رهروان ولایت ـ
عظیم ترین نعمت خدا را نعمت عظیم ولایت میدانم واستحکام درپیوند را ضمانت بخش عاقبت به خیری میپندارم ولذا نه تنها باقلب و زبان بلکه در عمل کوشیدهام ارادتم را به ولایت به ثبوت برسانم وازخداوند متعال مسئلت دارم مرا در این مهم یاری فرماید. [1]
تذكری كوتاه دارم هم به خودم و هم به شما عزیزان و بعد با دعایی جلسه را تمام می كنیم. تذكر بر این است كه خداوند متعال به عمل صالح ما ارزش قائل است و اگر در زندگی خود دائماً در انجام عمل صالح بتوانیم به پیش برویم و بازدهی كار خودمان را افزایش بدهیم، خداوند به ما امتیاز میدهد و زمینه عاقبت به خیری همه ما فراهم می شود. [2]
این گفتهها گوشهای ازسخنان شخصیتی است که مقام معظم رهبری درمورد او میگوید، حیف بود او بمیرد یا ازدحام در روز تشییع او را نشان اخلاص او وبهترین مزد او را شهادت او میدانستند و در جایی دیگر میفرمایند او شیر همۀ بیشهها بود، آری این شخصیت که صید کننده دلها ست کسی نیست جز «شهید علی صیاد شیرازی» که در تاریخ چهارم خرداد ۱۳۲۳ در شهرستان "درگز" از توابع استان خراسان به دنیا آمد. شهید سپهبد علی صیاد شیرازی، روز شنبه ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ در حالی که به قصد عزیمت به محل کار خود از منزل، خارج شده بود مورد سوء قصد یکی از اعضای گروهک تروریستی منافقین قرار گرفت وپس از عمری مجاهدت در راه خدا به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
او کسی بود که مقام معظم رهبری با جملاتی پر بار و پر معنا از ایشان یاد میکردند:
حیف بود صیاد بمیرد
دو هفته پیش شهید کاظمی پیش من آمد و گفت از شما دو درخواست دارم: یکی اینکه دعا کنید من روسفید بشوم، دوم اینکه دعا کنید من شهید بشوم. گفتم شماها واقعاً حیف است بمیرید؛ شماها که این روزگارهای مهم را گذراندید، نباید بمیرید؛ شماها همهتان باید شهید شوید؛ ولیکن حالا زود است و هنوز کشور و نظام به شما احتیاج دارد. بعد گفتم آن روزی که خبر شهادت صیاد را به من دادند، من گفتم صیاد، شایستهی شهادت بود؛ حقش بود؛ حیف بود صیاد بمیرد. وقتی این جمله را گفتم، چشمهای شهید کاظمی پُرِ اشک شد، گفت: انشاءاللَّه خبر من را هم بهتان بدهند!
شیر همهی بیشهها
کشتن کسی مثل «صیّاد شیرازی» خیلی هنر و توانایی و پیچیدگی تشکیلاتی نمیخواهد. آدمی از خانهاش بیرون میآید، سوار اتومبیلش میشود و بدون محافظ راه میافتد و میرود. در این میان اگر دو نفر آدم، نامردانه و مخفیانه و با فریبگری تصمیم بگیرند او را به قتل برسانند، کار سادهای است، والّا اگر میخواستند مردانه جلو بیایند، صیّاد شیرازی یک نفری جواب امثال آنها را میداد.
کسی مثل امیرالمؤمنین علیهالصّلاةوالسّلام را هم یک نفر آدم با یک همدست میتواند بکشد؛ چون او شیر همهی بیشههای مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزشها، چیز دیگری را نشان نمیدهد.
وقتی مردم به این حادثه، این طور جواب میدهند، خیلی چیزهای بزرگ به دست ملت میآید. خون شهید حقیقتاً چیز مبارک و عجیبی است. شما ببینید در تشییع شهید صیّاد شیرازی چه اجتماعی تشکیل شد! همه متأثّر بودند و گریه میکردند. هیچ کس به خاطر رودربایستی و برای نشان دادن خود نیامده بود؛ همه با یک انگیزهی قلبی آمده بودند.
معجزه اخلاص
بنده وقتی به تلویزیون نگاه میکردم، سیل عظیم و خروشان جمعیت را میدیدم. من چند جا این حالت را دیدهام که یکی از آنها اینجا بود. دیدم یک عامل معنوی اثر میگذارد و آن، اخلاص است.
برادران عزیز! اخلاص چیز عجیبی است؛ یعنی کار را برای خدا کردن و همان چیزی که مضمون عامیانهاش در شعری آمده است: «تو نیکی میکن و در دجله انداز». انسان برای خدا کارِ خوب و درست و صحیح بکند و در پی این نباشد که حتماً به نام او ثبت شود و امضای او زیر آن بیاید؛ این بلافاصله اثر میدهد. خدای متعال بعد از شهادت این مرد، در همین قدم اوّل، به او اجر داد.
