بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و روز بخیر خدمت شما کاربر محترم
نزد برخی صوفیه ذکر «هو»، ذکر نهایی سالکان است و در مرحلۀ پس از ذکر اسم مفرد الله قرار میگیرد. بسیاری از صوفیان، اسم هو را، که اغلب همان هاء در پایان اسم الله تلقی میشود، مشیر به غیب ذات و هویت غیر متعیّن الله در نظر گرفتهاند. همچنین گفتهاند که هو تنها مشیر به احدیت ذاتیه است، اما الله اسم جامع است که هم احدیت ذاتیه و هم واحدیت وصفیه را در بر میگیرد.
فقها از دیر زمان با صوفیه مخالفت کردهاند و کتابهای متعددی در ردّ آنان نگاشتهاند. از قبیل کتاب «حدیقة الشیعة» اثر مقدس اردبیلی و «الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة» تألیف شیخ حرّ عاملی و «النفحات الملکوتیة» نگاشته شیخ یوسف بحرانی. مقاممعظمرهبری در مورد انجام اعمال و گفتن اذکار صوفیه میفرماید که جایز نیست و کسانی که اوامر و نواهی قرآن کریم را قبول داشته و به امامت ائمه (علیهم السلام) معتقدند چه بهتر است که اسم جداگانه و آداب و رفتار جداگانه را که لازم نیست بلکه مضر است کنار گذاشته و در جماعت عظیم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلک باشند.[1] آیتاللهمکارمشیرازی در پاسخ به این سوال که آیا هو کشیدن در مجالس اهل بیت جایز است یا خیر؟ می فرماید: که با توجه به این که امروزه این کار به عنوان شعار دراویش و صوفیه مطرح است از این کار اجتناب کنید.[2]
یکی از کارهایی که کفار و دشمنان امت اسلامی سعی در ترویج آن در بین مسلمانان دارند، تشبه مسلمین به کفار است. گویا آنها دریافتهاند که یکی از راههای تهاجم فرهنگی و تغییر فرهنگ مسلمانان ـ بهویژه جوانان مسلمان ـ تشبه آنها به کفار است. و روایات زیادی در باب نهی از تشبه به کفار وجود دارد.
در روایتی امام صادق علیهالسلام مىفرمايد: «إنه أوحى الله إلى نبي من أنبيائه قل للمؤمنين: لا تلبسوا لباس أعدائي، ولا تطعموا مطاعم أعدائي، و لا تسلكوا مسالك أعدائي فتكونوا أعدائي كما هم أعدائي»؛[3] «خداوند به پيامبرى از پيامبرانش وحى كرد كه: به مؤمنان بگو لباسهاى دشمنان مرا نپوشند و خوراكهاى دشمنان مرا نخورند و مرامهاى دشمنان مرا تقليد نكنند كه در اين صورت اينان نيز مانند آنها دشمنان من خواهند بود».
نهی در عبارت «ولاتسلکوا مسالک اعدائی» شامل آداب و رسومی میشود که از ویژگیها و شعارهای کفار است.
پس طبق این حدیث، اجتناب از تشبه به کفار در آداب و رسوم آنها، لازم است.
پینوشت:
[1]. محمودی، سید محسن، مسائل جدید، ج1، ص20.
[2]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی، http://ul1.ir/GjG.
[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة ، الإسلامية، ج3، ص279.
با عرض سلام خدمت شما کاربر محترم
مطابق روایات قطعی ائمه علیهمالسلام دارای علم غیب هستند. اما استفاده ایشان از علم غیب تنها در صورتی است که خدا از آنان بخواهد.
ایشان مطابق ماموریت خود در مسئله تبیین و ابلاغ دین از علم غیب خود استفاده کرده و از این جهت هیچگاه دچار اشتباه نمیشوند. اما در امور شخصی مگر در مواردی که خدا به آنان امر بفرماید از علم غیب استفاده نمیکنند هرچند که باعث شهادت ایشان یا رسیدن آسیبی به ایشان شود. دلیل این امر میتواند این باشد که خداوند متعال میخواهد همه چیز مطابق اسباب و مسببات آن جریان پیدا کند. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَباً»؛[1] «خدا خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورد پس براى هر چيزى سبب و وسيلهاى قرار داد».
نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که خداوند متعال خود از همه وقایع آگاه است و میداند که فرستاده و خلیفهاش در زمان خاصی به شهادت میرسد اما مانعی فراهم نمیکند. اگر خداوند بخواهد مانع اعمال شرورانه ظالمان شود، به نحوی اختیار آنان زیر سوال میرود و این مسئله با سعادت و شقاوت اختیاری انسان مخالف است.
از طرفی علم به شهادت ائمه موجب نمیشود که کار آنها مصداق خودکشی باشد. زیرا آنان وظیفه دارند مطابق علم عادی خود عمل کنند و خداوند راضی به این مسئله است. همان گونه که اقدام شهیدی که میداند حضور او در جنگ باعث شهادتش میشود، خودکشی به حساب نمیآید. در صورتی خودکشی رخ میدهد انسان جانی را که خدا به او به امانت سپرده است را به نحوی که خدا به آن رضایت ندارد تلف کند. در صورتی که شهدا و ائمه علیهمالسلام در راستای تجلی توحید و رضایت خداوند به شهادت میرسند.
پینوشت:
[1]. كلينى، محمد بن يعقوب، الکافی، چاپ چهارم، دارالكتب الإسلامية، 1403ق، ج1، ص183.
در مورد ازدواج، باید گفت که یک زن، حتما باید یک شوهر داشته باشد، و بر آن، علت های زیادی مطرح شده است که هم از نظر علمی و هم از نظر قرآن و روایات، اثبات شده است، حتی علم روز نیز این مطلب را ثابت کرده است که یک زن بیش از یک شوهر نمی تواند داشته باشد؛ حتی به عقد موقت هم نمی تواند. چون از جهات مختلف به زن ضربه های زیادی وارد می شود.
ولی یک مرد می تواند چند زن داشته باشد و این نیز از جهات مختلف عقلی، علم روز، روایات و ... وحتی مسائل اجتماعی اثبات شده است و هیچ اشکالی نیز ندارد.
بنابراین باید گفت که اولا چنین خطبه ای وجود ندارد نه در علوم غریبه و نه در اسرار و ... هیچ چیزی نیست؛ اسلام آنچه دارد را به صراحت در قرآن و روایات بیان کرده است.
پس اگر ما مسلمان باشیم و اسلام را به عنوان دین خود قبول کرده باشیم، هر گز نمی تواند یک مرد، با زن شوهر دار ازدواج دیگری داشته باشد و لو موقت. یعنی موقت و حتی به عنوان یک دوست دختر نمی تواند برای خود وی را انتخاب کند.
پس ازدواج در اسلام، قواعد و قوانین خود را دارد، همانطور که ازدواج در هر جامعه و در هر دینی قوانین خودشان را دارند.
به چند نكته توجه كنيد.
نكته اول: خداي بزرگ در قرآن كريم خود مي فرمايد: وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنين (1) و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راههاى خود، هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است. شما كه با خلوص نيت تلاش مي كنيد تا به حقيقت برسيد و به خدا نزديك شويد و در طاعت و بندگي خدا خالص گرديد، اگر به وسوسه هاي شيطان اعتنايي نكنيد ، و پيوسته از راه تقويت علم و معرفت ديني، و عمل به واجبات و ترك گناهان ، مسير رضايت خدا را جستجو و دنبال كنيد، ان شاء الله مورد هدايت هاي خاص و رحمت هاي ويژه خداوند قرار خواهيد گرفت. اگر شيطان در شما ايمان و پايبندي به دين نمي ديد، به سراغ شما نمي آمد. آيا نمي بينيد كه شيطان هيچ وقت به سراغ انسان هاي فاسد و مفسد نمي رود؟ و در مورد خدا و ساير اصول اعتقادي يا فروع دين آنان را به شك و ترديد نمي اندازد؟ چون مي بيند كه آنان خواسته شيطان را برآورده مي كند و حتي برخي از آن ها كار شيطان را بهتر از او انجام مي دهند، بنا بر اين آنان نياز به وسوسه ندارند، خودشان در راه شيطان گام مي گذارند. بنا بر اين شيطان به سراغ كساني مي رود، كه مي خواهند با ايمان و اعتقادات ديني و پاك زندگي كنند.
