امام صادق علیهالسلام در مورد فرزندانی که در کوچکی سن به رحمت الهی میروند این چنین میفرمایند: «هنگامی که کودکى از مؤمنان بمیرد، نداکنندهاى در ملکوت آسمانها و زمین فریاد کند که فرزند فلانی جان سپرد؛ پس اگر پیش از وى پدر و مادر یا یکى از این دو یا دیگرى از خویشان مؤمن او از دنیا رفته باشد، آن طفل را به او بسپارند و اگر کسى را در آن دنیا نداشته باشد، سرپرستى او را به حضرت فاطمه زهرا سلام اللهعلیها واگذارند و تحت نظر او پرورش یابد تا پدر و مادر یا یکى از ایشان یا بعض دیگر از خویشاوندانش به او ملحق شود و آنگاه به او بسپارند».
در حدیثی دیگر از امام صادق علیهالسلام سرپرستی آن طفل را به پدر انبیاء حضرت ابراهیم و همسر گرانقدرشان ساره میسپارند: « خداوند تبارک و تعالى، ابراهیم و ساره همسرش را سرپرست اطفال متوفّاى مؤمنین قرار داده است و هنگامی که روز قیامت شود، آن کودکان را لباس نو بپوشانند و معطّرشان کنند و به پدر و مادرشان بازگردانند، و اینان فرمانروایان بهشتند و با پدرانشان هستند و این است معنى گفتار خداوند عزّ و جلّ در سوره طور، آیه 21 فرمود:«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُم؛ و آن کسان که ایمان آوردهاند و فرزندانشان آنان را در اعتقاد و عمل پیروى کردهاند، آن فرزندان را به آنان ملحق خواهیم کرد.».» (من لا یحضره الفقیه، ج3، ص490 )
سیراب شدن والدین
از رسول گرامی اسلام (ص) نیز نقل شده است: «کودکان امت محمد (ص) در روز قیامت در زیر عرش در کنار حوضهای بهشتی جمع میشوند. خداوند از حال آنان مطلع میشود و میفرماید: چه شده است که سرهایتان را به سوی من بلند کردهاید؟ میگویند ای پروردگار ما! پدران و مادران ما در عطش گرفتارند و آنگاه ما در کنار حوضهای بهشتی هستیم. پس به آنان وحی میشود: وارد صفوف قیامت شوید و پدران و مادران خود را سیراب کنید.» (مستدرکالوسائل، ج 2، ص 401 )
در منابع روائی برای زیارت کردن مرقد ائمه اطهار ثواب بیشماری بیان شده است و حضور در بارگاه قدسیشان دارای آثار و برکات فراوانی میباشد، از جمله آمرزش گناهان و ... .
در روایات برای رفتن به زیارت مرقد شریف امام معصوم، اعمالی وارد شده است تا انسان با انجام آن آداب بهره فراوانی از زیارت خود ببرد.
غسل کردن، اذن دخول، زیارت نامه و ادعیه خواندن از جمله موارد آداب یک زیارت از راه نزدیک است.
در کامل الزیارت اهمیت زیارت قبور معصومان را این طور بیان کرده است: «یکی از یاران امام صادق علیهالسلام میگوید: حضرت به من امر فرمود که هر چه میتوانم در مسجد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نماز بگزارم؛ چرا که این توفیق همیشه نصیب انسان نمیشود. سپس فرمود: آیا کنار قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هم میروی؟ عرض کردم: آری، فرمود: آگاه باش که او سلام تو را از نزدیک میشنود، و اگر دور هم باشی از دور هم سلامت به او میرسد.»
در جایی دیگر از کامل الزیارات حدیثی از امام سجاد علیهالسلام آورده است که از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نقل میکنند: «کسی که بعد از وفات من به زیارت قبرم بیاید، مثل کسی است که در زمان حیاتم، به سوی من هجرت کرده است؛ پس اگر توان آن را ندارید، از دور بر من سلام بفرستید که به من میرسد.»
هم چنین در کتاب کافی، ج ۴، ص ۵۷۵ زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور را بیان کرده است به طوری که برای زیارت جنابش، 3 بار بگوئیم: «صلی الله علیک یا اباعبدالله».
