سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی رفتار کودکان باعث درماندگی والدین میشود. آنان نمیدانند چگونه با مسائل فرزند خردسالشان روبرو شوند و چه واکنشی داشته باشند که مناسب باشد. پسرتان زمانی که به خانه مادربزرگش میرود، با حمایت و همکاری عمهاش قوانین را میشکند که موجب کلافگی و ناراحتی شما شده است. به دنبال راهکاری برای تغییر رفتار او میگردید و نیاز به کمک و مشورت دیگران دارید. ازاینرو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. عمه: در مرحله اول لازم بود سن عمه را بیان میکردید؛ زیرا سن او در فهم خواست شما و همراهی کردن با قوانین شما بسیار مهم است. میتوانید مسئله را از این زاویه نگاه کنید که شما فرزند را برای تفریح خانه مادربزرگش میبرید و یکی از تفریحات آنجا بازی با گوشی عمه است. همچنین میتوانید به گونهای برخورد کنید که قوانین سختگیرانه استفاده از تلفن همراه برای خانه خودتان است و نه در جاهای دیگر. توجه داشته باشید که فرزندان برای رشد روابط اجتماعی و رشد تمام ابعاد وجودیشان نیاز به رفتارهای دیگر دارند. اگر همه بخواهند مانند والدین رفتار کنند، همان روحیات را داشته باشند و ... دیگر پسرتان نمیتواند به رشد اجتماعی مناسب برسد. پس از این زاویه میتواند این مسئله نکات مثبتی نیز داشته باشد اما اگر بتوانید تا حدودی عمه را هماهنگ کنید بهتر است.
2. هماهنگی: باید دید تاکنون با صراحت با عمه برای این مسئله صحبت کردهاید یا خیر؟ بیان دلایل این قانون و جزئیات اتفاقات به درک بهتر عمه ختم خواهد شد. در نتیجه همراهی بهتری شکل میگیرد. از سویی دیگر شوهرتان میتواند قوانین را در منزل پدری خود اجرا کند زیرا که خواهرش از او مکدّر نمیشود مگر آنکه شما با همسرتان نیز در این خصوص اختلاف داشته باشید که اول باید آن را حل کنید و به توافق برسید.
3. جذابیت: پسرتان به خاطر جذابیت تلفن همراه به سوی آن میرود، پس برای دوری او از گوشی باید برنامههای جایگزین جذاب و متنوع برایش ترتیب دهید. اینگونه میتوانید حواس پسرتان را از تلفن همراه پرت کنید.
4. مشاوره تلفنی: در مسئله شما، سخن بسیار است. با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی اشتباهات رفتاری همسران یا سوءتفاهمات پیش آمده از رفتارشان، باعث بدبینی و ذهنیت منفی در دیگری میشود. به گونهای که دیگر ویژگیهای مثبت طرف مقابل را نمیبینند. گمان میکنند همسرشان به او علاقه ندارد؛ بنابراین او نیز به مقابله با همسر برمیخیزد. در این میان چرخه معیوب رفتاری در خانواده به وجود میآید. در این صورت هیچ فردی از خانواده احساس رضایت، خوشبختی و آرامش نمیکند. زندگی شما به دلیل نداشتن مهارت شوهرتان در ابراز احساسات دچار چالش شده است. دوست دارید شوهرتان به شما محبت و احساسات بیشتری نشان دهد. این مسئله به دلخوری بزرگی برایتان تبدیلشده است. ازاینرو به دنبال راهکاری برای زندگی بهتر با همسرتان هستید. در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. خانواده: همانگونه که خود فرمودید شوهرتان در خانوادهای سنتی بزرگشده است که معمولاً در محیط این خانوادهها، فرزندان آموزش مناسبی برای ابراز احساسات کسب نمیکنند. یا ابراز احساساتشان مناسب همانگونه خانواده و همسر است؛ اما شما میخواهید او آموزشهای گذشته را به یکباره کنار بگذارد و رفتاری متفاوت داشته باشد. خب در این صورت باید علاوه بر آموزش مهارتهایی برای کمک به همسر، باید به او فرصت و زمان نیز بدهید.