نكته دوم: پيدايش اين گونه افكار وشك و ترديدها در مورد خدا و ... امري عادي و طبيعي است، و تا زماني كه شك و ترديدها، از ذهن و خطورات قلبي عبور نكند و به عمل كشيده نشود، و يا در دل نهادينه نگردد، نه گناه است و نه انسان را از دايره «دين» خارج ميكند. بنا بر اين اولا- بابت اين گونه شك و ترديدها – كه در اصطلاح روايات به آن « حديث نفس» و در روان شناسي « وسواس فكري» گفته مي شود - ناراحت نباشيد. ثانيا- تنها شما نيستيد كه از اين گونه افكار مزاحم و تكراري رنج ميبريد، بلكه افراد زيادي هستند كه دچار اين گونه افكار يا مشابه آن هستند. ان شاء الله با مراقبت ويژه و به تدريج از صفحه ذهن شما پاك مي گردد. مهم آن است كه بر «عقيده و ايمان خود استوار و ثابت قدم» باشيد.
نكته سوم: پيشگيري و درمان و بستن راههاي ورودي «حديث نفس» و پاسخگويي به القائات شيطان، چند اقدام زير لازم است.
1- تقويت معرفت ديني:
شيطان با همفكري نفس امّاره پيوسته در صدد دلسرد كردن و مأيوس ساختن انسان از خدا باوري و عبادت و نيايش است. از اين رو انسان بايد هميشه در مسير افزايش سطح اطلاعات و آگاهي ديني و بالا بردن معرفت خود نسبت به خدا و چهارده معصوم (ع)، و نعمتها و محبت هاي خدا باشد.
2- به خطورات ذهني و قلبي خود حساسيت نداشته باشيد، بلكه نسبت به آن بي اعتنا باشيد
با عرض سلام و خسته نباشید
میان مورخین و عالمان مسلمان اختلاف وجود دارد. برخی علت وفات حضرت را مسمومیت میدانند و برخی نیز علت وفات را عاملی طبیعی مانند بیماری میدانند. آن گروهی که مسمومیت را علت اصلی وفات دانستهاند بر دو دسته شدهاند:
1. دستهای معتقدند مسمومیت حضرت به دست زن یهودی در جریان پس از فتح خیبر، عامل اصلی وفات حضرت بوده است.
2. دستهای دیگر با رد اینکه این مسمومیت به دست زن یهودی، عامل اصلی شهادت حضرت باشد، معتقدند مسمومیت دیگری عامل قتل حضرت بوده است مانند مسمومیت به دست منافقین یا مسمومیت به دست برخی از همسران حضرت. و بیان می شود عایشه با دادن سمی که به مرور زمان حضرت را به شهادت می رساند، شهید کرد.
جهت مطالعه بیشتر رجوع کنید: https://btid.org/fa/news/185928
بسم الله الرحمن الرحیم
با عرض سلام و روز بخیر خدمت شما کاربر محترم
نزد برخی صوفیه ذکر «هو»، ذکر نهایی سالکان است و در مرحلۀ پس از ذکر اسم مفرد الله قرار میگیرد. بسیاری از صوفیان، اسم هو را، که اغلب همان هاء در پایان اسم الله تلقی میشود، مشیر به غیب ذات و هویت غیر متعیّن الله در نظر گرفتهاند. همچنین گفتهاند که هو تنها مشیر به احدیت ذاتیه است، اما الله اسم جامع است که هم احدیت ذاتیه و هم واحدیت وصفیه را در بر میگیرد.
