سلام علیکم.
به طور کلی هر اقدامی که عرفا آزار و اذیت محسوب شود به لحاظ قانونی قابل پیگیری است و با مراجعه به مراجع ذی ربط از جمله نیروی انتظامی و تشکیل پرونده و..... میتوانید روندی قانونی را طی کنید. ولی توصیه می شود قبل از این اقدامات اگر امکان دارد با سازش مساله را حل بفرمایید چون مسلما هیچکس حاضر نیست بخاطر سیگار کشیدن درگیر قانون بشه و چه بسا با یک تذکر شما قضیه خاتمه پیدا کند. ولی اگر با تذکر رفع نشد با مراجعه به نیروی انتظامی محل و طی کردن اولین گام ها مطمئن باشید قبل از شروع پروسه کیفری مشکل حل خواهد شد و پس از حل مشکل بهتر است شما نیز دیگر اصراری به ارسال پرونده به دادسرا و طی پروسه کیفری نداشته باشید.
سلام علیکم.
طبق ماده 1029 قانون مدنی هر گاه شخصی 4 سال تمام غایب مفقوالاثر باشد زن او میتواند از دادگاه تقاضای طلاق کند.
طبق این ماده و با توجه به اینکه در فرض سوال شما مدت 4 سال تمام هنوز منقضی نشده است همسر چنین فردی نمیتواند فعلا تقاضای طلاق کند مگر اینکه وکالت در طلاق داشته باشد که در اینصورت صیغه طلاق پس از 6 ماه جاری میشود.
البته به نظر میرسد با توجه به شرایطی که مرقوم فرمودین رابطه زوجیت در نتیجه عقد موقت بوده است که اگر تاریخ انقضای مدت مثلا یکسال و 6 ماه باشد که فرض فوق منتفی است و با انقضای مدت، عقد خود به خود منقضی می شود.
در هر حال پس از چهار سال از غیبت شوهر و بنا به درخواست زوجه دادگاه در یکی از جراید محل و یکی از روزنامه های کثیر الانتشار تهران سه دفعه متوالی هر کدام ب فاصله یک ماه آگهی میکند و اشخاصی را که ممکن است از غایب خبری داشته باشند دعوت مینماید ک اطلاعات خود را به دادگاه بدهند. هر گاه یکسال از تاریخ نشر اولین آگهی بگذرد و حیات غایب ثابت نشود دادگاه حکم طلاق صادر میکند.بنابراین قبل از گذشتن لااقل 5 سال از تاریخ آخرین خبر غایب دادگاه نمیتواند حکم طلاق به علت غیبت شوهر صادر کند.
سلام علیکم.
مساله شما از دو جنبه قابل پیگیری هست.
جنبه حقوقی و جنبه کیفری.
جنبه کیفری قضیه مربوط به مزاحمت هایی از قبیل ورود بی اجازه به منزل شما می شود که علی الظاهر سابقا اقدام کرده اید و صورتجلسه نیروی انتظامی موجود هست.
ولی از فرض سوال شما اینگونه برداشت شد که در حال حاضر صرفا در صدد جبران خسارت کولر هستین. در پاسخ به سوال اول شما باید گفت مدیر ساختمان موظف بوده قطع کردن آب را به شما اطلاع دهد و اینکه از عدم اطلاع رسانی به شما خسارت مالی وارد آمده قابل پیگیری هست و میتوانید از طریق پیگیری حقوقی مطالبه جبران ضرر و زیان بفرمایید. به این ترتیب که به یکی از شعب دادگاه حقوقی مراجعه بفرمایید و به دادخواستی به طرفیت مدیرساختمان تنظیم بفرمایید که البته با حصول شرایط و با توجه به مبلغ خواسته(هزینه کولر) احتمال ارجاع شما به شورای حل اختلاف وجود دارد.
با سلام.