جمع بندی: با توجه به روایات موجود در این باب، زیارت از نزدیک بسیار سفارش شده است اما به لطف اهل بیت برای کسانی که موقعیت و شرایط حضور در مضجع شریف معصوم را ندارند زیارت از راه دور نیز توصیه شده است تا عاشقان درگاهشان در هر موقعیت و شرایطی که هستند بتوانند عرض ارادتی به ساحت پاکشان داشته باشند.
جهت مطالعه بیشتر میتوانید به لینک های زیر مراجعه بفرمائید:
ظاهرا تصور نوجوان شما این است که تکبر داشتن کار زشت و ناپسندی است و او در ذهن خود مقایسه میکند که چرا خدا این کار زشت را مرتکب میشود؟
در ابتدا باید مفاهیم کِبر، تکبُّر و استکبار روشن شود و در مرحله بعد تفاوت آن در خدا و بنده خدا مشخص شود تا ببینیم
این کار برای خدا نیز زشت است یا خیر.
كِبر، یک حالت روحی و روانی است كه انسان گمان میکند از ديگران برتر و والاتر است.
پس کبر به معنای خودبرتربينی است در حالی که انسان نمیتواند خود را بالاتر خدا یا بنده خدا بداند.
اما وقتی این حالت را به زبان یا عمل میآوریم تکبر کرده ایم و انسان متکبری شدهایم.
پس ما سه نوع تکبر داریم:
1. مانند تكبر بر خداوند؛ فرعون میگفت: «من پرودرگار بالاتر شما هستم».
2. یا مثل اشخاصی که بر انبياء تکبر می کردند و خود را بالاتر از رسولان خدا میدانستند و می گفتند که چرا باید به پیامبران ایمان بیاوریم؛
خداوند میفرمايد: «فقالوا أَ نُؤمِنُ لِبَشَرَينِ مِثلُنَا؛ پس گفتند: چرا ما به دو بشر مثل خودمان ايمان بیاوريم!»
3. گاهي تكبر بر دیگر انسان ها است؛ یعنی انسان خود از هم نوع خود بزرگتر بشمارد و ديگران را حقير و كوچک بداند.
همگی این موارد مربوط به خودبرتربینیهای انسان است و عمل زشتی است.
اميرالمؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: فخر فروشي را كنار بگذار، تكبر و خود بزرگبيني را رها كن و به ياد مرگ باش.
اما سوال این است که اگر این حالت زشت است پس چرا خدا خود را متکبّر معرفی میکند و میفرمايد: ... المُؤمِنُ المُهَيمِنُ العَزِيزُ الجَبَّارُ المُتَكَبِّرُ؛ (اوست خداي يكتايي كه) ايمنيبخش (دلهاي هراسان)، نگهبان جهان و جهانيان، غالب و قاهر بر همه موجودات، با جبروت و عظمت و بزرگوار و برتر است.»
پاسخ این است که در واقع وقتی خداوند خود را برتر میداند چیزی را بیان میکند که هست.
شاید بگوئیم که چرا از خود تعریف میکند؟
پاسخ این است که خداوند نیازی ندارد که از خود تعریف کند این بندگان هستند که نیاز دارند خدا را بشناسند و چه کسی بهتر از خود خداوند خود را طوری معرفی میکند که ما انسانها آن را بهتر بفهمیم.
نتیجه: تكبر از صفاتي است كه برای بشری که خود سراسر دارای نیازمندی و ضعف است ناپسند و بد است ولی برای خداوند متعال که دارای قدرت بیشمار است، صفتی شايسته و ممدوح است.
برای فهم بیشتر مساله این مطالب را در قالب مثالی با توجه به روحیات کودک و نوجوان تبیین کنید:
مثال1: فرزندی را تصور کنید که به باشگاه ورزشی رفته است و در روز اول که هنوز هیچ تکنیکی یاد نگرفته است میخواهد با کسی که قد و وزنش از او کمتر است رقابت کند در این جا فرد مقابل که سن بالاتری دارد به او میگوید من از تو قوی ترم و با تو مسابقه نمیدهم. در این جا آن فرد بزرگتر کار درستی کرده است و به او نکته ای رایادآور شده است که جلوگیری از آسیب دیدن کودک میکند.
