با سلام وادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
از حسن نظر شما به مجموعه اندیشه برتر خرسند و سپاسگزاریم.
موضوع سوال شما در چند محور (پرخاشگری) و (کتک کاری و دست بزن داشتن) و (وسواس) می باشد که به ترتیب در هر پاسخ گویی یک مورد آن را مورد بررسی قرار داده و در انتهای هر پاسخ راهکارهای لازم و مربوط به آن اختلال را پاسخ خواهیم داد.
در وهله اول هیچ اشاره ای به شرایط خانواده، خودتان و همسرتان و همچنین تعداد فرزندان و شرایط زندگی و میزان تحصیلات خود و همسرتان ننموده اید. ئو در وهله دوم مجموع این رفتارهای فرزندتان می تواند دلایل زیادی از قبیل: اختلافات خانوادگی، دوره کودکی ای که گزرانده، بیماری های احتمالیی که داشته یا دارد ، فرزند طلاق و مواردی از این قبیل که باعث ایجاد اضطراب و استرس، پرخاشگری، تندخویی، خودآزاری یا دیگر آزاری، خشم، وسواس و احتمالا تپش قلب همراه خواهد بود و خود را نشان میدهد.
ریشه مواردی که در سوال تان به آنها اشاره داشتید ناشی از اضطراب و تغییر هورمونی در شرایط سنی ای است که دارد و تا حدودی کاملا طبیعی است و همه ماها این دوره را به نوعی گزرانده ایم اما اگر بیش از حد معمول خود را نشان بده قطعا نیازمند مراجعه حضوری ه به روانشناس و اگر شدید باشد نیازمند مراجعه به روانپزشک است.
خشم یک واکنش هیجانی مثبت است که باعث به تحریک در اوردن هیجانات مثبت در انسان کاربرد دارد . چنانچه عوامل محیطی استرس آور باعث تحریک آن به صورت منفی شود موجب خشم و پرخاشگری و در نتیجه عکس العمل نامناسب شخص میگردد.
از بعد دیگر دوره نوجوانی که گذار کودک از دوره قبل و وارد شدن به دوره جدیدی است باعث یک سری تغیرات هورمونی در کودکان می شود که این امر کاملاً طبیعی بوده و جای نگرانی نیست. مگر اینکه دایره این خشم خیلی وسیع و عکس العمل های تند خویانه و خطرناکی در او مشاهده شود که لازمه اش مراجعه به روان پزشک است.
راه حل درک کردن و تحمل و صبوری است. عوامل زیادی می توانند در بروز خشم و سرکشی در نوجوانان نقش داشته باشند. مجموعه مهارت های تنظیم هیجانی، توانایی و بلوغ هر نوجوان متفاوت از دیگری است. برخی از نوجوانان به کمک بیشتری برای یادگیری نحوه مدیریت سالم احساسات خود و مقابله با استرس نیاز دارند.
سایر نوجوانان خشم شدید را به عنوان علامتی از یک مشکل بهداشت روانی، تجربه زندگی آسیب زا یا صرفاً ناشی از استرس و فشارهای نوجوانی تجربه می کنند. برخی از این محرک های رایج عصبانیت در نوجوانان عبارتند از:
عزت نفس پایین
قربانی قلدری یا فشار مداوم و ناسالم همسالان
درگیری درون خانواده
رویداد آسیب زا
مرگ یکی از عزیزان
مسائل مربوط به فرزندخواندگی
سوء مصرف مواد
طلاق
مورد سواستفاده قرار گرفتن
اندوه
علاوه بر همه این موارد افسردگی نوجوانان، اضطراب،استرس های دوره نوجوانی که گاهی با رفتار واختلالات بیش فعالی و گاهی با انجام نافرمانی همراه می باشند. این تغییرات هورمونی در پسرها و دخترها که کاملاً امری طبیعی و فطری است می تواند در ایجاد خشم و پرخاشگری در نوجوانان نقش داشته باشد.
این اختلالات اغلب بر مهارت های اجتماعی، خودکنترلی و کنترل تکانش ها تأثیر می گذارد که منجر به این می شود که کودک بیشتر مستعد حملات عصبانی باشد.
تربیت و برخورد با نوجوان پرخاشگر و عصبی برای والدین بسیار سخت و طاقت فرسا است، اما چند تکنیک کلیدی وجود دارد که می تواند در کاهش رفتارهای پرخاشگرایانه مفید و موثر باشد. نوجوانان فاقد بلوغ و ثبات عاطفی هستند و بنابراین به طور قابل توجهی به والدین خود متکی هستند.
بهترین کاری که والدین می توانند انجام دهند این است که از نوجوان خود در خانه انواع حمایت های عاطفی، مالی و رفتاری را از کودک خود داشته باشند .
پیشنهادات
1. کودکان و نوجوانان تشنه محبت، تحویل گرفته شدن و نوجه به خود هستند. برگ برنده ای که والدین می توانند بر روی آن تمرکز کنند. اما مراقب باشید بیش از محبت نکنید و در امور حمایتی خود زیاده روی نکنید چرا که اولاً استقلال او را به خطر می اندازید ثانیاً باعث سوء استفاده کودک از شما می شود. اگر نقطه ضعف شما را پیدا کند بیشتر از خشم و پرخاشگریی که دارد به شما آسیب وارد می کند. بنابراین مانند یک قناری که در دستانتان است نه آنقد فشار دهید که بمیرد و نه آنقد شل بگیرید که فرار کند.
2. مرز بندی داشته باشید.
نوجوانان پرخاشگر و عصبانی به قوانین واضحی احتیاج دارند که در صورت زیر پا گذاشتن آنها با پیامدهای مشخصی مرتبط باشد. این قوانین و انتظارات را در زمان آرامش ایجاد کنید. با نوجوان خود صحبت کنید تا آنها بدانند در صورت تخطی از قوانین گفته شده، انتظار چه چیزی را داشته باشند. به نوجوان خود توضیح دهید که این قوانین برای ایمن نگه داشتن او است.
3. مداوم و بی واسطه ابراز محبت و علاقه نمایید
عشق خود را به فرزند خود ابراز کنید. همه ی نوجوانان حتی آنهایی که بسیار پرخاشگر هستند نیاز دارند بدانند که والدینشان آنها را دوست دارند و به آنها اهمیت می دهند.
4. برای او ورزشهای متناسب با روحیاتشان پیشنهاد بدهید
ورزش روزانه، تغذیه سالم و خواب مناسب، تنظیم زمان وعده های غذایی و خواب منظم، ورزش روزانه به پرورش و آرامش در نوجوانان کمک می کند.بررسی کنید به کدام یک از رشته ورزشی علاقه مند است برایش پیشنهاد داشته باشید. کم خوابی می تواند استرس، نوسانات خلقی، تحریک پذیری را افزایش دهد و همچنین می تواند مشکلاتی در وزن، حافظه، تمرکز و تصمیم گیری ایجاد کند. همه نوجوانان باید بین 8 تا 10 ساعت بخوابند.
