مطالب دوستان baharee

تصویر امین-مشاور ازدواج amin 08 مهر, 1393 رابطه ام با خواهر به خاطر ازدواج خراب شد
سلاماینکه فقط ایشان باید به مشاور مراجعه کند و لزومی برای رفتن شما نیست نادرست است. هر فردی برای بهبود عملکرد خود نیاز به این دارد که رفتاری را از خود بروز دهد که منجر به درگیری با دیگران و در نتیجه مورد اذیت قرار گرفتن خودش نشود. همیشه هم اینطور نیست که شما مشکل داشته باشی بلکه گاهی مشکل طرف اقتضا میکند که رفتار عادی شما تغییر کرده و ملاحظاتی را در نوع عملکرد خود در نظر بگیرید. لذا اگر شما بتوانی نوع این رفتار را بشناسی نیاز به مشاور نداری اما اگر توانایی چنین کاری را ندارید بهتر است حتما به مشاور مراجعه کنید تا ایشان با بررسی رفتارهایی که شما نسبت به خواهرت داری و همچنین حساسیت هایی که خواهر شما گرفتار آن شده است، راهکار مناسبی را به شما ارائه دهد.به نظرم اینکه مشاور به شما گفته اعتنایی به این مسئله نکن و کار خودت را ادامه بده خارج از انسانیت و اخلاق است چون خواهر شما در شرایطی قرار ندارد که شما خودت را نسبت به او بی تفاوت نشان دهی. لذا حتی اگر خواهر شما بیمار هم باشد، باز انسانیت و اخلاق اقتضا میکند شما از خودت و لذت هایی که میخواهی از رفت و آمد و بگو بخند با نامزدت ببری بگذری تا خواهر خود را ناراحت نکنی چون این شرایط دائمی نیست و وقتی شما عروسی کردید دیگر این مشکلات وجود ندارد و حد و مرزی برای رابطه با همسر نیست.بنابراین ابتدا رفتارهای خودت را مورد بررسی قرار بده. بعد تا آنجا که برای شما امکان دارد، مواردی را که منجر به ناراحتی خواهرت میشود را حذف کن و سعی کن در این مدت مطابق میل او عمل کنی. اگر با این کار مشکل شما حل شد که چه بهتر اما اگر نشد یا شما نتوانستی چنین کاری انجام دهی، بهتر است حضورا به یک مشاور مجرب مراجعه کنید.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 08 مهر, 1393 عکس علی گذاشتمو عشق آغاز شد/ عشق نامرئی
سلامآنچه در گذشته اتفاق افتاده اشتباهاتی بوده که نباید اتفاق میفتاد و تنها راه جبران آن هم توبه است. راه قبول توبه هم پشیمانی و ترک کاری است که انجام شده.بنابراین شما به جای اینکه نگران گذشته باشید، بهتر است از آینده بترسید و نگذارید این رابطه منجر به خراب شدن زندگی شما شود. البته این به این معنا نیست که نباید با ایشان ازدواج کنی بلکه به این معناست که نباید رابطه شما با ایشان به این شکل ادامه پیدا کند بلکه شما هر چه زودتر باید تکلیف این رابطه را مشخص کنید.لذا اگر فکر میکنید ایشان مورد مناسبی برای شما نیست و میدانید ازدواج با او آینده خوبی ندارد یا حتی میدانید با وجود رضایت شما به این ازدواج تحت هیچ شرایطی نمیتوانید خانواده خود را راضی کنید، باید رابطه را کاملا قطع کنید و به اینکه دل ایشان میشکند و به این خاطر زندگی آینده شما خراب خواهد شد و ... فکر نکنید چون چنین اتفاقی نمی افتد. شما میدانید اشتباه کردید و برای جبران آن میخواهی این رابطه را قطع کنی؛ چیزی که خداوند هم به آن راضی است. لذا جای نگرانی وجود ندارد.اما اگر فکر میکنید ایشان مورد مناسبی برای شماست به او اجازه دهید رسما به خواستگاری شما بیاید. راه اینکه بفهمید مناسب هست یا نه این است که عشق و علاقه خود را کنار بگذارید و بعد تصور کنید اگر چنین فردی به خواستگاری شما می آمد قبول میکردید یا خیر؟ اگر مثبت بود تصمیم شما عاقلانه است اگر نبود بدانید تصمیم شما صرفا به خاطر علاقه ای است که در این مدت به او پیدا کرده اید.اگر بنا بر این شد که ایشان به خواستگاری بیاید، در آن صورت شما بهتر است از رابطه خود با ایشان چیزی به خانواده نگویید بلکه فرد سومی را به عنوان واسطه معرفی کنید. برای اینکه دروغ هم نشود شماره منزل را از طریق فرد سوم به ایشان بدهید و خانواده ایشان هم بعد از تماس بگویند شماره را از آن واسطه گرفته اند. بعد اگر خانواده با این ازدواج مخالفت کردند شما در صورتی که دلیل انها منطقی نبود میتوانی مدتی برای این ازدواج پافشاری کنی. اگر باز هم قبول نکردن آن موقع راهی جز فراموش کردن ایشان باقی نمیماند.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 08 مهر, 1393 عاشقم بود اما چرا رفت؟