2. احساسات: علاوه بر مورد بالا باید توجه داشته باشید که بین زنان و مردان تفاوتهای جنسیتی وجود دارد. مثلاً آقایان در بروز احساسات بیانگر نیستند مگر احساس خشم. حتی برخی دیگر از احساسات را نیز با خشم نشان میدهند مثلاً از گل زدن تیم فوتبال محبوبش خوشحال است اما چهرهاش مانند افراد خشمگین است. یا ناراحتی یا خود خشم. پس این یک ویژگی مردانه است. این بدین معنا نیست که قابل ارتقا نیست، صرفاً برای شناخت روحیات آقایان بیان شد تا صبر و تابآوری شما بیشتر شود.
3. بیان مستقیم: از راهکارهای سریع برای حل این مسئله میتوانید از شیوه بیان مستقیم استفاده کنید. اینگونه هم شما در کوتاهمدت به تأمین نیازهای عاطفیتان میرسید و هم شوهرتان کمکم یاد میگیرد که چگونه رفتار کند. آن شیوه این است که هر خواستهای عاطفی که از او دارید را به صورت مستقیم و بدون کنایه و پیچوتاب بگویید. مثلاً برای امروز به او بگویید برایتان یک شاخه گل رز قرمز بگیرد. اگر خصوصیت دیگری برای این گل یا تحویلش به شما نیاز است مثلاً شاخه گل بلند باشد، برای همسرتان بیان کنید. این تکنیک نه فقط برای همسر شما که بلکه برای بسیاری از آقایان نیاز است؛ زیرا آنها ویژگی جنسیتی متفاوت از شما دارند.
4. مشاوره تلفنی: در مسئله شما، سخن بسیار است. با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
اینکه برای احکام شرعی به دنبال دلیل و فلسفه احکام باشیم خیلی خوبه اما از این نکته نباید غافل شد که علم بشر ناقص است و چون احاطه علمی به فلسفه احکام ندارد، نمی توان قانع شدن یا نشدن یک حکم را محور پذیرش احکام قرار داد. ما سهم و نقشی در اصل وجود آفرینش نداشته و نداریم که رضایت یا عدم رضایت ما دخیل در احکام تشریعی باشد.
پس اگر بخواهیم واقع بین باشیم یکی از اشتباهاتی که شما در مقام پاسخگویی به دوستتون داشتید این بوده که محوریت پاسخ رو روی فلسفه احکام بردید، نه موقعیت ما به عنوان بشر و حکم خدا به عنوان مربی بشر.
پس بهتر بود که شما در وهله اول می گفتید چون خدا به عنوان مربی بشر اینطور گفته (قران آیات 90 مائده و 219 بقره) که باید از کلیت قمار پرهیز کرد، چه برای برد و باخت باشد و چه نباشد. همانطور که وقتی معلم از شاگرد اول کلاس سوالی می پرسد، هیچ توجیهی برای پاسخ ندادن و انجام ندادن تکلیف ندارد. این شاگرد نمی تواند بگوید من قانع نمیشم برای چه از من می پرسید و از من تکلیف می خواهید در حالی که تمام نمرات من 20 هست و شاگرد اول کلاس هستم. پاسخ ندادن همان و درج صفر در دفتر کلاسی همان.
اگر واضحترین احکام خدا رو هم با دلیل بیان کنید، شخص مخاطب به راحتی می تواند بگوید "قانع نشدم" و این قانع نشدن را به اشتباه مجوّزی برای ترک تکلیف می داند حتی توقع دارد که در قیامت هم جلوی او را نگیرند.
پس بهترین جواب این است که بگویید چون خدا گفته و همین مرحله را تقویت کنید:
مثلا وقتی تو در مقابل حکم و تکلیف شرعی (که از مراجع تقلید گرفته میشه و فتوای آنها با قدرت اجتهادی که دارند برای دیگران حجت است) می گویی من توجیهی برای بازی نکردن (بدون قصد قمار) ندارم، یا قانع نشدم، تو با این حرفت تا حدودی همرنگ شیطان شدی، چون شیطان هم توجیهی برای انجام امر و دستور صریح خدا یعنی سجده کردن به آدم نداشت، بلکه از اون طرف در مقابل دستور خدا توجیه آورد که «من از آتش هستم و آتش از خاک برتر است».
حالا فرق شما با شیطان چیست؟ که شما هم برای گناه خود (بازی ورق) توجیه می آورید که من برای تفریح بازی می کنم یا هر دلیل دیگر.
پس باز هم تاکید می کنم که بهترین جواب این است که بگویید چون خدا گفته. اگر مقام خدا برای شما بزرگ هست طبعا باید حکمش هم بزرگ باشد.
