من محبت می خواهم نه چیز دیگر

14:25 - 1394/11/23

سلام.من 33 سالمه پسرس 6ساله دارم.شوهرم کاملا به من بی تفاوت هست و فقط دوستاش و برادر و مامان باباش براش مهمن.با اونا میخنده.خرج میکنه.اما با من نه.من خودم شاغلم وهر وقت اعتراض میکنم که برای روزهای خاص مثل سالگرد یا روز زن چیزی بخر ناراحت میشود که خودت پول داری.در ضمن اون قبل ازدواج بمن گفته بود که سیگار نمیکشد ولی بعد ازدواج فهمیدم هم سیگار میکشد وهم با دوستانش مشروب میخورد.زود زود با دلایل واهی قهر میکند و بیرون میرود و شب با اخم خانه میاید و حرفی نمیزند.دلیل رفتارهایشم نمیگوید اما تازه فهمیدم پدرش سابقه بستری شدن در بیمارستان روانی رو داشته و پدرش 80 سالشه و سه ماه پیش خودکشی کرده.بنظرتون دلایل رفتارهای همسرم مشکلات روانیه?7 ساله تحمل میکنم چون هیچ محبتی نمیبینم.هیچ وقت جویای حال من نیست.هیچ وقت نپرسیده پول داری چیزی لازم نداری.پول دکترو خودم میدم پول لباسو خودم میدم.فقط انتظارم ازش محبته و پیش من بودن که اونم دریغ میکنه.پسرم مریض میشه خودم دکتر میبرم اما مامانش مریض میشه زود میره اونجا.در حالیکه سه تا پسر دیگه هم اونجا هستن.تو رو خدا راهنماییم کنین.کارم فقط گریه هست.گریه به شانسم گریه بخازر اینده پسرم.گریه بخاطر ترس از جدایی و حرف مردم

http://btid.org/node/86203
تصویر خانم آسمان

اول همه میتونی از مشاور کمک بگیری.
دوم میتونی خودت یه سری تغییرات تو زندگیت بدی مثلا اگه واسه روز زن کادو میخوای منتظر نشین شوهرت حرکت جدیدی بکنه خودت یه کاری کن مثلا یه مهمونی کوچولو ترتیب بده و برو یه کادو خوب واسه خودت بخر و بزن پای حساب شوهرت و بعد تا یه مدت از اون کادو تعریف کن و بگو دستت درد نکنه که فلان چیز رو واسم روز زن خریدی و اگه چهار دفعه ببینه تو همش تشکر میکنی و از این کارها خوشت میاد اونوقت شاید خودش راغب بشه که داوطلب بشه واسه این کادوها ولی تا موقعی که عادت کنه خودت بخر و بزن پای حسابش و حتما هم ازش پولش رو بگیر.
کلا بعضی ادمها خودشون اتوماتیک وظایقشون رو بلدن ولی بعضی ها رو باید یادشون بدی به خصوص اگه شوهرت یه عمری تو یه خانواده ای بوده که از این خبرها نبوده.
هر دفعه میخوای بری واسه خودت و بچه ات خرید کنی بگو تا شنبه پول میخوام اگه گفت واسه چی بگو میخوام خرید کنم اگه گفت خودت پول داری  و برو بخر بهش بگو دوست دارم با پول شوهرم بخرم.
از شوهرت پول بگیر و بگو میخوام واسه اینده پسرمون پس انداز کنم و یا بگو واسه عید میخوام یه تغییر و تحولی بدم تو خونه و میخوام پول جمع کنم.
خلاصه که هم تو رابطه خرج کردن و هم عاطفی و هم زناشویی باید گاهی اوقات خودت داوطلب بشی و اون تغییری  که دوست داری رو اعمال کنی.
اگه قبلا عادت به بیرون رفتن و مسافرت رفتن نداشتین یه سری تغییر و تحول ایجاد کن و یه سری رستوران انتخاب کن و گاهی به بهانه اینکه بچه رو ببریم باهاش برو یه شبهایی بچه رو بذار خونه مردم و دوتایی با هم برین شام بیرون کلا یه کاری کن بهت یه عالمه خوش بگذره.
اگه به این تغییرات عادت کنه خودش کم کم خونه مامانش از سرش میفته و دلش میخواد همش وقتش رو با خانواده خودش بگذرونه.