البته خودِ شهادت بزرگترین اجری بود که خدا به او داد؛ چون این طور کشته شدن، برای انسان خیلی افتخار است. بالاخره صیاد شیرازی، یک مرد پنجاه و چند ساله، ده سال دیگر، بیست سال دیگر، سی سال دیگر - که با یک چشم به هم زدن میگذرد - از دنیا میرفت و از همین دروازه عبور میکرد؛ منتها با یک ناخوشی، با یک بیماری، با یک تصادف، یا با یک سکتهی قلبی؛ از این حوادثی که دائم اتفاق میافتد.[3]
یکی از خصوصیاتی که مقام معظم رهبری در مورد شخصیت شهید صیاد میفرمایند اخلاص شهید صیاد میباشد که خود ایشان علت اصلی در عاقبت به خیری عمل صالح و اخلاص نام میبرند. که این عامل موثر در آیات و روایات ما بسیار از آن نام برده شده است بطوری که خداوند در قرآن یکی از عوامل محبوبیت در دلها را عمل صالح واخلاص داشتن میداند. «إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا [مریم/96] كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند به زودى [خداى] رحمان براى آنان محبتى [در دلها] قرار مىدهد »
در خاطرات فرزند شهید از این شهید بزرگوار اخلاص ایشان به صورت آشکار نمود پیدا میکند:
فرزند شهید صیاد شیرازی میگوید: من احساس میکنم 10 سال بعد از جنگ پدر مسئولیت خیلی مهمی نداشتند؛ در رسانهها و روزنامهها اسمی از پدر برده نمیشد. گاهی اوقات دوستان دانشگاهی به من میگفتند «پدر شما کجا فعالیت میکنند که هیچ نامی از ایشان نیست» پدر در خفا زحمت میکشید.
علت جاودانه بودن پدر و اینکه ایشان در عمق دلها جا گرفتند این بود که پدر اخلاص داشتند و ذرهای برای غیرخدا کار نکردند و اگر زمانی احساس کردند، قدرشان را نمیدانند، ذرهای از عشق و شور به انقلاب اسلامی، نظام و ارزشها در وجود ایشان کم نشد و یک ذره سستی در این مسیر از ایشان ندیدم.
همچنین فرزند شهید درجای دیگر میگوید:
گاهی اوقات که پدر سکوت میکردند ما متوجه میشدیم که اتفاقاتی افتاده است که ایشان نمیخواهند صحبت کنند و میگفتند «اگر هرگونه شکافی بین ماست نباید دشمن متوجه شود تا سوءاستفاده کند». پدر گنجینه اسرار بودند حتی پیش ما هم حرفی نمیزدند.
وی ادامه داد: در یک سال آخر جنگ تحمیلی، حتی اجازه نمیدادند که پدر با امام خمینی (ره) دیداری داشته باشند. این موضوع برای پدر خیلی سخت بود به طوری که منزل ما چند کوچه با منزل امام خمینی (ره) فاصله داشت و هر چقدر پدر پیغام میدادند تا امام خمینی (ره) را ملاقات کنند، مسیر سد میشد.
فرزند شهید صیاد شیرازی یادآور شد: در این میان یک شب مادر خواب دیدند که امام خمینی (ره) کلید بزرگی به مادر دادند و فرمودند «در مغازه آقای شیرازی بسته است این را بگیرید، قفلش باز میشود» مادر این خواب را به یکی از نزدیکان امام خمینی (ره) که در بیت ایشان بودند، تعریف کردند و ایشان هم به امام خمینی (ره) این خواب را تعریف کردند که امام خمینی (ره) یک وقت ملاقات خصوصی به پدر دادند و آنجا بود که پدر نماینده امام خمینی (ره) در شورای عالی دفاع شدند. [4]
اینطور عمل کردن نشانههایی از اخلاص چه در قلب و زبان و درعمل میباشد که به فرمودۀ امام رضا (علیه السلام) از نشانههای ایمان میباشد. [5] که امسال شهید صیاد شیرازیها بزرگترین معامله را با خداوند انجام دادند و چه مزدی و پاداشی بالاتر از شهادت در راه خدا و محبوبیت در دلها.
منبع بیشتر برای مطالعه:
سایت تبیان، «صیاد، امیر برومند ارتش اسلام»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت:
1] [سوژههای سخن 4، ص58]
2] [http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=40192]
3] [http://farsi.khamenei.ir/memory-content?id=6241]
4] [http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=8901200020]
5] [سَأَلْتُ الرِّضَا ع عَنِ الْإِيمَانِ فَقَالَ ع الْإِيمَانُ عَقْدٌ بِالْقَلْبِ وَ لَفْظٌ بِاللِّسَانِ وَ عَمَلٌ بِالْجَوَارِح] [عیون اخبار الرضا، ج1، ص227]