سلام دوستان
من پسری 23 ساله هستم دانشجوی سال آخر رشته مهندسی برق در یکی از دانشگاههای معتبر دولتی در تهران. ما خانواده ای مذهبی هستیم. شرایط حاکم بر محیط دانشگاه و عواملی دیگر باعث شد که من هرچه زود تر به فکر ازدواج بیفتم. تعریف از خود نباشد اما چنین شرایطی در اقوام ما که به لحاظ مادی سطح زندگی نسبتا پایینی دارند یعنی "شاهزاده ای سوار بر اسب سفید"!
یک مورد برای ازدواج در فامیل وجود داشت، پدر و مادرم خیلی با این مورد موافق بودند اما خودم تردید داشتم حقیقتش این دختر ظاهر (زیبایی) چندانی نداشت اما وقار، متانت وحجب و حیای او نظر مرا به خود جلب کرده بود. تحصیلات او دیپلم بود از نظر مالی تقریبا در یک سطح، اما از لحاظ مذهبی فقط در حد نماز خواندن و نه بیشتر یعنی تا حدودی با ما وبالاخص من تفاوت فرهنگی داشت اما من این امید را داشتم که بهتر بشود و بتوانم او را آنطور که میخواهم تغییر دهم. به هر حال هرطور که بود بعد از کشمکش های فراوان که جریان مفصلی دارد و به کمک لطایف الحیلی که والدین دختر ترتیب دادند من و او با هم عقد کردیم و الان کمتر از یک ماه ست که از عقدمان میگذرد.
متاسفانه بعد از عقدمان هرچه میگذرد میبینم که این دختر آنطور که من فکر میکردم نبوده است دختر بدی نیست، اما به لحاظ مذهبی، فکری و بعضی موارد دیگر آنطور که من تصور میکردم نیست. در واقع میتوان گفت من زیبایی و تدین را که ملاکهای اصلی من برای ازدواج بوده فدای بعضی ویژگیهای نداشته ی این دختر کردم. الان تنها حسنی که او دارد این است که اولا فامیل است وبعد اینکه ظاهرا به حرفم گوش میدهد ودر بعضی موارد با اکراه. او خیلی مرا دوست دارد اما من با توجه به اتفاقاتی که برمن گذشته دلسرد شده ام و خیلی علاقه ای به او ندارم آنقدر فکرم مشغول این موضوع است که حتی به فکر طلاق در کمتر از یک ماه بعد از عقد افتاده ام لطفا راهنمایی ام کنید.
اولا کسایی که ازدواج نکردنو اینو میخونن دقت کنن چون واقعا اگه قبل از ازدواج دقت کنید خیلی مشکلات کمتره...
بعد این که شما اول تصمیم قاطع بگیر و بخودت قول بده که تمام تلاشتو می کنی همسرت طوری بشه که شما میخای ولی در عین حال باید دوسش داشته باشی ...جون میفهمه دوست داشتنو.
مسائل اعتقادی رو می تونی با صحبت درست کنی انشالله ... ما توی فامیلمون یه دختر بود قبل ازدواج زیاد حجابش مثلن کامل نبود ولی شوهرش یه پسر مذهبی بود بعد یکی دو سالی خیلی حجابش بهتر شد .
