با عرض سلام و احترام خدمت دوستان عزیز و بزرگوار
امیدوارم عرایض و پیشنهادات شما مرهمی باشد بر روان مجروح و خسته بنده و البته امیدی باشد برای ادامه زندگی این حقیر
بنده 20 سال سن دارم و دانشجوی ترم چهارم دانشگاه امیرکبیر هستم ، می گویم امیرکبیر چون همه فکر می کنند درس خوندن در چنین دانشگاه هایی بسیاری از مشکلات اعم از تحصیل و شغل و .... را تضمین می کند حال آنکه شخصی که مخاطب چنین اوصافی است را در نظر نمی گیرند. بر فرض این حقیر که به بن بست نا امیدی رسیده نمی تواند اوج خود را حفظ کند و در مقطعی بحرانی از زندگی زمین می خورد و تمام آرزوهایش را باید به گور برد و به مثل یک دانشجونما جای دیگران را اشغال کند و ......
و سوای از این خزعبلاتی که روح و روانش را پریش و مجروح کرده ، خانواده ای دارد که چشم بر اوج دارند تا شکوفایی جوانشان را ببینند ، حال آنکه جوانشان در پرتگاه یاس ، در حال سقوط است و از آن بدتر پدری که در سن 56 سالگی با تمامی مشکلات اقتصادی ، سر و کله می زند و همین بار اقتصادی است که روان و اعصاب او را دچار اختلال کرده و هر لحظه ممکن است خدای ناکرده ..... و امیدش همه این است که پسرش در عرصه علم و دانش او را سرافراز کند و مرهمی باشد بر چهل وپنج سال جان کندن و ..................
همگی این موارد ثمره اش شرمساری این حقیر را دنبال خواهد داشت و لحظه به لحظه ننگ و ذلت ..............
نمی دانم از یک طرف شرمندگی از طرفی دیگر یاس ، فرای آنها چشم امید والدین ...............................
به خدای خود روی آوردم اما ایمان انقدر ضعیف است که خدا هم نمی تواند مرا آرام کند ، به خدای خود می گویم یا ارحم الراحمین ، یا غیاث المستغیثین ، یا صریخ المستصرخین ، یا قاضی الحاجات ، یا مجیب الدعوات ، این حقیر ایمانش ضعیف است و درک حضور در محضرت ، برایش مقدور نیست ، حال آنکه دنیای برونش نیز دنیای غفلت و ناامیدی است ، باری تعالی آرام و قرار ندارم ، از دنیا سیرم ، بگویم بمیران که بی فایده است ، خود بر این ننگ اقدام کنم که تباهی و شرمساری دو چندان خواهد شد نمی دانم ، خدایا مرهم این روح و روان آرامش است ، اطمینان است و ............................... و الله میدانم خود فرمودی الا بذکرااله ..... ولی ایمانم ضعیف ، ضعیف ، ضعیف .................
بارالها این حقیر کر و کور است و چشمانش تنها بر دنیای فانی بیناست و این آرامش و اطمینان نیز باید برای این قلب غافل و سست ایمان ، قابل درک باشد و لذا روی می آورم بر این آیه وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا ...... اما آیا واقعا در دنیای جاری با رسومی بدیع و با وضع حاکم تحقق چنین مهمی ممکن است ، آیا برای این روان خسته در دنیایی که
مال و ثروت حرف اول را می زند ، در حالیکه این حقیر توانایی اداره زندگی خود را نیز ندارد و تمام امیدش دانشگاه و تحصیلات اوست چنین امری ممکن است ............ مگر عقلشان از دست رفته ، به کسی که سرش به تنش نمی ارزد و هشتش گرو نهش است .........................................
نمی دانم در طول این دوسال ، علی الخصوص در دوره مسابقات رباتیک ، تا الان ، به دختری علاقمند شدم ، چرا که او را متین و آرام و خوش سیرت دیدم ، بنده نیز روابط دوستانه با جنس مخالف را به هیچ وجه نمی پسندم تا بتوانم علاقه خود را اظهار دارم و .................