بلکه اتفاقا خدا، انسان را گاهی در جایی امتحان می کند که توجیه ظاهری برای تکلیف نباشد تا عیار بندگی او مشخص شود. مثلا چه توجیهی داشت که حضرت ابراهیم ع فرزند خود را قربانی کند؟ که بعد از اینکه حضرت ابراهیم ع از این امتحان بیرون آمد و عزم و بندگی اش ثابت شد، حکم و تکلیف تغییر کرد.
اما در وهله دوم، می توان برای احکام دلیل و حکمتهایی بیان کرد که البته نباید این دلیل و حکمتهای را تمام کننده تلقی کرد. احکام تابع مصالح و مفاسد هست و بعضی از این مصالح و مفاسد را عقل بشر متوجه میشود و بعضی را خیر. و نقص آگاهی ما در فلسفه حکم مجوّز این نیست که تکلیف را رها کنیم، چون عقل ما میگه بالاخره حکم حکم خدای حکیم است که بی دلیل تکلیفی را قرار نمی دهد،
دلیلهایی که برای این حکم می توان گفت:
1- شکاف ها معمولا از تَرَکها شروع میشن. حتما شنیدید که تخم مرغ دزد شتر مرغ دزد می شود. و خدا در قران گفته که از گامهای شیطان تبعیت نکنید که کم کم به گناه کشیده می شید. (168 بقره) یعنی خدا حتی برای پله های اول انحراف هم تکلیف قرار داده تا کار به گناهان بزرگتر کشیده نشه. کسانی که الان بی حجاب هستند این طور نبوده که از اول بی حجاب باشن، بلکه کم کم با بالا کشیدن روسری و نشان دادن زلف شروع کردن، وقتی عادی شد مرحله به مرحله به این جا کشیده شده. یا کسی که الان پشت میله های زندان هستش، از اول با دزدی های کوچک شروع کرده که الان به اینجا کشیده شده.
بازی ورق بدون قصد قمار، یه پله به قمار واقعی نزدیک شده است. چه بسا شخص وقتی به بازی ورق عادت کرد، برای کنجکاوری هم که شده ممکنه وارد عرصه قمار واقعی شود. و این آغاز خانمانسوزی است. همان طور که شخص سیگاری اول پوک سیگار رو برای تفریح و یا کنجکاوی زده است.
2- تشبه به اهل کفر و انحراف هم دلیل دیگری است که شما فرمودید. به لحاظ روانشناسی تشبه ظاهری به تدریج به تشبه منش و خلق و خو مبدل خواهد شد، بسیار نامحسوس.
با این دو دلیل که به عنوان مثال ذکر شد، هدف این نیست که مخاطب به مرحله اقناع برسد، شما باید بگویید که اقناع شدن یا نشدن شما دخلی در موضوع نداره، آتش خواهد سوزاند چه بخواهیم چه نخواهیم.
شاید این لینک نیز برای شما مفید باشد
https://btid.org/fa/news/172171
موفق باشید
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی رفتار کودکان باعث درماندگی والدین میشود. آنان نمیدانند چگونه با مسائل فرزند خردسالشان روبرو شوند و چه واکنشی داشته باشند که مناسب باشد. دخترتان از خود رفتارهای خجالتی و وابستگی نشان میدهد که موجب کلافگی و ناراحتی شما شده است. به دنبال راهکاری برای تغییر رفتار او میگردید و نیاز به کمک و مشورت دیگران دارید. ازاینرو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. قهر: بیتوجهی یا قهر با دخترتان نمیتواند نتیجهای که شما از او میخواهید را به همراه داشته باشد؛ زیرا این رفتار یا به خاطر دلبستگی ناایمن به شما است که با این رفتارها تشدید میشود. یا این رفتار به خاطر اضطراب جدایی است که باز اینگونه رفتارها که به صورت ناگهانی و شدید است به بیشتر شدن اضطراب دخترتان ختم خواهد شد. پس در این شرایط کمی نفس عمیق بکشید تا آرامش خود را به دست بیاورید و بتوانید واکنش مناسب داشته باشید. همچنین دختر بزرگ را با دختر کوچک مقایسه نکنید؛ زیرا این دو در شرایط متفاوت سنی و دورههای رشدی هستند.