اگر یه کاری کنی که دوستش داشته باشی و اخلاقشو بپسندی مطمئن باش قشنگی و ظاهرش از اهمیت می فته برات یعنی خشگل می بینیش جدی میگم... برات عادی می شه این موضو
اقای محترم به راه اوردن خانمها خیلی راحتر از اقایونه
خانم شما فقط از لحاظ مذهبی مشکل دارند.با حرف زدن باهاش . با فهمیدن احساست. و اینکه به یه نفر مطمئن بگی که باهاش صحبت کنه .یا کلاسای مذهبی یا سخنرانی های مذهبی براش بذاری
همه اینا میتونه اونی بشه که شما میخای به همین سادگی .شک نکنه زنی که مردشو دوست داشته باشه .نمیگه من همیننم
سریع دلسرد نشو.بذار یک سال بگذره .... اونوقت می بینی همین ادم یه روز بهش زنگ نزنی یا اسمس ندی یا نمبینش چقدر برات هواس پرتی میاره
یادت باشه این مردا که بخای با عقایدت راه ببری یا سخته یا غیرممکنه
مطمینا من و امثال من که اطلاعمان از وضعیت شما در حد همین چند خط است نمی توانیم اظهار نظر کنیم اما به هر حال چیزی که مشخص است این است که شما مقداری از راه را رفته اید وحالا درمانده اید که ادامه بدهید و یا برگردید و مسیری را از نو برای رفتن انتخاب کنید.شرایط خیلی سختی است و شاید هم امتحان بزرگی باشد!
من هیچ شناختی از شما ندارم و بنابراین قصد جسارت ندارم اما با خودتان این مساله را صادقانه حل کنید که آیا واقعا مساله شما تدین است یا چیزهای دیگر! اگر احیانا در آینده با دختری زیبا و فریبنده و جذاب مواجه شدید که حاضر به ازدواج با شما باشد اما از نظر دیانت کمتر از همسر سابقتان باشد کدام را ترجیح میدهید؟ حالا اگر از نظر دیانت همانند همسر سابقتان باشد کدام را ترجیح میدهید؟! زن جذاب یا همسر خودتان؟
اگر در پاسخ به این سوال زن جذاب را انتخاب میکنید پس بیخود دیانت و مذهب را بهانه نکنید ، مشکل شما جای دیگریست! اگر واقعا چنین است به نظر من تلاش کنید که زندگی خودتان و آن دختر دستخوش هوس های فریبنده دنیا نشود که مکافات دارد(در همین دنیا) و راه حل بیرون آمدن از این گرفتاری خویشتن داری و دعا و توکل است خداوند در آیه نوزده سوره نسا میفرمایند
و عاشروهن بالمعروف فان کرهتموهن فعسی ان یجعل الله فیه خیرا کثیرا
با زنان به نیکی رفتار کنید و از انان خوشتان نیامد چه بسا خداوند در انچه کراهت دارید خیر کثیری قرار دهد
البته اگر مساله اساسی شما واقعا تدین و ایمان همسرتان است قضیه فرق می کند . با این حال من فکر میکنم خیلی بیشتر جای مشورت دارد.
تصمیم گینده اصلی خود شما هستید اما اگر واقعا ایمان همسرتان شما را راضی نمیکند و به دنبال همسر مومنتری هستید و سرانجام به این نتیجه رسیدید که طلاق بگیرید این نکته را در نظر داشته باشید که، چون شما اقدام به طلاق کردید تمام تلاشتان را بکنید تا علاوه بر آنچه از مهریه حق همسرتان هست تا جایی که می توانید بیشتر بپردازید تا خسارت کمتری به آنان وارد شود
و للمطلقات متاع بالمعروف حقا علی المتین
مردانی که زنانشان را طلاق می دهند آنان را به متاعی نیکو بهره مند سازید این کار سزاوار مردان با تقواست_ایه241بقره
من فکر میکنم در این مرحله میتوانید ایمان خودتان را هم محک بزنید یعنی با وجود نداشتن وسع کافی آیا حاضرید همانطور که به ان دختر شکستی تحمیل شده شما هم خسارتی مالی را به خودتان تحمیل کنید؟!