با این وجود مشکلات بالا نیز بر من سوار است و از طرح این موضوع با خانواده خود شرم دارم چرا که فی الحال درگیر مشکلات زندگی هستند و نمی خواهم بر زخمشان نمک بپاشم و همان طور که گفتم پدرم نیز ار فرط بار اقتصادی حاکم روز به روز عصبی تر می شود و به علاوه خود نیز شرایط را مناسب نمی بینم چرا که خوش ندارم ذهن دیگران را مشغول کنم .... نمی دانم نه کسی هست که اوضاع مرا درک کند و نه ..............................
صبر و تحمل نیز با این روان خسته و پریش ممکن نیست چرا که فی الحال این حقیر در شرایط بحرانی به سر می برد ..... مگر با این روان و اعصاب می شود درس خواند ........... نمی دانم باور نمی کنم دو سال را پشت سر گذاشتم پس تنها دو سال دیگر پیش روست که بتوانم شرایط را بهبود بخشم ولی با این روحیه و اعصاب واقعا می شود ................
اهدافم جملگی بر فناست و پوچ .......................................... نمی دانم خسته ام و از این دنیا سیر و تنها آرزویم مرگ است چرا که مرگ بر ذلت و ننگ رجحان دارد ...................
بنده حقیر
دوستان حرفهای خوبی زدن
اما منم حرف خودم رو میزنم و میرم
ببین من خودم همسن تو هستم ولی زندگیه من چند بخشیه نتونستم زیاد از استعدادی که داشتم استفاده کنم وگرنه به جاهای خوب خوب رسیده بودم
به خاطر چند بخشی بودن زندگیم و اینکه همیشه برنامه هام فشرده هست این حال و احواله تورو من 3 ساله پیش کشیدم و این راه رو رفتم
تنها یه جمله بهت میگم شما و ادمهایی مثل شما که فکرشون فقط درس خوندن بوده پس باید زندگیه راحتی داشته باشن
شما چیکار اعصابه پدرت داری ؟
تماااام تمرکزت رو بزار روی درس این دو سال هم میاد و میره یه مدرکی بهت میدن که خیلی معتبره
بعدشم خدمت سربازی و بعدشم بیفت دنبال استخدامی
دیدی چقدر اسونه ؟
بابا خبری نیست به خدا درکت میکنم ولی خداییش خبری نیست این روز ها میاد و میره تهش هیچ چیزی نیست
یه استخدامی میزنن و قبول میشی به امید خدا و بعدشم زن و بچه
زندگیه عادی مثل خیلی های دیگه
پس زیاد غصه نخووور
بشین پا درست
فکرت رو متمرکز کن روی درست موفق میشی
خداتو شکر کن پدر داری عزیزم
والا من بلد نیستم کتابی صحبت کنم
ولی داداش گلم ایشالله موفق باشی
ببین خدا هم لطفش رو تو این ایه نشون داد بهت
خدارو شکر
واقعا از عنايات و لطف شما عزيزان سپاس گزارم
بد نيست اين نكته را دور از ريا و اغراق بگوييم
ديشب تصميم گرفتم حزبي از قرآن را بخوانم فلذا صفحه اي از قرآن را باز كردم باورتان نمي شود خداي متعال اين چنين پاسخ مرا داد
{وَأَنكِحُوا الْأَيَامَى مِنكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ إِن يَكُونُوا فُقَرَاء يُغْنِهِمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ }
{ وَلْيَسْتَعْفِفِ الَّذِينَ لَا يَجِدُونَ نِكَاحًا حَتَّى يُغْنِيَهُمْ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ }
كه آيه دوم مي تواند پاسخي مناسب از سوي پروردگار باشد
واقعا نوشته تون زیبا بود مخصوصا اونجایی که خدا رو صدا زدید من که بغض کردم. یا ارحم الراحمین ، یا غیاث المستغیثین ، یا صریخ المستصرخین ، یا قاضی الحاجات ، یا مجیب الدعوات ،
این فقط حس من نبود همه به این مسئله اشاره کردند.
دوستان هم اینقدر زیبا راهنمایی کردن که دیگه حرفی باقی نمیمونه.
فقط توکل و امید رو همیشه همراهتون داشته باشید.
