16:41 - 1392/12/19
سلام بچه ها... من 20 سالمه و تا امروز همیشه به ازدواج در سن 23 به بالا حساب میکردم... همین شد که الان اصلا آمادگی لازم از هر جهت رو در خودم ایجاد نکردم که بخوام ازدواج کنم... نه اخلاقی، نه خانه داری، نه آشپزی و.... یعنی صفر هم نیستم اما 50 بیشتر هم نیستم از 100...... در حالی که همیشه دوس داشتم بدون هیچ ایرادی ازدواج کنم... الان 3 تا خواستگار دارم.. که ماشالا هولم هستن.. من با خودم مشکل دارم... من چه میدونستم یهو قضیه جدی میشه :-( یا باید خواستگارامو تا وقتی به خودم اطمینان پیدا کنم رد کنم پشت سر هم؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یا شروع کنم به درست کردن خودم از الان..؟؟؟؟؟؟ چه جوری میتونم کامل بشم؟؟؟؟ میتونم اصن یهویی؟؟؟؟ خانومای متاهل زندگی بعد ازدواج خیلی سخته!؟؟؟؟ برا اخلاقم چیکار کنم؟؟؟
انجمنها:
http://btid.org/node/27008
تو زیادی واسه خودت سخت گرفتی.
با سلام
یکی از جاهایی که آماده شدن و بهش فکر کردن خیلی جایگاهی نداره همین داستان ازدواجه
چون معنایی نداره اینها در سعادت و خوشبختی دخیل باشند.
چون ازدواج پذیرفتن هست یعنی با شرائط وفق پیدا کردنه و توضیح بیشتر اینکه فقط شما باید برای پذیرش یک نفر خودتونو اماده کنید و با توجه به خصوصیات و شرائط در پیش رو مهارت پیدا کنید
زندگی متاهلی آسان ترین زندگی هست که میشه روش خیلی حساب کرد.
چون عوامل زیادی بخصوص تقدس و برکت در اون ایفای نقش میکنه.
خاطره جان همون طور که خانم ها قبل از ازدواج نگران هستن که اخلاقشون مناسب زندگی متأهلی نباشه یا از پس مسئولیت هاش برنیان
آقایون هم همین دقدقه ها رو دارن!
حالا به غیر از اخلاق که یکی هست یه مقدار تو مسئولیت هاشون موضوعیتش فرق می کنه!
خاطره خانوم اخرش به چه نتیجه ای رسیدین ؟
عزیزم ..
سخت یا آسون بودن زندگی متاهلی ، بستگی به دیدگاه هرکسی داره ..
شما اگه الان حس کنی آماده نیستی و بخوای راجع بهش دچار تردید بشی، فردا توی زندگی هم با هر مشکل یا مسئله ای برخورد کردی با این پیش ذهنیت جلو میری که آره آماده نبودم و فلان و بهمان ..
که درنتیجه اون مشکل رو بزرگتر و حلش رو سخت تر خواهی دید .. !
با این تفکر فقط چند سال از زندگی عقب خواهی افتاد گلم ..
اینم بگم که وقتی به همچین جایی میرسی که در مورد تصمیمات در آیندت حس کنی به مشورت نیاز داری، ینی که به بلوغ اجتماعی رسیدی و آمادگی ایجاد یه زندگی جدید رو داری ..
پس تردید رو کنار بذار و با نگاه صحیح به آیندت فکر کن ..
اخلاق و خانه داری و .. و .. همه اینا در صورت خواستن ، نیمیش حل هستش عزیزم .. نیم دیگه اون هم به مرور درست میشه خانومم ..
خواهر من هر وقت مورد مناسبی برای ازدواج پیش اومد خیلی جدی در موردش فکرکن و هیچکس رو نسنجیده رد نکن.
من خودم شخصا تا دلت بخواد از انواع و اقسام خواستگارا دارم اما هنوز یکی رو ندیدم که با من جفت و جور بشه.
فکر نکن که همیشه اون کسی که به دردت بخوره و جفت خود تو باشه هر دم سر راهت قرار میگیره.
من هم زیاد از این فکرا کردم که الان آمادگیشوو ندارم و برام زوده.و با آمدن هر خواستگار بغض کردم و ترسیدم.
