همانطور که از آیات و روایات استفاده می‌شود نماز از اهم واجبات دینی شمرده می‌شود.
از همین رو نماز به عنوان ستون دین و مایه جدا شدن انسان از هر گونه فحشاء و منکر دانسته می‌شود.
اگر به روح نماز توجه شود عملا کل زندگی انسان تنظیم می‌شود.
به برخی موارد آن اشاره می‌کنیم:
1. اوقات نماز، هماهنگ کننده سایر اوقات است و نماز صبح، ساعت صبح را به هنگام اذان صبح معرفی می‌کند تا نماز عشاء و به این طریق با سبک زندگی وساعت بیداری وخواب در ارتباط است.
2. شرایط غصبی نبودن مکان و لباس نمازگزار به ما می‌آموزد که نسبت به مساله غصب حساس باشیم. یعنی هیچگاه به مال، زمین و ثروت مردم چنگ نزنیم و دست به اختلاس نزنیم.
3. از پاک بودن محل سجده و لباس، درس پاکیزگی و رعایت بهداشت را می‌فهمیم.
4. در نماز جماعت یاد می‌گیریم که کار گروهی کنیم و هیچگاه در کار تشکیلاتی جلوتر و عقب‌تر از جلودار حرکت نکنیم.
و مواردی از این قبیل که از برکات این فریضه الهی است.
در قانون علیت نام خداوند علت العلل است.
تمامی پدیده های پیرامون ما از قانون علیت پیروی می‌کنند.
هر معلولی که نیازمند علت است، ممکن است خود نیازمند علت دیگر باشد، این معلول ها را ممکن الوجود می‌گویند. یعنی در وجودشان نیاز مند دیگری هستند.
معلول ها همگی سرانجام به یک علت واحد می‌رسند که نام آن علت تمام علت ها است(علت العلل)؛
زیرا از نظر عقل تسلسل محال است.
یعنی نمی‌توان ممکن الوجودی که نیازمند است را تصور کرد در حالی که او معلولی بی علت باشد. آن وقت دیگر نیازمند نیست. و خود آن علت العلل می‌شود.
علت العلل بی نیاز از هر علت است. اگر نیازمند باشد علت العلل نیست، زیرا دوباره داستان تسلسل و محال بودنش رخ می دهد.
نتیجه: خدا علت العلل است و بی نیازی محض است و اگر نیاز به حتی خودش پیدا کند آن گاه نیازمند می‌شود؛
در واقع خدا هم نیازمند و هم بی نیاز می‌شود و این تناقض است و محال.
با تشکر از صبر و حوصله شما کاربر گرامی
تمامی پدیده ها و موجودات از قانون علیت پیروی می‌کنند.
به عبارتی دیگر نمی توان معلولی بدون علت پیدا کنید مگرا این که سرانجام به علت العلل برسد.
میان غالب پدیده‌های جهان رابطه و نظم خاصی وجود دارد که از قانون نظم و ناظم پیروی می‌کنند.
اما قانون دیگری نیز وجود دارد که خداوند در هر عصر و زمانی بر اساس هدف و حکمت خاصی معلولی را پدید می‌آورد که تا به حال به این شکل نبوده است؛
مانند تولد حضرت مسیح علیه السلام بدون وجود پدری برای ایشان، در حالی‌که نظم در طبیعت به این شکل است که برای تولد هر فرزندی ناگزیر پدر و مادری نیاز است.
یا مانند ناقص به دنیا آمدن یک فرزند که همگی این نقص‌ها و بی‌نظمی ها بر اساس قانون خود سنجیده می شود.
این دو قانون هرکدام جدا گانه مورد قبول هستند.
وقتی در قانون نظم، میان پدیده ها یک نوع ارتباط و وابستگی دیده می‌شود پی به ناظم آن برده می‌شود و این دلیل نمی‌شود که اگر در موردی نقص و یا عدم ارتباط با سایر پدیده‌ها باشد به ناظم سایر پدیده‌ها خدشه وارد شود. بلکه هر پدیده چه در قانون نظم قرار گیرد چه در قانون بی نظمی همگی سر انجام معلول علت العلل هستند.