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

ببین خانم دلایل مختلفی داره
برخی مواقع یکی از روز اول یکی نمیخواسته بزور براش  میگیرن بنابراین تا ابد هم این زن نمیتونه برای مرد جذاب باشه

در برخی موارد دیگر که خیلی شایع هست زن نمیتونه مرد زندگیش تایید کنه.  زن هایی که از روز اول شمشیر دعوا را از رو میبستند یا خودخواه و یا مغرور هستید یا دائم غر می زنند یا هی به خودش و کارشون و پولشون می نازند و شخصیت مرد را تخریب می کنند هیچگاه موفق نمی شوند که خودشون به زنشون اثبات کنند و مورد تایید زنشون قرار بگیرند و چون این مرد غرور مردانگی و اقتدارش می شکنه و نمیتونه شوالیه قهرمان زندگی زنش باشه میری جایی دیگه تا برن اونا تاییدش کنند و این حس تایید بودن که با اعتماد به نفس مرد در ارتباط هست برخی از مردها نیاز تایید شدگی با زنهای دیگه جبران می کنند برخی از مردها میرن سراغ دوستاشون

این آقا روانی نیست اما اینکه میره تو جمع دوستاش سیگار و مشروب میخوره در واقع داره از خونه فرار میکنه یعنی از شما
و اینکه میره به خانوادش میرسه چون میخواد هنوز اون نقش حمایتی و نیازهاش برطرف کنه و اینکه تا مامانش مریض میشه سریع می پره میره چون داره نیاز عاطفی و حمایتی برای مادرش اجرا می کنه

اشتباه جابعالی
این بوده که وقتی نتونستی اقتدار مردونگیش حفظ کنی طوری رفتار کردی که نه تنها اون قهرمان زندگیت نکردی بلکه طوری برخورد کردی که بهش گفتی من خودم پول دارم بهت نیازی ندارم و مسئولیت از روی دوشش برداشتی و دقیقا ضربات نهایی به روحیه شوهرت وارد کردی

اینکه مردی بعد از ازدواج بخواد بره با دوستاش سیگار و مشروب بزنه معلومه که روحیش شکسته شده و برای فراموش کردن غم و غصه به این دوتا روی آورده با کیس هایی که مشروب مصرف می کردند وقتی صحبت می کردم به نوعی همشون شکست عاطفی از زنشون خورده بودند

اما راهکار چیه
باید بشینی رفتارهای اشتباه خودت بررسی کنی اگر گفتی من رفتار اشتباهی ندارم و همش تقصیر اون بوده و من من من کردی معلوم نتونستی هنوز غرور و لجبازی و خودخواهیت کنار بذاری
اما اگر اینا را نداری و فکر می کنی اشتباهی نکردی باید رفتار صحیح نشون بدی
باید مردها بشناسی
قرار نیست مردها شبیه زن باشند
نیازهای روحی و روانی مردها با زنها متفاوت هست پس نیازه که روحیات مردها را بشناسی
بعد که شناختی لازمه که مردت به کانون خانواده برگردونی بازگشت یک مرد به خانواده نیاز به همت بیشتری هست
باید بهش اقتدار بدی اون قهرمان زندگیت کنی
از لج و لجبازی پرهیز کن
لازم شد عذر خواهی کن
غرور مردونگیش حفظ کن بهش حالی کن تو مرد زندگی من هستی و من هنوز معتقدم بدون تکیه کردن تو نمیتونم زندگی خوبی داشته باشم اگر این موارد رعایت کردی زندگی به روال سابق برمی گرده اما اگر گفتی به من چه به من مربوط نیست ممکن در لابلای این شب نشینی ها به مواد مخدر هم روی بیاره که دیگه اون موقع بازگشت بسیار سخت خواهد شد
 