اما بعد میبینی که در مورد بعضیا واقعا زود تصمیم گرفتی و آب رفته دوباره به جوی برنمیگرده.
سنت برا ازدواج معقوله. باقی چیزا هم درست میشه. منطقی باش و تمام باید ها و نباید ها رو درنظر بگیر و بعد تصمیم بگیر
انشالله موفق باشی
خوب عزیزم بنا به گفته هایی که داشتی این نقطه ضعف بیشتر دختراست و میتونی با همسرت درباره این موضو قبل ازدواج صحبت کنی
منمخ اخلاق های بدمو به همسرم گفتم و اون تمام شرایطمو قبول کرد
خب دمش گرم... خدا حفظتون کنه برای هم.... :-)
اگه مادر شوهر هم قبول میکرد سر به سر آدم نذاره خوب بودا...
دیگه حرفی تو این پست ندارم ....
هرکی در مورد اولی و دومین نظری که دادم حرفی داشت زیرش پاسخ بده .....
چون باز افتاده تو کل کل .....خاطره خانوم شما هم به حرف بقیه دوستان گوش کنید ...
یاحق
ای بابا شانس منه آقای عاشق!!!!!
به هر حال از همه نظراتون مستفيض شدیم...من قبول داشتم...
دست همه تون درد نکنه
ای بابا تو چقدر حساس شدی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اه مرد خوب نیست انقدر زود ناراحت بشه یعنی کلا خوب نیست ادم زود ناراحت بشه
تو ام یه ذره اعتماد به نفس داشته باش داداشی
آره واقعا شاید حق با خانواده م باشه و من هنوز زوده برام...
اما بچه ها اگه کتابی برا بهتر شدن اخلاق میشناسید به منم بگید...
مرسی از همتون
عزیزم بهتر درباره خانوادت بیشتر توضیح بدی شاید تمامی نظرات ما وقتی بدونیم چه رسمو رسومی یا اعتقای یا حتی طرز رفتارت بدونیم نظرمون فرق کنه
تازه تو چرا انقدر بدون اعتماد به نفسی درباره اخلات بگو مگه اخلاقت چشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه بدون اعتماد به نفس نیستم فقط حقیقت رو میگم...
بدی اخلاقم که همیشه خودم رو هم ناراحت میکنه اینه تا کسی چیزی بگی فوری ناراحت میشم و حتی نمیتونم دفاع کنم و گریه م میگیره...
خیلی وقتا هم عصبانی میشم...
وگرنه به جز این بقیه رفتار هام خوبه فک کنم طبق گفته بقیه
زندگی آدمو میسازه فدات شم ..
چه مجرد باشی چه متاهل ..
فقط متاهلی کمی عمیق تر این کار رو میکنه ..
خاطره جان درست می گن آقای عاشق.
چه عجب ما رو به رسمیت شناختید .....
آره... آقای عاشق شما منو یاد برادر شوهرم می اندازین
ولی ازتون یه خواهشی دارم
تو مسائلی که خودتون تجربه نکردین کمی با احتیاط تر وارد بشین و نظر بدین.
بعضی وقت ها نظراتون ... جالب نیستن
چشم حتما ......
من خیلی از نظراتم جالب نیست ....خیلی توجه نکنید ....بذارید ما هم نظر خودمون بگیم...بعدش شما اگاه سازی انجام بدید......
بالاخره باید نظرات اشتباه و نسنجیده من هم باشه که نظرات خوب و منطقی و درست شما به چشم بیاد .....
خواهش می کنم... شما با توجه به این که مرد هستین ولی از سنتون بیشتر می فهمین!
موفق باشین
ای بابا ......
شما باز قضیه رو جنسیتی میکنید.....
یعنی چی با توجه به این که مرد هستین ولی از سنتون بیشتر میفهمین ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خواهشا یه خورده به صحبتهاتون بیشتر دقت کنید .....من هم باز سکوت میکنم .........
چون بالاخره جای مادر من رو دارید و احترامتون هم واجبه .. ....