با سلام و عرض ادب
شما می‌توانید جهت تحقیق در منابع اهل سنت به سایت فقاهت به آدرس زیر مراجعه کنید. https://lib.eshia.ir/
پس از وارد شدن در آدرس زیر، گزینه کتابخانه اهل سنت را انتخاب کنید یا مستقیم رو این لینک فشار دهید.http://lib.efatwa.ir/
انسان میان جبر و اختیار
برخی شرایط از دست انسان خارج است و در برخی امور انسان تاثیر گذار است.
انسان در برخی امور جبر دارد مانند این که در کدام شهر به دنیا آمده است و یا این که پسر است یا دختر و ... .
انسان ها همگی در دارا بودن قدرت اختیار مشترک هستند؛
اما دارای شرایط مکانی، زمانی و ... مختلفی هستند.
عدالت خداوند در این است که او با توجه به شرایط و توان هر شخصی از او تکلیف می‌خواهد.
امتحان می‌کند اما به اندازه توان انسان.
اگر بیش از توان باز خواست کند، کار قبیحی است، در صورتی که خداوند کار قبیح نمی‌کند.
اتمام حجت
در آیه 256 سوره بقره تصریح می‌شود که برای هر شخصی راه از چاه روشن می‌شود.
در واقع برای هرشخصی در هر نقطه از کره خاکی متناسب با شرایطش اتمام حجت می‌شود.
اگر هیچ پیامبری به او نرسد او را با عقلش که پیامبر درونی او است مواخذه می‌کنند، که چرا ظلم کردی؟
با تشکر از صبر و حوصله شما.
با سلام و احترام
همانطور که از آیات و روایات استفاده می‌شود نماز از اهم واجبات دینی شمرده می‌شود.
از همین رو نماز به عنوان ستون دین و مایه جدا شدن انسان از هر گونه فحشاء و منکر دانسته می‌شود.
اگر به روح نماز توجه شود عملا کل زندگی انسان تنظیم می‌شود.
به برخی موارد آن اشاره می‌کنیم:
1. اوقات نماز، هماهنگ کننده سایر اوقات است و نماز صبح، ساعت صبح را به هنگام اذان صبح معرفی می‌کند تا نماز عشاء و به این طریق با سبک زندگی وساعت بیداری وخواب در ارتباط است.
2. شرایط غصبی نبودن مکان و لباس نمازگزار به ما می‌آموزد که نسبت به مساله غصب حساس باشیم. یعنی هیچگاه به مال، زمین و ثروت مردم چنگ نزنیم و دست به اختلاس نزنیم.
3. از پاک بودن محل سجده و لباس، درس پاکیزگی و رعایت بهداشت را می‌فهمیم.
4. در نماز جماعت یاد می‌گیریم که کار گروهی کنیم و هیچگاه در کار تشکیلاتی جلوتر و عقب‌تر از جلودار حرکت نکنیم.
و مواردی از این قبیل که از برکات این فریضه الهی است.
با تشکر از صبر و حوصله شما کاربر گرامی
با سلام و عرض ادب
در قانون علیت نام خداوند علت العلل است.
تمامی پدیده های پیرامون ما از قانون علیت پیروی می‌کنند.
هر معلولی که نیازمند علت است، ممکن است خود نیازمند علت دیگر باشد، این معلول ها را ممکن الوجود می‌گویند. یعنی در وجودشان نیاز مند دیگری هستند.
معلول ها همگی سرانجام به یک علت واحد می‌رسند که نام آن علت تمام علت ها است(علت العلل)؛
زیرا از نظر عقل تسلسل محال است.
