مطالب دوستان baharee

تصویر امین-مشاور ازدواج amin 22 مهر, 1393 عکس علی گذاشتمو عشق آغاز شد/ عشق نامرئی
سلامخدا هیچ وقت به چنین چیزی راضی نیست چون خودش از این کار نهی کرده و گفته به هیچ وجه نباید زن و مرد نامحرم با هم رابطه برقرار کنن.شما لفظا دعا میکنی ولی عملا خلاف اون دعا رو انجام میدی. لذا نباید انتظار داشته باشی که دعای شما مستجاب بشه.برای قطع رابطه اولین قدم اینه که شما هر گونه رابطه رو با ایشون قطع کنی و هیچ راه ارتباطی اعم از شماره، ایمیل، وبلاگ و ... باقی نذاری. اون وقت باید از خدا بخوای که کمکت کنه تا بتونی ایشون رو فراموش کنی.قبلا هم عرض کردم نگران حرف هایی که ایشون میزنه نباش. کاری که اشتباهه، اشتباهه و با توجیه اینکه دلش میکشنه یا تنها میمونه یا ... تبدیل به کار خیر نمیشه. مرجع شما باید خدا باشه و به اون چیزی عمل کنی که خدا راضیه. در غیر این صورت مسلما از آسیب های احتمالی اون در امان نخواهی ماند.
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 22 مهر, 1393 خانم مهندس هوای حوزه زده به سرش!!!!
سلاماز لحاظ قانونی حوزه با یک شرایطی مجوز تحصیل همزمان رو به دانش پژوهاش میده. البته حوزه برادران اینطوره و خواهران رو دقیق اطلاع ندارم. اما در عمل بنده هم در حوزه خواهران و هم در حوزه برادران افرادی رو دیدم که همزمان تحصیل میکنن.به خصوص افرادی که از لیسانس وارد حوزه میشن برای تحصیل در مقطع ارشد با مشکل کمتری روبرو هستن چون کلاس های ارشد کمه و تداخل کلاس ها کمتر پیش میاد.در مورد نظر بعضی دوستان که تاکید روی ادامه تحصیل در رشته فعلیتون دارن به نظر من در صورتی این پیشنهاد خوبه که شما به فکر آینده شغلی رشتتون باشین ولی اگه علاقه و تمایلی برای اشتغال در اون رشته نداشته باشین، ادامه تحصیل صرفا برای جلب رضایت خانواده است و فایده ی دیگه ای نداره. لذا اگه از راه دیگه ای رضایت خونواده جلب بشه عقلا ادامه دادن به اون رشته منتفیه.
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 21 مهر, 1393 خانم مهندس هوای حوزه زده به سرش!!!!
سلامقبل از هر چیزی باید عرض کنم تحصیل همزمان شما در مقطع ارشد و حوزه منافاتی با هم ندارد و میتوانید بین آن ها جمع کنید. البته طبیعتا نیاز به صرف زمان و تلاش بیشتری دارد.با این حال اهداف شما و مسیری که برای زندگی خود ترسیم کرده اید نقش سازنده در این تصمیم گیری دارد. مثلا اگر شما به رشته تحصیلی خود هیچ علاقه ای نداشته باشید طبیعی است که ادامه دادن به آن عاقلانه نیست. از طرفی قبل از اینکه وارد حوزه شوید باید تصوری درستی از آن داشته باشید چون ممکن است الان در ذهن شما چیزهایی باشد که وقتی وارد حوزه شدید هیچ کدام از آنها تحقیق پیدا نکند. برای این کار حتما با کارشناسان حوزی مشاوره داشته باشید به خصوص در مورد مشکلی که فکر میکنید با رفتن به حوزه حل شود.بنابراین شما ابتدا تکلیف رشته تحصیلی خود را مشخص کنید. اگر بنا بر ادامه شد میتوانید بعد از اتمام دوره کارشناسی هم در آزمون حوزه شرکت کنید و هم در ارشد. اگر هر دو را قبول شدید که میتوانید همزمان ادامه دهید و اگر هم یکی را قبول شدید، آن یکی را به سال بعد موکول کنید و دوباره در ازمون شرکت کنید. به نظرم با این کار احتمال مخالفت خانواده خیلی کم شود.اما اگر به هیچ وجه علاقه ای به ادامه رشته تحصیلی خود نداشتید برای راضی شدن خانواده میتوانید همان کار بالا را انجام دهید ولی با این تفاوت که وقت خود را صرف قبولی حوزه کرده و وقتی خانواده ببینند ارشد دانشگاه قبول نشدی، احتمال مخالفت آنها خیلی کم خواهد شد.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 21 مهر, 1393 اعتماد به صحبت های جلسه خواستگاری
