-رسولان الهی آمده اند تا چراغ هدایت را روشن کنند و متذکر این مساله شوند که قابلیتهایی در انسان نهفته است که باید شکوفا شود.
طبق روایات خداوند دو حجت بیرونی و درونی به نام انبیاء و ائمه (علیهمالسلام) و عقل را برای انسانها قرار داد [كنز الدقائق، ج4، ص475] تا هرکدام به نوبهی خود مسیر هدایت را به انسانها نشان دهند. انبیاء الهی با برنامهای به نام دین آمدند تا مسیر پیش روی بشر را به او نشان دهند و عقل بشر هم به عنوان چراغ، راه را از بیراهه تشخیص دهد تا انسان به وادی ظلمت گرفتار نشود؛ ولی متاسفانه کسانی هستند که فقط به عقل خود متکی بوده و هیچگونه پایبندی به دین ندارند و لذا ارسال رسل و انزال کتب برایشان معنا و مفهومی ندارد. اما باید دانست که بشر بدون هدایت انبیاء الهی و صرفا با عقل خود نمیتواند مسیر هدایت را تشخیص دهد، شاهد بر ناقص بودن عقل انسانها همین اختلافات فراوانی است که عقلاء عالم با یکدیگر دارند.
شاید اگر انسان محدود به همین دنیا بود نیازی به ارسال رسل نبود، درست به مانند حیوانات که مشغول زندگی خود هستند، چه بسا زندگی به دور از دغدغه و اضطراب را هم پشت سر بگذارند و خوراک و شهوت شان هم بهتر از انسان تامین باشد، اما مقصود از زندگی که خور و خواب و خشم و شهوت نیست، بلکه بشر روندهی راهی است که از آن بیخبر است و ابدیتی را در پیش دارد که انبیاء باید برای او تفسیر کنند.
پی نوشت
قمي مشهدي، محمد بن محمدرضا، تفسير كنزالدقائق و بحرالغرائب، وزارت فرهنگ و ارشاداسلامى، سازمان چاپ وانتشارات، تهران، 1368ش، ج4، ص475.