مثال2: دختر بچه ای را که ادعا میکند در آشپزی از مادر خود مهارت بیشتری دارد و مادرش میگوید تو به من کمک کن و خودم غذا رو درست میکنم. در این جا مادر خود را از فرزند در آشپزی بالاتر دانسته است و در ضمن رعایت نکات تربیتی مراقب است که امروز خانواده بی ناهار نشوند.
جهت مطالعه بیشتر میتوانید از لینکهای زیر دیدن بفرمائید:
قرآن کریم خود فرقان به معنای جداکننده حق از باطل است.
آن چه که در قرآن کریم درباره اقوام مختلف آمده است حقیقت است.
قرآن کریم در سوره قمر آیه 20 و سوره حاقه آیه 7 توصیف ظاهری قوم عاد عنوان کرده است که آنها بلند قامت چون درخت خرما و بسیار فربه و درشت هیکل بودهاند.
امامان معصوم به عنوان مفسرین قرآن کریم می باشند که جزئیات بیان نشده در قرآن را برای ما روشن میکنند.
امام باقر علیهالسلام در ذیل حدیثی قوم عاد را چنین توصیف میکند: «آنها بهاندازه نخلهای بلند بودند و کوه را ویران میکردند».( کتاب تبیان، شیخ طوسی،ج 4، ص 445.)
با توجه به آیات قرآن کریم، روایات معتبر و شواهد تاریخی آن چه درباره خصوصیاتی هم چون بلند قامتی و هیکل بودن این قوم به ما رسیده است، خرافه نیست.
نام دیگر یعقوب نبی
در کتاب تورات و قرآن کریم از حضرت یعقوب، با نام دیگری به نام اسرائیل یاد شده است و به فرزندان وی بنی اسرائیل گفته شده است.
لغت اسرائیل
این کلمه از دو جزء تشکیل شده است به گفته منابع اسلامی اسراء به معنی بنده و ئیل به معنای خدا میباشد.
در قرآن کریم سوره ای به نام اسراء آمده است.
هم چنین بارها به بنی اسرائیل اشاره شده است.
در چند جای قرآن از یعقوب با نام اسرائیل نام برده شده است.
با این که داستان تغییر نام یعقوب به اسرائیل در قرآن نیامده است.
اما در آیه 4 سوره اسراء خداوند ذکر میکند که بر خلاف نظر عهد عتیق سلیمان کافر نشده و گناه نکرد.
نام قبیلههای بنی اسرائیل در قرآن ذکر نشدهاست اما تعداد آن ها را از تفسیر آیه 60 سوره بقره می توان، 12 قبیله شمرد؛ زیرا موسی علیه السلام 12 چشمه برای آن ها جوشاند.
در آیاتی از قرآن ذکر میکند که به بنی اسرائیل نعمت هایی دادیم از جمله مَنّ و سَلوی که غذاهای بهشتی بودند.
از همین رو این قوم را بر جهانیان برتری داد.
در حالی که بیشترین نعمت ها را داشتند باز دست از لجاجت و سرکشی بر نمیداشتند.
در آیه 61 سوره بقره اشاره می کند که این قوم پیامبران را کشتند که تفاسیر می گویند بنی اسرائیل در یک شب 70 پیامبر را به قتل رساندند.
تذکر: نام اسرائیل با نام اسرائیل امروزی متفاوت است و بازماندگان بنی اسرائیل کشور فلسطین را ظالمانه اشغال کردهاند و نام یعقوب نبی را بر روی آن گذاشته اند.
با سلام و عرض ادب
سرپرستی فرزندان
امام صادق علیهالسلام در مورد فرزندانی که در کوچکی سن به رحمت الهی میروند این چنین میفرمایند: «هنگامی که کودکى از مؤمنان بمیرد، نداکنندهاى در ملکوت آسمانها و زمین فریاد کند که فرزند فلانی جان سپرد؛ پس اگر پیش از وى پدر و مادر یا یکى از این دو یا دیگرى از خویشان مؤمن او از دنیا رفته باشد، آن طفل را به او بسپارند و اگر کسى را در آن دنیا نداشته باشد، سرپرستى او را به حضرت فاطمه زهرا سلام اللهعلیها واگذارند و تحت نظر او پرورش یابد تا پدر و مادر یا یکى از ایشان یا بعض دیگر از خویشاوندانش به او ملحق شود و آنگاه به او بسپارند».