سلامبهتر است قبل از اینکه ایشان را کامل بشناسی قضاوت نکنی و جواب رد ندهی بلکه اجازه دهید ایشان به اتفاق خانواده به خواستگاری شما بیایند و بعد از اینکه با ایشان و شرایطش به طور کامل آشنا شدید تصمیم نهایی را بگیرید.در مورد شرایط شغلی هم طی جلسات خواستگاری با ایشان صحبت کنید و در مورد شرایط شغلی از او سوال کنید. بعد از اینکه ایشان شرایطش را توضیح داد، تا حدودی برای شما روشن میشود که نیت و برنامه ایشان برای آینده چیست. اگر مطابق با نظر شما نبود میتوانید مسئله را مطرح کنید و بگویید این موضوع برای من مهم است و من با چنین شرایطی نمیتوانم کنار بیایم و اگر ایشان امکان تغییر شرایطش را نداشت، اصراری به این ازدواج نخواهد کرد.اما در مورد اینکه چطور به نیت اصلی ایشان در مورد شغلش پی ببرید و از احتمال اینکه بعدا به قولش عمل نکند جلوگیری کنید، علاوه بر اینکه خود شما روی این مسئله تاکید می کنید میتوانید از طریق خانواده نیز این مسئله را مطرح کنید. در کنار این اگر مدت خدمت ایشان محدود است میتوانید عقد دائم را به بعد از آن موکول کنید تا خیالتان از این بابت راحت شود. اما اگر طولانی است، میتوانید در ذیل عقدنامه این مسئله را مطرح کنید و ادامه زندگی با ایشان را مشروط به شرط خود کنید.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 20 مهر, 1393 فرصت نابرابر!
ممنون از راهنماییهاتون مشاور سایتمن روی حرفای شما فکر کردم بنظر شما اگه پیش مشاور برم و ازش بخوام با اون آقا هم حرف بزنه و ببینه چقدر سر حرفاش هست کار درستیه؟من واقعا ازشون مطمئنم ولی از اونجایی که ممکنه تصمیمات احساسی بگیرم تصمیم به این کار گرفتمخونواده ایشون هم راضی بودن و خودش گفته مسئولیت این اتفاق رو به عهده میگیره و خودش رو مقصر میدونهاگر بعد از این مادرم رو پیش مشاور ببرم تا راضی بشن بنظرتون جواب میده؟ زندگی الان من خالی از مشکلات نیستمن از همون ابتدا با ایشون مشکل داشتم همسر من هفت سال ازم بزرگتره و من تصمیم دارم ادامه تحصیل بدم ایشون قصد دارن ما تا پایان سال عروسی کنیم و خیلی زود بچه دار بشیم در این ضمینه هم هیچ توجهی به نظرات من ندارن از طرفی ایشون خیلی در گیر کار هستن شاید توی هفته چند تا وعده غذایی رو پیش هم بخوریم و بقیه رو در سفر هستنبارها باهاشون حرف زدم اما فایده نداشته لطفا کمکم کنیدسلاماینکه با ایشون هم برید پیش مشاور خوبه ولی نه برای اینکه ازش قول بگیره تا حتما با شما ازدواج کنه بلکه برای اینکه ممکنه ایشون حرف هایی واسه گفتن داشته باشه که نتونه مستقیم به شما بزنه و از طریق مشاور اونها رو به شما بگه. بعلاوه اینکه مشاور میتونه با بررسی روحیات و اختلاقیاتتون بهتون بگه اساسا اگر با ایشون ازدواج کنی آینده خوبی دارین یا اینکه بعد از فروکش کردن عشق با مشکل مواجه میشین.
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مهر, 1393 عشقم پیسی گرفته!