دیگه اسلام می گه خانم ها نسبت به سنشون فهمیده ترن
شما این وسط چی رو می خواین ثابت کنین؟ واقعیت تلخه؟
اول اینکه تو ازدواج خیلی بحث ها بیش میاد ادم باید خانوادش پشتش باشن اینطوری که گفتی خانوادت پشتت نیستن بس بیخیال شو جانم
یعنی هیچ تلاشی برای راضی کردن اونا نکنه ؟؟؟؟
خوب وقتی میدونه کارش درست هست ...باید رضایت اونا رو هم جلب کنه دیگه ...
اینطوری که مشکل حل نمیشه ....سنش میگذره و بعدش هم میگه پدر و مادرم مقصر بودن که من الان مجردم ...
تازه اول مشکلات میشه....
الان باید خانوادش رو جوری راضی کنه که ازش حمایت کنن.....
بد میگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نه داداشی اما بعدام براش اتفاقی بیوفته میگن به ما ربطی نداره اصلا این خانم در باره خانوادس صحبت نکرده که چجور خانوادذه ای هستن باید بیشتر توضیح بده شاید تو خانواده ایشون دختر بالای 23 ازدواج میکنه و زشت باشه این الان ازدواج میکنه باید درباره خانوادش بیشتر توضیح بده
خب اینو که میگن...
اما سن ازدواج نداریم تو فامیل... خانواده با توجه به شناختی که از دخترشون دارن نمیخوان فعلا ازدواج کنه...
خب خودم هم که گفتم از اینکه آمادگی ندارم میترسم... اونا هم همینطور....
خوب این شرایط تواخه اون اقا باید قبول کنه اما شما که هیچ کسو ندیدین چطوری این خاستگارارو رد میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ای بابا چرا همه چی داره قاطی می شه؟
خانوادش گفتن الآن ازدواج نکن چون می دونن ازدواج شوخی نیست. البته به نظر من اگر مرد مناسب زندگیتو پیدا کردی باهاشون صحبت کن تا راضی شن. اگه تونستی راضیشون کنی ازدواج کن.
رضایت خانوادت خیلی مهمه. بعد از ازدواجت متوجه اهمیتش و نیازت به اونها می شی.
خاطره خانوم شما میگی خانوادت میگن اگه شکست خوردی تو ازدواجت روی ما حساب نکن
تو هم از همین موضوع میترسی ...خوب جوابش اینه
پس هیچ وقت ازدواج نکن چون همیشه احتمال شکست هست ....
میدونستی طی تحقیق محققان امرکایی ثابت شده که علت اصلی طلاق در جامعه ازدواج هست ؟؟؟
عجبا....
به نظر من که حتما احتمال شکست نیست...
خوب دقیقا همینه دیگه ....
همیشه احتمال شکست تو هر کاری هست...هیشکی ضمانت نمیکنه ..
ولی وقتی درست انتخاب کنی ...توکل کنی ...همه چی حله ...
من نگفتم با خانوادت بجنگ....قطعا به کمکشون نیاز داری ...ولی باید راضیشون کنی ...چون حرف منطقی زدم
خواهرخوبم خاطره جان به این فکرنکن که توی یه سن خاص باید ازدواج کنی ببین این مهارتهایی که تومیگی چیزسختی نیست که نتونی باهاش کناربیای شاید تو همون سن خاص که تومیگی همه مهارت هارو کسب کنی ولی دیگه فردی که باهاش بتونی به آرامش برسی نباشه من تورو خوب درک میکنم چون توبعضی سن های خاص آدم اصلا به ازدواج فکرنمیکنه و میگه الان آماده گیشو ندارم ولی این یه اشتباهه پس با دقت و حوصله سعی کن نسبت به این موضوع فکرکنی و قدم برداری . انشاا... ازدواج موفقی داشته باشی.
اهان یه چیزی میخواستم بگم فراموش کردم...یه نکته مهم درمورد رسیدن به بلوغ دارم که هرکی تونست جوابمو بده ..به مثال زیر توجه کن
فرض کن قصد داری که یه ماشین گرون قیمت مثل لکسوس بخری ....
شما پول لازم برای خرید لکسوس رو داری ....ولی اگه بخوای فول اپشن بخری باید 5 سال صبر کنی تا بتونی پول لازم برای اون رو بدست بیاری .....