سلام قلم زیبایی دارید لذت بردیم از نوشتار زیبایتان..جناب علیرضا شما تو یکی از بهترین دانشگاههای کشور دارید درس میخونید که خیلی ها آرزوی اون رو دارند..تن سالم دارید..آینده درخشانی پیش روی شما هست شما داشته هاتون رو نمی بینید و فقط نداشته ها رو دارید می شمارید. شما تمرکزتون رو بذارید رو درستون الان با نیم نگاهی به آینده یه کار پاره وقت برای خودتون جور کنید این میتونه دو مزیت اساسی برای شما داشته باشه اولا تا حدودی مستقل میشید دست تون تو جیب خودتون میره و کم کم میتونید برای آینده آماده بشید و نشون بدید مسئولیت پذیرید دوما شما سرگرم میشید و از این افکار بیرون میاید
جناب علی رضا همه آدمها به فراخور حالشون درگیر مشکلاتی هستند که در مسیر زندگی شون باعث رشد اونا میشه به مشکلات تون بعنوان پله هایی برای ترقی و مرد شدنتون نگاه کنید. آرزوی مرگ کردن کار انسان های ضعیفی هست که بجای حل مشکلات دنبال فرار از اونا هستند... شما اول راه زندگی هستید تلاش کنید خودتون زندگی تونو بسازید.
درباره ازدواجتون هم بگم این خوبه که تو این سن دارید به ازدواج فکر میکنید این قابل تحسینه اما برادر من ازدواج یه حداقل هایی نیاز داره صرف احساس نیاز و عاشق شدن نمیتونه دلیل خوبی باشه..تلاش کنید ملزومات رو کم کم آماده کنید همونطور که گفتم یه کار نیمه وقت پیدا کنید اینطوری هم سابقه کاری تون میره بالا هم سرتون گرم میشه و هم مدیریت کردن درآمد و خرجتون دست تون میاد و هم برای زندگی مشترک آماده میشید
ببخشید که طولانی شد و نکته مهم تر اینکه برادر من ما بی صاحب که نیستیم تو این دنیا ما ائمه رو داریم فقط کافیه خالصانه صداشون کنیم ماها رو رها نکردن و نمی کنند اونها تمام امید ما هستند توسل کنید به بی بی دوعالم بانوی خوبی ها(س)..
عاقبت نیک سهم تان از زندگی باد
با سلام
قبل از هرچی باید بگم متنتون ادبیات بسیار زیبایی داشت .طرح کردن مشکل به این صورت خودش نشان از ذوق درون است!
"بر فرض این حقیر که به بن بست نا امیدی رسیده نمی تواند اوج خود را حفظ کند و در مقطعی بحرانی از زندگی زمین می خورد و تمام آرزوهایش را باید به گور برد و به مثل یک دانشجونما جای دیگران را اشغال کند و ......"
برادر اول بگویم که ناامیدی صلاح شیطان است که بر فکر ها فرود میآید اما در پیکار با قلب هایی که در حریری از مهر خداوندی جای دارند کارگر نیست.حریر قلبت را قوی کن.
دوم آنکه انسانها سه دسته هستند کسانی که در قبل ،کسانی که در بعد و کسانی مانند شما در این بحران هستند .مهم گذراندن نباشد ...بر کیفیت این گذران بیندیش
سوم اینکه تا زمانی که شما بر عدم اعتماد به نفس خود بیندیشید دانشجو نما هستید و جای دیگران را اشغال کرده اید و در قبال بیت المال مصرفی از برای خود مسئول ...
پس ای برادر به هوش باش ،که زمان اندک بر اسب تیز رو خود ،سوار است .شما مطمئنا انسانی موفق هستید.کافی است بخواهید.
اگر با کوتاهی خود به کنار پرتگاه رسیده ای به عمق آن و تاریکی پرتگاه نیندیش به این اندیشه کن که شاید خداوند گار خواهان آموزش پرواز به شماست تا با غلبه به این ترس این هنر خود را شکوفا کنید و خانواده با دیدن پرواز و اوج شما خستگی 50 ساله از تن به در کنند.پس بال گشا!!!