2. تدریج: بهتر است رفتارهای که باعث جدایی شما از دخترتان میشود را به تدریج اجرا کنید. مثلاً میتوانید برخی مواقع او را با پدر یا خانواده خود یا خانواده همسر تنها بگذارید. البته این جدایی باید شرایطی را داشته باشد. مثلاً حتماً فرد یا همبازی موردعلاقهاش حضور داشته باشد. خوراکی موردعلاقه باشد. هنگام رفتار در چند مرحله با او خداحافظی کنید. به اجبار از او جدا نشوید. به او بگویید در هنگام برگشت برایش خوراکی یا چیز جذابی خواهد خرید. در مرحله اول جدایی سعی کنید بیشتر از 5 یا نهایت 10 دقیقه نباشد. به مرور این زمان جدایی را بیشتر نمایید. حتماً برای خروجتان از خانه و نبردن او با خود دلیل واضح، قانعکننده و مشخصی بیاورید.
3. عزتنفس: سعی کنید با رفتارهایی، عزتنفس و اعتمادبهنفس او را ارتقا دهید زیرا هر چه اعتمادبهنفس دخترتان بالا برود، از این رفتارها فاصله بیشتری خواهد گرفت. برخی از رفتارهایی که باعث ارتقای اعتمادبهنفس دخترتان میشود، تائید رفتارهای درست و مناسب دخترتان است. نیاز نیست رفتارهای اشتباهش را به رخش بکشید. مثلاً به او بگویید که چرا بلد نیستی با دیگران ارتباط بگیری؟ در جمع از او تعریف و تمجید نمایید. فعالیت مشترک با او در طول شبانهروز داشته باشید.
4. مشاوره تلفنی: در مسئله شما، سخن بسیار است. با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
با سلام و عرض ادب خدمت شما
درباره این سؤال ابتدا باید دانست که گفتن ذکر «بسم الله الرحمن الرحیم» در شروع هر کاری هرچند کارهای بسیار جزئی، مستحب است؛ بنابراین حتی برای ریختن آب روی زمین نیز گفتن این ذکر مستحب خواهد بود.
امیرالمؤمنین علیهالسلام فرمود: «كُلُّ أَمْرٍ ذِي بَالٍ لَمْ يُذْكَرْ «بِسْمِ اللَّهِ» فِيهِ فَهُوَ أَبْتَر»؛[تفسیر منسوب به امام عسکری علیهالسلام، ص25] «هر کاری و عملی که با نام خدا آغاز نشود، به سرانجام نخواهد رسید».
بنابراین بر انسان مؤمن شایسته است که هر کاری را با نام خدا آغاز کند که علاوه بر یاد الهی، آن کار مبارک شود.
اما اینکه علت گفتن ذکر بسمالله... هنگام ریختن آب جوش را حتما وجود جنّها و اذیت شدن آنها بدانیم، دلیلی ندارد؛ هر چند از این جهت بسیار خوب است که حتی هنگام ریختن آب جوش و...ذکر گفته شود؛ چون این هم یکی از کارهایی است که باید با ذکر بسم الله شروع شود.
نکته مهم اینکه بر فرض، ریختن آب جوش، باعث اذیت شدن جنّها شود، باید بگوییم که این وقتی است که حتما در جایی که آب جوش ریخته میشود، جنّی وجود داشته باشد؛ ولی بیتردید اثبات وجود جنّ در این موارد بسیار مشکل است. شاید بگوییم که وجود جن در این موارد در حد صفر درصدد است.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
http://btid.org/node/274193
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
ازدواج پیمان و تعهدی است که نهفقط همسران را در شرایط خوب و مناسب کنار یکدیگر نگه میدارد بلکه در مشکلات و شرایط بحرانی نیز آن را به یاری و کمک به یکدیگر فرامیخواند. همسران هستند که عیب یکدیگر را میپوشانند و درصدد رفع مشکلات برمیآیند. اکنون زندگی مشترک شما با بحرانی به نام مسائل مالی دستوپنجه نرم میکند. دوست دارید شوهرتان را به خرید خانه و نجات از این وضعیت ترغیب و تشویق کنید اما نمیدانید چگونه و نیاز به کمک و راهنمایی دارید. ازاینرو در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. افسردگی: به خاطر مسائل پیشآمده در دوران بارداری دچار افسردگی شدهاید. اگر اکنون نیز تصور میکنید افسرده هستید برای درمان به مشاور یا روانشناس به صورت حضوری مراجعه کنید تا در صورت تشخیص و تائید تصورتان به شما در درمان با کمک دارو، یاری رساند.