حالا عقلت بهت چی میگه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
صبر کنی تا 5 سال بگذره تا بتونی یه لکسوس فول اپشن بخری ؟؟؟؟ و تو این مدت پیاده زندگی کنی و ماشین نداشته باشی ؟؟؟؟ 5 سال صبر کنی تا لکسوس فول اپشن بخری ...این منطقی هست ؟؟؟
خوب لکسوس رو میخری و چون حالا لکسوس رو داری تلاشتو بیشتر میکنی که بقیه پولش رو برای فول اپشنش رو بدست بیاری تا بعدا بری اون چیزها رو رو نصب کنی ....و هیچ مشکلی هم پیش نمیاد ....
حالا یه مثال دیگه
فرض کن شما تو خونه ات یخچال نداری ...حالا میخوای بری یخجال بخری ...برای خرید یه یخجالی که دوسش داری پول نداری و مجبور میشی که 1 سال صبر کنی تا پولش رو داشته باشی ...ولی میتونی هی یخجال با قیمت مناسبتر رو همین الان بخری ....عقلت بهت چی میگه ؟؟؟؟ 1 سال یخچال نداشته باشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ و بعدش 1 یخچال گرون بخری ؟؟؟؟؟؟منطقیه ؟؟؟؟؟؟؟؟
یه مثال دیگه ...شما میخوای یه خونه اجاره کنی ....اون خونه ای که دوست داری رو نمیتونی اجاره کنی ....ولی خونه معمولی تر رو میتونی ....عقلت بهت میگه کلا خونه نگیر و برو تو کوچه بخواب ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
قضیه ازدواج تو این دوره و زمونه هم همینه ....قضیه مالی هم دقیقا همینه .....
یعنی وقتی الان نیاز به ازدواج داری ....باید ازدواج کنی ..چون یه نیاز اصلی هست ....
شما حاضر میشی به خاطر اینکه پول خونه گرون رو نداری بری تو کوچه بخوابی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
شما حاضر میشی به خاطر اینکه پول ماشین گرون رو نداری 5 سال پیاده باشی به امید اینکه روزی سوار ماشین بشی ؟؟؟
شما حاضر میشی خونه ات یخچال نداشته باشه ولی 1 سال دیگه یخچال خوب داشته باشی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
نیاز به یه همسر هم دقیقا همونه و هزاران برابر نیازش بیشتر .....هزاران برابر
پس صبر کنی که 5 سال دیگه وضعت بهتر بشه ...
صبر کنی که اخلاقت خوب بشه ...
صبر کنی که اشپزی یاد بگیری
صبر کنی که مدرک بگیری
صبر کنی که خونه بگیری
صبر کنی که خونه داری یاد بگییری
صبر کنی که شغل پیدا کنی
صبر کنی که به بلوغ فکری برسی
صبر کنی که ........
و هزاران صبر کن دیگه معنا نمیده ........
خوشحال میشم کسی بتونه جواب صحبتهام رو بده ...
اقای حسینم ...این هم یکی دیگه از تحلیل های من برای ازدواج جوانان در سنین پایین تر .....
امیدوارم به دردت بخوره..
یاحق
حسینم ! حسین !!
از کجا معلوم باید 5 سال صبر کنه شاید یه سال دیگه یا شاید هم یه ماه دیگه اصلا شاید همین امروز یه مورد بهتر بهش پیشنهاد شد!
اونوقت چی؟ حسرت نمی خوره؟ نمی اگه یه کم دیگه صبر می کردم -بعضی وقتا متأهلا می گن اگه ده سال دیگه صبر می کردم از الآن خوشبخت تر بودم!
ای کاش یه کم دیرتر و صبورانه تر انتخاب می کردم!
مگه خدایی نکره هوله!؟
آره خب.... اما نظر سیتا خانوم مثله همه اطرافیان خودم هست.. همه میگن مورد های بهتر هم میاد.. نباید به اینا فکر کنی..
مامانم هم میگه سه ترم دیگه درست هم تموم کن بعد به فکر شوهر باش... نذار درست و ازدواج تداخل پیدا کنه...