5. محدودیت استفاده از تلویزیون، گوشی موبایل
این محدودیت ها نباید فقط به زمان خواب مربوط شود. استفاده بیش از حد از فناوری، رسانه های اجتماعی یا تماشای فیلم برای تمام نوجوان ناسالم است. نگاه کردن طولانی مدت به صفحه ی نمایش گوشی و کامپیوتر، بر خواب شما تاثیر منفی می گذارد و همچنین باعث تحریک پذیری نیز می شود. والدین باید استفاده از فناوری نوجوان خود را زیر نظر داشته باشند تا مطمئن شوند از برنامه های تلویزیونی، بازی های ویدئویی، فیلم ها و موسیقی خشونت آمیز استفاده نمی کنند زیرا احتمال بروز پرخاشگری و رفتارهای خشونت آمیز را افزایش می دهد.
6. خودتان الگوی باشید
یکی از بهترین روش هایی که والدین می توانند به نوجوانان خود الگوهای مقابله سالم و تنظیم احساسات را بیاموزند، این است که خود از این الگوهای سالم پیروی کنند. هنگامی که نوجوان شما شروع به عصبانیت می کند، مطمئن شوید که واکنش های سالم و مناسب نشان می دهید و تا آنجا که ممکن است حتی زمانی که نوجوان شما بسیار سخت و پرخاشگر است آرام و منطقی باشید،
8. به او مسئولیت های در حد توانشان بدهید از این کار هم لذت می برند هم احساس مسئولیت می کنند.
9. والدین و علی الخصوص پدر خانواده هر از گاهی با نوجوان خود کوه پیمایی، پارک، رستوران، کافی شاب بروید و به او کارت بدهید تا او حساب کند. این کار باعث تقویت ارتباط و اعتماد به نفس در او می شود.
سایر مواردی که در سوال به آنها اشاره نموده اید ناشی از همین شرایط روحی و تغییرات هورمونی در نوجوان است که اهمیت این تکنیک ها در روند درسی و انجام عبادات تاثیر می گذارد. برای نماز هیچ گاه اوو را مجبور با انجام آن نکنید حتی در اثر تنبلی او را به هیچ وجه دعوا نکنید. باید پدر خانواده خیلی نرم و ملایم و مهربانانه به او بگوید پسرم حواست به نمازت باشه.
چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید
با سلام واحترام خدمت شما کاربر محترم
از اینکه مجموعه ما را لایق اعتماد خود دانستید سپاسگزارم
سوال شما کاربرمحترم، در واقع از چند قسمت مختلف تشکیل شده است که به چندین جلسه پاسخ گویی یا مراجعه حضوری به یکی از نزدیک ترین مراکز مشاوره در نزدیکی محل زندگی خود نیازمند است. در ابتدا و براساس سوال شما به طبقه بندی مشکلات مربوطه میپردازیم .
در ابتدا و در یک کلمه شماهیچ گونه اقدامی در همان لحظه انجام ندهید چرا که مردها در این لحظات ضمن اینکه نمیپذیرن تازه برعکس هم عمل می کنند و به نوعی لجاجت می کنند بنابراین فورا گارد نگیرید و شروع به عکس العمل و نصیحت ننمایید چرا که باعث لجاجت مرد می شود و ممکن است به عنوان یک نقطه ضعفشما تلی بشود.
این پاسخ اولیه به این معنا نیست که بی تفاوت باشید بلکه شما می توانید در یک فرصتی مناسب و بعد از استراحت کامل همسرتان با پذیرایی یک لیوان شربت یا چایی کنار او نشسته وبه او بگویید با اینکه خیلی دوستت دارم اما این کار تو هم آخرت خودت را خراب می کند و هم من اذیت می شوم.
این نوع رفتارهای همسرتان ناشی از ناکامی های و شکست هایی زیادی است که در طول زندگی خورده و شما بعنوان همسر و تنها ستون و تکیه گاه از او مراقبت کنی.
در انتها و یا در پاسخ بعدی مجموعه بیست نکته کلید طلایی برای بهشت زنان برایتان ارسال می کنم با مطالعه عمیق آن مطالب و پیاده سازی در زندگی از زندگی خود لذت ببرید
پیشنهاد می کنم در ابتدا خود را به عنوان یک زن ضعیف، حساس و شکننده به همسرتان معرفی نکنید بلکه با تدبیر و آموزش مهارتهای لازم زندگی و با هنر زنانه رابطه خود را باه همسرتان با اقتدار و قوت تقویت نمایید.
در این زمینه شما به عنوان همسر ایشان و نزدیک ترین شخص و موثرترین فرد، نباید خودتان راببازید وباید با قدرت این موضوع را مدیریت نمایید. لازم است که مهارتهایی را در این زمینه فرا بگیرید ودرشرایط مختلف بکاربندید.
معلوم است که همسر شما بسیار عاطفی و مهربان است اما ازمشکلات زیادی رنج می برد که به صورت تکانه های ناکامی و با فحاشی و بددهنی خود را تخلیه می کند و اراده ضعیفی برخورداراست، اصولا آدمهای عاطفی و احساساتی مخصوصا اشخاصی که از تکانه نا کامی ازگذشته رنج میبرند، بیشتر در معرض این نوع آسیبها هستند. معمولا چون اراده ضعیفی دارند و قدرت بیان هم ندارند به سراغ اعتیاد میروند.
لذا باید با هنرمندی خاصی ببینید همسر شما از چه چیزی رنج می برد و آسیب را شناسیی نمایید و با یادگیری مهارتهای مربوطه و راهکارهایی که خدمت شما ارسال میگردد بتوانید براین مشکل فائق شوید. البته این را هم بدانید که برای درمان کامل همسرتان نیاز به زمان چند ماهه دارید.
قطعا رفتارهمسرتان برای شما و خانواده آزاردهنده است. اما سرزنش و تحقیر او برای اشتباهاتی که انجام داده و آسیبهایی که به وجود آورده، میتواند این تخریب را بیشتر کند.لذا به شما کاربر محترم نکات کلیدی لازم را آموزش خواهیم داد.
1. پرهیز از سرزنش
سعی کنید بر اعصاب خود مسلط باشید و همسر خود را سرزنش یا توبیخ ننمایید.همسر شما بعد از سرزنش و تحقیر شما، احساس گناه میکند و عصبانی میشود. او عصبانیت و احساس گناه را تنها با تکرار همان فحش و بد دهنی ها جبران میکند. پس نه تنها برای ترک رفتارش انگیزه پیدا نمیکند، بلکه بیشتر ادامه میدهد. به جای سرزنش و توهین، صادقانه و به طور قاطع به او بگویید که از رفتارش ناراحت هستید. اما در عین حال، مشکلش را درک میکنید و حاضرید برای حل این مشکل به او کمک کنید. به این ترتیب به او نشان میدهید که با این اخلاق او مشکل دارید نه با خود او؛ پس حق دارید که نگران او باشید.
