دوستی های پنهانی

18:02 - 1395/11/18

- دوره جوانی بخاطر شرایط خاص خود، اقتضائاتی را در بر دارد و یکی از ویژگی های این دوره احساسات و عواطفی بیش از گذشته است که اگر جوان این عواطف را در مسیر صحیح خود بکار نبرد، همین احساسات او را به بیراهه می کشانند.

رابطه با نامحرم

یکی از نیازهای عاطفی که در انسان ها وجود دارد، نیاز به محبت ورزیدن و محبت دیدن است. این نیاز در دوره های مختلف زندگی، اشکال گوناگونی پیدا می کند که باید متناسب با همان دوره تامین شود.
به عنوان مثال در دوره نوزادی و کودکی، نیاز عاطفی طفل از طریق محبت ورزیدن والدین نسبت به او، بالاخص مادر ارضاء می شود. نوزاد در این دوره به محبت همچون آب و غذا و پوشاک نیاز دارد. یعنی محبت دیدن جزء نیازهای اولیه او به حساب می آید.
اما در دوره نوجوانی و جوانی که نسبتا در فرد حس استقلال طلبی بوجود می آید، این نیاز از طرق دیگر، غیر از خانواده ارضاء می شود و آن از طریق همسالان و دوستان و خویشان است، تا جایی که شخص نسبت به فردی که نیازهای شدید عاطفی او را ارضاء می کند، وابسته می شود که در ادامه درستی یا عدم درستی چنین وابستگی را بیان می کنیم.
از آنجایی که پایه دوستی در سنین نوجوانی و جوانی بر اساس احساسات و عواطف شکل می گیرد نه تعقل و منطق، لذا ممکن است جاذبه فرد از نظر ظاهری یا شخصیتی و یا حتی برخی از صفات اخلاقی، تاثیر فراوانی در طرف مقابلش بگذارد و بدین وسیله خلاء عاطفی دوستش را پر کند. همانطور که در روایات آمده است: «دلهاى مردم، رمنده و وحشى است، و به کسی روی می آورند كه با آنها الفت پيدا كند.» [1] لذا در روایات برای دوستی ملاک هایی قرار داده اند که با رعایت این معیارها شائبه آلوده شدن به دوستی های زود گذر و احساسی از بین می رود. و علاوه بر اینکه در روایات به ویژگی های دوست خوب اشاره کردند، صفات دوست بد را هم بیان کردند، تا انسان با چشمانی باز انتخاب صحیح داشته باشد. 
با این مقدمه به بیان این نکته می پردازیم اینکه در روایات ملاک هایی برای دوستی در روابط با هم جنس بیان شده است و خطوط قرمزی هم برای آن اعلام شده است، نمی توان آن ها را رابطه با جنس مخالف هم اجراء کرد و گفت اگر هرکس که دارای چنین ملاک هایی بود می توان او را به عنوان دوست و همدم خود انتخاب کند، خواه جنس موافق و خواه جنس مخالف. در مرحله بعد انسان با جنس مخالف خود به بهانه اینکه فرد مناسبی برای دوستی به حساب می آید، ابتداء روابط پنهانی را شروع کرده و در نهایت دوستی خود را آشکار کند و نامحرم را به عنوان دوست و رفیق خود برگزیند.
چرا که قرآن ارتباط با نامحرم را خط قرمز روابط دوستانه می داند و از آن نهی می کند و نهی قرآن هم ناظر به مفاسد چنین رابطه ای است.
قرآن به کسانی که شرایط ازدواج برایشان فراهم نیست، اجازه نمی دهد دوستی های پنهانی داشته باشند و لذا می فرماید: «وَ لَا مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ [نساء/25] و نه دوست پنهانی بگيرند.»
خداوند از اوامر و نواهی که در قرآن بیان کرده است سودی نمی برد و ضرری به او نمی رسد، بلکه سود و ضرر، عائد بندگان می شود. خداوندی که دو جنس دختر و پسر را خلق کرد و به تمام شئون و ویژگی های روحی و جسمی این دو جنس آگاه است، دستور به عدم دوستی این دو جنس متفاوت داده است، چرا که در کنار هم قرار گرفتن و دوستی دختر و پسر به مراتب دارای مفاسدی است که از نهی شده است.
ما در اینجا در صدد بیان مضرات این نوع دوستی نیستیم، بلکه فقط همین یک نکته را بیان می کنیم که به طور قطع کسانی که منعی در این نوع روابط نمی بینند، تصمیم آنها آمیخته به هواهای نفسانی است و برای لذت جویی، در صدد تجویز و توجیه این نوع روابط بر می آیند. مگر می شود در این نوع دوستی ها خیری نهفته باشد، اما خدوند خیر خواه بندگان خود نباشد و از دوستی با نامحرم منع کند؟ آیا امکان دارد خدایی که نسبت به بندگانش از مادر به فرزند مهربان تر است، بی جهت و بی مورد آنها را از چیزی نهی کند؟ 
در نتیجه بهتر است کسانی که به دنبال خوش گذارنی با جنس مخالف خود هستند با عاقبت اندیشی در این نوع روابط، با احتیاط در چنین وادی پر خطری قدم بردارند که اشتباه در اینجا سقوط را به همراه دارد.

______________________
پی نوشت:
[1]: بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، ج 71، ص 178، ناشر: دار إحياء التراث العربي،‏ مكان چاپ: بيروت،‏ سال چاپ: 1403 ق‏.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 1 =
*****