آقا چقدر شما مغروووووور و خود شیفته هستی
هنوز ب بلوغ فکری نرسیدی
بیپاره اون دختری ک با تو ازدواج کرد :(
کاش قبل از عقد مشاوره کرده بودید نه الان که احساساته اون دخترو درگیر کردید آخه چرا شما که میدونستید ایده آلتون نیست عقد کردید چرا دقت نکردید سعی کن خصوصیاته مثبتشو ببینی و پاش بمونی بهتر از این نامردیی هست که تو فکرت میگذره تو در برابرش مسئولی چون اون دوستت داره قبل از ازدواج باید چشماتو باز میکردی که نکردی الانم که ازدواج کردی باید چشماتو روی معایبش و دخترای دیگه ببندی مردم ما حریص شدن هر موقع دلشون کشید اسم طلاق میارن هیچ تلاشی نمیکنن اصلا یکم به دلشون سخت نمیگیرن مسئول نیستن من هر وقت میام اینجا از این متاهلا حرص میخورم که با چه دلایله غیر منطقی ازدواج کردن و به چه دلایله مسخره ای حرف طلاقو میزنن شما حالشو نداشتی بری دنباله ایده آلت بگردی وگرنه دختره مذهبی و زیبا کم نیست الان حداقل برا درست کردنه زندگیت حال داشته باش و تلاش کن اونو هم نمیخواد تغییر بدی خودتو یکم تغییر بده
سلام،
اول فكر مي كردم كه مي خوايد بپرسيد چيكار كنم، بعد كه گفتيد ازدواج كرديد ناراحت شدم
فاصله ي اين دوتا قبل و بعد از عقده كاش نامه تون در زمان قبل از عقد بود
فكر مي كنم خود شما به اندازه ي كافي عاقل هستيد، نظرات دوستان خيلي ميتونه مفيد باشه
فقط دو تا مورد بگم
اول من خواندم كه خداوند اگر بخواهد چيزي كه مدنظرش هست انجام بشه، گاهي هوشياري و توجه رو از انسان آگاه ميگيره.
دوم اينكه شما دوباره حق انتخاب داري هر چي ميگذره شما مسئوليتت هم بيشتر ميشه
دوباره عجله نكن ، همين كاري كه داري ميكني عاليه مثل مشورت كردن
خوب فكر كن و سبك و سنگين كن و دوستان گفتن كه براي رسيدن همسرت به سطح توقعاتت خودت تمام تلاشت رو بكن
هر كمكي به پيشرفت اون كني به زندگي و موفقيت خودت كردي.
اون تورو دوست داره و احتمالا سنش مناسب پذيرش تغييره ، پس ميشه ياريش كرد.
مدت و برنامه ريزي ها با خودت هست.
اميدوارم كه موفق باشيد
التماس دعا
سلام
از اینکه منو به راه خیر راهنمایی میکنید خیلی ممنون
البته خدا میدونه که من خودم چقدر از طلاق بیزار بوده و هستم و یک همچین روزی هیچ وقت توی مخیله ی من هم نمیگنجید که برام اتفاق بیفته. این هم که میگید خودم مسئول هستم کاملا درسته من خودم تصمیم گرفتم. اما ای کاش میشد همه چیز رو براتون بگم!!!!!! راستش عوامل زیادی دست به دست هم دادن تا من این تصمیم رو بگیرم و فقط این رو بدونین که همه چیز دست من نبود!!! نمیگم اجبار بود، اما نمیدونم چرا استدلال های من به این ختم میشد که اقدام کنم. ضمن اینکه دختری که الان من میبینم با اونی که موقع خواستگاری دیدم فرق داره و من باید اینو پیش بینی میکردم که نکردم. به هر حال از اینکه با حرفاتوت به من آرامش میدین یک دنیا ممنون!!!