"نمی دانم از یک طرف شرمندگی از طرفی دیگر یاس ، فرای آنها چشم امید والدین ............................."
برادر شرمندگی در قبال والدین و از آن مهم تر در برابر پروردگار خود موهبتی است از برای عدم طغیان ...آن را غنیمت شمار...
و چشم امید والدین به فرزندشان نیروی محرکه ی او از برای غلبه به ترس از پرواز ...آن هم موهبتی است . آن را هم غنیمت شمار
اما یاس ..همان نگاه تو به عمق پرتگاه است .... این پرتگاه از برای همه وجود دارد اما خوشا به حال پرندگان...
"به خدای خود روی آوردم اما ایمان انقدر ضعیف است که خدا هم نمی تواند مرا آرام کند ، به خدای خود می گویم یا ارحم الراحمین ....،"
بدان که "والله علی کل شی قدیر"
برادر ،کودک نوپا دویدن نتواند....صبر بایدت.....و تلاش....
خدا خواهان دویدن تو به سوی خودش است .پس از زمین خوردن نهراس که آغاز است....زخمهای پای تو را خود او مرهم نهد....آیا باز هم از زمین خوردن در راهش میترسی؟؟
این که دنیا و مافیها نتوانسته زنجیر خود را بر تو بیندازد و یا از محکم کردن آن عاجز مانده ثروتیست بر آن بیفزا...
اما گوشه چشمی بر این مزرعه داشته باش تا برداشتی نیکو توانی انجام داد.
"مال و ثروت حرف اول را می زند ، در حالیکه این حقیر توانایی اداره زندگی خود را نیز ندارد و تمام امیدش دانشگاه و تحصیلات اوست چنین امری ممکن است ............ مگر عقلشان از دست رفته ، به کسی که سرش به تنش نمی ارزد و هشتش گرو نهش است .................."
برادر این ویروس همه گیر نشده است و هستند افرادی که آنتی ویروس های قوی را ضمیمه کرده اند.شما نیز باید خودی تکان داده و جنم کاری خود را به عرصه ی تماشا بنهید.تا خانواده تجلی علم و اخلاق و کارو... را در شما به تماشا بنشینند و متوجه کمبود کارگردان شده و از برای آن آستینی را کوتاه کنند .و برای این منظور و پیش برد اهداف از زیرنویس فارسی از برای فیلم خود نیز استفاده نمایید.
جهت الگو برداری میتوانید از زندگی های بسیار بسیار بسیار ساده ی زوجهای دانشگاه موجود در خود دانشگاه استفاده کنید.
""""""یک نکته مهم :واقعا در امر ازدواج دقت کن.به معیارهات و هدفهات و...توجه ویژه ای داشته باش
در این زمینه مطالعه ی زیادی داشته باش و از دیگران کمک بگیر.به خصوص دوستان متاهلتون .تا ببینید معیارهاتون مناسب هست یا نه.
مسائلی مانند روان خسته و پریش باعث اهمال کاری در این زمینه یا سهل انگاری یا عجله نگردد که آسیب هایی بس جانکاه در پی دارد و مطمئن باش که دوستی هایی که شما از آن دوری میکنید( و این کار شماقابل تحسین هم هست) به شدت بر عمق فاجعه میافزایدپس برو شاد باش که از این مسئله (حداقل)در امانی"""""
برای پریشانی خود به فکر باش که ورزش مرهمی بس پر فایده است خصوصا اگر منظم مصرف گردد.
زمانی که افق زندگی خود را مشاهده نمودید و با امید بر خالق بر توانایی های خود ایمان آوردید و بال گشودید و در حد توان سعی بر پرواز نمودید آنگاه زمان آن است که آشیانه ای پر مهر از برای خود رقم زنید.
برادر اول خودتو به خودت ثابت کن .اون موقع همه بهت ایمان میارن.اون موقع اونی که باید بهت اعتماد کنه و تو را به عنوان ستون زندگیش انتخاب کنه درنگ نمیکنه.پس اول امید بعد انرژی بعد تلاش ...ودر همه ی این مدت توکل و توسل و صبر
موفق باشی
از پرگویی خود شرمسارم
سلام.