2. درک: اتفاقی که افتاده، برای شما بسیار تلخ و ناراحتکننده بوده است اما خودتان فرمودید از وضعیت خواهرشوهرتان در آن زمان درک درستی دارید. مشکلات او را درک میکردید و میتوانید او را ببخشید. میتوانید با مسئلهای که گذشته و ممکن است دیگر هیچوقت تکرار نشود، کنار بیایید. پس با فکر به آینده خود را نگران و مضطرب نکنید که ریشه بسیاری از مشکلات و آستانه تحمل شما را پایین میآورد.
3. تنش: فرمودید اکنون از مهمترین دلایلتان برای نرفتن به منزل پدرشوهر، استنکاف شوهرتان از فروش خانه باغ و خرید منزل است. درهرصورت اگر خواستید به منزل پدرشوهر بروید یا نخواستید بروید، پیشنهاد ما آن است که مسائل مالی را به شوهر بسپارید؛ زیرا او با توجه به اشرافش به تمام مسائل مالی بهترین تصمیمات را میگیرد. به او اطمینان کنید؛ زیرا آقایان نقطه قوت و اقتدار خود را در رهبری مسائل مالی میدانند، وقتی بخواهید این نقطه قوت را از او بگیرید، با پرخاشگری پاسخ شما را خواهد داد و اوضاع خانواده به تنش کشیده میشود.
مشاوره تلفنی: در مسئله شما، سخن بسیار است. با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر
همانطور که می دونید خداوند برای انسان راهی به نام دین تدارک دیده که باعث خوشبختی و سعادت دنیوی و اخروی او می شود. این در حالی است که سعادت و خوشبختی گمشده اصلی بشریت بوده که بعضاً افراد در انتخاب آن به اشتباه افتادند، تاسیس مکاتب مختلف، تشکیل مذاهب و ادیان انحرافی، همه و همه بخاطر این بوده که بشریت با احساس بی نیازی نسبت به وحی و نقص در ایدئولوژی به ظن و فکر ناقص خود حدس می زده اند که این مکاتب و مذاهب می توانند خوشبختی بشر را تضمین کنند در حالی که حجت متقن و پایداری نداشتند.
پیامبران و امامان واسطه ها و حجتهایی الهی هستند که رسالت نشر و تبیین دین فطری و الهی رو برای مردم بر عهده دارند.
و عالمان دینی هم واسطه بین معصومین و مردم هستند که سخن امام رو درک و فهم کرده و احکام دین رو از منابع دینی (قران، اهل بیت، عقل و اجماع) دریافت و بعد از مجهز شدن به ملکه اجتهاد برای دیگران نقل می کردند. کما اینکه پرداختن به فهم عمیق دین توسط گروهی از مردم (روحانیت) در قران آمده و خدای متعال چنین دستوری رو فرموده اند. (122 توبه) . پس بر خلاف آنچه بعضی شبهه می کنند یا رسانه های غربی بر علیه روحانیت شبهه پراکنی می کنند صنف روحانیت (مبلغان دین اسلام) از بدو اسلام بوده و اینطور نبوده که یک پدیده تازه تاسیس باشد.
بعضی از احکام از قران و بعضی از بیانات معصومین به ما رسیده. معصومین ع همچون قران چون معصوم هستند و علمشان به علم الهی متصل است برای بشریت حجت اند.
از طرف دیگر دین، مجموعه از احکام است که در همه جنبه های زندگی بشری چه فردی و چه اجتماعی نقش و برنامه داره. برنامه هایی که اگر توسط فرد یا جامعه پیاده نشود آسیب های فردی و اجتماعی رو به همراه خواهد داشت.
نوعا احکام از مصالح و مفاسد ناشی می شن، یعنی هر حکم الزامی و واجبی از مصلحتهای واقعی و هر حکم ممنوعه و حرامی از مفاسد واقعی ناشی میشه، که بعضی از این مصالح و مفاسد، علم بشر بهش رسیده و بعضی خیر، اما عقل چنین حکم میکنه که چون این احکام از شخصی حکیم و دانا که کل پیکره هستی از علم و قدرت او ساخته شده، از این بابت دارای اعتبار است، و لو اینکه به طور مصداقی فلسفه آن بر ما پوشیده باشه. (مثل موقعی که ما با نسخه یک پزشک ماهر و معروف اعتماد می کنیم بدون اینکه دلیل تجویز نسخه را بدانیم)
در قران نوعا احکام کلی (مثل واجب بودن نماز و روزه) و در بعضی موارد احکام جزئی (مثل شکسته بودن نماز مسافر و...) بیان شده اما امامان معصوم ما نوعا جزئیات و فروعات احکام را بیان کرده اند. مجتهد کسی است که با بررسی دقیق احکام از خلال تمامی منابع فتوا می دهد یا اینکه قائل به احتیاط میشود.