در حدیثی دیگر از امام صادق علیهالسلام سرپرستی آن طفل را به پدر انبیاء حضرت ابراهیم و همسر گرانقدرشان ساره میسپارند: « خداوند تبارک و تعالى، ابراهیم و ساره همسرش را سرپرست اطفال متوفّاى مؤمنین قرار داده است و هنگامی که روز قیامت شود، آن کودکان را لباس نو بپوشانند و معطّرشان کنند و به پدر و مادرشان بازگردانند، و اینان فرمانروایان بهشتند و با پدرانشان هستند و این است معنى گفتار خداوند عزّ و جلّ در سوره طور، آیه 21 فرمود:«وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ اتَّبَعَتْهُمْ ذُرِّیَّتُهُمْ بِإِیمانٍ أَلْحَقْنا بِهِمْ ذُرِّیَّتَهُم؛ و آن کسان که ایمان آوردهاند و فرزندانشان آنان را در اعتقاد و عمل پیروى کردهاند، آن فرزندان را به آنان ملحق خواهیم کرد.».» (من لا یحضره الفقیه، ج3، ص490 )
سیراب شدن والدین
از رسول گرامی اسلام (ص) نیز نقل شده است: «کودکان امت محمد (ص) در روز قیامت در زیر عرش در کنار حوضهای بهشتی جمع میشوند. خداوند از حال آنان مطلع میشود و میفرماید: چه شده است که سرهایتان را به سوی من بلند کردهاید؟ میگویند ای پروردگار ما! پدران و مادران ما در عطش گرفتارند و آنگاه ما در کنار حوضهای بهشتی هستیم. پس به آنان وحی میشود: وارد صفوف قیامت شوید و پدران و مادران خود را سیراب کنید.» (مستدرکالوسائل، ج 2، ص 401 )
جهت مطالعه بیشتر میتوانید یه لینکهای زیر مراجعه بفرمائید:
https://btid.org/fa/news/56757
https://btid.org/fa/news/23746
https://btid.org/fa/video/161923
با سلام وعرض ادب
در منابع روائی برای زیارت کردن مرقد ائمه اطهار ثواب بیشماری بیان شده است و حضور در بارگاه قدسیشان دارای آثار و برکات فراوانی میباشد، از جمله آمرزش گناهان و ... .
در روایات برای رفتن به زیارت مرقد شریف امام معصوم، اعمالی وارد شده است تا انسان با انجام آن آداب بهره فراوانی از زیارت خود ببرد.
غسل کردن، اذن دخول، زیارت نامه و ادعیه خواندن از جمله موارد آداب یک زیارت از راه نزدیک است.
در کامل الزیارت اهمیت زیارت قبور معصومان را این طور بیان کرده است: «یکی از یاران امام صادق علیهالسلام میگوید: حضرت به من امر فرمود که هر چه میتوانم در مسجد رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نماز بگزارم؛ چرا که این توفیق همیشه نصیب انسان نمیشود. سپس فرمود: آیا کنار قبر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله هم میروی؟ عرض کردم: آری، فرمود: آگاه باش که او سلام تو را از نزدیک میشنود، و اگر دور هم باشی از دور هم سلامت به او میرسد.»
در جایی دیگر از کامل الزیارات حدیثی از امام سجاد علیهالسلام آورده است که از رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نقل میکنند: «کسی که بعد از وفات من به زیارت قبرم بیاید، مثل کسی است که در زمان حیاتم، به سوی من هجرت کرده است؛ پس اگر توان آن را ندارید، از دور بر من سلام بفرستید که به من میرسد.»
هم چنین در کتاب کافی، ج ۴، ص ۵۷۵ زیارت امام حسین علیه السلام از راه دور را بیان کرده است به طوری که برای زیارت جنابش، 3 بار بگوئیم: «صلی الله علیک یا اباعبدالله».
