می‌کشه

08:27 - 1402/07/16

سلام و عرض ادب خدمت اساتید محترم
ببخشید سوالی در مورد مصرف سیگار پسر۱۷ ساله خودم دارم. حدود یکسال بیشتره موضوع را فهمیدم. خودش هم اعتراف کرده و میگه از سن 10-11 سالگی کنجکاو شدم و رفتم سراغش و دیگه نتونستم بزارمش کنار. ۱۲ سالش بود دود سیگار از اتاقش فهمیدم و به شدت تنبیه‌ش کردم. توی این مدت مخصوصا از دو سال پیش گاهی از کیفم پول برمی‌داشت. دو ساله وارد مقطع دبیرستان شده. به شدت افت تحصیلی داشته و امسال که سال آخره، هیچ رغبتی به مدرسه نداره و نمیره و فقط میگه می‌خوام برم سر کار پول در بیارم.
توراخدا کمکم کنید.

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

انجمن‌ها: 
http://btid.org/node/260317
تصویر روئین تن مهدی

سلام خدمت شما کاربر گرامی

ضمن سپاس از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر

دلنگرانی شما رو به خاطر چالشی که فرزند شما باهاش مواجه هست رو متوجه شدم. هم سیگار کشیدن و هم کاهش انگیزه برای ادامه تحصیل و از اون طرف انگیزه ایشون برای رفتن زودهنگام بر سر کار از چالشهایی است که در مورد فرزندتون باهاش مواجه هستید. هر چند اقدام شما و ارتباط شما با مجموعه از اهمیت و دغدغه شما ناشی میشه اما در این موارد به جهت بازدهی بالاتر بهتره که حضورا پیش مشاور تشریف ببرید چه مشاوره شغلی و چه مشاوره تغییر رفتار. اما در عین حال مواردی خدمت شما عرض میشه.

نکته: به این نکته دقت داشته باشید که اینکه پسر شما سیگاری شدن، این بهانه نشه که دیگه به پسرتون ذهنیت منفی داشته باشید و فکر نکنید که پسرتون دیگه از دست رفته، ذهنیت منفی شما بر نحوه تعامل شما با پسرتون اثر خواهد گذاشت. پس نگران نباشید، شما اگر از راهش وارد بشید جای نگرانی نیست.

 نوجوون شما بنا به اقتضای سنی که دارن در شرایط ویژه ای هست. احساس غرور داره  و به هیچ وجه نباید مستقیم مورد امر و نهی واقع بشه. در یک گفتگوی صمیمانه باید از راه اقناع اندیشه وارد شد و نه امر و نهی مستقیم.
نوجوون رو باید درک کرد. بهش اهمیت داد، در خانه از او اظهار نظر کرد. متوجه بشه که در خونه جایگاهی داره. به نوجوون شخصیت بدید، محترمانه صدا بزنید و به خواسته های معقولش بهاء بدید. اگر قرار باشه از شما حرف شنوی داشته باشه در فضای عاطفی محقق خواهد شد. به نوجوون خودتون اهمیت بدید، شخصیت بدید، تا به شما اهمیت بده. این شخصیت دادن رو به هیچ چیزی مثل تحصیل و ... گره نزنید. اگر بخاطر سیگار کشیدن و ترک تحصیل ایشون رو طرد کنید و بهشون بهاء ندید، وارد معضلات دیگری خواهد شد که مجددا باید به فکر چاره باشید.