2. عشق ورزی و تحریک عاطفی
اصولا مردها نسبت به همسر و خانواده خود غیرت دارند ، یاداوری خاطرات دوران عقد و اوایل ازدواج به همراه چاشنی مهر و محبت و تجدید خاطرات و توجه دادن او به سمت اینکه دختری داری که فردا که بزرگ بشود و خواستگاری داشته باشد باید چطور پدر خودش را معرفی نمایید.
اگر کنار شما احساس امنیت داشته باشد، بیشتر از کمک شما استفاده میکند؛ اما زمانی که شما را در جبههی مقابل خود ببیند، حتی اگر حرفهای شما برای او مفید باشد، به آن گوش نخواهد داد.
پس بهتر است هنگامی که همسر تان عصبی و پرخاشگر است هرگز با او صحبت نکنید؛ چرا که این صحبت نه تنها هیچ تأثیری روی او نمیگذارد، بلکه احتمال دارد شما را با خطر مواجه کند. برخی رفتارهای پرخاشگرایانه و عصبی فرد را در حالت غیر طبیعی قرار میدهد و باعث میشود که او در آن حالت متوجه اطرافش نباشد و بر اساس توهمات و هذیانهای خود عمل کند.
در این شرایط باید از خود تان مراقبت کنید. صبر کنید به حالت عادی برگردد و در موقعیت مناسب، انتظارات خود را به طور قاطع به او بگویید. همسر شما دارای کمبود عزت نفس و اعتماد به نفس می باشد و احساس میکند از سوی جامعه و خانواده طرد شده و و کسی او را نمی پذیرد.
شما باید به عنوان خانواده و نزدیکان احساس مهم و موثر بودن در خانواده و جامعه را به او بدهید و نشان دهید وجود این فرد برای شما ارزشمند است و در هر شرایطی او را دوست دارید. اینکار تاثیر به سزایی در تشویق به ترک رفتارها و برخی اخلاق تند همسرتان خواهد داشت. نشان دادن محبت، همدلی و توجه شما به او کمک می کند با احساس تعلق به شما و خانواده و جامعه روحیه و انگیزه لازم برای ترک این رفتارها را داشته باشد.
4. اتمام حجت کنید
اتمام حجت یکی از قدم های موثر برای ایجاد انگیزه در فرد است. البته اینکار به میزان تاثیر گذاری شما نیز بستگی دارد. بدون اینکه در فرد احساس گناه ایجاد کنید، به شیوه ای سالم و صمیمانه مشکلاتی که در اثر رفتار وی در خانواده پیش آمده یا عواقب رفتار او را به صورت یک عادت در آینده را بازگو کنید.
5. برچسب زدن ممنوع
برخی خانم ها از روی ناآگاهی برای اینکه همسرشان را از رفتارهایش آگاه کنند از صفت ها و برچسب های منفی مانند بی مسئولیت و بداخلاق و...استفاده می کنند. این کار با ایجاد احساس خشم، تنفر و کینه در مرد تنها اوضاع را وخیم تر می کند.
و باعث پناه بردن بیشتر فرد بیرون از خانواده میشود.. در این حالت گاهی فرد از سر لجاجت در برابر ترک مقاومت بیشتری کرده و مشکلات بیشتری پیش می آورد.
به جای برچسب زدن، به طور صریح و واضح توضیح دهید که رفتارش شما را آزار می دهد.
6. کنایه سخن نگویید
در مقابله با همسرتان از کنایه زدن و سخن گفتن در لفافه بپرهیزید. حرف خود را به صورت صریح، واضح و بدون ابهام اما صمیمانه و دلسوزانه بیان کنید. به جای برچسب زدن برای تشویق همسرتان بهتر است با یادآوری توانایی ها و مهارت های، اعتماد به نفس از دست رفته را به او بازگردانید .
درخصوص موارد دیگر اخلاقی ایشان میتوانید در ادامه همین پست ارتباط خود را با مرکز حفظ کرده و با آموزش مجموعه ای از مهارتهای لازم زندگی که خدمت شما ارسال میگردد، به نتیجه مطلوب در زندگی دست یابید.
موفق باشید
باسلام وادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
از حسن نظرتان به مجموعه پاسخ گویی اندیشه برتر کمال تشکر و قدر دانی را دارم.
هیچ کس کامل نیست و برای یادگیری به مطالعه، مشورت و تجربه نیاز دارد بنابراین از اینکه در سنین ابتدایی ازدواج و فرزند پروری به این فکر افتادید که با مشاور در میان بگزارید این رفتارتان قابل تحسین است.
جای نگرانی نیست و انشاء الله با انجام مهارتهایی که در این زمینه به شما میدهیم از نگرانی در می آیید و فرزندانی شاد، موفق و مسئولیت پذیر تربیت خواهید نمود.
در ابتدا هیچ اشاره ای به سن و سال، تحصیلات خودتان و فرزندتان نداشتید. دانستن این اطلاعات به مشاورتان این کمک را میکند تا با ارائه راه کارهای بهتر مشاوره بهتری را ارائه نماید. به همین منظور در ابتدا شمه ای از وظایف مادری و حساسیت دوران کودکی و نوجوانی خدمتتان ارائه داده می شود و در ادامه پیشنهادات لازم ارسال می گردد.
کودکان هدایای زیبای خداوند وامانات الهی هستند که خداوند آنها را مایه برکت و رحمت و آرامش در زندگی ما قرار داده است. ازاینرو توجه و رسیدگی به آنان و همت گماشتن در تربیت صحیح آنان علاوه بر اجر معنوی در تربیت و شکلگیری شخصیت آنان مؤثر و مورد اهمیت است.
آنان قبل از تولد به واسطه مادر در امنیت کامل هستند اما با تولدشان امنیت آنان به خطر میافتد زیرا که زبان ندارند تا از خود دفاع کنند و نیازهایشان را بیان نمایند بنابراین نیازمند کسی هستند که بتواند بهطور دقیق، حساس، منظم و دلسوزانه از آنان حمایتهای لازم احساسی، عاطفی، تغذیهای و تربیتی را داشته باشد که در اصطلاح مشاورین به او سمبل امنیت کودک میگویند و او کسی نیست جز مادر؛ بنابراین مادر ایمن مادری است که چهار ویژگی داشته باشد.
1. حضور فیزیکی مادر:یک مادر باید در خانه و خانواده حضور فیزیکی داشته باشد و حضورش با عملکردهایی که از خود نشان میدهد ملموس بوده و به چشم بیایید چراکه فرزندان بالباس، بدن و عطر تن مادر و ضربان قلب او آرامش میابند.