فقها از دیر زمان با صوفیه مخالفت کردهاند و کتابهای متعددی در ردّ آنان نگاشتهاند. از قبیل کتاب «حدیقة الشیعة» اثر مقدس اردبیلی و «الاثنی عشریة فی الرد علی الصوفیة» تألیف شیخ حرّ عاملی و «النفحات الملکوتیة» نگاشته شیخ یوسف بحرانی. مقاممعظمرهبری در مورد انجام اعمال و گفتن اذکار صوفیه میفرماید که جایز نیست و کسانی که اوامر و نواهی قرآن کریم را قبول داشته و به امامت ائمه (علیهم السلام) معتقدند چه بهتر است که اسم جداگانه و آداب و رفتار جداگانه را که لازم نیست بلکه مضر است کنار گذاشته و در جماعت عظیم ملت بزرگ و مسلمان خود منسلک باشند.[1] آیتاللهمکارمشیرازی در پاسخ به این سوال که آیا هو کشیدن در مجالس اهل بیت جایز است یا خیر؟ می فرماید: که با توجه به این که امروزه این کار به عنوان شعار دراویش و صوفیه مطرح است از این کار اجتناب کنید.[2]
یکی از کارهایی که کفار و دشمنان امت اسلامی سعی در ترویج آن در بین مسلمانان دارند، تشبه مسلمین به کفار است. گویا آنها دریافتهاند که یکی از راههای تهاجم فرهنگی و تغییر فرهنگ مسلمانان ـ بهویژه جوانان مسلمان ـ تشبه آنها به کفار است. و روایات زیادی در باب نهی از تشبه به کفار وجود دارد.
در روایتی امام صادق علیهالسلام مىفرمايد: «إنه أوحى الله إلى نبي من أنبيائه قل للمؤمنين: لا تلبسوا لباس أعدائي، ولا تطعموا مطاعم أعدائي، و لا تسلكوا مسالك أعدائي فتكونوا أعدائي كما هم أعدائي»؛[3] «خداوند به پيامبرى از پيامبرانش وحى كرد كه: به مؤمنان بگو لباسهاى دشمنان مرا نپوشند و خوراكهاى دشمنان مرا نخورند و مرامهاى دشمنان مرا تقليد نكنند كه در اين صورت اينان نيز مانند آنها دشمنان من خواهند بود».
نهی در عبارت «ولاتسلکوا مسالک اعدائی» شامل آداب و رسومی میشود که از ویژگیها و شعارهای کفار است.
پس طبق این حدیث، اجتناب از تشبه به کفار در آداب و رسوم آنها، لازم است.
پینوشت:
[1]. محمودی، سید محسن، مسائل جدید، ج1، ص20.
[2]. پایگاه اطلاع رسانی دفتر حضرت آیة الله العظمی مکارم شیرازی، http://ul1.ir/GjG.
[3]. شیخ حر عاملی، وسائل الشيعة ، الإسلامية، ج3، ص279.
با عرض سلام خدمت شما کاربر محترم
مطابق روایات قطعی ائمه علیهمالسلام دارای علم غیب هستند. اما استفاده ایشان از علم غیب تنها در صورتی است که خدا از آنان بخواهد.
ایشان مطابق ماموریت خود در مسئله تبیین و ابلاغ دین از علم غیب خود استفاده کرده و از این جهت هیچگاه دچار اشتباه نمیشوند. اما در امور شخصی مگر در مواردی که خدا به آنان امر بفرماید از علم غیب استفاده نمیکنند هرچند که باعث شهادت ایشان یا رسیدن آسیبی به ایشان شود. دلیل این امر میتواند این باشد که خداوند متعال میخواهد همه چیز مطابق اسباب و مسببات آن جریان پیدا کند. امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «أَبَى اللَّهُ أَنْ يُجْرِيَ الْأَشْيَاءَ إِلَّا بِأَسْبَابٍ فَجَعَلَ لِكُلِّ شَيْءٍ سَبَباً»؛[1] «خدا خوددارى و امتناع فرموده كه كارها را بدون اسباب فراهم آورد پس براى هر چيزى سبب و وسيلهاى قرار داد».