کاربر گرامی انچه که برای عموم مسلم می باشد این است پروسه کارهای قضایی عموما دارای پروسه نسبتا طولانی است که البته با توجه به حوزه قضایی و قاضی پرونده و حجم پرونده ها در شعبه و.....از محلی به محل دیگر می تواند متغیر باشد ولی بازهم در اصل قضیه خیلی تفاوتی وجود نداره خصوصا اینکه در بعضی پرونده ها قضات تعمدا و البته به درستی مسیر کار را خیلی طولانی تر میکنند مثل پرونده های طلاق و گاها مورد شما. اصلا توقع نداشته باشید به صرف درخواست دادگاه خواسته شما را اجابت کند چون اولا باید صلاحیت خودتون و اقا پسر توسط دادگاه محرز بشه و شک نکنید از پدرتون تو این زمینه موشکافانه تر عمل میکنن ثانیا بر فرض اثبات هم با طولانی تر کردن کار سعی در جلب رضایت پدرتون دارن. نتیجه اینکه زمانی اقدام به کار حقوقی بکنید که اونقدر به کارتون مطمئن هستین که به هیچ قیمتی حاضر نیستین عقب نشینی کنید....وگرنه پروسه زمانی کارتون در مقابل سایر چالش های پیش رو اصلا چیزی نیست ک شما از الان نگرانش باشید.
جدای از راهنمایی حقوقی یه مطلبی رو تجربی عرض میکنم دعای پدر و مادر و رضایتشون در امر ازدواج یکی از مهم ترین عوامل برکت یک زندگی است خواهرم وقتی خودتون رو از این برکت محروم کنید که مطمئن باشید طرف مقابلتون ارزشش رو داره و اینکه خدا هم پشت کارتون وایساده نه روبروتون. ازمایشش هم کاری نداره .شما دارین از خانواده تون میگذرین که به فرد مورد علاقه تون برسید بنظرتون اون میتونه چند سال برای کسب رضایت پدرتون و محیا شدن شرایط ازدواجتون صبر کنه.....اگر حاضر نیست مقایسه کنید کدومتون دارین بهای سنگین تری میدین؟ چند سال عمر ایشون یا شکستن دل پدر و مادر شما؟
در پاسخ سوال اخیرتون: بله قطعا حضور پدر شما در مراحل پرونده ضروری هست و توسط دادگاه دعوت به حضور می شوند. مگر اینکه پدر شما غایب مفقودالاثر باشد که این فرض در مورد شما منتفی است.
عاقبت بخیر باشید.
سلام علیکم.
کاربر محترم در فرض سوال شما چند نکته باید روشن شود.
1. ازمایش مذکور به حکم قاضی پرونده و با ارجاع وی به کارشناسی صورت گرفته یا خارج از پروسه قضایی و به صورت توافقی؟
2. پدر فرزند قبل از شک در نسب برای طفل شناسنامه گرفته یا خیر؟
3.زوج چند ماه بعد از تولد فرزند اقدام به شکایت کرده است؟
4.طفل چند ماه بعد از وقوع نزدیکی متولد شده است؟ ( قاعده فراش)
دادن نظر دقیق در خصوص این کیس ارتباط زیادی ب پاسخ سوالات فوق دارد ولی سعی می شود تمام شقوق فوق را شرح دهیم:
برای اینکه نسب فرزند از پدر وی قطع گردد, زوج ( فقط زوج نه هیچ کس دیگر) باید دعوای نفی ولد اقامه کند و ازمایش dna در این دعوا می تواند اماره ای باشد که اگر موجب حصول علم در قاضی شود, حکم به نفی نسب فرزند از پدر می شود. البته اقامه دعوی نفی ولد مستلزم تحقق شرایطی است. اولا از تاریخ تولد یا علم مرد به تولد طفل بیشتر از دو ماه نگذشته باشد ثانیا مرد قبل از اقامه دعوا ب نسب طفل اقرار نکرده باشد و کارهایی مثل گرفتن شناسنامه برای طفل اقرار محسوب می شود. البته اینکه ازمایش مذکور تا چه حد در قاضی علم حاصل می کند به میزان زیادی بستگی به تحقق یا عدم تحقق اماره فراش دارد.