2. حضور عاطفی مادر:
این مبحث بسیار حائز اهمیت است. بالبی یک روانشناس است . او برای اثبات این فرضیه آزمایشی را بر وی بیست بچه میمون انجام داد و نتیجه را به عنوان یک اصل بیان نمود. او در یک باغ وحش بیست بچه میمون را با دو عروسک سیمی و پشمی شبیه میمون بزرگ تر به مدت زیادی رها کرد.
بچه میمون ها با آن میمون پشمی بازی میکردند و از آن میمون سیمی شیر می نوشیدند. بعد از چندماه صدای نعره شیر را در بلند گوها پخش کرد و همه بچه میمونها ناخواسته پشت سر میمونی که با او بازی میکردند خودشان را قایم کردند. بعد آقای بالبی درنتیجه این آزمایش نوشت نقش عاطفی مادر از نقش تغذیه ای مادر با اهمیت تر است.
مادر ایمن علاوه بر شیردهی برای کودکان خود لالایی میخواند، قصه میگوید، در آغوش میگیرد و آنها را می بوسد و به آنها محبت میکند؛ بنابراین نقش عاطفی مادر از نقش تغذیهای او بااهمیتتر است.
3. تا دوسالگی خودش مادر باشد نه اینکه به دلیل شغل یا بیحوصلگی پرستار بگیرد یا مادربزرگ یا خاله وعمهها نقش او را بازی کنند.
4. حضور منظم او در ساعات غذا، بازی و خواب که فوقالعاده مهم است.
این چهار ویژگی و تأمین نیازهای کودکان توسط والدین به روش طبیعی و بهاندازه و بهموقع و بهجا باعث میشود فرزندی مقتدر، مسئولیتپذیر، با اعتمادبهنفس و خلاق تربیت نموده و به جامعه تحویل دهد. عدم توجه به این نکات ممکن است در مسیر بزرگ شدن با موانع بزرگ و کوچکی روبرو شوند و اگر چناچه اعتماد به نفس لازم را نداشته باشند ممکن است نتوانند درست از خودشان دفاع کنند.
قسمت دوم پاسخ گویی شما ادامه دارد منتظر باشید...
چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید
با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
از حسن توجه تان به مرکز اندیشه برتر سپاسگزاریم.
وابستگی و نداشتن مهارتهای لازم در زمینه مدیریت روابط توسط زوجین متاسفانه یکی از معظلات و مشکلاتی که بسیار فراگیر هم هست است به طوری که اگر مدیریت و درمان نشود می تواند سایر اعضای خانواده مخصوصا فرزندان آن خانواده را تحت تاثیر قرار داده و به قیمت خراب شدن زندگی آنان تمام می شود.
مادران به واسطه مهر مادری در ایام بارداری به دلایلی که ذکر شد و به دلیل نداشتن تجربه و عدم تسلط بر همه شرایط و زوایای زندگی برای خود و همسرشان به بهانه مراقبت از سلامتی خود و فرزندش اقدامات نسنجیده و سمی را مرتکب می شوند غافل از اینکه این رفتارها در ایام بارداری و حتی تولد فرزند تا چه میزان می تواند بر سردی و دل زدگی و از همه مهم تر اختلالات جنسی خودش و همسرش اثر میگذارد که به هیچ وجه جبران نخواهد شد یا بسختی بتواند جبران بشود.
بله درست است این رفتارهای مادر غریزی و غیر عمدی است و از قضا در جهت حفظ بقای خانواده وتامین امنیت و سلامتی کودک دلبند خود است و جای تقدس دارد اما باید مراقب باشد به قیمت از دست دادن زندگی حقیقی خود منجر نشود چرا که همسر شما و همه زنهای دنیا علاوه بر تعداد فرزندانی که به دنیا آورده اند فرزند بزرگ تری دارند که شاید بتوانند سایر فرزندان را با تامین نیازهایشان ساکت و آرام نمایند اما این فرزند بزرگ تر که همان همسر او است به همین راحتی کوتاه نمی آیند و نیاز به مراقبت و رسیدگی بیشتری هستند.
از این روبه دلیل اهمیت فوق العاده روابط زوجین و خانواده این مطالب را از طرف کارشناس مسائل خانواده به همسرتان ارسال نمایید تا از طریق مشاوره تلفنی یا کتبی مهارتهای لام را از کارشناسان مرکز دریافت نمایند.بنابراین به نظر بنده اگر چه موضوع توجه بیش از حد به کودک دلبندتان از اهمیت به سزایی برخورداراست وباید به ایفای نقش مادری بپردازند اما در ادامه شمه ای از نحوه فرزند پروری درست را به همراه مهارتهای زندگی لازم تقدیم می نمایم.
کودکان هدایای زیبای خداوند وامانات الهی هستند که خداوند آنها را مایه برکت و رحمت و آرامش در زندگی ما قرار داده است. ازاینرو توجه و رسیدگی به آنان و همت گماشتن در تربیت صحیح آنان علاوه بر اجر معنوی در تربیت و شکلگیری شخصیت آنان مؤثر و مورد اهمیت است.
آنان قبل از تولد به واسطه مادر در امنیت کامل هستند اما با تولدشان امنیت آنان به خطر میافتد زیرا که زبان ندارند تا از خود دفاع کنند و نیازهایشان را بیان نمایند بنابراین نیازمند کسی هستند که بتواند بهطور دقیق، حساس، منظم و دلسوزانه از آنان حمایتهای لازم احساسی، عاطفی، تغذیهای و تربیتی را داشته باشد که در اصطلاح مشاورین به او سمبل امنیت کودک میگویند و او کسی نیست جز مادر؛ بنابراین مادر ایمن مادری است که چهار ویژگی داشته باشد.
1. حضور فیزیکی چراکه فرزندان بالباس، بدن و عطر تن مادر و ضربان قلب او آرامش میابند.
2. حضور عاطفی مادر. مادر ایمن علاوه بر شیردهی برای کودکان خود لالایی میخواند و آنان را در آغوش میگیرد و به آنها محبت میکند؛ بنابراین نقش عاطفی مادر از نقش تغذیهای او بااهمیتتر است.
3. تا دوسالگی خودش مادر باشد نه اینکه به دلیل شغل یا بیحوصلگی پرستار بگیرد یا مادربزرگ یا خاله وعمهها نقش او را بازی کنند.
4. حضور منظم او در ساعات غذا، بازی و خواب که فوقالعاده مهم است.
این چهار ویژگی و تأمین نیازهای کودکان توسط والدین به روش طبیعی و بهاندازه و بهموقع و بهجا باعث میشود فرزندی مقتدر، مسئولیتپذیر، با اعتمادبهنفس و خلاق تربیت نموده و به جامعه تحویل دهد. عدم توجه به این نکات ممکن است در مسیر بزرگ شدن با موانع بزرگ و کوچکی روبرو شوند و اگر چناچه اعتماد به نفس لازم را نداشته باشند ممکن است نتوانند درست از خودشان دفاع کنند.