و همه، دقیقا همه میگن باید دستت تو جیب خودت باشه و ازدواج کنی که نیاز به شوهر پیدا نکنی...
آخه مگه میشه؟؟ اون وظیفشه خو
خانمی مشکلی نیست! شما می تونی ازدواج بکنی و یعد از ازدواج به دنبال کار بگردی!
وقتی ازدواج کردی یه سال سر کار نرو تا بتونی خودتو با شرایط جدید متأهلی هماهنگ کنی.
این لازمه تا بتونی در آینده از پس همه مشکلات ایشالله بربیای!
تو رو خدا زندگی خودت رو با این حرفها خراب نکن ....نگرانتون هستم که نظر دادم وگرنه نمیخواستم یه مدت نظر بذارم ....
بعدا حسرت میخوری .....
به حرفهام گوش کن و نظرت رو بگو ببینم حرفت چیه
خانواده م میگن تو اگه الان میخوای ازدواج کنی ازدواج کن اما هر وقت شکست خوردی رو ما حساب نکن... خو من میترسم...
من الان دیگه همش با خودم کنار ازدواج به شکست هم میبینم..
همه هم میگن غیر از اینه که ازدواج همش بدبختی..؟؟!!
ول کن خاطره داری راحت تو خونه بابا زندگی میکنی!!!!!
خدایا چی بگم آخه
اگه اینطوریه بهتره که هیچ وقت ازدواج نکنه چون شاید همین فردا یه نفر بهتر ازش خواستگاری کنه ...
خداییش حرفتون خیلی خنده دار بود ...فکر کنم دارید با من شوخی میکنید مگه نه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چون احتمال داره یه نفر بهتر پیدا کنه ....نباید ازدواج کنه ؟؟؟
شوخی باحالی بود ...یه لحظه فکر کردم دارید جدی میگید...
اگه نظرات قبلی منو خونده بودین متوجه می شدین که منظور من اینه که ایشون فعلا چون سنش نسبت به متوسط ازدواج کمه می تونه صبورانه تر و عاقلانه تر تصمیم بگیره!
به هیچ وجه اینطور نیست ....کی گفته سنش کمه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
ببین همینطور که گفتم اون ادمی که دنبال لکسوس فول اپشن هست ....باید صبر کنه ؟؟؟؟؟؟
در حالیکه یه نفر دیگه ارزوی خرید یه پراید رو داره ....
اون ادم فکر میکنه که هنو بهتره ماشین نخره تا فول اپشن بخره ....و به نظر خودش هنوز به اون مقدار پول نرسیده ...
اما وقتی من به این موضوع نگاه میکنم می بینم این کار اشتباهه ...
می بینی فقط باید دیدمون عوض بشه ...
کی گفته سنش کمه ؟؟؟ کی گفته به بلوغ فکری نرسیده ؟؟؟
جامعه رو ولش کن ...جامعه حرف زیاد میزنه ...منطقی جواب بده
دوستان من کی گفتم ایشون به بلوغ فکری نرسیده؟
یکی به من جواب بده غیر از عاشق!
سلام بر سوال کننده گرامی ....
ببین خواهر عزیزم ...شما نباید انقدر به خودت سخت بگیری ...شما از لحاظ بلوغ عقلی و فکری و جسمی و عاطفی به مرحله ازدواج رسیدی ....اون بیش کار رو داری ...حالا نباید به خاطر مسائل پیش پا افتاده ای از قبیل اشپزی و اینجور چیزها الکی خودتو عذاب بدی و اینده ات رو خراب کنی.....
به قول استاد خودم امین جان مشاور ازدواج ....شما ازدواج میکنی که کامل بشی نه اینکه کامل بشی تا ازدواج کنی.....اگه قرار باشه همه چیز بلد باشی و ازدوااج کنی به چه درد میخوره؟؟؟؟؟؟؟؟ اونوقت دیگه چی کار میخوای بکنی ؟؟؟وقتی همه چیز بلدی و اون انگیزه لازم رو برای به کمال رسیدن نداری ....پس از ازدواج دچار سردی و رخوت میشی ...