فکر کنم پیشنهاد های عملی و شدنی برات بهتر باشه:
گردش ومسافرت، مطالعه کتابهای غیر درسی از جمله رمان، دیدن فیلم و سریال طنز (من خودم با دیدن "ساختمان پزشکان و ورود آقایان ممنوع" متحول میشم) بازدید از نمایشگاه و یا فروشگاه گل و گیاه و کتاب (و البته کمی هم خرید) خرید کردن برای دیگری (یا هدیه یا کمک کردن و نظر دادن)
تازه فکر کنم (چه بسا مطمئنم) ابراز علاقه مستقیم به معشوقت خیلی خیلی میتونه تورو متحول کنه.
اینو جدا می نویسم چون به شدت اعتقاد دارم که باعث میشه آدم احساس مفید بودن میکنه: " کمک کردن به خانواده های نیازمند"
باعث میشه که آدم های مستمند رو ببینی و حالت نا شکری از سررت بپره.
شخصاً مطالعه کتاب " راز" حتی اگه شده یکی دو بخشش رو پیشنهاد میکنم.
اینم لینک دانلودش: http://dl.irpdf.com/ebooks/Part29/www.irpdf.com(8756).pdf
دیگه خودت یخورده بیشتر فکر کن و از این جور کارا انجام بده.
ان شاء الله هر روز از روز قبل بهتر بشی. ( که اگه هر کسی با روز قبلش تفاوتی نداشته باشه مطمئنا ضرر کرده)
آقا علیرضا که هم اسم عموی مرحومم هستی که خیلی دوستش داشتم،
از زندگی خودت فاجعه نساز، خیلی ها هستند که در وضعیت بدتر از تو هستند مشکل تو اینه که دقیقا فقط و فقط داری نیمه خالی لیوان را میبینی. تو دانشجوی امیر کبیری پسر! این چیز کمی نیست! مطمئنم آرزوی دیروزت بوده و الان برات عادی شده.
تو تازه بیست سالته! هنوز خیییییلییییی فرصت داری
بعد ها به حرفای امروزت میخندی! صبر کن و برای زندگیت برنامه ریزی کن. شیطان همیشه دوست داره آدم را در نا امیدی و غم و غصه ببینه و دوران جوانی جوان های پاک مثل تو را تباه کنه.
اما تو اجازه نده،فعلا به درست برس سعی کن برای ادامه تحصیلت در مقاطع بالاتر آماده بشی گفتی تو روباتیک بودی پس رشتت فنیه حتما آینده شغلی خوبی داری، اینو بدون مشکلات اقتصادی قابل حلند با تلاش مضاعف.
فعلا از فکر ازدواج بیا بیرون چون غیر از مشکلاتی که گفتی برات زودم هست. در چند سال آینده که درست تمام شد و اوضاع کار و بارت بهتر شد موقعیت مناسبتری برای ازدواج خواهی داشت.اینو بدون دختر های خوب زیادی هستند به طور بالقوه که تو با او نا خوشبخت میشی و فقط با این دختری که الان میگی الزاما خوشبخت نمیشی. صبر داشته باش ، خدا هوای هممونو داره، شک نکن حتی یه لحظه یا کمتر از اون. فعلا به درس و ورزش و کار فکر کن و رو قضیه ی تنهایی، ازدواج و این حرفا زوم نکن.سر خودتو گرم کن جدی جدی درستو خوب بخون و آینده شغلیتو تضمین کن. خدا رو بخاطر سلامتی، پدر و مادر و خیلی چیزای دیگه که خودت بهتر از من میدونی شکر کن.
دعا رو فراموش نکن و توسل به امام حسین (ع).