همه این موارد به عنوان یک اصل و ضرورت برای فرندتان لازم است اما در خصوص سوال شما کاربر ارجمند این نوع رفتار همسر شما در خصوص نحوه ارتباطش با کودک و حساسیت بیش از حد و ترس و وسواس زیاد حکایت از وابستگی افراطی دارد که هم به خودشان و هم به آینده فرزندتان و هم به اصل روابط زناشویی تان آسیب جدی وارد می کنند.
با توجه به حساسیت موضوع و بررسی احتمالات متعدد در این خصوص پیشنهاد می کنم همان طور که در متن نیز اشاره داشتم یا از طریق پیام یا تماس با مرکز اندیشه برتر با شماره 33130044 و با پیش شماره قم 025 یا به صورت کتبی از طریق سایتی که خودتان سوال فرمودید یا به صورت مراجعه حضوری به مشاور خانواده داشته باشید تا با بررسیها و تستهای مناسب تا حدی به منشا مشکل را شناسایی و درمان نمایند.
چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید
با سلام و ادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
از حسن اعتمادتان به مجموعه پاسخ گویی اندیشه برتر حوزه تشکر می کنم.
سوال شما را با دقت تمام مطالعه نمودم. ضمن تبریک به شما و همسرتان این پیوند آسمانی را به شما تبریک می گویم. از اینکه برای بهبود شرایط مسیر مشاوره را انتخاب نموده اید قابل تحسین است.
قبل از هر چیزی عرض کنم بخشی از این تنشها به دلیل تفاوتهای بین فردی دختر و پسر در اوایل ازدواج تاحدودی طبیعی بوده و جای نگرانی نیست. اما در ادامه مطالبتان نشان از وابستگی شما و نداشتن مهارتهای لازم زندگی حکایت دارد به همین خاطر به دلیل عدم آموزش مهارتهای لازم زندگی و نحوه مدیریت رفتارها به جای همدلیای که باید باهمدیگر داشته باشید تبدیل به مشاجره و بد بینی شده اید.
قاعدتا می بایست قبل از ازدواج این مشاوره ها را می رفتید تا با ارائه راهکارهای لازم و مهارت های مورد نیاز به شما کمک میشد تا با شناختی عمیق و با دیدی باز تر وارد زندگی زناشویی می شدید. البته نگران نباشید در انتها و یا در پایان چند دوره رفت و برگشتی بین شما و مشاورتان در زمینه آموزش مهارت های زندگی و در انتها بیست نکته کلید طلایی که هر زنی باید بلد باشد تا به بهشت زندگی دست یابد برایتان ارسال می نمایم.
پیشنهاد می کنم برای اینکه نتیجه مطلوبی از مشاوره بگیرید و زندگی آرمانی و دلخواهتان را تجربه نمایید، حتماً به صورت حضوری یا به صورت تلفنی با شماره 33130044 و با پیش شماره 025 قم مرکز پاسخ گویی اندیشه برتر از مشاورین متخصص و متعهد مجموعه در این زمینه مشاوره بگیرید.
ازدواج و تشکیل خانواده، مهمترین و مقدسترین رکن زندگی هر فرد است، لذا انتخاب درست و آگاهانه نقش مهمی در کیفیت بهتر زندگی و روابط بین فردی زوجین دارد. هرچه ازدواج آگاهانهتر باشد قطعاً کیفیت زندگی مطلوبتر و تداوم رابطه عمیقتر و ماندگارتر خواهد بود.
اولین گام در ازدواج موفق همان طور که خود شما در سوالتان از همسرتان نیز اشاره داشتید دوست داشتن و رسیدن به عشق است. زندگی با عشق آغاز میشود و عشق موتور محرکه یک رابطه سالم و عاشقانه است، اما به تنهایی کافی نیست. درواقع عشق شرط لازم یک زندگی است که بر اساس آن به زندگی رنگ و لعاب میدهد اما شرط کافی نیست.
از سوی دیگر رفتارهای عاشقانه مرد با زن به دلیل تفاوتهای بین زن مرد از نظر جنسی، جسمی، فیزیولوژی و نرولوژی متفاوت است که در ادامه مهارتهای زندگی تحت عنوان مهارت تفاوت های فردی بین زوجین از حیث های مختلف توضیح خواهیم داد و نباید سریع همسرتان را به عاشق نبودن شان محکوم کنید.
در واقع با این گیر دادن هایتان دارید به زندگی خودتان ضربه میزنید بنابراین خواهشاً سریع همسرتان را قضاوت نکنید و تا تمام جوانب علمی آن را بررسی ننموده اید اقدامی عجولانه نکنید که دودش فقط به چشمان خودتان می رود.
حال چهکار باید کرد تا به انتخابی مطلوب و مورد نظر برسیم؟
که با توجه به نیاز اساسی که در شما میبینم لازم است در چند مرحله رفت و برگشت سوالات مهارتهای مختلف را تحت عنوان گام های رسیدن به ازدواج موفق آموزش خواهیم داد بنابراین تا پایان با ما همراه باشید.
گام های رسیدن به ازدواج موفق
1. فلسفه ازدواج
2. مهارتهای شناختی تفاوت های فردی که از اهمیت به سزایی برخوردار است تا آنجایی که بسیاری از زوجین به دلیل عدم آگاهی از این مهارت مهم طلاق گرفته و آسیب جدی دیده اند بنابراین آموزش این مهارت برای شما لازم و ضروری است.
3. مهارت: خودآگاهی، اعتماد به نفس، عزت نفس، خلاقیت، سازگاری، ارتباط موثر، مدیریت بحران، تفکر نقاد، حل مسئله، همسری، همسِری(رازداری) همدلی و هم زبانی که رنگ و لعاب زندگی تان را بالا میبرد و به تقویت روابط سالم متقابل می انجامد.
4. بایدها و نبایدهای زناشویی.
5. بیست نکته کلید طلایی برای رسیدن به بهشت زندگی.
حال به ترتیب این پنج مرحله را به اختصار و در چند مرحله جداگانه توضیح خواهیم داد
فلسفه ازدواج
انتخاب همسر مناسب برای ازدواج، به منظور رسیدن به زندگی زناشویی سعادتمند از اهمیت به سزایی برخوردار است. باید به همه اهداف آن توجه داشت واهمیت داد. عالیترین افق دید در ازدواج تشکیل خانواده تمدن ساز و آرمان گرایانه است که در آن هر یک از زوجین در کنار همدیگر آرامش و سعادت و رسیدن به کمال را تجربه می کنند. با نگاهی به خلقت و آفرینش خداوند هر موجودی را براساس علل و اسباب و توانایی ها و ظرافتهایی که دارد آفریده است و از او بر اساس همان توانایی ها و ظرافتها تکلیف خواسته است.
