دلسوزی یا عشق؟

20:45 - 1397/11/27

من متاسفانه با یک دختری اشنا شدم و در همان ابتدای کار از روی بچگی قول ازدواج دادم.تا بلکه به مقاصد خبیث خود برسم.21 سالم هست دانشجو معلم هستم و ایشون15 سالش.قصدم سکس بود و اولین بار در عمرم بوسه و رابطه دهانی از طرف او به من از آلت تناسلیم صورت گرفت.هیجان داشتم و این مرا وابسته کرد.با دیدن دختر پسر های دیگر من هم قصد داشتم همچین کاری کنم و تقریبا موفق شدم.بعد از یکی دو هفته کمی وابسته شدم و بعد از یه ماه کاملا شد تمام فکر و ذکرم.تصمیمم را برای ازدواج گذاشتم.متاسفانه بعد از دو ماه از شروع رابطه فهمیدم قبل من رابطه دهانی از آلت تناسلی با یک پسر دیگر و برعکس آن داشته که او نیز مثله من قول ازدواج داده بود و این کاره این دختر را برپای سادگی و طود باوری اش گذاشتم.سپس به من گفت دیابت نوع 1 دارد و کمی ناراحت شدم و بعد از مطالعه فهمیدم با یک دختر مریض و وابسته به انسولین دارم حرف میزنم.سپس متوجه شدم که علت ترک تحصیل دوساله اش بخاطره خودش نبوده بلکه دوس پسره قبلیش اجازه نداده بخونه.من با این اوصاف از لحاظ عقلانی بخاطر عذاب وجدانی که دارم قطع رابطه را صلاح میدانم ولی مظلومیت چشماش و زود باوریش و اشک هاش که هربار میگم رابطه رو تموم کنیم نصف شب میره تو دسشویی زنگ میزنه با گریه این عوامل مانع قطع رابطم میشه.بین دوراهی سخت قرار گرفتم از طرفی با عکسایی که گرفتیم میدونم دیونه میشه اگه ولش کنم خودم هم مطمعنا بخاطره اینکه میدانم هرشب به من فکر میکنه عذاب وجدان میگیرم و دلم میگیره و بیشتر خودمم دلتنگش میشم بخاطره روابط و بگو بخند هایی که داشتیم.از طرفی خانوادم هم مادرم راضی نیس و پدرم با ناراحتی راضی هست.میگن چرا یه معلم یه دختر بی سواد مریض بگیره.واقعا نیاز دارم به راهنماییتون لطفا کمکم کنین 

-------------------------------------

کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال و از طریق کدپیگیری که دریافت میکنید پاسخ را مشاهده نمائید: http://www.btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي را که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين نظراتشان جهت نمايش بعد از فعالیت مفید، ديگر منتظر تاييد مديرانجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/140881

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 0 =
*****
تصویر علی رحمانی
نویسنده علی رحمانی در

جوابی ندارین ؟ 

تصویر مرتضوی نیا

سلام کاربر گرامی

تا چه زمانی میخواهید این ارتباط را ادامه دهید؟آیا این دلسوزی شما کمکی به او میکند؟ آیا  فکر کردید شما نباشید او میمیرد؟آیا هر رابطه ای با دلسوزی دوام دارد؟آیا تاخیر در قطع ارتباط به شما و او کمکی میکند؟آیا تاخیر در ارتباط باعث وابستگی بیشتر نمیشود؟وابستگی بیشتر و در نهایت قطع ارتباط آسیب بیشتری نمیزند؟

دلسوزی شما نسبت به این دختر خانم در بهترین شکلش میتواند قطع کردن این رابطه باشد چرا که هر چقدر این رابطه بیشتر ادامه پیدا کند میزان وابستگی شما بیشتر خواهد شد و زمانی که این رابطه قطع شود آسیب روانی بیشتری خواهید دید پس برای جلوگپیری از آسیب روانی بیشتر باید این رابطه زودتر قطع شود.