تصویر الهه نازززز

موافقم. نباید برای مرد کم گذاشت. چون در اون صورت ضررش به خود زن بر می گرده.
اما باید دید که اون مرد هم مردی هست که به درد زندگی بخوره یا نه.
یعنی از اول این جوری بوده یا نه؟

تصویر yad
نویسنده yad در

زن ها گاهی تمامی ِ دنیایشان را
میان ِ چاردیـواری ِ آغوش یک مرذ جستجو می کنند

زنی که خنده ها و گریه هایش؛
ناز و بهانه هایش
همه و همه،
تنها آغوش ِ خالص ِ مردانه ات را می خواهد
که مبادا برای لحظه ای
دست از مردانگی ات برداری !

زن ها گاهی دلتنگی هایشان را
بی صدا فریاد می زنند
که اگر دلتنگی هایشان
درمان نشود ...
زندگی هرچقدر هم روز های بهاری را
به رخِ روزهایشان بکشد
باز هم انگار همه چیز برایشان
بی روح و بی رنگ است
خوش نباشد اگر دلشان؛
خنده ها یشان هرچقدر هم
گوش فلک را کر کند؛
باز از دلشان تنها
صدایِ بغضِ جامانده ی بیخِ گلو می آید !

زن ها
کسی را می خواهند
که درک شان کند
که فهمیده شوند
همدِل و همدمی می خواهند
که برایش بگویند :
" تو "
مردانه پایِ مرادنگی ات،
پایِ من ِ زندگی ات بمان
"من "
همه ی زنانگی ام را پایِ تو
پای ِ
دنیایــمان خواهم داد ..

تصویر merida
نویسنده merida در

سلام برشما..
نمیدونم چرا یه عده مردا هستند جلو قلبشون سپر گذاشتن..! یعنی خانمه خودشو بکشه بازم خودشون به نفهمی میزنن و عشق خانم رو درک نمیکنن..!
البته دلیلش این مثل میتونه باشه کسی ک خوابیده میشه بیدارش کرد اما کسی ک خودش بخواب زده نمیشه ..!
زن گل ست ..به این گل باید رسیدگی نشه  پژمرده میشه ..اقایون درک کنید لطفا...
حرفای مشاورخوبه و البته درسته
موفق باشید
یازهرا

تصویر الهه نازززز

یکی از دلایل اصلی چیزی که شما میگین اینه که ما خانومها نمی دونیم چه جوری باید باشیم. یعنی چه جوری رفتار کنیم و چه جوری حرف بزنیم.
این چیزها رو من تازه دارم یاد می گیرم. و خیلی خوب هم جواب میده.
البته اون مرد مورد نظر هم باید واقعا مرد باشه.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر گرامی

در ابتدا از شما ممنونیم که مشکل خود را با ما در میان گذاشتید. وضعیت و شرایط شما را کاملا درک میکنیم ولی در خصوص رفتار همسرتان باید عرض کنم: به نظر میرسد که همسرتان از چیزی یا کسی ناراحت است ولی معلوم نیست که از چه چیزی یا چه کسی دقیقا ناراحت است. باتوجه به اینکه 7سال از عمر مشترک خود را میگذارنید آیا همسرتان از همان اول زندگی چنین رفتارهایی را با شما داشته است؟ آیا همیشه نسبت به شما کم محلی میکرده؟ اما با توجه به استفاده کردن همسرتان از مشروبات(که منجر به اسکار و تضییع عقل و هوش فرد به مرور زمان میشود) و همچنین سابقه بیماری روانی پدرشوهرتان میتوان گفت: خیلی با رفتارهای همسرتان بی ارتباط نیست؛ یعنی نقش تأثیرگذاری در رفتار ایشان دارد.