کاش اصلا طلاق نبود...حتما دختره خیلی دلش میشکنه اگه بفهمه.هتوز هیچی نشده مهر طلاق بخوره رو پیشونیش:(
سلام از پیرزن و پیرمردی در مورد راز خوشبختیشون میپرسن پیرمرد میگه راز زندگی طولانیشون اینکه اونا بجای دور انداختن (طلاق)همو تعمییر میکردن(تکمیل)متاسفانه نمیدونم چمون شده ک با کوچکترین مشگل اولین راه حلمون طلاقه ایشونو همونطوری ک هستن بخواین و ازدواج یعنی تکامل حتما شنیدین زن و شوهر بعد مدتی شبیه هم میشن حتی چهره هاشون چه برسه ب خصوصیات اخلاقی ک جای خود داره شما انتخاب خودتونو کردین حالا مردونه پاش وایستین زیبایی بعد مدتی براتون عادی میشه حتی اگه با ملکه زیبایی هم ازدواج کنین بعد مدتی براتون عادی میشه بعلاوه اخلاق مهمترین و تنها چیزیه ک باعث دوام ی زندگی میشه و با حرفاییکه زدین بنظرم همسرتون دارن برادر من خدا رو شکر کنید و سعی کنید اگر ایشون جایی ضعف دارن کاملشون کنید چون هدف ازدواج اینه تکامل هدف ازدواجه نه تغییر زندگی کانون اصلاح و تربیت نیست ک ما بخوایم کسیرو تغییر بدیم اما میتونید همدیگرو کامل کنید توکل بخدا کنید فکر طلاقم نکنید ک عرش خدا ب لرزه در میاد
برادر من طلاق و ازدواج که بچه بازی نیست...
اگه قصوری هم بود از طرف شماست که ازهمون ابتدا ملاکهاتونو نادیده گرفتین
اگه مذهبی هستین و میخواین به این باور برسه خودتون برسونینش...
عرش خدا از طلاق به لرزه درمیاد اون دخترم قلبش میشکنه اون که از معیارهای شما خبر نداشت
به نظر من بجنگین برای زندگیتون معیارهاتونو پایین بیارید و سعی کنید همسرتونو بهش نزدیک کنید
از دستی که به همسرتون نزدیکه کمک بخواین تا به طور غیر مستقیم با همسرتون علایق و خواسته های شمارو درمیون بزاره البته دوست مورد اعتماد نه هر شخصی که بخواد بعدها سو استفاده کنه..
ان شالله که خوشبخت شین و سالها در کنار هم زندگی کنین..
سلام به سوال کننده گرامی ..
اولا که خب قبل از ازدواج باید دقت میکردید .....باید تمام ملاک هاتون رو لیست میکردید و برای هر کدوم امتیازی رو کنار میگذاشتید تا خیالتون راحت باشه و بتونید بهترین تصمیمی رو بگیرید ....قرار نیست تو انتخاب همسر چیزی رو فدای چیز دیگه ای کنیم ....فقط قراره که ملاک هامون رو درجه بندی کنیم که بتونیم راحت تر تصمیم بگیریم ....
مثلا اگه تدین واسه مون از لحاظ ارزش و اهمیت جایگاه سوم داره و زیبایی جایگاه اول هیچ وقت نباید زیبایی رو تو انتخاب همسرمون نادیده بگیریم و فدای ملاک سوممون بکنیم !!!!!!!!!!!!
اما متاسفانه شما این کارو انجام دادید .....
همیشه باید تو بحث ازدواج با خودمون رو راست باشیم و ببینیم به ترتیب چه چیزایی اهمیت داره مثلا اگه من دنبال یه دختر زیبا و تحصیل کرده میگردم و جزو اصلی ترین ملاک های من هست هیچ وقت نباید این چیزا رو توهمسرم نادیده بگیرم و فدی ملاک دیگه ای مثل اخلاق کنم ....و بگم چون اخلاقش خوبه پس مهم نیست زیبا نباشه چون واسه من زیبایی در جایگاه اول قرار داره ....
اما خب از این حرفا که بگذریم باید بگم اصلا به فکر طلاق نباش که اشتباه میکنی ...کسی که یه انتخاب تو زندگیش انجام میده باید مثل مرد پاش بایسته ....اشتباه دیگه تون این بود که میخاستید تغییر بدید همسرتون رو و میخاستید ایشون رو مثل تصوراتتون تغییر بدید و حالا که نتونستید ناراحت هستید ....این اشتباه بوده و حالا به این موضوع هم کاری نداریم ...