آنچه گفته شد صرفا یک جواب اجمالی و کلی بود که به حسب کلی بودن سوال خدمت شما عرض شد، اگر زاویه دیگری از این بحث مد نظر تون بوده بفرمایید.
ممکن است این لینکها برای شما مفید باشد.
https://btid.org/fa/news/47794
https://btid.org/fa/news/81326
موفق باشید
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
گاهی برای انسانها مسائلی اتفاق میافتد که نمیدانند چگونه با آن روبرو شود. راهحل آن چیست و باید برای کمک به چه کسی پناه ببرند. مسئله شما نیز اینچنین است. تصورتان این است دچار افسردگی شدهاید، زیرا که نمیتوانید بین مسائل دین و علاقهتان به امور دنیوی تعادل برقرار نمایید. این موضوع شما را ناراحت و کلافه کرده است. در ادامه نکاتی را برای راهنمایی شما بیان خواهم کرد.
1. شرح: بهتر بود برای دریافت پاسخ سریعتر و مناسبتر اطلاعات بیشتری به ما ارائه میکردید؛ مانند آنکه سن، جنسیت، تحصیلات و شغل خود را بیان میکردید. متأهل هستید یا مجرد؟ این افکار از چه سالی در ذهن شما شکلگرفته است. در چه حد برای شما آزاردهنده است؟ یعنی زندگی روزمره شما را تحتالشعاع قرار داده است. در بیشتر اوقات غمگین و بیحال هستید؟ این مسائل با چه مواردی تشدید یا بهبود مییابد؟
2. مسائل: توجه به مسائل مادی تا حدودی طبیعی است و دین هم با آن مخالف نیست. تا جایی که این توجه به اسراف، تبرج و تجمل ختم نشود. استفاده مؤمنین از رفاه امور دنیوی رفتار مذمومی نیست بلکه دل نبستن به مادیات و غرق شدن در آن مهم است. مهم آن است که امور مادی با چه هدفی انجام میشود. گاهی استفاده از آن برای رسیدن و تقرب بیشتر به خداوند تبارکوتعالی است. گاهی نیز همین مادیات موجب دوری از خداوند میشود.
3. ترس: مؤمن دائماً باید در حال خوف و رجا باشد. خوف همان ترس از نفس انسانی است و رجا، امید به رحمت الهی است. اگر انسان در مسیر اطاعت از دستورات خداوند حرکت نماید، ترس و نگران از قبر کمتر خواهد شد.
4. مشاوره تلفنی: در مسئله شما، سخن بسیار است. با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم
ضمن سپاس از همراهی شما
دغدغه و حساسیت دینی شما در رابطه با نشنیدن غیبت بسیار ستودنی است. که امیدوارم این دغدغه رو هم در این زمینه و زمینه های دیگه برای خودتون حفظ کنید.
همانطور که می دانید شنیدن غیبت مثل خود غیبت کردن گناه محسوب می شه. تا جایی شنونده غیبت همکار غیبت کننده محسوب شده است. امام على علیه السلام فرموده: «اَلسّامِعُ لِلْغَیْبَةِ اَحَدُ الْمُغْتابینَ».
در حدیث دیگرى از امام امیرمؤمنان على علیه السلام مى خوانیم که هنگامى که مشاهده کرد کسى نزد فرزندش امام حسن علیه السلام غیبت مى کند، فرمود: «یا بُنَىَّ نَزِّهْ سَمْعَکَ عَنْ مِثْلِ هذا فَاِنَّهُ نَظَرَ اِلى اَخْبَثِ ما فى وِعائِهِ فَاَفْرَغَهُ فى وِعائِکَ؛ فرزندم! گوش خود را از این گونه سخنان پاک دار، چرا که او (غیبت کننده) کثیف ترین چیزى را که در ظرف خود داشت انتخاب کرد و در ظرف تو ریخت»
به طور خلاصه راه آلوده نشدن به گناه غیبت، اول تذکر و در صورت فایده نشدن اون ترک جلسه غیبت هستش.