اماره فراش: در صورت وجود علقه زوجیت دائم و وقوع نزدیکی و تولد طفل در فاصله بین اقل و اکثر مدت حمل (شش ماه تا ده ماه ) قاعده فراش جاری است و حکم مسأله همان است که در مواد 1158 تا 1160 قانون مدنی که مطابق موازین فقهی وضع گردیده ، آمده است و به طور خلاصه ، الحاق طفل به فراش و شوهر، شرعا و قانوناثابت است و نیاز به دلیل ندارد و نفی ولد نیز جز به طریق لعان ممکن نیست و نظریه پزشک قانونی وآزمایش های ژنتیکی در این مورد حجیت ندارد; اما اگر، شرایط فراش محقق نباشد ادعای نفی ولد زوج پذیرفته می شود و در این فرض چون شرعا و قانونا طفل ملحق به زوج نیست ، صرف نفی ولد توسط زوج کافی است ونیاز به لعان یا انجام آزمایش های ژنتیکی جهت نفی ولد نیست. در نتیجه اگر اماره فراش محقق بود ازمایش ژنتیک علی القاعده برای قاضی اعتبار ندارد و اگر پدر اصرار به نفی نسب فرزند از خود دارد با تشخیص قاضی باید اقدام به لعان کند( توضیحات لعان را با سرچ در اینترنت کسب بفرمایید)
باتوجه به توضیحات فوق جنبه حقوقی پرونده روشن است و اگر به لحظ قانونی و با حکم دادگاه نفی نسب صورت گرفت پدر تکلیفی در مقابل طفل ندارد. از لحاظ جنبه کیفری یعنی بحث زنا هم که باید شکایت کیفری مطرح شود و شاکی تحقق فعل نامشروع زنا را اثبات کند و همانطور که کارشناس محترم احکام بیان فرمودن اثبات ان شرایط سختی دارد و از نظر بنده عملا نا ممکن است.
در ادامه برای ملموس تر شدن توضیحات یک نظریه مشورتی از اداره حقوقی قوه قضاییه را عنوان می نماییم.
اداره حقوقی قوه قضائیه که از قضات مستشار باسابقه بهره‌مند است، مرجع استعلام‌های قضات دادگاه‌ها در سراسر کشور به شمار می‌رود و نقطه نظرهای این اداره در موارد عدیده کارگشا بوده است. در خصوص این مورد نیز از آن اداره سؤال شده که عین سؤال و جواب در ذیل نقل می‌گردد:
سؤال: فرزندی با شرایط امکان لحوق به پدر از همسر دائمی متولد شده و پدر برای وی شناسنامه دریافت کرده است. حدود هفت سال رفتار پدر نسبت به فرزند از نظر گفتاری و عملی به نحوی بود که اقرار و اعتراف به فرزند بودن محسوب میشود، حالیه بعد از چندین سال پدر مشکوک میشود که آیا فرزند از صلب وی است یا خیر و اقدام به انجام آزمایش DNA میکند، نتیجه آزمایش حاکی از این است که این فرزند نمیتواند از صلب این پدر باشد. اکنون پدر با استناد نتیجه آزمایش، دعوی نفی ولد را مطرح میکند، آیا دعوای نفی او مسموع است؟
جواب اداره حقوقی: در فرض مطروحه، با توجه به مواد 1185، 1161و 1162 قانون مدنی، نظر به اینکه طفل مورد بحث در زمان زوجیت متولد شده و قبلاً هم زوج به ابوت خود و فرزندی طفل اقرار کرده است، دعوای نفی ولد از او مسموع نخواهد بود و کلیه تکالیف شرعی و قانونی را در مورد طفل بر عهده دارد.
ماده 1158: طفل متولد در زمان زوجیت ملحق به شوهر است مشروط بر اینکه از تاریخ نزدیکی تا زمان تولد کمتر از 6 ماه و بیشتر از 10 ماه نگذشته باشد.
ماده 1161: در مورد مواد قبل هرگاه شوهر با صراحت یا به طور ضمنی اقرار به ابوت خود کرده باشد دعوی نفی ولد از او مسموع نخواهد شد.
ماده 1162: در مورد مواد قبل دعوی نفی ولد باید در مدتی که به عادت پس از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از تولد طفل برای امکان اقامه دعوی کافی است اقامه شود و در هر حال دعوی مزبور پس از انقضای دو ماه از تاریخ اطلاع یافتن شوهر از تولد طفل مسموع نخواهد بود.
