با سلام
ده سال پیش در سن 15 سالگی با پسری آشنا شدم ایشون از لحاظ مالی خونواده خیلی پولداری داشتن ولی از لحاظ فرهنگی مث خود ما بودن. ولی ما از لحاظ مالی معمولی بودیم. من رابطه خوبی با خدا داشتم. علاقه ما روز به روز بیشتر شد و متاسفانه به رابطه جنسی کشیده شد. چون عذاب وجدان داشتیم بعد از تحقیقات بسیار با اجازه مرجع تقلیدمون با شرایط صحیح بین خودمون صیغه خوندیم 5 سال بعد مامان ایشون به خواستگاری من اومدن و گفتن"نه" به پسرشون گفته بودن این دختر زیبا نیست و خونواده بی کلاسی داره اون آقا به من گفت چون شرایط ازدواجم مهیا نیست مامانم این حرفا رو زده من هم بخاطر علاقه زیادم به اون آقا 5 سال پای ایشون نشستم هرچند تو این 5 سال این آقا مرتبا به من میگفت دیگه امیدی برای ازدواجمون نیست و دست من نیست و از این حرفا...متاسفانه رابطه جنسی ما باز هم ادامه داشت تا اینکه این آقا دیگه به من ابراز علاقه نمیکرد و بینهایت سرد شده بود دلیلشم این بود که نمیخوام بیشتر بهم وابسته بشی. نیازهای عاطفی من هرروز بیشتر و بیشتر میشد تا اینکه ازش دل بریدم و تصمیم گرفتم ازدواج کنم. همیشه سر نمازم از خدا میخواستم مردی رو به من بده که هیچوقت حسرت اون رابطه ده ساله رو نخورم. ازدواج که کردم همسرم به من واقعا علاقه داره و پسر خوبیه ولی از لحاظ مالی مث اون نیست . از شب عقدم با اینکه من قبلش به اون آقا گفتم دارم ازدواج میکنم و اون هیچی نگفت ولی حالا پشیمون شده و عوض شده و همین باعث شده من واقعا کم بیارم
از خدا دور شدم اون که میدونست ما همدیگرو دوست داریم اون که میدونست من بدون اون اقا نمیتونم چرا ده سال دعا و مناجات من رو نادیده گرفت؟توروخدا جوابمو بدید
پاسخ سوال:
با سلام، در ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کردهاید تشکر میکنم.
ذکر این نکته لازم است که برآورده نشدن دعا دلیل بر بی اهمیت بودن آن دعا نیست و یا دلیل بر اهمیت ندادن خدای متعال به فرد دعا کننده نیست. چه بسا ازدواج با آن پسر به صلاح شما نبوده که خدای متعال زمینه ازدواج با آن پسر را برای شما مهیا نکرده است. چه بسا رفتار شما و آن آقا پسر سبب شده که به ازدواج منجر نشود، چه بسا اگر شما محکم میایستادید و با آن پسر رابطه برقرار نمیکردید، همین امر سبب ازدواج شما میشد.(چون پسر طالب است و دختر مطلوب و به این خاطر شاید محکم ایستادن شما سبب میشد که ایشان بیشترمصمم به ازدواج با شما میشد.)
اینکه بعد از ده سال رابطه(چه جنسی و چه عاطفی و...) با پسر مورد علاقهاتان، انتظار داشتید که ایشان مصمم به ازدواج با شما باشند، اشتباه کردهاید؛ زیرا در آن مدت شما کاملا برای ایشان در دسترس بودهاید و... وشما هر انتظاری که ایشان از شما داشتند، برایشان برآورده کردهاید در اینصورت به صورت طبیعی میل به ازدواج با شما در ایشان کم میشود تا جایی که از شما سیر میشود و دیگر تمایلی به ازدواج با شما نخواهند داشت.
امّا از آنجایی که شما در آستانه ازدواج قرار گرفتهاید و از ایشان دور شدهاید(از طرفی پسر طالب و دختر مطلوب) ایشان به شما ابراز علاقه میکند و ...
در حالی که اگر به واقع قصد ازدواج با شما را داشتند، به هر نحوی خانواده خودشان را راضی میکردند و به خواستگاری شما میآمدند و این قدر شما را ظرف ده سال بازی نمیدادند.
بنابراین از فکر آن پسر خارج بشوید و عاقلانه به گذشته و آینده خود فکر کنید و تصمیمات احساسی نگیرید. بهتر است که رابطه خود را با آن پسر به کلی قطع کنید و به این فکر کنید که به همسرتان تعهد دادهاید و ...
در مورد اختلاف کم مالی با همسرتان؛ مشکل ساز نیست و اختلاف زیاد در زمینه مالی در صورتی مشکل ساز است که یک طرف خودش را بالاتر بداند و بخواهد به دیگری فخر بفروشد امّا اگر هر دو طرف به همدیگر احترام بگذارند و یکدیگر را قبول کنند مشکلی درست نمیشود.