نکته دیگری که باید به آن توجه شود این است که خداوند متعال خود از همه وقایع آگاه است و میداند که فرستاده و خلیفهاش در زمان خاصی به شهادت میرسد اما مانعی فراهم نمیکند. اگر خداوند بخواهد مانع اعمال شرورانه ظالمان شود، به نحوی اختیار آنان زیر سوال میرود و این مسئله با سعادت و شقاوت اختیاری انسان مخالف است.
از طرفی علم به شهادت ائمه موجب نمیشود که کار آنها مصداق خودکشی باشد. زیرا آنان وظیفه دارند مطابق علم عادی خود عمل کنند و خداوند راضی به این مسئله است. همان گونه که اقدام شهیدی که میداند حضور او در جنگ باعث شهادتش میشود، خودکشی به حساب نمیآید. در صورتی خودکشی رخ میدهد انسان جانی را که خدا به او به امانت سپرده است را به نحوی که خدا به آن رضایت ندارد تلف کند. در صورتی که شهدا و ائمه علیهمالسلام در راستای تجلی توحید و رضایت خداوند به شهادت میرسند.
پینوشت:
[1]. كلينى، محمد بن يعقوب، الکافی، چاپ چهارم، دارالكتب الإسلامية، 1403ق، ج1، ص183.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه فرمایید:
https://btid.org/fa/news/124269
با سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم!
در مورد ازدواج، باید گفت که یک زن، حتما باید یک شوهر داشته باشد، و بر آن، علت های زیادی مطرح شده است که هم از نظر علمی و هم از نظر قرآن و روایات، اثبات شده است، حتی علم روز نیز این مطلب را ثابت کرده است که یک زن بیش از یک شوهر نمی تواند داشته باشد؛ حتی به عقد موقت هم نمی تواند. چون از جهات مختلف به زن ضربه های زیادی وارد می شود.
ولی یک مرد می تواند چند زن داشته باشد و این نیز از جهات مختلف عقلی، علم روز، روایات و ... وحتی مسائل اجتماعی اثبات شده است و هیچ اشکالی نیز ندارد.
بنابراین باید گفت که اولا چنین خطبه ای وجود ندارد نه در علوم غریبه و نه در اسرار و ... هیچ چیزی نیست؛ اسلام آنچه دارد را به صراحت در قرآن و روایات بیان کرده است.
پس اگر ما مسلمان باشیم و اسلام را به عنوان دین خود قبول کرده باشیم، هر گز نمی تواند یک مرد، با زن شوهر دار ازدواج دیگری داشته باشد و لو موقت. یعنی موقت و حتی به عنوان یک دوست دختر نمی تواند برای خود وی را انتخاب کند.
پس ازدواج در اسلام، قواعد و قوانین خود را دارد، همانطور که ازدواج در هر جامعه و در هر دینی قوانین خودشان را دارند.
برای مطالعه بیشتر به لینک زیر مراجعه کنید.
https://btid.org/fa/news/157473
با سلام خدمت کاربر گرامی
به چند نكته توجه كنيد.