ولی درباره رفتارهای نامهربانانه همسرتان، شما می‌توانید به سه روش با ایشان رفتار کنید:

1. رفتار انفعالی داشته باشید: یعنی اینکه مدام خودخوری کنید و ناراحت باشید از اینکه چرا همسرتان از شما قدردانی نمی‌کندو ... که مسلماً این رفتار در دراز مدت باعث استرس و ناخشنودی شما از زندگی می‌شود. همچنانکه در حال حاضر همین روش را در برخورد با همسرتان اتخاذ کرده اید.

2. رفتار پرخاشگرانه با همسرتان داشته باشید: یعنی با توهین کردن به او و اینکه چقدر انسان بی احساس و ناسپاسی هستی که از من قدردانی نمی‌کنی و ...؛ به عبارتی رفتار متقابلی با همسرتان داشته باشید. مسلما این رفتار(به ویژه با حضور فرزند 6ساله) فضای روانی خانه را ناامن می‌سازد و در ضمن، کمکی به حل قضیه نمی‌کند و همچنین در تعالیم دینی هم از اینگونه رفتار نهی شده است.

3. رفتار بیانگر: یعنی زمانی که همسرتان کار خوبی در حق شما انجام داد، از او تشکر کنید و سپس از او با ملایمت و به دور از تنش و در فضای آرام و صمیمی، با بیان نقاط مثبت او و اینکه خوشحال هستید که در کنارش هستید، از او بپرسید که همسرعزیزم، چه احساسی داری وقتی که من از کارهای خوب تو تشکر می‌کنم. بدون شک، جواب ایشان احساس رضایت است. در ادامه شما می‌توانید بگویید همانگونه که شما از قدردانی خوشحال می‌شوید، من هم زمانی که کار خوبی را انجام می‌دهم، نیازمند قدردانی هستم.

مسلما اتخاذ این روش رفتاری به مرور زمان و صبر و حوصله بسیار کارسازتر از دو روش گذشته است. بنابراین توصیه می‌کنم که از رفتار بیانگر در برخورد با رفتارهای همسرتان استفاده کنید و مطمئن باشید که اینگونه رفتارها تاثیر بیشتری بر طرف مقابلتان نسبت به دو رفتار قبلی دارد و با صبر و تدبیر در بستر زمان، او هم به مرور سعی خواهد کرد که از شما قدردانی کند.
البته باید رفتارهای نامهربانانه همسرتان نسبت به شما ریشه یابی کرد تا علت این قهر و رفتارهای طلبکارانه ایشان تشخیص داده شود و بهتر مانع تکرار این رفتارها در زندگی شد. 

ضمناً در گفتگو و  انتقاد از همسرتان با توجه به روحیات خاص ایشان، زمانی این گفتگو یا انتقاد را انجام دهید که همسرتان در حالت آرامش روحى باشد و دچار تشویش، خستگى یا عصبانیت نباشد؛ چون در این حالات، افراد نه تنها اشتباه و نقطه ضعف خود را نمى‏‌پذیرند؛ بلكه به شدت در مقابل آن ایستادگى مى‏‌كنند. همچنین در تذكر دادن زن به شوهر، هرگز نباید جنبه نصیحت كردن داشته باشد، بلكه بهتر است به صورت گفتگویى دوستانه و صمیمانه مطرح شود. لذا شما به عنوان همسر می‌توانید قبل از انتقاد از همسرتان، در یک خلوت و فضای بدون تنش با شوهرتان حرف بزنید؛ اول با بیان نقاط و ویژگی‌های مثبت شوهرتان شروع کنید و به او بگویید که خوشحال هستید که در کنارش هستید. در ادامه احساساتش را برانگیزانید و به او اظهار محبت کنید و قدرت دهید؛ مثلا به او بگویید که خوشحالم که تو را دارم، به تو افتخار می‌کنم و ... مسلما هر چقدر که به او قدرت دهید، به شما احساس عُلقه بیشتری خواهد کرد و در ادامه سعی خواهد کرد که انتظارات شما را نیز برآورده کند و سپس به صورت صادقانه در مورد مسأله پیش آمده باهم گفتگو کنید. 