ببینید هر دختری یه سری خصوصیت منفی و مثبتی داره که اگه دقت کنید به اون نقاط قوت همسرتون پی خواهید برد ....الان شاید یه خورده ناراحت باشید به خاطر یه سری موضوعات اما یه مقدار به خودتون فرصت بدید و دنبال نقاط قوت همسرتون باشید ......مطمئن باشید اگه این دیدگاه منفی رو از ذهنتون پاک کنید میفهمید ایشون خیلی هم خوب هستن و با این که یه سری خصوصیات رو ندارن اما خصوصیات خوبی دارن که خیلیا حسرتشو میخورن مثل همین حرف گوش کردن ....تو این دوره و زمونه خیلی دخترا فقط حرف حرف خودشون هست و اصلا حرف گوش کن نیستن و دنیای خودشون رو دارن که خداروشکر این دختر این جوری نیست پس یه خورده افکارت رو تغییر بده و دنبال تغییر دادن ایشون نباش ...
وقتی ایشون رو همینجوری که هست بپذیری و عاشقش بشی به مرور زمان میتونید با هم تغییر کنید و به اون ایده ال هایی که تو ذهنتون دارید برسید ولی تمام این حرفا مشروط به این هست که همسرتون رو همینجور که هست بپذیری و عاشقش باشی .... وقتی همینجوری بپذیری این موضوع تو رفتارت هم اشکار میشه و خودشو نشون میده و خود به خود اثر مثبتش رو تو زندگیت میبینی فقط ذهنتو اروم کن و عاشق همسرت باش همینطور که اون عاشقت هست ....
نمیدونم چی بگم ولی فکر نمیکنم طلاق راه خوبی باشه. به نظرم بشینین با خانومتون حرف بزنین و انتظاراتتون رو بگین و بخواین ازشون به مسائل مذهبی بیشتر پابند باشه(البته که فکرتون به نظرم از اول غلط بوده که بعد از ازدواج میشه کسی رو تغییر داد.شما وقتی کسی رو انتخاب میکنین با همون شرایط پذیرفتینش و همونجوری پسندیدین.در موارد جزیی میشه تغییر داد و یا حتی به مسائل مذهبی طرف رو پابندتر کرد ولی خوب شما که روی صورت اینقدر حساس بودین میتونستین از اول اینو در نظر بگیرین.مورد مذهب رو میتونین باهاشون صحبت کنین حتی پیش مشاور برین و کم کم میتونین بیشتر پابند کنین.البته نمیتونین افکارشو شبیه خودتون کنین) ولی از نظر قیافه هم به نظرم حالا که انتخابشون کردین خوب دیگه سطح توقعتون رو پایین بیارین به سیرت زیبای طرف و اخلاقای خوبشون فکر کنین ببینین چه چیزایی دارن که تو بقیه کمتر هست مثلا مهربونیشون صداقتشون اینا رو پررنگتر کنین واسه خودتون مخصوصا که میگین دوستتون داره.چون ببینین خود شما مسئول بودین به نظر من.قبل از ازدواج توقعاتتون رو میدونستین پس چرا سراغ زن زیبا تر نرفتین یا چه ویژگی های مثبتی داشتن خانومتون که باعث شد زیبایی رو بذارین کنار؟خوب همونا رو براتون مهم کنین.زیباترین صورت رو هم که داشته باشن باز از ایشون زیباتر میبینین و صورت زیبا هم مگه چند مدت میمونه؟ نظر من اینه دیگه خودتون توقعتون رو بیارین پایین در مورد زیبایی و البته از خانومتون بخواین که بیشتر به زیاییشو و شادابیشون برای شما توجه کنه و در مورد مسائل مذهبی هم حرف بزنین و انتظار نداشته باشین سریع تغییر کنن و انتظار نداشته باشین مثل شما شن