بنابراین برای اینکه یک زندگی شاد و پایدار را رقم زده باشیم باید افق دیدمان را بالا ببریم. این بدان معنانیست که نباید به هیچ وجه در زندگی مشکلی نباشد چرا که زندگی یکنواخت به صورت سفید و سیاه و تکراری و ملال آور می شود بلکه زندگی عبارت است از همه اتفاقات خوشایند و ناخوشایند.
آنچه لازم و ضروری است این است که نگاهتان را به زندگی مدیریت نمایید و فلسفه زندگی زناشویی و ازدواج را بر اساس آنچه واقعیت زندگی است ببندید نه بر اساس تخیلات و آرزوهای محال. باید برسی نماییم که نگاه شما به ازدواج چیست و با چه هدف یا اهدافی اقدام به ازدواج نمودید چرا که نگرش به ازدواج تأثیر به سزایی در انتخاب زوجین و مدیریت وسازگاری در آینده به زندگی دارد. بنابراین اگر به دنبال یک ازدواج منطقی و موفق هستید به سوالات زیر همراه باشید.
ما با این سوالات در ابتدا میخواهیم بررسی کنیم و ببینیم آیا هر دو نفر آمادگی پذیرش مسئولیت های زندگی از قبیل: همسری، والدگری و پختگی لازم در برابر ناملایمات اولیه زندگی را دارید یا خیر؟
آیا هدف شما از ازدواج به خاطر تنهایی است که داشتید؟
آیا هدفتان از ازدواج به خاطر زیبایی خیره کننده طرف مقابلتان بوده است؟
آیا هدف شما از ازدواج به خاطر جایگاه مالی یا اجتماعی یا شغلی طرف مقابلتان بوده است؟
آیا هدف شما ازدواج به خاطر فرار از شرایط خانوادگی، محدودیت ها، سخت گیری والدین تان بوده است؟
اگر پاسخ شما یا طرف مقابلتان به این سوالات همان گونه که طراحی شده است باشد یعنی به خاطر، زیبایی، شغل، موقعیت اجتماعی و کاری طرف مقابلتان باشد یا به خاطر فرار از تنهایی و یا فرار از محدودیتهایی که خانوادهها ایجاد کردند باشد قطعاً این ازدواج شکست خورده و محکوم به شکست خواهد بود نه اینکه اینها در انتخابهایمان مهم نیستند بلکه اگر تنها دلیل ازدواج باشند شکست قطعی خواهد بود. در این صورت باید نگاهتان را به ازدواج تغییر دهید.
برای رسیدن به چنین زندگی آرمانی باید هر یک از زوجین در همه ابعاد علاوه بر داشتن شرایط اولیه زندگی در پذیرش مسئولیت های بین زن و مرد و شکل گرفتن هویت شخص درزندگی باید کفویت های 8 گانه لازم از قبیل: کفویت مذهبی، ملی، فرهنگی، سیاسی، علمی، سِنی، ادراکی، ظاهر و جنسی لازم را نیز داشته باشند.
از میان این 8 کفویت سه مورد کفویت ظاهری، ادراکی، جنسی از سایر موارد از اهمیت به سزایی برخوردار است به طوری که اگرهرسه یا یکی از این سه مورد وجود نداشته باشند زندگی زناشویی را به مخاطره فراوانی روبرو می کند.
اگر بصیرانه و عاقلانه انتخاب کنید، زندگی تان راحت تر و به شدت رضایت بخش تر می شود. اما اگر اشتباه جدی بکنید، ازدواج تان ممکن است به شکست بینجامد و برای شما و فرزندتان، رنج و تألم به همراه بیاورد. برای اینکه به اهداف واقعی مان در ازدواج دست یابیم علاوه بر کفویت های هشت گانه: مذهبی، سیاسی، ملی، مالی، ظاهری، ادراکی و جنسی باید هر یک از پسر و دختر دارای سلامت جسمی، روحی و روانی نیز باشند.
پاسخ شما ادامه دارد....
چنانچه باز هم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید.
با سلام وادب و احترام خدمت شما کاربر ارجمند.
از اعتمادی که به مجموعه پاسخ گویی ما داشتید سپاسگزارم.
با توجه به اهمیت سوال شما در دو مرحله پاسخ می دهم.
مرحله اول: روانشناسی تربیتی کودکان زیر هفت سال، مراقبتها و نیازهای آنان.
کودکان هدایای زیبای خداوند وامانات الهی هستند که خداوند آنها را مایه برکت و رحمت و آرامش در زندگی ما قرار داده است. ازاینرو توجه و رسیدگی به آنان و همت گماشتن در تربیت صحیح آنان علاوه بر اجر معنوی در تربیت و شکلگیری شخصیت آنان مؤثر و مورد اهمیت است.
آنان قبل از تولد به واسطه مادر در امنیت کامل هستند اما با تولدشان امنیت آنان به خطر میافتد زیرا که زبان ندارند تا از خود دفاع کنند و نیازهایشان را بیان نمایند بنابراین نیازمند کسی هستند که بتواند بهطور دقیق، حساس، منظم و دلسوزانه از آنان حمایتهای لازم احساسی، عاطفی، تغذیهای و تربیتی را داشته باشد که در اصطلاح مشاورین به او سمبل امنیت کودک میگویند و او کسی نیست جز مادر؛ بنابراین مادر ایمن مادری است که چهار ویژگی داشته باشد.
1. حضور فیزیکی چراکه فرزندان بالباس، بدن و عطر تن مادر و ضربان قلب او آرامش میابند.
2. حضور عاطفی مادر. مادر ایمن علاوه بر شیردهی برای کودکان خود لالایی میخواند و آنان را در آغوش میگیرد و به آنها محبت میکند؛ بنابراین نقش عاطفی مادر از نقش تغذیهای او بااهمیتتر است.
3. مادر خودش مادر بشد نه دیگری
اینکه مادرتا دوسالگی خودش مادر باشد نه اینکه به دلیل شغل یا بیحوصلگی پرستار بگیرد یا مادربزرگ یا خاله و عمهها نقش او را بازی کنند.
یکی از اشتباهات رایج والدین بخصوص مادرها و البته از نگرانی های آنان نیز هست مربوط به زمانی است که کودک بخشی از روز یا هفته را در کنار پدربزرگ یا مادر بزرگ خود می گذرانند.
برخی خانمها به علت مشغله و گرفتاری های شغلی متاسفانه فرزندان خود را راهی مهدکودک هاکرده یا پای یک پرستار خونگی به میان می آید یا این که از خواهر یا مادر خود می خواهند در تایمی که مادر نیست از بچه او مراقبت نمایند.