ولی الان که این چیزهایی که گفتی رو بلد نیستی ...به سرعت یاد میگیری و به سرعت هم بهت انگیزه میده و هزاران نکته مثبت دیگه ..
نکته دیگه اینه که شما برای یاد گیری این چیزها تو زمان تجرد اگه به 3 سال زمان نیاز داشته باشی ...تو زمان متاهلی و وقتی ازدواج کردی تو چند ماه همه اینها رو یاد میگیری .....خوب عقل کدوم رو میگه ؟؟؟
وقتی یه کاری رو میتونی چند ماهه یاد بگیری و چند ساله ...عقلت میگه کدوووووووووووم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
از هر لحاظی که بگی الان وقتشه ازدواج کنی ....شک نکن اگه الان خواستگارات رو رد کنی ...بعدا حسرت خواهی خورد
حسرتی که دیگه جبران نمیشه ....و فقط به خودت میگی چرااا...
سوالی بود در خدمتم...
یاحق
فقط یه چیز : آینده همونه که بهش یقین داشتی
منم اولش همین فکر رو میکردم
فکرمو عوض کردم در نتیجه رفتارمم عوض شد
پخته تر عمل میکنم
در مورد اون سوالتم باید بگم
بازم بستگی به جنم خودت داره. خلاصه باید مثل مامانت یه زن خونه بشی دیگه. اوایل از مشغله های دیگت امکان داره بیفتی و یه سالی شاید وقت ببره عادت کنی به وظایفت و کار خونه.
بستگی به همسرت و خانوادش هم داره که چه قدر درکت کنن و ازت ایراد نگیرن. چون بعضیا انقدر ایراد می گیرن تا موفق شن تو رو صبح تا شب بنشونن تو خونه تا هیچ کار دیگه ای غیر از شوهرداری و نظافت منزل نتونی بکنی!
سلام خاطره جان
من متأهلم. به نظر من تصمیمت بستگی به نگرش الآن خودت داره. الآن که خودتو کوچکتر از سن ازدواج می دونی اگه یه روز یه مشکلی تو زندگیت پیدا کردی می گی ای کاش دیرتر با یه فرد مناسب تر ازدواج می کردم!
پس الآن یا با یه فرد همه چی تموم ازدواج کن یا اگه مورد خیلی خوبی نبود خاستگارت صبر کن تا وقتش برسه!
یه جایی تو همین سایت خوندم اوایل سن ازدواج با حساسیت بیشتری تصمیم بگیرین و اگر سنتون بالاتره ملاک ها رو یه کم آسون تر در نظر بگیرین! فکر می کنم منطقیشم اینه!
خاستگارات چه شرایط معنوی و مالی ای دارن. برامون می گی؟
هر سه آشنا هستن..
یکیش هم کلاسی دانشگاه خودم،، یکی آشنای دور و اخری فامیل نزدیک شوهر خاله م....
هم کلاسی که هیچی خودم جواب منفی دادم...
اما اون 2 تا هم از لحاظ مادی مثل خودمون بودن و پسرا شاغل بودن.. و هم خانواده ها از نظر فرهنگ مثل هم بودن...
اما خب پدرم خیلی خشن با هردو برخورد کرد قبل اومدن و گفت من دختر بزرگتر از خاطره دارم و خاطره هنوز بچه س.....
هر چند نمیدونم دیگه اونا میان یا نه... اما حتی قرار نباشه من ازدواج هم کنم باز باعث شدن من زندگی رو جدی بگیرم...
حداقل بابام باورم کنه تا همه رو رد نکرده از این به بعد هم :-D
خلاصه باید آماده شم :-)
نگرا نباش عزیزم
کافیه یه سال وقتت کاملا آزاد باشه تا بشی یه زن نمونه و کامل!
فقط از اول بهش بگو که هنوز خونه داری بلد نیستی. الآن مادرا اینو تو همون جلسات اول اعلام می کنن که دختر ما آب هم که می خواست ما بهش می دادیم. اینطوری انتظار بیش از حد ازت نخواهند داشت بعد از ازدواج.
از این نظر خیالت راحت تو به انتخاب درستت فکر کن!
امیدوارم... قربونت... مرسی از امیدواریت......
صفحهها