سلاماینکه علت عقب نشینی ایشان چه بوده است دردی را دوا نمیکند. شما فرض کنید ایشان از اول شما را سر کار گذاشته یا اینکه فرض کنید خانواده اش مخالف این ازدواج بوده اند یا ...؟!! هیچ کدام از اینها مشکل شما را حل نخواهد کرد.شما خودت مرتکب اشتباهی شدی که الان تاوان آن را داری پس میدهی. شما نباید قبل از اینکه ضمانتی برای این وصال وجود داشته باشد، به او دل میبستید. وارد شدن به یک رابطه ای که اینده مشخصی ندارد، عواقب جبران ناپذیری مثل سختی فراموش کردن وابستگی و علاقه دارد. بعلاوه اینکه وقتی ایشان تقاضای خواستگاری کرد نباید مانع او میشدید و باید مسئله را با پدر و مادر خود در میان میگذاشتید.با این حال در حال حاضر برای فراموش کردن او چاره ای جز تحمل کمی سختی نیست چون چیزی که شما را به حالت عادی بر میگرداند گذر زمان است. البته پر کردن اوقات فراغت و بیکار نبودن؛ دعا و توسل به خدا و اهل بیت؛ دنبال نکردن برقراری رابطه با طرف و همچنین فراهم کردن ازدواج با فرد دیگر میتواند به شما کمک کند تا راحت تر با این مسئله کنار بیایید.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 08 مهر, 1393 نکند کسی به خواستگاریم نیاید!؟
سلاماینکه دعا و راز و نیایش باعث رقم خوردن آینده ای روشن برای شما میشود مورد تردید نیست زیرا این چیزی است که خود خداوند به آن سفارش کرده و گفته در کارهای خود حتما مرا یاد کنید و از من مدد بگیرید.اما در کنار دعا و توسل، تدبیر و برنامه ریزی و استفاده از تعقل، نقش مهمی در شکل گیری آینده شما خواهد داشت. لذا برای اینکه بتوانید ازدواج موفقی داشته باشید باید خودتان هم تلاش کنید.اگر خواستگار ندارید با استفاده از روش های جذب خواستگار به این کار کمک کنید(کلید واژه "جذب خواستگار" را در همین سایت جستجو کنید). اگر خواستگارها را بدون دلیل رد میکنید از این به بعد اینگونه رفتار نکنید و سعی کنید بعد ار بررسی دقیق و تحقیقات لازم در این زمینه تصمیم بگیرید. اگر در ملاک های ازدواج خود تردید دارید در این زمینه مطالعه کنید (جستجوی کلید واژه "ملاک های ازدواج") و ملاک اصلی و فرعی خود را جدا کرده و مطابق آن تصمیم گیری کنید. البته با توجه به اینکه سن شما بالاست طبیعی است که باید از برخی ملاک های خود که جنبه فرعی دارند کوتاه بیایید و ایده آل گرایانه به ازدواج نگاه نکنید چون این مسئله خود یکی از موانع جدی ازدواج است.با انجام این دو کار یعنی تدبیر و توسل، مطمئن باشید آینده روشنی در انتظار شما خواهد بود لذا جای هیچگونه نگرانی وجود ندارد.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 07 مهر, 1393 چرا بعضی از مردان تنوع طلب می شوند؟
