آیا بر اساس قرآن و حدیث ولایت فقیه از ضروریات دین است؟

22:56 - 1396/11/25

آیا بر اساس قرآن و حدیث ولایت فقیه از ضروریات دین است؟

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
سوالات خود را هم از طريق اين آدرس ارسال کنيد: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنین نظراتشان جهت نمایش، دیگر منتظر تایید مدیرانجمن نیز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/130257

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
6 + 0 =
*****
تصویر rezaee
نویسنده rezaee در

 بر اساس آیات قرآن و احادیث اسلامی انسان باید انسان مطیع اوامر و نواهی خداوند متعال باشد که تمام شئون هستی آدمی از اوست، لذا اگر خداوند ما را به تبعیت از شخص یا گروهی خاص فرا خواند، ما نیز اطاعت می کنیم و اگر برای زمامدار شرایطی را بیان کرد و تعیین شخص او را از بین حائزین شرایط بر عهده ما گذارد، باز مطیع او خواهیم بود. مسلمانان از گذشته تا حال اعتقاد داشته اند که خداوند متعال زمامداری امت اسلام را به شخص رسول اکرم (ص) سپرده و سپس به اعتقاد پیروان مکتب اهل بیت(ع) این امر به امامان معصوم(ع) منتقل شده است. از دیدگاه شیعه، ولایت فقیه در عصر غیبت، ادامه ولایت امامان معصوم (ع) است، همانگونه که ولایت آنها در امتداد ولایت نبی اکرم(ص) قرار دارد و حاصل آن، اعتقاد به این نکته است که در رأس جامعه اسلامی و در مقام مدیریت کلان آن باید یک اسلام شناس قرار گیرد که اگر معصوم(ع) حضور داشت، شخص او و اگر نبود، فقیهان این مسئولیت را بر عهده خواهند داشت. به دنبال آن و بنابر بیشتر نظرات، فقیه در مسائل حکومتی، از همان اختیارات معصوم(ع) برخوردار است. البته، تعدادی از فقهای متأخر، دائره ولایت فقیه را محدودتر دانسته و آن را به تمام امور حکومتی گسترش نمی دهند.
در نتیجه ولایت فقیه، مسئله ای فقهی است و هر چند اکثریت قریب به اتفاق علمای شیعه بدان اذعان دارند، اما نمی توان آن را از اصول اعتقادی دانست که هر شخصی ولو مجتهد و محقق، به محض عدم پذیرش آن، از دایره مکتب تشیع خارج شود.
اما افرادی که تئوری ولایت فقیه را پذیرفته و می دانند که ولی فقیه موجود نیز با طی روال شرعی و قانونی به این منصب رسیده است، نمی توانند از اطاعت عملی او سرپیچی کنند.
در ضمن، مسلمانانی که به ولایت فقیه معتقد نبوده و یا بر این باورند که شرائط آن در شخصی که با عنوان ولی فقیه، اداره جامعه را بر عهده دارد، موجود نیست و نیز هموطنان غیر مسلمانی که از اساس، اسلام را قبول نداشته تا به لوازم آن پای بند باشند، نمی توانند به دلیل عدم اعتقاد تئوریک و یا عدم تطبیق مفهوم بر مصداق، مخالفت عملی با ولایت فقیه داشته باشند، چون چنین مخالفتی، مخالفت با قانون اساسی تلقی خواهد شد و می دانیم که قانون اساسی، میثاقی ملی است که همگان موظف به رعایت آن می باشند، خواه مبانی آن را از لحاظ تئوری پذیرفته و خواه ایراداتی بر آن داشته باشند.