ببین اقا علی رضا
یه روز یکی که خیلی مشگل داشت میره پیش یک شخص مهم و میگه من تو این مدت خیلی سعی کردم کافر نشم خیلی
و کافر نشدم ناامید شدم اما کافر نشدم
اونم برگشت بهش گفت که نا امیدی از درگاه خدا=با کافر شدن
انه و لا یایئس من روح الله الا القوم الکافرون
سوره ی یوسف ایه ی 87
ببین گاهی اوقات خدا دست ما ادم ها رو از همه کوتاه میکنه از همه
تا تنها خودش دستت رو بگیره
چرا چون خودش گفته که من شمارو برا خودم افریدم و از وجود خودم در شما دمیدم
حالا اگه ما با این دید بهمه چی نگاه کنیم که هر کدوم از ما یه جلوه ای از امیرالمومنین هستیم
جریان فرق میکنه
میدنم الان اشفته و سردرگمی
اما برادر من این دوره رو همه میگذرونن
سعی کن داداش گلم توسل کن و توکل به خدا
شاید نشه کامل سیمتو به خدا وصل کنی اما من همیشه وقتی انقدر دور میوفتم از خدا و نمیتونم پای سجاده برم تنها یه نوحه
فقط یه نوحه حال منو عوض میکنه
توهم ببین دلت کجاست شاید با این کار توهم با این کار روحیه ات بهتر بشه امتحان کن
نوشتهاتون همینطور ک دیدین همه خوششون اومده منم همینطور
اما گل نسترن دقیقا و کاملا درست فرمودن
مطمئنن کاری هست ک بتونین یه درامد داشته باشین هوشو زکاوت و شعور شما خیلی بالاس یادتون نره ک همه اینا نعمت های خداس شکر گذار باش هر کدوم ما به هر حال یه مشکلات ریزو درشتی رو تو زندگی یا خارج از زندگی داریمو شمارو درک میکنیم
مادر پدر شما بلاخره منتظر یه روزی میشن ک واستون زن بگیرن پس فرقی نمیکنه ک کی مطرحش کنید
اما موقعی ک شرایط لازم رو داشته باشین بقیشو خدابزرگه میرسونه
توکلتون ب خدا باشه...
افرادی که ساکن تهران هستندمیتونن در طرح همسان گزینی سایت تبیان شرکت کنن.انشاا... طرح موفقی باشه که دعای خیر خیلی از جوونا همیشه همراه مسئولان و مجریان این طرح خواهدبود
آرزوی مرگ یعنی ناامیدی از درگاه رحمت الهی...
به جای آرزوی مرگ آرزوی بهبود اوضاع را داشته باشید و برای اون تلاش کنید... شما جوان هستید و سرشار از انرژی پس به راحتی میتوانید اوضاع را با توکل بر خدا بهبود بخشید فقط کافی است بخواهید، بخواهید و بخواهید...
قابل توجه بعضی ها
....
چشم
در ضمن فراموش کردم بگم یکی از اصلی ترین نعمات سلامتیه که باید همیشه شاکر باشیم و در حفظ آن کوشا.
سلام
متن زیبایی نوشتید ای کاش امتیازات و موهبتهایی که خدا بهتون داده رو هم مینوشتید 1- پاکی و نجابت 2-تحصیل در یک دانشگاه خوب 3- داشتن خانواده خوب و پدر زحمتکش
با گل نسترن موافقم. سعی کنید حداقل یه کار نیمه وقت پیدا کنید. بعد میتونید نظر اون دختر رو در مورد خودتون به طور غیر مستقیم یا از طریق خانواده یا واسطه یا هرجور صلاح میدونیدجویا بشید. اگر ملاک اصلی دختر و خانوادش برای ازدواج پاکی و اهل کار بودن شماست که انشاا... یه شیرینی قسمت ما میشه اگر نه پول و شغل آنچنانی و ... که قیدش رو بزنید.
ملاک اصلی برای ازدواج باید ایمان و اخلاق باشه و به مسائل ظاهری و مادی باید کمتر توجه بشه. حداقلش اینکه هر کسی با همتای خودش از لحاظ اعتقادی،ظاهری، مادی، تحصیلات و شغل و... ازدواج کنه. دخترای نجیبی هم هستند که چون از لحاظ مالی در سطح پایینی هستند متاسفانه به ندرت به چشم میان.
موفق باشید
سلام برادر خوبم
نوشتت خییییییییییییییییییییییییییییییییییلی عالی بود... ممنون از اینکه درد دلای مشترکمونو نوشتی
چقدر خوبه که می بینم یکی هست که می تونیم همو درک کنیم.