در خصوص این قسمت از فرمایش حضرتعالی : "اولا اون نمونه متن وکالت نامه چه عواقبی برای من دارد اگر امضا کنم ؟ و کلا چه توصیه های دیگری دارید. من نمیخواهم وکیل بازی کنم. تازه بخواهم هم زیاد دست و بال قانونی من نه اینجا و نه در ایران باز نیست. "
عواقب وکالتنامه ای را که قرار هست امضا بفرمایید بازهم با توجه به تابعیت مضاعف شما برای بنده که نه از قوانین کشور متبوع اطلاع دارم نه از جریان پرونده های بین المللی کاملا مبهم هست و هر جوابی بدهم برای شما مشکل ساز خواهد شد. در عین حال اگر منظورتان از نمونه وکالتنامه ، وکالت در طلاق هست برای آشنایی با مفهوم و شرایط وکالت بلاعزل طلاق می توانید به مطلب اخیر بنده تحت عنوان "وکالت در طلاق" مراجعه بفرمایید.
در خصوص این مطلب هم که می فرمایدد نمیخواهید وکیل بازی!!!!!!کنید بنده نظرم را عرض کردم و راهی جز گرفتن وکیل را به شما پیشنهاد نمیکنم در عین حال تصمیم با خود شماست.
موفق باشید.
سلام علیکم.
کاربر محترم ابتدا امر خواهش دارم در نگارش مطلب وقت و دقت بیشتری صرف بفرمایید. بدین صورت که سوالات حقوقی را طبقه بندی کرده و از سوالات روانشناسی و خانوادگی جدا بفرمایید. متن حضرتعالی طولانی بود و بنده دو سوال را صرفا برداشت کردم. در خصوص اینکه شما و همسر و فرزندتان هر سه دو تابعیتی هستین یقینا با مشکلات تابعیت مضاعف در بحث احوال شخصیه مثل طلاق و حضانت و.... مواجه خواهید شد و برای پیگیری دقیق و اطلاع صحیح از پروسه حقوقی این قضیه باید به وکیلی مراجعه بفرمایید که در پرونده های بین المللی فعالیت داشته باشد و از قوانین کشوری که تابعیت آن را دارید اطلاع کافی داشته باشد متاسفانه بنده این تخصص را ندارم و صرفا در رابطه با قوانین ایران آنچه لازم بود را سابقا خدمت حضرتعالی عرض کردم. در خصوص مهریه هم که فرمودین قبلا مال غیر منقولی را به اسم ایشان کرده اید هم در هر حال باید در دادگاه اثبات شود که مال را به قصد ادای دین مهریه پرداخت کرده اید نه به قصد تبرع و یا هر عنوان دیگری و اثبات این مطلب هم بر عهده خود شما است از شهادت شهود هم اگر وجود داشته باشند می توانید برای اثبات کمک بگیرید. ولی بازهم تاکید میکنم چون شما دارای تابعیت مضاعف هستین در خصوص مهریه نیز قانون کشور متبوع نیز جاری خواهد بود. لذا توصیه می شود از یک وکیل بین المللی راهنمایی بگیرید. به طور خلاصه باید گفت پرونده شما پیچیدگی هایی دارد که لزوما باید به دست وکیل سپرده شود و مطالبی که اینجا ذکر می شود اگر باعث سردرگمی بیشتر نشود کمک زیادی هم عملا نخواهد کرد.
بله در صورت ادعای اعسار و اثبات اعسار مستثنیات دین از شمول حکم دادگاه مبنی بر وصول وجه چک خارج است. مستثنیات دین شامل خانه ضروری برای زندگی افراد تحت تکفل فرد و وسیله نقلیه ضروری وی و.... می شود. در این شرایط (یعنی اثبات اعسار) پرداخت وجه چک را قسط بندی می کنند.
شاید در ظاهر و با توجه به کیسی که شما مطرح نمودید عادلانه نباشه این وضع ولی بزرگوار توجه داشته باشید که قبل از گرفتن هر چکی ادم باید این موارد رو بدونه و قانون گزار ما فرض را بر این قرار می دهد که وقتی کسی چکی را قبول می کند ریسک آن را هم پذیرفته است و با علم به وجود این ریسک اقدام کرده است. پس عاقلانه است که در معملاتی که پای دریافت چک وسط هست احتیاط را ضمیمه اعتماد کنیم. چرا مثلا شما نوعی حاضر نیستید چک هر کسی را قبول کنید و اول بررسی میکنید ببینید صاحب چک اعتبار دارد یا نه؟ طبیعتا برای همین مساله است. نظام قضایی ما وظیفه نداره بخاطر عدم احتیاط ما در معاملات زندان ها رو گسترش بده و بیت المال هزینه هر زندایی که مبلغ کمی هم نیست را تقبل کنه.