نكته اول: خداي بزرگ در قرآن كريم خود مي فرمايد: وَ الَّذينَ جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنين (1) و آنها كه در راه ما (با خلوص نيّت) جهاد كنند، قطعاً به راههاى خود، هدايتشان خواهيم كرد و خداوند با نيكوكاران است. شما كه با خلوص نيت تلاش مي كنيد تا به حقيقت برسيد و به خدا نزديك شويد و در طاعت و بندگي خدا خالص گرديد، اگر به وسوسه هاي شيطان اعتنايي نكنيد ، و پيوسته از راه تقويت علم و معرفت ديني، و عمل به واجبات و ترك گناهان ، مسير رضايت خدا را جستجو و دنبال كنيد، ان شاء الله مورد هدايت هاي خاص و رحمت هاي ويژه خداوند قرار خواهيد گرفت. اگر شيطان در شما ايمان و پايبندي به دين نمي ديد، به سراغ شما نمي آمد. آيا نمي بينيد كه شيطان هيچ وقت به سراغ انسان هاي فاسد و مفسد نمي رود؟ و در مورد خدا و ساير اصول اعتقادي يا فروع دين آنان را به شك و ترديد نمي اندازد؟ چون مي بيند كه آنان خواسته شيطان را برآورده مي كند و حتي برخي از آن ها كار شيطان را بهتر از او انجام مي دهند، بنا بر اين آنان نياز به وسوسه ندارند، خودشان در راه شيطان گام مي گذارند. بنا بر اين شيطان به سراغ كساني مي رود، كه مي خواهند با ايمان و اعتقادات ديني و پاك زندگي كنند.
نكته دوم: پيدايش اين گونه افكار وشك و ترديدها در مورد خدا و ... امري عادي و طبيعي است، و تا زماني كه شك و ترديدها، از ذهن و خطورات قلبي عبور نكند و به عمل كشيده نشود، و يا در دل نهادينه نگردد، نه گناه است و نه انسان را از دايره «دين» خارج ميكند. بنا بر اين اولا- بابت اين گونه شك و ترديدها – كه در اصطلاح روايات به آن « حديث نفس» و در روان شناسي « وسواس فكري» گفته مي شود - ناراحت نباشيد. ثانيا- تنها شما نيستيد كه از اين گونه افكار مزاحم و تكراري رنج ميبريد، بلكه افراد زيادي هستند كه دچار اين گونه افكار يا مشابه آن هستند. ان شاء الله با مراقبت ويژه و به تدريج از صفحه ذهن شما پاك مي گردد. مهم آن است كه بر «عقيده و ايمان خود استوار و ثابت قدم» باشيد.
نكته سوم: پيشگيري و درمان و بستن راههاي ورودي «حديث نفس» و پاسخگويي به القائات شيطان، چند اقدام زير لازم است.
1- تقويت معرفت ديني:
شيطان با همفكري نفس امّاره پيوسته در صدد دلسرد كردن و مأيوس ساختن انسان از خدا باوري و عبادت و نيايش است. از اين رو انسان بايد هميشه در مسير افزايش سطح اطلاعات و آگاهي ديني و بالا بردن معرفت خود نسبت به خدا و چهارده معصوم (ع)، و نعمتها و محبت هاي خدا باشد.
2- به خطورات ذهني و قلبي خود حساسيت نداشته باشيد، بلكه نسبت به آن بي اعتنا باشيد
با عرض سلام و خسته نباشید
میان مورخین و عالمان مسلمان اختلاف وجود دارد. برخی علت وفات حضرت را مسمومیت میدانند و برخی نیز علت وفات را عاملی طبیعی مانند بیماری میدانند. آن گروهی که مسمومیت را علت اصلی وفات دانستهاند بر دو دسته شدهاند:
1. دستهای معتقدند مسمومیت حضرت به دست زن یهودی در جریان پس از فتح خیبر، عامل اصلی وفات حضرت بوده است.
2. دستهای دیگر با رد اینکه این مسمومیت به دست زن یهودی، عامل اصلی شهادت حضرت باشد، معتقدند مسمومیت دیگری عامل قتل حضرت بوده است مانند مسمومیت به دست منافقین یا مسمومیت به دست برخی از همسران حضرت. و بیان می شود عایشه با دادن سمی که به مرور زمان حضرت را به شهادت می رساند، شهید کرد.
جهت مطالعه بیشتر رجوع کنید:
https://btid.org/fa/news/185928
صفحهها