ازدواج از سر دلسوزی بزرگترین ظلم در حق طرف مقابل میباشد.

رابطه های این چنینی در واقع رابطه های فرسایشیی است که روح و روان شما را به هم میریزد و اضطراب و دلهره بخشی از زندگی شما میشود و این مسائل میتواند زندگی آینده هر دوی شما را تحت تاثیر قرار دهد پس بزرگترین کمک شما به خودتان و آن دختر خانم قطع این ارتباط است.

دختران این چنینی به علت کمبود های عاطفی تمام تلاش خود را میکند تا عاطفه و محبت مورد نیاز خود را  از هر راهی گدایی کنند لذا نوعی بیمار تلقی میشوند که باید در فواصل طولانی تحت درمان باشند.

ضمن این که فکر نکنید اگر این رابطه را قطع کنید آن دختر نابود میشود چرا که در نهایت یا به دنبال درمان خود میرود و یا فردی را برای رابطه و جلب محبت پیدا خواهد کرد.

پس شما اولا به روح و روان خودتان لطف کنید و از این رابطه گناه آلود فاصله بگیرید و هم به طرف مقابلتان لطف کنید تا لااقل از جانب شما ضربات روحی کمتری را متحمل شود.

همچنین این نکته را فراموش نکنید که با یک احساس هیجانی به دنبال ازدواج با این خانم هستید و این اشتباه بزرگی است چون  بعد از مدتی که هیجان شما کاهش یافت از کرده خود پشیمان میشود چرا که نسبت به گذشته او اطلاع دارید و نوع رابطه اش با خودتان را میدانید پس غیرت شما به جنگ احساستان می آید و مطمئنا احساس شما مغلوب این جنگ خواهد بود.

این خانم باید با کسی ازدواج کند که از گذشته او چیزی نداند.

موفق باشید.

تصویر علی رحمانی
نویسنده علی رحمانی در

هدف من از تاخیر در قطع ارتباط حساست زدایی بود قطع یهویی رابطه رو من اسیب پذیر میدونم.واقعا من خودم نمیدونم عاشقشم یا دلسوزشم.مگر این نیست که عاشق نگرانه عشقشه ؟ یا اینکه شما عشق رو در رفع نیاز از طرف مقابل میدونین؟ شاید بدبرداشت کردین ک احساس منو احساس هیجانی میدونین ولی من رابطم با ایشون صرفا بخاطر سکس نیست و واقعا بعضی وقتا نگرانش میشم شدید ولی حس میکنم با ادامه یافتن رابطه و حتی بعد ازدواج این حس رو از دست نمیدم و واقعا خوشحالیش خوشحالم میکنه.نمیدونم چرا دلسوزی جزیی از عشق نیست.به هرحال اگه شما این رابطه رو خوب نمیدونین من خودم تحمل میکنم خاطراتی که داشتیم رو چون الان هفته ای دوبار میریم بیرون دوتایی ولی اگر بدونم ایشون منو کاملا فراموش میکنه یه راهکار بگین برای قطع رابطه چیکار کنم من همون کار رو میکنم.شاید این اسودگی خاطره من از قطع ارتباط اینه که ایشون اصرار زیادی برای ازدواج با من دارن و من حسه پیله شدن نسبت به خودم رو دارم و شاید عشقه من بعد قطع رابطه و دلتنگیم بعد قطع رابطه بروز پیدا کنه.واقعا حس عذاب وجدان بهم میاد وقتی ببینم دختری که 15 سالشه با قول هایی از مسافرت خارج کشور گرفته تا .... و اینکه ایشون به دلیل مرض قند خیلی دلم براش میسوزه و میدونم کسی نمیگیرتش و به فکر من میمونه.منتظر راهکارتونم.اگ صلاح کار رو قطع رابطه میدونین بگین از کجا شروع کنم و چه روشی رو پی بگیرم.