جمع بندی: با توجه به روایات موجود در این باب، زیارت از نزدیک بسیار سفارش شده است اما به لطف اهل بیت برای کسانی که موقعیت و شرایط حضور در مضجع شریف معصوم را ندارند زیارت از راه دور نیز توصیه شده است تا عاشقان درگاهشان در هر موقعیت و شرایطی که هستند بتوانند عرض ارادتی به ساحت پاکشان داشته باشند.
جهت مطالعه بیشتر میتوانید به لینک های زیر مراجعه بفرمائید:
https://btid.org/fa/book/50133
http://btid.org/node/180825
https://btid.org/fa/news/56151
با سلام و عرض ادب
ظاهرا تصور نوجوان شما این است که تکبر داشتن کار زشت و ناپسندی است و او در ذهن خود مقایسه میکند که چرا خدا این کار زشت را مرتکب میشود؟
در ابتدا باید مفاهیم کِبر، تکبُّر و استکبار روشن شود و در مرحله بعد تفاوت آن در خدا و بنده خدا مشخص شود تا ببینیم
این کار برای خدا نیز زشت است یا خیر.
كِبر، یک حالت روحی و روانی است كه انسان گمان میکند از ديگران برتر و والاتر است.
پس کبر به معنای خودبرتربينی است در حالی که انسان نمیتواند خود را بالاتر خدا یا بنده خدا بداند.
اما وقتی این حالت را به زبان یا عمل میآوریم تکبر کرده ایم و انسان متکبری شدهایم.
پس ما سه نوع تکبر داریم:
1. مانند تكبر بر خداوند؛ فرعون میگفت: «من پرودرگار بالاتر شما هستم».
2. یا مثل اشخاصی که بر انبياء تکبر می کردند و خود را بالاتر از رسولان خدا میدانستند و می گفتند که چرا باید به پیامبران ایمان بیاوریم؛
خداوند میفرمايد: «فقالوا أَ نُؤمِنُ لِبَشَرَينِ مِثلُنَا؛ پس گفتند: چرا ما به دو بشر مثل خودمان ايمان بیاوريم!»
3. گاهي تكبر بر دیگر انسان ها است؛ یعنی انسان خود از هم نوع خود بزرگتر بشمارد و ديگران را حقير و كوچک بداند.
همگی این موارد مربوط به خودبرتربینیهای انسان است و عمل زشتی است.
اميرالمؤمنان علي ـ عليه السّلام ـ ميفرمايد: فخر فروشي را كنار بگذار، تكبر و خود بزرگبيني را رها كن و به ياد مرگ باش.
اما سوال این است که اگر این حالت زشت است پس چرا خدا خود را متکبّر معرفی میکند و میفرمايد: ... المُؤمِنُ المُهَيمِنُ العَزِيزُ الجَبَّارُ المُتَكَبِّرُ؛ (اوست خداي يكتايي كه) ايمنيبخش (دلهاي هراسان)، نگهبان جهان و جهانيان، غالب و قاهر بر همه موجودات، با جبروت و عظمت و بزرگوار و برتر است.»
پاسخ این است که در واقع وقتی خداوند خود را برتر میداند چیزی را بیان میکند که هست.
شاید بگوئیم که چرا از خود تعریف میکند؟
پاسخ این است که خداوند نیازی ندارد که از خود تعریف کند این بندگان هستند که نیاز دارند خدا را بشناسند و چه کسی بهتر از خود خداوند خود را طوری معرفی میکند که ما انسانها آن را بهتر بفهمیم.
نتیجه: تكبر از صفاتي است كه برای بشری که خود سراسر دارای نیازمندی و ضعف است ناپسند و بد است ولی برای خداوند متعال که دارای قدرت بیشمار است، صفتی شايسته و ممدوح است.
برای فهم بیشتر مساله این مطالب را در قالب مثالی با توجه به روحیات کودک و نوجوان تبیین کنید:
مثال1: فرزندی را تصور کنید که به باشگاه ورزشی رفته است و در روز اول که هنوز هیچ تکنیکی یاد نگرفته است میخواهد با کسی که قد و وزنش از او کمتر است رقابت کند در این جا فرد مقابل که سن بالاتری دارد به او میگوید من از تو قوی ترم و با تو مسابقه نمیدهم. در این جا آن فرد بزرگتر کار درستی کرده است و به او نکته ای رایادآور شده است که جلوگیری از آسیب دیدن کودک میکند.
