- قرآن کریم آخرین کتاب الهی است و تا اکنون بدون هیچ تغییر و تحریفی محافظت شده و محافظت خواهد شد. کتابی که تنها بیان آن از خداوند ساخته است و حتی ادیبترین افراد از آوردن همانند آن عاجز اند.
قرآن کریم آخرین نسخه هدایت و سعادت است. کتابی که در طول ۲۳ سال بر پیامبر اعظم حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) نازل شد. کتابی الهی که هیچگاه تحریف نشد و از این جهت تنها کتاب آسمانی است که دست نخورده باقی مانده است. اما برخی درباره قرآن دچار پرسشهایی میشوند؛ مثلاً میگویند از کجا معلوم قرآن کلام خدا باشد؟ به چه دلیلی قرآن را کتاب و سخن الهی بدانیم؟ و یا آنکه از کجا معلوم که در طول سالها که قرآن نسل به نسل منتقل میشده دچار تغییر نشده باشد؟
با چند مطلب میتوان به این پرسش پاسخ داد.
قرآن کلام خدا یا دیگری
برای جواب به قسمت نخست سؤال باید بیان کرد که به هر حال قرآن یک کتاب و یک اثر است و هر اثری نیازمند یک مؤثر یا سازنده است. در مورد قرآن سه احتمال وجود دارد: اول اینکه قرآن کلام مردمی عادی باشد یا آنکه قرآن سخن پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) باشد و یا آنکه کلام الهی باشد. اگر دو احتمال اول را رد کنیم تنها یک احتمال باقی میماند و آن هم الهی بودن کلام قرآن است. بنابراین با دو مطلب میتوانیم پاسخ این سؤال را بدهیم:
قرآن سخن مردم عادی نیست!
اگر قرآن ساخته بشر بود، میبایست بارها و بارها نمونههایی از آن بیان شده باشد و کتابهای زیادی را داشتیم که مانند قرآن از فصاحت و بلاغت برخوردار باشد و در کنار این مورد پیام هدایت و سعادت را نیز انتقال دهد. در حالی که هیچ کتابی، حتی کتابهای ادبی نیز به فصاحت و بلاغت قرآن نمیرسد و هیچ کتاب اخلاقی و عرفانی نیز همانند قرآن نوشته نشده است؛ بلکه همه کتابها با موضوع اخلاق الهی در اصل تفسیر قرآن است.
پس اگر قرآن ساخته بشر بود باید همانندهایی داشت در حالی که ما هیچ کتاب بشری را مثل قرآن نمییابیم.
قرآن کریم نیز امکان بشری بودن خودش را به روشنی ردّ کرده و بیان داشته که اگر فکر میکنید قرآن ساخته بشر است یک سوره مانند آن بسازید: « وَ إِنْ كُنْتُمْ فی رَیبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقینَ [بقره/۲۳] و اگر در باره آنچه بر بنده خود نازل كرده ایم شك و تردید دارید، (حداقل) یك سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را براى این كار، فرا خوانید اگر راست مى گویید.»
قرآن کلام نبوی هم نیست!
رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) به گواه تاریخ فردی درسنخوانده بود و يكي از نكات روشن زندگی رسولالله (صلیاللهعلیهوآله) اين است كه آن حضرت به مكتب نرفت، درس نخواند و نزد هيچ استاد و معلمي، شاگردی نكرده است. ایشان با هيچ نوشته و كتابی آشنا نبود و هیچ یک از مورخان مسلمان و غيرمسلمان ادعا نکردهاند که آن حضرت در دوران كودكی يا جواني و حتی در دوران كهولت و پيری، نزد كسی خواندن يا نوشتن آموخته باشد و همچنين هیچ کس ادعا نكرده كه آن حضرت قبل از دوران رسالت يك خط خوانده و يا يك كلمه نوشته باشد. به علاوه که در حجازِ آن روزگار افراد به طور کلی بیسواد بودند و کسانی که توانایی خواندن و نوشتن داشتند بسیار انگشت شمار و صد البته مشهور بودند و خواندن و نوشتن تواناییای نبود که بتوان آن را پنهان کرد. پس پیامبراسلام (صلیاللهعلیهوآله) به طور کلی خواندن و نوشتن را نمیدانستند[۱] و از چنین شخصی انتظار تدوین و تألیف کتابی چون قرآن ناشدنی و محال است.