سلامهمانطور که خودتان هم گفتید بهترین کار این است که ابتدا با ایشان صحبت کرده و علاوه بر موارد دیگر مثل تناسب های فکری اعتقادی اخلاقی و رفتاری، میزان بیماری او را نیز بررسی نمایید. ممکن است بیماری ایشان مانند مادرتان خفیف و قابل کنترل باشد.با این حال بررسی این مسئله و حتی پذیرش ایشان با هر شرایطی، به خود شما مربوط است. ممکن است کسی با این بیماری مشکلی نداشته باشد و حتی اگر شدید هم باشد چندان اهمیتی ندهد. در مقابل هم ممکن است کسی به هیچ وجه نتواند با چنین مسئله ای کنار بیاید.بنابراین آنچه مهم است پذیریش شماست. البته این را هم باید دقت داشته باشید که انتخاب شما نباید صرفا به خاطر علاقه گذشته شما به ایشان باشد بلکه باید عاقلانه و با چشم باز انتخاب کنید تا بعدا پشیمان نشوید.پیروز و سربلند
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مهر, 1393 اونهایی که می گفتند جامعه غیر از آنی است که ما میگیم بخونند
سلاممنشا این حرف اعتماد بیش از حد به خودتونه وگرنه عاقبت این رابطه به خوبی داره نشون میده که شما اشتباه کردی و کار رو انجام دادی که نباید انجام میدادی.تنها احتیاطی که در برقراری رابطه قابل قبوله، اینه که طرف همون اول رسما اقدام کنه وگرنه در غیر این صورت هیچ ضمانتی برای اقدام اون وجود نداره.شرایط شما برای ما قابل درکه و هدف ما از گفتن اینکه شما اشتباه کردی خدایی نکرده سرزنش کردن شما نیست بلکه میخوایم با تغییر نگاه شما به این مسئله کمکتون کنیم تا راحت تر بتونید با اون کنار بیاید چون تا وقتی نگاه شما اصلاح نشه و فکر کنید مقصر اصلی طرف مقابله، از این مسئله رنج خواهید برد ولی اگه قبول کنید این آشی بوده که خودتون پختین اون موقع به جای فکر کردن به گذشته، سعی میکنید از این اشتباه تجربه کسب کنید و به آینده نگاه کنین.
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مهر, 1393 عاشقم بود اما چرا رفت؟
ممنون از راهنماييتون ميترسم ديگه از هيچكس خوشم نياد و عاشق نشم در ادامه گفتين فراهم کردن ازدواج با فرد دیگر میتواند به شما کمک کند تا راحت تر با این مسئله کنار بیایید. بايد ياد آور بشم كه مگه دست منه كه شرايطو براي ازدواج فراهم كنم!!! دخترا فقط بايد منتظر بمونن كه انتخاب بشن و يكي بياد خواستگاريشون و اين خيلي بدهسلامعشق و علاقه در سایه تناسب طرفینی و وجود اشتراک ها ایجاد میشه. لذا اینکه فکر کنی شما دیگه به هیچ کس علاقه مند نمیشی نادرسته. نمونش مواردیکه که فرد مثل شما شکست عشقی خورده و دوباره با یکی وارد رابطه شده و شدیدا عاشق اون شده!! این موارد رو میتونید در همین سایت هم ببینید.اما در مورد اینکه گفتم شرایط ازدواج رو فراهم کنید منظور این بود که خواستگارهای دیگتون رو بی دلیل رد نکنین و سعی کنید از بین همون ها یکی رو انتخاب کنین. با این حال اگه خواستگار ندارین یا خواستگار مناسب ندارین اینطور نیست که شما نتونی هیچ کاری انجام بدی و چشم به در بشینی بلکه میتونی با استفاه از راهکارهایی به اومدن خواستگار کمک کنی.برای این کار کلید واژه "جذب خواستگار" رو در همین سایت جستجو کنید
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مهر, 1393 فرصت نابرابر!
سلام ممنون از راهنماییتونمن مادرم رو بعد از اون اتفاق درجریان گذاشتم و گفتم که فرد دیگه ای رو دوست داشتم و ترس گفتن و عکس العمل شما باعث شد تن ب این ازدواج بدم با این حال مادرم بهم گفت کاش همونموقع میگفتی اما حالا زندگیتو بکن و فراموشش کن و اگه لازم شد میبرمت پیش مشاور و از اونروز دیگه پیگیر نشدخونواده اون آقا با ازدواجمون موافق هستن و خونواده خودم مادرم راضیه اما پدرم رو نمیدونم چون خیلی حساسه و طلاق رو بسیار بد میدونهازش کمک خواستم و اون اینطور جوابم داد بنظرتون اگه بازم حرف بزنم نتیجه ای داره؟