مثال2: دختر بچه ای را که ادعا میکند در آشپزی از مادر خود مهارت بیشتری دارد و مادرش میگوید تو به من کمک کن و خودم غذا رو درست میکنم. در این جا مادر خود را از فرزند در آشپزی بالاتر دانسته است و در ضمن رعایت نکات تربیتی مراقب است که امروز خانواده بی ناهار نشوند.
جهت مطالعه بیشتر میتوانید از لینکهای زیر دیدن بفرمائید:
https://btid.org/fa/news/111548
http://btid.org/node/178168
http://btid.org/node/49927
با سلام و عرض ادب
قرآن کریم خود فرقان به معنای جداکننده حق از باطل است.
آن چه که در قرآن کریم درباره اقوام مختلف آمده است حقیقت است.
قرآن کریم در سوره قمر آیه 20 و سوره حاقه آیه 7 توصیف ظاهری قوم عاد عنوان کرده است که آنها بلند قامت چون درخت خرما و بسیار فربه و درشت هیکل بودهاند.
امامان معصوم به عنوان مفسرین قرآن کریم می باشند که جزئیات بیان نشده در قرآن را برای ما روشن میکنند.
امام باقر علیهالسلام در ذیل حدیثی قوم عاد را چنین توصیف میکند: «آنها بهاندازه نخلهای بلند بودند و کوه را ویران میکردند».( کتاب تبیان، شیخ طوسی،ج 4، ص 445.)
با توجه به آیات قرآن کریم، روایات معتبر و شواهد تاریخی آن چه درباره خصوصیاتی هم چون بلند قامتی و هیکل بودن این قوم به ما رسیده است، خرافه نیست.
جهت مطالعه بیشتر به لینک های زیر مراجعه کنید:
https://btid.org/fa/news/174585
https://btid.org/fa/news/38830
https://btid.org/fa/news/172017
با سلام و عرض ادب
نام دیگر یعقوب نبی
در کتاب تورات و قرآن کریم از حضرت یعقوب، با نام دیگری به نام اسرائیل یاد شده است و به فرزندان وی بنی اسرائیل گفته شده است.
لغت اسرائیل
این کلمه از دو جزء تشکیل شده است به گفته منابع اسلامی اسراء به معنی بنده و ئیل به معنای خدا میباشد.
در قرآن کریم سوره ای به نام اسراء آمده است.
هم چنین بارها به بنی اسرائیل اشاره شده است.
در چند جای قرآن از یعقوب با نام اسرائیل نام برده شده است.
با این که داستان تغییر نام یعقوب به اسرائیل در قرآن نیامده است.
اما در آیه 4 سوره اسراء خداوند ذکر میکند که بر خلاف نظر عهد عتیق سلیمان کافر نشده و گناه نکرد.
نام قبیلههای بنی اسرائیل در قرآن ذکر نشدهاست اما تعداد آن ها را از تفسیر آیه 60 سوره بقره می توان، 12 قبیله شمرد؛ زیرا موسی علیه السلام 12 چشمه برای آن ها جوشاند.
در آیاتی از قرآن ذکر میکند که به بنی اسرائیل نعمت هایی دادیم از جمله مَنّ و سَلوی که غذاهای بهشتی بودند.
از همین رو این قوم را بر جهانیان برتری داد.
در حالی که بیشترین نعمت ها را داشتند باز دست از لجاجت و سرکشی بر نمیداشتند.
در آیه 61 سوره بقره اشاره می کند که این قوم پیامبران را کشتند که تفاسیر می گویند بنی اسرائیل در یک شب 70 پیامبر را به قتل رساندند.
تذکر: نام اسرائیل با نام اسرائیل امروزی متفاوت است و بازماندگان بنی اسرائیل کشور فلسطین را ظالمانه اشغال کردهاند و نام یعقوب نبی را بر روی آن گذاشته اند.
جهت مطالعه بیشتر به لینک های زیر مراجعه کنید:
https://btid.org/fa/news/182748
https://btid.org/fa/news/111560
صفحهها