با این کار شاید به ظاهر توانسته باشند امنیت جسمس او را فراهم نمایند اما امنیت روحی و روانی کودک را به مخاطره می اندازند. به این بیان که پدر ومادر کودک دوست دارند بچه خود را به روش تربیتی باب میل خود تربیت نمایند اما این در حالی است که پدر یا مدر بزرگ ها به علت شیرینی نوه او را آزاد می گذارند و روش سو استفاده کودک را فراهم می نمایند.
از سوی دیگر کودک با دو نوع روش تربیتی کاملا متضاد مواجهه می شود و طبیعتاً کودک روش سهل گیرانه را بیشتر می پسندد. بنابراین والدین برای اینکه بتوانند به روش خود کار کنند با مشکل دو قطبی در فرزند خود مواجه می شوند.
4. حضور منظم او در ساعات غذا، بازی و خواب که فوقالعاده مهم است.
این چهار ویژگی و تأمین نیازهای کودکان توسط والدین به روش طبیعی و بهاندازه و بهموقع و بهجا باعث میشود فرزندی مقتدر، مسئولیتپذیر، با اعتمادبهنفس و خلاق تربیت نموده و به جامعه تحویل دهد.
مرحله دوم : دلایل ترس، عصبانیت و اضطراب و استرس در کودکان
عوامل زیادی می تواند در بوجود آمدن ترس و اضطراب و استرس کودکان از قبیل : می توانند نقش داشته باشند که آثار آنها به صورت بروز ترس، و خشم و عصبانیت در آنان باشد و رفتارهای چون دندان قریچه در خواب و بیداری، ناخن جویدن و علائمی دیگر خود را نشان بدهد.
در خصوص دندان قریچه دلایل زیادی می تواند داشته باشد اما دلیل اصلی آن همچنان ناشناخته است. با این حال به نظر میرسد که عوامل فیزیکی و روانشناختی در این امر دخیل هستند. از مهمترین علل دندان قروچه در کودکان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. درد
برخی از کودکان، درد زیادی را در اثر عفونتها مانند عفونت گوش یا دندان درد تحمل میکنند. در چنین شرایطی، دندان قروچه روشی برای کاهش درد به شمار میآید.
2. دندانهای نامرتبشکل و طرح دندانهای ما به گونهای است که هنگام بسته شدن دهان، فک بالا و پایین به طور کامل روی هم قرار میگیرند. اگر دندانهای فرزندتان نامرتب باشد، فکها فیکس نشده و دندان قروچه ایجاد میشود.
3. مشکلات جسمی و مصرف داروها
کمبود آب، سوء تغذیه، حساسیت، مصرف برخی از داروهای آنتی سایکوتیک، بیماریهایی مانند فلج مغزی و حتی بیش فعالی نیز میتوانند دندان قروچه در کودکان را ایجاد کنند.
4. مشکلات روانشناختی
دندان قروچه در کودکان میتواند نشانهای از استرس و اضطراب باشد. کودکان در معرض فشارهای مختلفی هستند و حتی با یک فریاد والدین، دچار استرس میشوند. فشارهای مدرسه یا ترس نمره پایین نیز میتواند باعث دندان قروچه شود. همه موارد ذکر شده با مراجعه به پزشک و انجام آزمایش به دلایل آن دست یافت.
مواجهه با استرس و شرایط استرسزا یک واقعیت زندگی برای کودکان و بزرگسالان است بنابراین تا حدودی امر طبیعی است و به صورت بسیار نادری نیز برای تولید هیجانات نیز مفید می باشد.
یکی از اشتباهات رایج این است که مشکلات را تعمیم می دهیم؛ به این بیان در خصوص همین استرسی که موضوع بحث ما است والدین استرس کودکان را با استرس در بزرگ سالان یکی می دانند این در حالی است که استرس کودکان همواره شبیه به استرس بزرگسالان نیست اما میتوان مثل بزرگسالان با روشهای سالم استرس را مدیریت نمود. در واقع استرس هر شخص چه کوچک، چه بزرگ متناسب با تیپ شخصیتی و مزاجیی که دارد دز افراد متفاوت است و در هر کس به روش خاصی بروز می کند.
بررسی دلایل مختلف وجود استرس در کودکان
1.والدین کمال گرا و ایده ئالیست
والدین کمال گرا و ایده ئالیست به دلیل بالا بودن سطح انتظاراتشان باعث بروز استرس در فرزندان خود می شوند.
2. تیپ شخصیتی و مزاجی خود کودک :
گاهی اوقات خود کودک به دلایل تیپ شخصیتی که دارد ممکن است کمال طلب یا همان کمالگرا و ایده ئالیست بودن استرس فراوانی را تجربه نمایند. متاسفانه چنین کودکانی این استرس تا همیشه تجربه می کنند. البته می توان با چندین جلسه حضوری با روانشناس روان درمانگر از طرق مختلف ازقبیل: cbt سی بی تی کودک و نوجوان و نروفید بک دلایل آن را ریشه یابی نموده و با ارائه راه کارهای لازم و تکنیک های مربوطه از شدت آن بکاهند.
3. شرایط هورمونی و تغذیه ای:
داشتن استرس در کودکان و متناسب با افکارو تغیرات هورمونی دوره های کودکی و نوجوانی تا حدودی طبیعی است.
علی الخصوص این میزان تجربه استرس در کودکان و نوجوانان دختر به دلایل غلبه بعد احساسی و عاطفی و تجربه دوران سیکل ماهیانه بیشتر به چشم می خورد. لازم است که فرزندان را در این سنین بیشتر درک نماییم و به شرایط روحی و جسمی و تغذیه ای انان توجه بیشتری داشته باشیم.
4. تنشها و اختلافات خانوادگی
برای فرزندان تنشهای خانگی یکی از دلایل اصلی استرس است. اختلافات و مشاجرات مداوم والدین و در حضور بچه ها و طلاق از دلایل مهم بروز استرس در کودکان است. زندگی کردن با والدین پرخاشگر، نامادری و ناپدری و یا نقل مکان کردن و مهاجرت استرسهایی هستند که منشأ آنها خانواده است. یکی دیگر از منابع استرس کودکان، مدرسه است. مسائلی همچون مشکل در دوستیابی، مواجهه با همکلاسی های قلدر و یا مشکلات درسی و ناسازگاری با معلم از مشکلات رایج کودکان در مدرسه محسوب میشوند.
هرچه کودکان بزرگتر میشوند منابع استرس آنها نیز بیشتر میشود. در نوجوانان استرسهای بیرون از خانه نقش پررنگتری نسبت به استرسهای خانگی دارد. مدرسه مثل دوران کودکی همچنان یکی از مهمترین مسائل استرسزا برای نوجوانان است.