تصویر معین شرافتی

اول باید ضروریات دین را شناخت. ضروریات دین آن دسته از احکامی را شامل می‌شود که بین همه مسلمانان وجوب آنها واضح و بدیهی بوده و اگر شخصی یکی از آنها را انکار کند؛ اصل دین را منکر شده؛ مانند نماز، روزه، حج، زکات، جهاد.
خداوند برای آنکه مسلمانان سلیقه‌ای عمل نکنند و به تمام واجبات بپردازند؛ داستان سلیقه‌ای عمل کردن یهودیان را بارها ذکر کرده و عمل آنها را تقبیح نموده، مثلا فرمودند:« اَفَتُؤمِنونَ بِبَعض الْکِتابِ وَ تَکْفُرونَ بِبَعضٍ فما جَزاء مَنْ یَفْعَلْ ذلِکَ مِنْکُمْ اِلاّخِزْیٌ فِی الْحَیوةِ الدُّنیا وَ یَوْمَ الْقِیامَةِ یُردُّونَ اِلَی اَشَدِّ الْعَذابْ[بقره/۸۵] آيا شما به پاره‏ اى از كتاب [تورات] ايمان مى ‏آوريد و به پاره‏ اى كفر مى ‏ورزيد پس جزاى هر كس از شما كه چنين كند جز خوارى در زندگى دنيا چيزى نخواهد بود و روز رستاخيز ايشان را به سخت‏ ترين عذابها باز برند.» آری سلیقه‌ای عمل کردن به دین، دین را نابود ساخته و برای این مسئله است که خداوند در مقابل آن عذاب شدید خویش را قرار داده است.
در حدیثی امام کاظم(علیه‌السلام) امور دین را بر چهار بخش تقسیم کرده و اولین و مهمترین قسمت آن را اینچنین عنوان داشتند:«أَمْرٌ لَا اخْتِلَافَ‏ فِيهِ‏ وَ هُوَ إِجْمَاعُ‏ الْأُمَّةِ عَلَى‏ الضَّرُورَةِ الَّتِي‏ يُضْطَرُّونَ‏ إِلَيْهَا وَ الْأَخْبَارُ الْمُجْمَعُ عَلَيْهَا وَ هِيَ الْغَايَةُ الْمَعْرُوضُ عَلَيْهَا كُلُّ شُبْهَةٍ وَ الْمُسْتَنْبَطُ مِنْهَا كُلُّ حَادِثَةٍ وَ هُوَ إِجْمَاعُ الْأُمَّة؛ امری که در آن اختلافی نیست و در آن اجماع امت است. ضرورتی که ناچار می‌شوند به آن و احادیث بر آنها اجتماع کرده و نهایتی است که شبهات به آنها عرضه می‌شود. و هر حادثه‌ای از آن استنباط شده و محل اجماع امت است.»[تحف العقول، حرانی، ص۴۰۷]
طبق این حدیث نمی‌توان ولایت فقیه را از جمله ضروریات دین دانست؛ اما این مطلب از اهمیت مسئله ولایت فقیه به هیچ وجه نمی کاهد؛ چرا که آن از ضروریات عقلی و اعتقادی است. چرا که عقل حکم کرده خداوندی که دین را فرستاده، اجرای آن را هم به طور کامل طالب است و اگر حکومت و ولایتی برپا نشود؛ این اجرای کامل عملی نخواهد شد. پس در عصر پیامبران و ائمه در صورت امکان باید حکومت تشکیل شود و سرپرستی آن در اختیار معصوم زمان باشد و در دوران غیبت هم نیازمندیم آشناترین فرد به دین را که امکان و توان اداره حکومت را دارد را به عنوان سرپرست و ولی حکومت انتخاب کرده و برای برپایی نظم، همگان از وی اطاعت کنند. به علاوه آنکه ولایت فقیه را می‌توان مطلبی اعتقادی نیز دانست و آن را ادامه ولایت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ائمه(علیهم‌السلام) در عصر غیبت به شمار آورد. پس با این عقیده، ولایت فقیه جزئی از اصول مذهب است و مسلماً خداوند برای فقیه ولایت را قرار داده است.[ محمد مؤمن ، مجله حکومت اسلامي ، شماره دوم ، ص۹.]
اگر بخواهیم به همان آیه قرآن و روایت امام کاظم(علیه‌السلام) برگردیم؛ می‌توان عنوان داشت که مراد و منظور آنها با وجود ولیّ فقیه و تبعیت از او تأمین می‌شود. چون حاکم حکومت اسلامی در عصر غیبت همان شخصی است که جلوی سلیقه‌ای عمل کردن احکام شرعی را گرفته و مرجعی است که در حوادث و اتفاقات باید به ایشان رجوع کرد و تعارضات و دوگانگی‌ها را رفع نمود. این مطلب هم می‌تواند اهمیت و ضرورت ولایت فقیه را بر همگان روشن سازد.

از ارتباط شما با این مرکز، متشکریم