با آرزوی موفقیت
اینقدر پاک و ناپاک نکنید ...خودش توبه کرده شاید ولی ببین عزیزم الان داری راه رو اشتباه میری اون مرد خیلی ادم هوس بازی هست.مردا وقتیکه هورمونشون زیادی هست اصلا مخشون کار نمیکنه..الان میخواد به بهانه عشق بکشونت بعدم همه این اس ها میشه مدرک تو رو به کثافت میکشونه و میخواد ازت استفاده کنه اصلاااااااااااااااا اعتماد ینکن به هیچ مردی جز شوهرت بعدم به اونم اعتماد نکن.
مردی که دختری رو بخواد به دستش میاره مطمین باشوهیچ وقت نبخشش .خدا لعنتش کنه یه بار بع عشقت پشت کرده و پشتت نبوده الان مثل احمقا اومده
خیلی بدم میاد از این مردا همیشه خودشون رو محق میدونن
ازسن 15سالگی کثافت کاری؟؟؟؟؟!ببینم شماپدرمادرت درقیدحیاتن ؟؟
خیلی بی ادبیییییییییییییی
اینجا ادمای مذهبی سر میزنن
این چه طرز حرف زدنه مشکلشو گفته راهنماییش کنید
چه رو مخن بعضی از این پسرا اینا کسانین که پاش بیفته از همه بدترن حالا برای ما پاکیم پاکیم میکنن
سلام
یک درصد زیاده یک میلیونم درصد فکر نکن قصد ازدواج با شما رو داره تازه که الان در تاهلی برای ادامه رابطه جنسی بدون تعهد آماده تری
متاسفم همچین حرفی می زنم اما واقعیت اینه احساسات رو کنار بزار تا بدبخت نشدی
من فکر کنم خدا خیلی زود حاجتت رو داده قدرش رو نمیدونی چون من اگر جای همسرت بودم و متوجه این مسائل میشدم ازت جدا میشدم و مطمئن باش بدون شک اون آقا با شما ازدواج نخواهد کرد
به همسرت بیشتر نزدیک تر شو تا دنیات عوض بشه
چه کار خوبی کردین که رابطتونو مشروع کردین.
سمیه درست میگه اگه مجرد بودی باز هم باهات ازدواج نمیکرد!
حالا که فهمیده ازدواج کردی چون فرد دیگه ای باهاته، دلش واسه خودش میسوزه و یاد شما افتاده.
سلام خانمی
کاملن درسته همه مردا مثل هم نیستن اگه ازدواج نمیکردی بازم بهت پیشنهاد ازدواج نمیداد مطمئن باش الان شاید فقط بخاطر خلا جنسی و فکرای که میکنه دوباره دنبالته .
پس به شوهرت بچسب اینقد مرد بوده که اومده خواستگاری و برات شده یه شوهر برای خودت برا دلت .پیش چشمای همه گفته این زن منه نه دوست دخترم
پس فقط شوهرتو نگه دار
سمیه جان عالی بود!
از نظرات دوستان ممنونم
سلام
عزيزم حرفاتون سر تا پا احساسه ... تو رو خدا با زندگيت با زندگيت بازي نكن . شما دختر خوبي هستي و يادآوري كن به خودت كه خدا دعات رو مستجاب كرده . و هموني رو كه مي خواستي بهت عطا كرده . فقط اين شما هستي كه با ديده ي خوب و واقعي به موهبت خدا نگاه نمي كني ... اين شما هستي كه فرصت عاشق شدن رو از خودت گرفتي و همينطور يه زندگي سعادتمندانه رو ... همسرت دوستت داره و اين بهترينه . كم نذار براش تا ظلم نكرده باشي به كسي كه به چشم زندگيش بهت نگاه مي كنه ... دوست خوب من خدا صلاحتون رو بر ازدواج با اون آقا نديده . چشماتو بيشتر باز كن ببين كه 10 ساله عاشقش بودي و برات هيچ تلاشي نكرد و اگه واقعا دوستت داشت شما رو درگير خودش هم نمي كرد چه برسه به برطرف كردن اميالش با شما ...عشق اوني نيست كه فكر مي كني ..اونيه كه بايد فرصت رشد بهش بدي تا يك عمر روحتو سيراب كنه . در آخر به همسرت فكر كن كه گناهي نداره و خوشبينه به شما و زندگيش . پس خودت رو شرمنده اش نكن .
به خدا پناه ببر و هر گونه اثري رو از اون آقا در زندگيت حذف كن و به نكات منفيش و نكات مثبت زندگي با همسرت فكر كن و به تعهدت در مقابلش فكر كن . برات آرزوي بهترينها رو دارم
به اون پسره بگو خدا یکی به من داد که یه تار موش به صد تای تو می ارزه تا تحقیر بشه . بهترین کار برای این آدما تحقیر کردن و بی اعتناییه
دلم به حال همسرت خیلی میسوزه. خیلی بدبخت و تنهاست...