سلامتنوع طلبی یک خصلت ذاتی است که در همه افراد وجود دارد. در یکی بیشتر و در یکی کمتر. منتها ذاتی بودن آن به این معنا نیست که این میل را به حال خود رها کرده بلکه باید آن را کنترل کرد زیرا اگر از حالت طبیعی خود خارج شود مشکل ساز است مخصوصا در مورد مسائل جنسی و عاطفی.خارج شدن از حالت طبیعی نیز حتما به خاطر وجود علتی است لذا شما برای درمان مشکل خود ابتدا باید آن علت را پیدا کرده و بعد با از بین بردن آن، مشکل خود را حل کنید. البته تشخیص اینکه چرا تنوع طلبی در شما به این مرحله رسیده، نیاز به مشاوره حضوری دارد زیرا این مسئله علت های مختلفی میتواند داشته باشد. گاهی ارضای ناقص در رابطه زناشویی علت آن است؛ گاهی دیدن فیلم هایی که تنوع طلبی و ارتباط با غیر همسر را به مخاطب القا میکنند علت این مسئله میشود؛ گاهی انتظارات بیجا در روابط زناشویی منجر به عدم لذت از همسر و تنوع طلبی میشود؛ گاهی مشکلات جنسی مثل زودانزالی باعث تنوع طلبی است؛ گاهی اختلالات شخصیتی علت است و ...بنابراین بهتر است هر چه زودتر به یک مشاور مجرب و معتقد مراجعه کنید تا مشکل شما را ریشه یابی کرده و بعد مطابق آن مراحل درمان به شما ارائه شود.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 06 مهر, 1393 آمدی جانم به قربانت ولی تنها چرا؟/خواستگاری بدون حضور والدین
سلاماینکه علت اصلی مخالفت آنها چیست را نمیشود به طور قطعی بیان کرد چون این مسئله چیزی است که باید خودشان به آن اعتراف کنند اما معمولا در چنین مواردی علت مخالفت خانواده ها، اقدام خودسرانه پسر برای پیدا کردن همسر و عشق قبل از ازدواج او به طرف مقابل است. آنها در چنین شرایطی گمان میکنند انتخاب فرزندشان عاقلانه نیست و به همین خاطر از همان ابتدا بدون اینکه شناختی نسبت به طرف مقابل پیدا کنند ساز مخالف میزنند. البته تفکر آنها خیلی هم نابجا نیست زیرا غالب ازدواج هایی که با عشق قبلی شروع میشود از ملاک های اصلی ازدواج غافل مانده اند که این مسئله در آینده مشکل ساز میشود. علاوه بر این آنها به دختر هم بدبین شده و فکر میکنن او خودش را به پسرشان تحمیل کرده و او را با دوز و کلک شیفته خودش کرده است. این نگاه ممکن است بعد از ازدواج هم باقی بماند.بنابراین تنها راه به حداقل رساندن این مشکلات این است که این رابطه از طرف شما قطع شود تا تصور دومی که عرض کردم از طرف خانواده آنها از بین برود تا در صورتی که این ازدواج سر گرفت دیگر نگاه آنها به شما، نگاه فردی که به زور عروس خانواده شده است نباشد.شما به طرف مقابلت بگو ازدواج بدون رضایت خانواده ات امکان پذیر نیست زیرا مسئله یک عمر زندگی است و من نمیتوانم تمام عمرم با با این دغدغه زندگی کنم. بعلاوه اینکه خانواده من نیز با این شرایط راضی نمیشود. لذا تنها راه چاره این است که شما خانواده ات را راضی کنی تا این ازدواج سر بگیرد. در غیر این صورت چاره ای جز فراموش کردن همدیگر نداریم. این کار علاوه بر اینکه نگاه خانواده اش را به شما تغییر داده و مخالفت آنها را کم میکند، باعث میشود تلاش طرف برای راضی کردن خانواده اش نیز دوچندان شده و تکلیف شما را هر چه زودتر مشخص کند. در حالی که اگر شما با همین شرایط ادامه دهی ممکن است ماه ها یا حتی سالها گرفتار این مسئله بمانی و مشکلات زیادی را متحمل شوی.در مورد حرف خانواده ات که حتما باید داماد پشتوانه خانواده را داشته باشد هم باید عرض کنم این نگاه هر چند خوب است اما اینکه به عنوان شرطی برای ازدواج قرار بگیرد مناسب نیست چون با این شرط ممکن است خیلی از افرادی که موقعیت های خیلی خوبی دارند را از دست بدهید چون تعداد افرادی که حمایت میشوند از آنهایی که نمیشوند خیلی کمتر است. لذا شما باید در این باره با خانواده ات صحبت کنی و بگویی آنچه برای ازدواج مهم است داشتن خانه و ماشین و ... نیست چون این موارد به مرور زمان به دست می آید چنانچه غالب پدران ما اینگونه بوده اند. اما آنچه به دست آوردنی نیست، اخلاق و رفتار و اعتقاد قوی است و همین مسائل است که موجب خوشبختی است.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 05 مهر, 1393 از انجایی که همیشه بیشتر از سنم می فهمم می خواهم زندگی خود را نابود کنم!!