درس نخوانده بودن پیامبر در قرآن نیز مورد اشاره قرار گرفته و به این حقیقت تاریخی اذعان شده است: »«فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ النَّبِيِّ الْأُمِّي [اعراف /۱۵۸] پس ايمان بياوريد به خدا و فرستادهاش، آن پيامبر درس نخوانده اى.»
با رد این دو احتمال تنها یک احتمال باقی میماند و آن هم الهی بودن قرآن است. چیزی که هم قرآن به آن معترف است و هم پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) آن را بیان کرده است.
توضیح بیشتر
پیامبراکرم حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآله) به اذعان تاریخ و نقلهای معتبر تاریخی فردی راستگو بودند و حتی وی را با عنوان "امین" میشناختند و او را برای قضاوت قبول داشتند.[۲] هنگامی که فردی راستگو و امانتدار مطلبی را عنوان کند انسان چون سابقه دروغگویی از او ندارد؛ حرفش را میپذیرد و یکی از مطالبی که پیامبر بارها به آن اذعان و اعتراف داشتند، الهی بودن قرآن بود. در ضمن پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) از تبلیغ و رسالت خود دنبال هیچ مال و موقعیت دنیوی نبود. پس انگیزه مادیای نیز برای تدوین یک کتاب و نسبت دادن دروغ آن کتاب به خداوند در حضرت رسول اکرم (صلیاللهعلیهوآله) وجود نداشت.
اما قسمت دوم
در قسمت دوم پرسشگر دچار تردید در ثابت ماندن قرآن در طول سالها و حتی قرنها شده است و پرسیده که از کجا معلوم شاید در انتقال نسل به نسل قرآن، تغییری در آن پدید آمده باشد!
اما این تردید هم مردود است زیرا قرآن تنها کتابی نبوده که مانند قصهها از سینه به سینه منتقل شود. بلکه قرآن کتاب هدایت و آخرین نسخه و ختم کتب آسمانی بوده است. بنابراین مسلمانان علاوه بر حفظ قرآن به نگارش آن میپرداختند و حتی در این زمان ما در موزهها شاهد نسخههایی از قرآن به دستخط امام علی (علیهالسلام) امام حسن و امام حسین و الباقی ائمه (علیهمالسلام) هستیم.[۳]
پس آن تعبیری که به عنوان انتقال سینه به سینه مطرح است و همواره با تحریف روبرو بوده، درباره قرآن صحت ندارد و علاوه بر انتقال سینه به سینه نسخههای نوشتاری قرآن پاسدار این حقیقت جاوید بودند. به علاوه آنکه دلایل دیگری نیز برای عدم تحریف قرآن موجود است که بیان آن در مطالب دیگر آمده است.
کلام آخر
قرآن با آن تعالیم والا و آن فصاحت و بلاغت بینظیر خود، کتابی منحصر به فرد است که هیچ بشری حتی ادیبترین افراد نتوانستند همانند آن را بیاورند و اگر ساختن قرآن از طرف یک بشر ممکن بود در این ۱۴ قرن باید شاهد کتابهای بسیاری شبیه قرآن میبودیم. البته که تدوین قرآن از طرف پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) نیز امری محال بود؛ زیرا وقتی ادیبان و آشنایان به فن بلاغت عرب نتوانند چنین کلامی را بسازند چگونه یک فرد درسنخوانده و امّی میتواند.
به علاوه آنکه پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآله) که فردی امین و راستگوترین فرد حتی در زمان پیش از اسلام بودند بیان داشتند که قرآن کتابی الهی است.
تردید کردن در قرآن و احتمال تغییر در آن، به دلیل انتقال قرآن به صورت سینه به سینه نیز مردود است؛ زیرا قرآن علاوه بر آنکه از سینهای به سینه دیگر و از حافظهای به حافظه دیگر منتقل میشده، توسط کتابت نیز محافظت میشده و نسخههای خطی برجا مانده از آن روزگار بیانگر یکی از دلایل عدم تحریف قرآن است.
پینوشت
[۱] . رک: مطهري، مرتضي، پيامبر امي، ص ۹.
[۲] . رک: شهیدی، تاریخ تحلیلی اسلام، ص ۴۰.
[۳] . از نسخه خطی قرآن منسوب به دستخط امام علی(ع) تا قدیمیترین نسخه نهجالبلاغه
news.aqr.ir/portal/home/?news/38388/62900/394290/