یکی از مسائلی که پسر شما باهاش مواجه هست همین سیگار کشیدن هستش که از ابتدا با کنجکاوی شروع شده و احیاناً با تشویق دوستان و همسالان تقویت شده. هر چند قصد خاصی نداشته اما الان گرفتار عادت کشیدن سیگار شده.
محور تمامی مسائلی که پسر شما باهاش مواجه هست این هست که ایشون شناخت روشن و قیمتی از خودش نداره. چشم انداز روشنی از خودش نداره، و این تا حدودی از اقتضائات دوران نوجوانی است. بیشتر هیجانی است تا اینکه حرکت معقول داشته باشه. و شما باید به نوجوانتون کمک کنید و جنبه «خود آگاهی» ایشون رو تقویت کنید. وقتی پسر شما به ارزش واقعی خودش به شخصیت اجتماعی خودش، به آینده روشنی که قرار است باهاش سروکار داشته باشه و شغل مناسب و تشکیل خانواده بده، اراده اش برای کنار گذاشتن سیگار و ادامه تحصیل برای رسیدن به یک شغل مناسب و تضمینی تقویت خواهد شد.
وقتی خودآگاهیش تقویت شد، به تدریج خودش به این نتیجه میرسه که نباید سلامتی خودش رو به مخاطره  بندازه.

1- استعدادهای فرزندتون رو بهش گوشزد کنید. گاهی افراد یادشون میره که چه امتیازات و استعدادهایی دارن. اگر دربرهه ای وضعیت درسی شون خوب بوده، به یادش بندازید. گوشزد کنید که جا و ظرفیت تو خیلی بالاتر از اینهاست که بخوای به یک کار ساده مشغول بشی

2- از اون طرف بهش چشم انداز بدید. ازش سوال کنید که با این فرمونی که داری می ری چه چشم اندازی از خودت داری؟ این که الان سیگار می کشی به نظرت 10 سال دیگه ات چه وضعیتی داری؟ ایا برای تشکیل خانواده به مشکل بر نمی خوری؟ آیا اینکه به خاطر کنجکاوی به سیگار مبتلا شدی، خدای ناکرده به خاطر همین کنجکاوی احتمال نداره به سمت چیز دیگه کشیده بشی؟ وجهه اجتماعیت در این صورت چی میشه؟ ارزش تو خیلی بالاتر از اینه که بخوای سرمایه های وجودی خودت رو به حداقلی ها هزینه کنی. اگر در قبال این جور سوالات جوابهای سر بالا داد معلوم هست که همون مشکل اصلی که عدم درک ارزشمندی برای خود و آینده خود هست که خیلی از نوجوونها بهش مبتلا هستند.

اگر شما در خودتون نمی بینید که راجع به این مسائل با نوجوون خودتون گفتگو کنید، از دایی یا عمو یا کسی که پسر شما روی حرفش حساب میبره بخواهید این آگاهی ها و هشدارها رو بهش بده

چیزی که می تونه ایشون رو در حس ارزشمندی به خودش واقف کنه و به نوعی خودش رو پیدا کنه، آشنایی با نمونه ها و الگوهای عینی است که متاسفانه نوجوانهای این دوره زمونه از این الگوها یا بی خبرند یا فاصله های زیادی دارن. نوجوانهای امروزی بخصوص در زمینه مذهب و شریعت قبل از اینکه برای خودشون برنامه داشته باشند این فضای مجازی و همسالان هستند که برای نوجوان بخاطر شدت تاثیر گذاری که دارن برنامه میریزن و نوجوان تقریبا یک عضو منفعل خواهد بود.

الگوی نوجوونها می تونه شهدایی مثل شهید حججی و شهید ابراهیم هادی باشه که نمونه بودن و برای کارهاشون همت و عزم جدی داشتند. کتابش رو تهیه کنید و از پسرتون بخواهید که بخاطر عذری که دارید هر روز یکی از داستانهاش رو برای شما بخونه و شما بشنوید. این شهداء با سبک زندگی عالی‌شون الگو و گمشده جوانان و نوجوان امروزی هستند. نوجوان امروزی خودش رو گم کرده، نمی دونه کی هست و باید چکار کنه، شما از این طریق بهش چراغ راه می دید. شما به طور غیر مستقیم راه رسیدن به ممتاز بودن و معنوی بودن هم به ایشون القاء می شه. همه این موارد در درک ارزشمندی نوجوان می تونه مؤثر باشه

موفق و پاینده باشید