سلاماین حس شما نسبت به ایشان ریشه در رفت و آمدهای گذشته شما دارد. دو جنس مخالف وقتی با هم مراوداتی داشته باشند و در این مراودات حد و مرزها حفظ نشود، کم کم به هم علاقه مند شده و وابستگی طرفینی یا گاهی یکطرفه ایجاد میشود. نگاه، شوخی و خنده، همنشینی طولانی مدت، همکاری در کارهای شخصی و ... از جمله مواردی است که باید بین دو نامحرم به حالات خط قرمزها باقی بماند. در غیر این صورت عواقب آن اجتناب ناپذیر خواهد بود.بنابراین بر فرض اگر شما علاقه ای هم در گذشته نسبت به پسرعمه خود نداشتید، ولی در حال حاضر با هر فرد دیگری این حدود را رعایت نکنید، ناخودآگاه گرفتار چنین مسائلی خواهید شد. شاید بگویید کسی که متاهل میشود دیگر این حالت را ندارد که در پاسخ باید عرض کنم تیر شیطان متاهل و مجرد را از هم جدا نمیکند! اتفاقا فردی که متاهل است خطر بیشتری متوجه او میباشد زیرا زمانی که دو نفر برای مدتی در کنار هم هستند تمام خصوصیات طرف را شناخته و میدانند همسر آنها در کنار خوبی هایی که دارد نقص های زیادی هم دارد اما نسبت به فردی که تازه از راه رسیده چنین نگاهی وجود ندارد چون او فقط خوبی های خود را نشان داده و تا وقتی با او برای مدتی طولانی همنشین نشوید از بدی هایش آگاه نخواهی شد. همین مسئله باعث میشود شما مرتکب یک مقایسه اشتباه شوی و آن هم اینکه آن فرد از همسر شما خیلی بهتر است و فکر میکنید اگر با او ازدواج میکردید به مراتب خوش بخت تر بودید چیزی که الان شما نسبت به پسر عمه خود دارید در حالی که این تفکر ناشی از عدم شناخت لازم نسبت به فرد جدید و شناخت کامل نسبت به همسر فعلی است به طوری که اگر جای این دو عوض میشد احساس شما هم نیز به تبع آن تغییر میکرد.لذا تنها راه نجات شما از این مخمسه این است که تا میتوانید از پسر عمه خود فاصله بگیرید تا این علاقه به مرور کمرنگ شده و با پر کردن قلبتان از علاقه همسر، او را به کلی از قلب خود بیرون کنید. اگر احیانا تفکرات و تخیلات ایشان شما را رها نمیکند باید در چنین مواقعی اولا حواس خود را به کارهای دیگر پرت کرده و ثانیا خصوصیات مثبت همسر خود را با خود مرور کنید. این کار باعث میشود علاقه همسرتان بر فرد مقابل غلبه کرده و نگذارد اختلالی در این رابطه عاشقانه ایجاد شود.در کنار این مسئله خواندن سوره مومنون هر روز یا یک روز در میان کمک زیادی به شما خواهد کرد.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 01 مهر, 1393 با ایشالا ماشالا ازدواج نمی شه!
سلامادامه دادن به این رابطه آینده خوبی ندارد چون هیچ ضمانتی برای اینکه این رابطه به ازدواج ختم شود وجود ندارد در حالی که وابستگی شما به ایشان روز به روز بیشتر میشود و اگر به هر دلیلی به هم نرسید، ضربه روحی سختی را باید متحمل شوید.بعلاوه اینکه اصل رابطه و ابراز علاقه شما به ایشان نه تنها مخالفت خانواده اش را تشدید میکند (چون فکر میکنند شما خودت را به پسرشان تحمیل میکنی و او را با دوز و کلک شیفته خودت کردی) بلکه خود او هم بعد از مدتی نسبت به شما سرد شده و انگیزه اش برای ازدواج با شما کم خواهد شد.از طرفی این رابطه در نوع برخورد خانواده ایشان با شما بعد از ازدواج هم تاثیر منفی میگذارد چون شما را عروس زورکی حساب خواهند کرد.بنابراین برای اینکه از بروز این مشکلات و همچنین از دست دادن موقعیت های دیگرت برای ازدواج جلوگیری کنی، بهترین کار این است که رابطه ات را با ایشان قطع کنی و به او بگویی ادامه دادن این رابطه به این شکل به صلاح نیست چون آینده مشخصی ندارد. اگر اصرار کرد و گفت به زودی اقدام میکنم، میتوانید مدتی را به او فرصت دهید تا اقدام کند ولی در این مدت رابطه ای نباید باشد. این کار علاوه بر اینکه انگیزه ایشان برای ازدواج با شما را تقویت میکند، شما را از بلاتکلیفی و عشق بی سرانجام نجات خواهد داد.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 01 مهر, 1393 وقتی گفتم قصد واقعی تان چیه؟ گفت دوستی و دیگر هیچ!
سلامایشان قصد خودش را به طور واضح گفته لذا دلیلی وجود ندارد که بخواهیم نیت ایشان را توجیح کنیم. بنابراین بهتر است بیشتر از این خودتان را درگیر این مسئله نکنید تا احیانا گرفتار عشق و علاقه یکطرفه نشوید. سعی کنید تا حد امکان از ایشان فاصله بگیرید و در مواقعی اضطرار هم به طور رسمی برخورد کنید.پیروز و سربلند

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1