بررسی ابعاد حقوقی:
سلام علیکم.
کاربر محترم به نظر میرسد شما بیشتر در پی حل مشکلاتی هستین که در حیطه تخصص مشاورین خانواده سایت می باشد. در عین حال اگر ابعاد حقوقی مشکلتان هم مدنظر شما می باشد لازم است توضیحات بیشتری از جزییات بدهید. آن چه فی المجموع می توان در اینجا به آن اشاره کرد این است که شما در هر کشوری که زندگی کنید اگر فرزندتان دو تابعیتی نباشد با توجه به اینکه شما و همسرتان ایرانی هستین طبق ماده 6 قانون مدنی قضیه طلاق و حضانت فرزند شما تابع قوانین ایران هست. به این شکل که اگر فرزند شما زیر 7 سال است حضانت وی با مادر است وبعد 7سال حضانت حق شما است. اگر قبل از اینکه فرزندتون به 7 سال برسه در دادگاه ایران بتونید عدم صلاحیت اخلاقی مادر و بیم انحطاط اخلاقی فرزندتون با بودن کنار مادرش رو اثبات کنید حضانت وی به شما داده می شود.
ماده 6 قانون مدنی: قوانین مربوط به احوال شخصیه از قبیل نکاح طلاق و... در مورد کلیه ی اتباع ایران ولو اینکه مقیم در خارج باشند مجری خواهد بود.
در خصوص ناشزه بودن ایشون هم که قطعا باعث سلب حقوقی مثل نفقه و اجرت المثل وی می شود ولی در هر حال وقتی با این شرایط هم اگر قصد متارکه داشته باشید باید مهریه ایشون رو بپردازید و به طور کلی باید گفت با توجه به شرایط شما عدم تمکین همسر دلیل بر محرومیت وی از مهریه نخواهد بود.
موفق باشید.
سلام وقت بخیر.
ما اینجاییم تا به یاری خدا با همین "می گند ها" رو اصلاح یا رد کنیم.
توضیح کلی بحث زندان رو در متن عرض کردم ولی در جواب نظر شما فکر میکنم نیاز هست جزیی تر توضیح بدم. توقیف و زندان در خصوص چک همونطور که ذکر شد از دو مرجع قابل صدور است.
اگر شکایت کیفری شود مجازات زندان طبق ماده 7 قانون صدور چک به این صورت است:
هر كس مرتكب بزه صدور چك بلامحل گردد به شرح ذيل محكوم خواهد شد:
الف ـ چنانچه مبلغ مندرج در متن چك كمتر از ده ميليون (10,000,000)ريال باشد به حبس تا حداكثر شش ماه محكوم خواهد شد.
ب ـ چنانچه مبلغ مندرج در متن چك ده ميليون (10,000,000) ريال تا پنجاه ميليون (50,000,000)ريال باشد از شش ماه تا يك سال حبس محكوم خواهد شد.
ج ـ چنانچه مبلغ مندرج در متن چك از پنجاه ميليون (50,000,000) ريال بيشتر باشد به حبس از يك سال تا دو سال و ممنوعيت از داشتن دسته چك به مدت دو سال محكوم خواهد شد و در صورتيكه صادركننده چك اقدام به اصدار چكهاي بلامحل نموده باشد، مجموع مبالغ مندرج در متون چكها ملاك عمل خواهد بود.
در دعوای حقوقی نیز اگر دادگاه نتواند مالی از صادر کننده توقیف کند در اجرای ماده 2 قانون نحوه محکومیت های مالی به درخواست ذینفع صادرکننده را توقیف می کند تا زمانی که وجه چک را از وی وصول نماید مگر اینکه صادر کننده ادعای اعسار کند و اعسار وی ثابت شود.
صفحه‌ها