یعنی نمی‌توان ممکن الوجودی که نیازمند است را تصور کرد در حالی که او معلولی بی علت باشد. آن وقت دیگر نیازمند نیست. و خود آن علت العلل می‌شود.
علت العلل بی نیاز از هر علت است. اگر نیازمند باشد علت العلل نیست، زیرا دوباره داستان تسلسل و محال بودنش رخ می دهد.
نتیجه: خدا علت العلل است و بی نیازی محض است و اگر نیاز به حتی خودش پیدا کند آن گاه نیازمند می‌شود؛
در واقع خدا هم نیازمند و هم بی نیاز می‌شود و این تناقض است و محال.
با تشکر از صبر و حوصله شما کاربر گرامی
با سلام و عرض ادب
تمامی پدیده ها و موجودات از قانون علیت پیروی می‌کنند.
به عبارتی دیگر نمی توان معلولی بدون علت پیدا کنید مگرا این که سرانجام به علت العلل برسد.
میان غالب پدیده‌های جهان رابطه و نظم خاصی وجود دارد که از قانون نظم و ناظم پیروی می‌کنند.
اما قانون دیگری نیز وجود دارد که خداوند در هر عصر و زمانی بر اساس هدف و حکمت خاصی معلولی را پدید می‌آورد که تا به حال به این شکل نبوده است؛
مانند تولد حضرت مسیح علیه السلام بدون وجود پدری برای ایشان، در حالی‌که نظم در طبیعت به این شکل است که برای تولد هر فرزندی ناگزیر پدر و مادری نیاز است.
یا مانند ناقص به دنیا آمدن یک فرزند که همگی این نقص‌ها و بی‌نظمی ها بر اساس قانون خود سنجیده می شود.
این دو قانون هرکدام جدا گانه مورد قبول هستند.
وقتی در قانون نظم، میان پدیده ها یک نوع ارتباط و وابستگی دیده می‌شود پی به ناظم آن برده می‌شود و این دلیل نمی‌شود که اگر در موردی نقص و یا عدم ارتباط با سایر پدیده‌ها باشد به ناظم سایر پدیده‌ها خدشه وارد شود. بلکه هر پدیده چه در قانون نظم قرار گیرد چه در قانون بی نظمی همگی سر انجام معلول علت العلل هستند.
با سلام و عرض ادب
شما می‌توانید جهت تحقیق در منابع اهل سنت به سایت فقاهت به آدرس زیر مراجعه کنید.
https://lib.eshia.ir/
پس از وارد شدن در آدرس زیر، گزینه کتابخانه اهل سنت را انتخاب کنید یا مستقیم رو این لینک فشار دهید.http://lib.efatwa.ir/
امیدوارم مورد رضایت باشد.
با سلام و عرض ادب
انسان میان جبر و اختیار
برخی شرایط از دست انسان خارج است و در برخی امور انسان تاثیر گذار است.
انسان در برخی امور جبر دارد مانند این که در کدام شهر به دنیا آمده است و یا این که پسر است یا دختر و ... .
انسان ها همگی در دارا بودن قدرت اختیار مشترک هستند؛
اما دارای شرایط مکانی، زمانی و ... مختلفی هستند.
عدالت خداوند در این است که او با توجه به شرایط و توان هر شخصی از او تکلیف می‌خواهد.
امتحان می‌کند اما به اندازه توان انسان.
اگر بیش از توان باز خواست کند، کار قبیحی است، در صورتی که خداوند کار قبیح نمی‌کند.
اتمام حجت
در آیه 256 سوره بقره تصریح می‌شود که برای هر شخصی راه از چاه روشن می‌شود.
در واقع برای هرشخصی در هر نقطه از کره خاکی متناسب با شرایطش اتمام حجت می‌شود.
اگر هیچ پیامبری به او نرسد او را با عقلش که پیامبر درونی او است مواخذه می‌کنند، که چرا ظلم کردی؟
با تشکر از صبر و حوصله شما.
صفحه‌ها