در ادامه می تونید به لینک زیر که مربوط به سوال یکی از کاربران هست مراجعه بفرمایید
http://btid.org/node/244637
بهترین ها رو برای شما آرزومندم
سلام و عرض ادب
از ارتباط شما با مجموعه اندیشه برتر سپاسگزاریم.
هر انسانی برای زندگی خود اهداف و برنامههایی دارد. رسیدن به اهداف و اجرایی کردن برنامهها فشار و سختی فراوانی را برای اشخاص به وجود میآورد. موانع، راه رسیدن به اهداف را ناهموار میکنند. گاهی این سختیها باعث تغییر در مسیر رسیدن به اهداف میشوند و افراد را از موفقیتها دور میکند. شما نیز به دلیل افکاری که نسبت به واکنش منفی اطرافیان دارید، خود را از جمع دور میکنید و سعی میکنید تعامل کمتری با آنها داشته باشید تا از اضطرابهای ناشی از سخن آنان کاسته شود. دوست دارید خود را در این زمینه ارتقا دهید تا سخن آنان کمتر تأثیر را در شما داشته باشد. به همین جهت نیاز به کمک مشاور دارید. در ادامه نکاتی را برای راهنماییتان بیان خواهیم کرد.
1. خانواده: در نکته اول به خاطر استقامت و تلاشتان در مسیر صعود به قله موفقیت و افتخارآفرینی به شما تبریک میگویم. برای صعود به قله موفقیت مانند تمام قلههای دیگر نیاز است از پستیوبلندیهای فراوان، مشکلات زیاد و تند راههای صعبالعبور، گذر کنید. باید پر توان و قوی به مسیر ادامه دهید تا به زیبایی دیدن جهان زیر پایتان از بالای قله برسید. خب واضح است یکی از سختیهای مسیر حرف و سخن دیگران است که میخواهند ما را موفق نبینند اما آیا به نظرتان خانواده و عزیزانتان جز این دسته هستند؟ یعنی آنها میخواهند شما موفق نشوید یا برعکس، چون تلاش شما را برای درس خواندن نمیبینند، میخواهند با این سخنان شما را تحریک و تهییج به مطالعه برای کنکور کنند؟ به نظر من خانواده شما جز دسته دوم هستند. بله این موضوع را از شما میپذیرم که شاید آنان رفتار نامناسبی داشته باشد اما نیت و غرض خوبی دارند زیرا که هیچ پدر و مادری بد فرزند خود را نمیخواهد. مطمئن باشید. آنها بلد نیستند، این قصد و غرض خود را چگونه به زبان آورند و انجام دهند که همحسشان درباره موفقیتتان را به شما القا کنند و هم برای مطالعه تهییجتان کنند.
2. مطالعه: برای رسیدن به هدفتان که قبولی رشته مدنظرتان در کنکور است. باید تلاش و برنامهریزی را باهم داشته باشید. باید بتوانید از شیوههای به یادسپاری برای بهبود کیفیت مطالعه و به حافظه سپردن مطالب در فرصت کوتاه باقیمانده بیشترین استفاده را کنید. در آخر نیز این نکته را بدانید که تمام کسانی که مانند شما در کنکور شرکت میکنند، انگیزه زیادی دارند. برخی هوش و استعداد بیشتر و برخی کمتر از شما دارند. برخی نیز تلاش بیشتر و کمتر نسبت به شما دارند. قاعدتاً کسانی که هوش بهتر و تلاش بیشتر داشته باشند موفقیت بیشتری در آزمونهای اینچنین خواهند داشت. پس خود را به اندازه توانتان قضاوت کنید و نتیجه بهدستآمده را بپذیرید تا گامهای بعدی را بتوانید به بهترین شیوه ممکن بردارید.
3. مشاوره تلفنی: در مسئله شما، سخن بسیار است. با توجه به موضوع مشاوره شما، پیشنهاد ما آن است که از مشاوره تلفنی رایگان مجموعه ما بهره بگیرید. برای راهنمایی بیشتر میتوانید از مشاوره تلفنی رایگان به شماره 02533130044 از ساعت 8 الی 14 استفاده نمایید.
لطفاً بعد از انجام مشاوره، نتیجه و بازخورد آن را با ما در میان بگذارید.
موفق و پیروز باشید.
صفحهها