از گذشتت خبر نداره و تو رو پاک ترین همسر دنیا میدونه و دلش به این خوشه...
از حوس های الان و افکار امروزت خبر نداره و به امید اینکه معشوقش در انتظارشه، داره سخت زحمت میکشه...
از ارتباط الانت خبر نداره و دلش میخواد زودتر بیاد پیشت تا تنها نباشی...
خانوم محترم !!!
لا اقل زودتر توبه کن و همونی بشو که همسرت در موردت فکر میکنه....
یاد پست « نـفـاق؛ پدیده ای در آخر الزمان » افتادم...
دوست عزیز شما از کجا می دونین همسرشون ایشونو پاک ترین همسر دنیا می دونه ؟
دوست گرامی! جواب این سؤال چندان اهمیتی نداره. عمق کلام چیز دیگه ایه....
يعني واقعا تو كسي كه ده سال باهات بوده و زندگي و احساس و احتمالا طبق گفته خودت پاكيتو ازت گرفته رو به
يكي كه جرات و ريسك زندگي رو پذيرفته و انقدر ادم بوده كه از راهش بهت برسه ترجيح ميدي وحسرت اونو ميخوري؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مطمئن باش اون هيچوقت واقعا تو رو نميخواسته وگرنه اگه واقعا ميخواست،حتي باوجود رابطه هم هرجور بود خودشو به اب و اتيش ميزد بهت برسه،يكي از فاميلاي دوستم ،دوست پسرش باوجود رابطه جنسي و باوجود اينكه ميدونست اولين دوست پسرش نيست انقدر پاي دختره وايستاد كه مجبور شدن خونواده ش رضايت بدن
درست و غلطشو كاري ندارم ولي اگه مردش بود مي موندو مسئوليت كاري كه كرده رو به عهده ميگرفت...
یه دختر خانمی تو فضای مجازی حرف جالبی زده بود میگفت بعضی از پسرا مثل بچه هایی میمونن که اگه یه بستی بذاری تو یخجال نمیرن برش دارن بخورن ولی اگه ببینن یه نفر دیگه برش داشته میخوان بپرن ازش بگیرن.
ظاهرا این آقا هم از اون دسته هست و تمایلی به این خانم نداره فقط میخواد بستنی یکی دیگه رو بگیره!
مردی که 10 سال دم دستش بودی اهمیتی نداده حتی وقتی فهمیده میخوای ازدواج کنی بازم محل نداده الان چرا سرو کلش پیدا شده ؟مگه این آقا نمیگفت خانوادم نمیزارن یعنی الان خانوادش میزان که پشیمون شده؟ خیلی واضحه که این آقا میدونه شما بهش وابسته ای و میدونه که از یه زن شوهر دار راحت میتونه سواستفاده کنه و صداش هم درنیاد .گفته بیام یه مدت دیگه هم حالم رو ببرم .راستی دلیل شما برای دوست داشتن مردی که بهره جنسی ازت برد و ولت کرد حتی تا اندازه ای که حالا که شوهر خوبی داری هنوز بهش فکر میکنی چیه؟ چه دلیل محکمی عاطفی وجود داره که شما ذهنی رو که باید مشغول مردی کنی که کنارت مونده و تکیه گاهته و دوست داره ول کردی و به همچین ادمی فکر میکنی؟
من خودم خانومم از حرف های شما هم خیلی چیزا واضح و روشنه فقط میتونم بگم خانم پول پرستی هم حدی داره!!
فقط نگو که احساس این حرفها رو نمیفهمه من عاشقم ،که خندم میگیره. شاید بتونی سر مردها رو کلاه بذاری ولی من خودم خانومم میدونم حس عشق زمانی به وجود میاد که یه زن حمایت بشه احترام ببینه و دوست داشته بشه و همیشه بین مردی که مصرفش کرده و ولش کرده با مردی که بهش تعهد داده و کنارش مونده عاشق دومی میشه نه اولی!
دوست عزیز کاش شما که خانم هستی این ادبیاتو درباره ی خانما به کار نبری ! دخترو در حد یه بستنی پایین میاری ؟ و این قدر توهین آمیز و کالایی درباره ی جنسیت خودت صحبت می کنی ؟ واقعا متاسفم برای خودم که به مردها برای داشتن نگاه جنسیتی و کالایی اعتراض می کنم . خود زنها خیلی شدیدتر همچین نگاهی دارن
عزیزم من زن ها رو در حد یه بستنی پایین نیاوردم شما هم به جای اینکه سریع تاسف بخوری به مفهوم توجه کن . در مثل جای مناقشه نیست
در ضمن دختری که راحت با یه پسری رابطه برقرار میکنه بعد دعا میکنه خدا یه مرد خوب نصیبش کنه و خدا هم اتفاقا همین کارو میکنه اما خانم باز هم به مردی که رهاش کرده فکر میکنه ،خودش به خودش نظر کالایی داره نه من .