راه دوم برام امکان پذیر نیست چون نمیدونم چطور شرایط رو فراهم کنم و دلیلی ندارم و حتی بهونه ای چون بارها خواستم اما نشد وهمسرم همیشه کوتاه اومداما اینکه از مشاور بخوام با همسرم صحبت کنه واقعا امکان پذیر نیست چون با شناختی ک دارم از همسرم میدونم از لجبازی هم که شده با آبرویم بازی میکند و من نمیخوام خونوادم اذیت بشنکاش زمان به عقب برمیگشتبرام دعا کنید به آرامش برسم سلامچون فقط شما در دسترس ما هستی و همسرت و  خونوادت و فردی که بهش علاقه داری با ما در ارتباط نیست، لذا حل این مسئله به طور یکطرفه کار خیلی سختیه. بهترین راه اینه که یا برین پیش یه مشاور یا یکی رو پیدا کنین که بتونین از طریق اون مشکلتون رو حل کنین. کسی که هم مورد قبول شما باشه و هم همسرتون و هم اینکه قابل اعتماد باشه و به کسی در این باره چیزی نگه.در مورد رفتن پیش مشاوره به نظرم اگه بتونید یه مشاور خوب پیدا کنین بتونه مشکلتون رو حل کنه. لزومی نداره حتما مشاور به همسر شما بگه شما به فرد دیگه ای علاقه مندی. شما به همسرت بگو من یه مشکلی دارم و نمیتونم این مسئله را با خودم حل کنم. رومم نمیشه مسقیم به خودت بگم لذا ازت میخوام با هم بریم پیش یه مشاور.بعد از اینکه شما اصل قضیه رو به مشاور گفتی بهش بگو نمیخوام همسرم چیزی در مورد علاقه من به فرد دیگه ای بدونه فقط از شما میخوام نظرش رو نسبت به من تغییر بدی و طوری بهش بفهمونی که ما به درد هم نمیخوریم و آینده خوبی نخواهیم داشت. به عنوان پیشنهاد به مشاور بگو از طرف شما بگه که شما توی این مدت نتونستی هیچ احساسی نسبت به اون پیدا کنی و بهش علاقه نداری. بعد مشاور از جانب خودش بگه در صورتی که علاقه ای از طرف همسر شما وجود نداشته باشه در آینده با مشکلات زیادی مواجه خواهین شد. اگه مشاور زبردستی باشه خودش میتونه نظر ایشون رو نسبت به شما عوض کنه.باز هم تاکید میکنم اگه امکان حل مشکل با وجود همسر فعلی و فراموش کردن طرف وجود داره، به هیچ وجه سراغ این موارد نرید چون هم دردسر زیادی داره و هم احتمال اینکه نتیجه خوبی نده وجود داره. با این حال تصمیم گیرنده خود شمایی.
تصویر امین-مشاور ازدواج amin 12 مهر, 1393 فرصت نابرابر!
سلامچون فقط شما در دسترس ما هستی و همسرت و  خونوادت و فردی که بهش علاقه داری با ما در ارتباط نیست، لذا حل این مسئله به طور یکطرفه کار خیلی سختیه. بهترین راه اینه که یا برین پیش یه مشاور یا یکی رو پیدا کنین که بتونین از طریق اون مشکلتون رو حل کنین. کسی که هم مورد قبول شما باشه و هم همسرتون و هم اینکه قابل اعتماد باشه و به کسی در این باره چیزی نگه.در مورد رفتن پیش مشاوره به نظرم اگه بتونید یه مشاور خوب پیدا کنین بتونه مشکلتون رو حل کنه. لزومی نداره حتما مشاور به همسر شما بگه شما به فرد دیگه ای علاقه مندی. شما به همسرت بگو من یه مشکلی دارم و نمیتونم این مسئله را با خودم حل کنم. رومم نمیشه مسقیم به خودت بگم لذا ازت میخوام با هم بریم پیش یه مشاور.بعد از اینکه شما اصل قضیه رو به مشاور گفتی بهش بگو نمیخوام همسرم چیزی در مورد علاقه من به فرد دیگه ای بدونه فقط از شما میخوام نظرش رو نسبت به من تغییر بدی و طوری بهش بفهمونی که ما به درد هم نمیخوریم و آینده خوبی نخواهیم داشت. به عنوان پیشنهاد به مشاور بگو از طرف شما بگه که شما توی این مدت نتونستی هیچ احساسی نسبت به اون پیدا کنی و بهش علاقه نداری. بعد مشاور از جانب خودش بگه در صورتی که علاقه ای از طرف همسر شما وجود نداشته باشه در آینده با مشکلات زیادی مواجه خواهین شد. اگه مشاور زبردستی باشه خودش میتونه نظر ایشون رو نسبت به شما عوض کنه.باز هم تاکید میکنم اگه امکان حل مشکل با وجود همسر فعلی و فراموش کردن طرف وجود داره، به هیچ وجه سراغ این موارد نرید چون هم دردسر زیادی داره و هم احتمال اینکه نتیجه خوبی نده وجود داره. با این حال تصمیم گیرنده خود شمایی.

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1