مطالعات بیانگر این است که استرس در میان نوجوانان بسیار شایع است و نظرسنجیهای انجامشده نشان میدهد که ۸۳ درصد نوجوانان مدرسه را کانون اصلی استرس خود میدانند. اما منبع استرس تنها به مدرسه محدود نمیشود. مسائل اجتماعی مانند خشونت در جامعه،فیلم های خشن، شبکه های اجتماعی بدون نظارت نیز از منابع مهم استرس هستند.
کودکان چون قادر نیستند مثل بزرگسالان احساسات خود را بیان کنند و بیشتر اوقات با بدخلقی و عصبانیت استرس خود را بروز میدهند. کودکان و نوجوانان پراسترس، زودتر از کوره در میروند و بیشتر نزاع میکنند.
علائمی چون : زودرنجی و خشم، تغییرات رفتاری، اختلالات خواب، تغییرات تغذیهای وعلائم فیزیکی و هورمونی از علائم استرس در آنان است که به طرق مختلفی ظاهر میشوند .
پیشنهادات جهت درمان استرس کودکان
1. مدیریت و نظم در خواب باکیفیت
خواب برای تجدیدقوای ذهنی و جسمی ضروری است. پزشکان برای کودکان ۶ تا ۱۲ سال، ۹ تا ۱۲ ساعت خواب شبانه و برای نوجوانان ۸ تا ۱۰ ساعت خواب توصیه میکنند. از ساعت 9 شب به بعد قبل از خواب لازم است که استفاده از تلویزیون و موبایل محدود شود.چرا که باعث اختلال و بدخوابی می شود
2. ورزش
ورزش، هورمون اندورفین را در بدن ترشح میکند که باعث ایجاد حس خوب در بدن میشود. همچنین ورزش اثرات منفی استرس را کم میکند. ورزش خلقوخو را بهبود میبخشد و به افزایش اعتماد به نفس کمک میکند.
3. گفتگو بیان کردن احساسات
صحبت کردن درباره موقعیتهای آزاردهنده در حضور فرد معتمد، به کودکان و نوجوانان در کاهش استرس و پیدا کردن راهحل کمک میکند.
4. تفریح وپارک و کوهنوردی
5. نوشتن احساسات
نوشتن احساسات در کاهش استرس و سلامت روانی مفید است. نوشتن در مورد احساسات مثبت، جنبههای خوشایند زندگی، نعمتها و شکرگزاری در کاهش علائم اضطراب مؤثر است.
چنانچه بازهم در این زمینه سوالی داشتید می توانید در ادامه همین پست ارسال نمایید.
موفق باشید
با سلام وادب و احترام مجدد خدمت شما کاربر ارجمند.
از حسن و اعتماد مجددتان خرسند و سپاسگزاریم.
با توجه به اهمیت سوالتان در دو مرحله پاسخ میگوییم.
مرحله اول: دنیای روانشناختی دوران نوجوانی
مرحله دوم پیشنهادات و پاسخ به سواتلات احتمالی
به نظر میرسد برای اینکه بتوانیم ارتباط بهتری با نوجوانان بگیریم باید بیشتر دنیای آنها و نیازها و علایق آنها را بشناسیم. قطعا ذائقه آنها برخلاف ذائقه مابزرگترها است و متاسفانه والدین به اشتباه سعی دارند که دنیای فرزند خود را با دنیای خودشان مطابقت بدهند که کاری دشوار و تا حدودی غیر ممکن است.
بنابراین باید دنیای آنها را بشناسیم و با آنها با مهر و محبت و با صبر و حوصله و البته مطابق دستورالعملهایی که در پاسخ قبل داده شده و در ادامه در این پاسخ به گوشه دیگری از آنها اشاره خواهیم داشت توجه و دقت بیشتری داشته باشند.
دنیای نوجوانان دنیای تغیرات و خلق و خوهای متفاوت است آنها فکر می کنند دیگر بزرگ شده اند و نیازی به نصیحت ندارند بنابراین به دلایل تغییرات خلقی و هورمونی به شدت از نصیحت شدن و سخنرانی دیگران به خصوص والدین فراری اند از این رو سعی کنید بیشتر از اینکه صحبت کنید به حرف نوجوانتان گوش دهید.
البته این یک امر بدیهی است که نوجوانان هنوز به راهنمایی ،نصیحت و نگرانی والدین نیاز دارند، اما والدین باید بدانند که آنها دیگر بزرگ شده اند و احساس غرور و استقلال دارند. آنها به شدت و در حد مرگ از اینکه در جلوی دوستان و آشنایان توسط والدین خود سرزنش و نصیحت یا توبیخ شوند متنفرند.
بنابراین بپذیریید که بزرگ شده اند و به شیوه ای بزرگسالانه تر، با بحث، مذاکره و تفاهم با آن رفتار کنند. هنگامی که با آنها صحبت می کنید، سعی کنید کوتاه و ساده حرف بزنید و حرف های خود را تکرار نکنید. موقعی که با آنها کاری دارید با کلمه آقا یا خانم صدایشان بزنید (علی آقا ، فاطمه خانم) همچنین سؤالات نوجوان خود را بشنوید.
قبل از اینکه موارد دیگری از انواع پیشنهاد دیگر را خدمت شما ارائه بدهم ذکر چند نکته که در سوال دومتان به آنها اشاره نمودید را پاسخ میدهیم.
درخصوص این بخش از سوالتان که اشاره داشتید منظور از باج ندادن به این بیان است که فرزندان زمانی که متوجه بشوند والدینشان به خاطر داد و بیدادی که می کنند منفعل می شوند و هر چیزی که بگویند گوش میدهید ؛ از اینجا به بعد نقطه ضعف شما را می فهمد و از این رفتار خود برای رسیدن به خواسته های مستبدانه خود بهره گیری می کند بنابراین در برابر خواسته های نامعقول و مستبدانه آنان باج ندهید چرا که به مراتب بدتر خواهد شد.
در خصوص عواقب رفتاری نیز باید بداند این رفتارهایش باعث ناراحتی و فشارهای خانواده می شود و ممکن است اگر بخواد ادامه بدهد همین مقدار کمک و پول توجیبی و یا حمایت خانواده را از دست خواهد داد.درخصوص رفتارهایی که با خونسردی با ایشان رفتار می کنید خوب است اما باید بفهمد که این رفتار شما و پدرشان به خاطر ترستان از او نیست بلکه به خاطر احترامیه که پیش شما دارد.
فرزندان نیازمند حمایت های عاطفی، احساسی، مالی، و شخصیتی والدین خود هستند. شاید به دلایل ضعف مالی نتوانید فرزندانتان را حمایت لازم بکنید اما سایر حمایت هایی که ذکر شد نه هزینه ای دارد و نه مالیاتی..آنها را از محبت و عشق و آرامش سیراب نمایید.
ادامه دارد....
صفحهها