مثل شما چی بوده که توش جای مناقشه نیست ؟ دختر رو به بستنی تشبیه کردی دیگه . منم به همین اعتراض کردم چه ربطی داره به اینکه در مثل جای مناقشه نیست
به نام خدا
دوست من بچسب به زندگیت...برای خودت و احساست و وقارت ارزش قائل باشید شما 10 سال پیش احساس و وقارت رو خرج کسی کردی که نادیده گرفت شما رو و از شما هر آنچه که در توان داشت استفاده برد و بعد هم رهاتون کرد.
زندگی زمانی زیباست که عقل و احساس در تعادل باشند نخواید احساس تون شما رو دوباره به اشتباه بکشونه..افسار احساس تونو در دست بگیرید و روح و جسم تونو به کسی بدید که خواهان روح و جسم شماست در تعهدی پایدار بنام ازدواج...
امیدوارم خواهرم بتونید صحیح تصمیم بگیرید.
در ضمن خانومی اینو یادت باشه شما نمیتونی نافرمانیه خدارو بکنی و منتظره جواب حاجتات باشی هر عملی عکس العملی داره با این حال خدا هواتو داشته من واقعا ازت تعجب میکنم که چجوری هنوز میتونی از خدا طلبکار باشی بهتره خدارو شکر کنی که انقد بهت لطف داشته و بهت رحم کرده و آبروتو حفظ کرده لطفا دیگه اشتباهاته به این بزرگی نکن خدا راهو بهت نشون داده دلیلی نداره هر دفعه دوباره چیزیو به بنده هاش بفهمونه
صد راه نشان دادم صد نامه فرستادم /یا راه نمیدانی یا نامه نمیخوانی
فقط و فقط و فقط به زندگی الانتون فکر کنید،اون آقا و تمام آن ماجراها رو فراموش کنید(خودم از این حرفم خندم گرفت!)
خدا رو به خاطر اینکه کمکتون کرده ازدواج کنید،شاکر باشید و دودستی شوهرتونو بچسبین، اینا وسوسه های شیطانه، اون آقا اگه طالب شما بود در این 10 سال اقدام میکرد تا رسما و قانونا همسرش بشید نه تنها وسیله ای برای ارضای امیال جنسیش!
الانم ذهنتون را از فکر اون خالی کنید تا عشق و محبت میان شما و همسرتون بوجود بیاد.هر نوع ارتباط شما با اون آقا در حال حاضر اشکال شرعی دارد، اگر به دین هم اعتقاد ندارید، اشکال اخلاقی دارد.خیلی حرص خوردم وقتی پیامتو خوندم الان باید 25 سالت باشه، پس در سنی هستی که درست و غلط را تشخیص بدی.10 سال اشتباه کردی الان فرصت جبران کردن و از نو ساختنه.خرابش نکن
جواب خدا به ما صرفا اونی نیست که ما فکر میکنیم خدا جوابتو داده تو با داشتن یه رابطه جنسی قبل از ازدواج الان ازدواج موفقی داشتی این آقا هم حق داره هر چی باشه جداییه شما یه جور طلاق محسوب میشده و برا هردوی شما سخت و سنگین بوده این آقارو کامل فراموش کن علته برگشتنش اینه که شما با احساساته پاکه بچگی همدیگرو دوس داشتید و این شاید اونجوری دیگه اتفاق نیوفته به هر حال تموم شده از لحاظه مالی هم شما هم دیگه آخرشیا به جای اینکه از شرم کاری که قبلا کردی از خدا به خاطره حفظه آبروت تشکر کنیو همه جوره هوای زندگیتو داشته باشی تازه ایرادم میگیری شما اشتباه کردی رفتی با یکی که همردیف خودت نبوده پس توقعتو بالا نبر
ولش کن بابا مردا تازه وقتی از دست میدن افسوس میخورن!!!!!اونم موقتیه و ب خاطر این ک احساس سرخوردگی میکنن,ب زندگی و شوهرت بچسب,همش ک عشقای بچگونه نیس,اون آقا اگه جربزه داشت و قابل تکیه کردن بود نباید از دستت میداد نمیذاشت ک بری,حتما حکمت بوده ک مانع ازدواجت نشده و ازدواج کردی
فک کن زنش میشدی و اونم با این همه ناز و کرشمه خونوادش؟؟؟؟بدون اجر میخواستی بری؟؟؟؟؟؟؟؟
راه حل مشکل شما بالاتر از حد دانش ماست.
يعني داغونم هااااااااااااا