در ضمن، در مورد تندخویی و پرخاشگری ایشان توجه به این نکته ضروری است که یکی از نیازهای پایه مردان، نیاز به اقتدار است که گاهی این نیاز را در قالب پرخاشگری نشان می‌دهند. برای کم شدن اینگونه رفتارها می‌توانید با تقویت اقتدار همسرتان در خانه این رفتار را در او کاهش دهید؛ مثلا سعی کنید روزانه به او بگویید که شما چه همسر شایسته و محترمی هستید. چقدر از اینکه همسری به خوبی شما دارم خوشحالم.

لازم به ذکر است که تعریف و تمجید شما از همسرتان، نباید جنبه تصنعی داشته باشد؛ چون شوهرتان به راحتی می فهمد. پس واقعا برای بهبود روابطتان، از صمیم قلب و علاقه، به او ابراز علاقه کنید. مطمئن باشید که اگر عاشقانه[و واقعی] احساسات همسرتان را برانگیزانید، تاثیر بزرگی روی رفتارش با شما خواهد گذاشت.

نکته آخر: با توضیحاتی که داده اید به نظر می رسد که شوهرتان تاحدودی انسان حساسی است. اتخاذ این روش برای اینگونه افراد بسیار تاثیرگذارست ولی نیازمند صبر، بردباری و تدبیر شماست و نباید هیچ گاه از این بابت ناامید شوید.

با آرزوی موفقیت

تصویر الهه نازززز

مبحث قفل ها و کلیدها خیلی عالی و آموزنده بود.
ممنونم.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

علاوه بر نکات بالا، سعی کنید در روابطتان، از کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از قفلها! به این مثال توجه کنید:

قفل‌ها:
تو نسبت به من بی توجه شدی!
تو دیگر مرا دوست نداری!
تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!

کلیدها:
من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!
من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!
من به اینکه به من بگویی دوستم داری نیاز دارم! دلم میخواهد با من این طوری صحبت کنی!
من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی!

توجه داشته باشید که قفل‌ها و کلیدها هردو یک مطلب را می‌رسانند، ولی هرکدام به شیوه‌ای متفاوت. در واقع هر قفلی یک کلید دارد و هر کلیدی یک قفل که می‌توان شکل هرکدام را از دیگری دریافت. وقتی که شما درباره موضوعی از همسرتان انتقادی دارید، وقتی قضاوت، انتظار یا ادراک‌تان نسبت به او را بیان می‌کنید، وقتی شما چیزی را به همسرتان گوشزد می‌کنید، شما در حال استفاده از قفل‌ها هستید و مطمئن باشید فضای گفت وگوی شما و همسرتان بسته و بسته‌تر خواهد شد و سرانجام به بحث و مشاجره خواهد انجامید. 

امّا کلیدها فضای گفتوگو را هرچند غمگین یا منفی باشد، به سوی باز شدن و یافتن راه حل پیش می‌‌برد. وقتی شما از احساس و انتظارات‌تان صحبت و بیان می‌کنید به چه چیزهایی نیاز دارید، هم به خاطر بیان احساس تان سبک و راحت می‌شوید و هم به همسرتان نشان می‌دهید که چه کار باید بکند. در صورتی که قفل‌ها به همسرتان نمی‌گوید که چه کار باید بکند. هربار که شما از کلیدها استفاده کنید قدمی هم در راه صمیمی تر شدن برداشته‌اید. 

نکته مهم اینکه تغییر الگوی ارتباطی زن و مرد به راحتی و به سرعت امکان پذیر نیست. زن و مرد بعد از مدتی به الگوی ارتباطی قبلی خود، چه مناسب باشد و چه نامناسب، عادت می‌کنند. تغییر الگوی ارتباطی و استفاده از کلیدها مستلزم کوشش و گذشت زمان است.