میشه یه خواهشی ازت بکنم علیرضا جان؟!
اگر امکان داره یه متن قشنگ با دید مثبت به زندگی و زیبایی های دنیا برام با همین ادبیات قشنگت بنویسی. خیل لازمش دارم. اگر وقت داری این لطف رو در حقم بکن. ممنون میشم.
طبيعيه برادر،ما نيز در دانشگاه هاي عالي با هزار درد و رنج دست هاي پينه بسته پدر شب را به صبح رسانده ايم و در اين ميان در يكي از همين مسابقات دلمان را دزديدند و خريدار شدند اما حقيقتا هيچ شباهت خانوادگي نداشتيم...خاطرم هست ترم پنج همين فكرها در سر داشتم علي الخصوص اينكه دور از خانواده بودن،درد را دو چندان مي كند... پيشنهادي ندارم!! فقط ميدونم بعد از يه مدت خود به خود مصلحت و حكمتش برا شما روشن ميشه...اما كارهايي هم از دست شما برمياد كه دوست اشاره داشتن
متنتون عالی بود! فقط میگم صبور باش و به خدا توکل کن تو هنوز خیلی وقت داری برا ازدواج!هنوز اول راه زندگی هستی چرا انقد زود ناامید شدی؟! خدا حواسش به همه هست این دختر هم نشه یکی خوبشو برات کتار گذاشته.صبور باش
سلام آرزوی مرگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا خدا هست میتوان به زندگی امیدواربود ...
اولین کاراینه که به خدا اعتمادکنید وخوش بین باشید " ومن یتق الله یجعل له مخرجا" " ویرزقه من حیث لا یحتسب " ازجایی که گمان نمیکند به او روزی می دهد. خدا رو دست کم نگیرید ...
هدفتون الهی باشه وتلاش کنید خدا هم بیشترازاونی که فکرمیکنید کمک میکنه ...
دومین کاراینه که خودتون روقبول داشته باشید دانشگاه امیرکبیرخوندن خودش یه حسنه یعنی نشونه هوش واستعداد شماست مسلما خودش یه امتیازه ...تاخودتون روقبول نداشته باشید دیگران هم شما رو قبول نمیکنند ..حس شما به خودتوت به دیگران منتقل میشه ..وقتی شما افسرده ومایوس باشید وخودتون رو کوچیک ببینید دیگران هم همین فکر رو در مورد شما میکنند
سومین کار : دنبال یه شغل باشید ... شما درستون خوبه پس میتونید تدریس خصوصی کنید یا هرشغل نیمه وقتی که با درس تداخل نداشته باشه وقتی کارداشته باشید احساس مسولیت میکنید وهمین برای آمادگی شما براازدواج لازمه
و درمورد اون دختر وقتی این کارها رو انجام دادید به مادرتون بگید تا اقدا م کنند ..خیلی ها تو دوران دانشجویی عروسی میکنند ولی کسایی که پشتکار داشته باشند محکم باشند و بتونن تکیه گاه باشند
اگر کسی واقعا مومن باشه پس مال وثروت ملاک اصلیش نیست ووقتی ببینه شما اهل کار ودنبال پیشرفت هستید قطعا حاضر میشه با شما ازدواج کنه
اول باید دیدتون رو عوض کنید وقتی دیدتون رو عوض کنید مطمین باشید جهانتون هم عوض میشه ...
امیدوارم موفق باشید ...
سلام آرزوی مرگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟
تا خدا هست میتوان به زندگی امیدواربود ...
اولین کاراینه که به خدا اعتمادکنید وخوش بین باشید " ومن یتق الله یجعل له مخرجا" " ویرزقه من حیث لا یحتسب " ازجایی که گمان نمیکند به او روزی می دهد. خدا رو دست کم نگیرید ...
هدفتون الهی باشه وتلاش کنید خدا هم بیشترازاونی که فکرمیکنید کمک میکنه ...
دومین کاراینه که خودتون روقبول داشته باشید دانشگاه امیرکبیرخوندن خودش یه حسنه یعنی نشونه هوش واستعداد شماست مسلما خودش یه امتیازه ...تاخودتون روقبول نداشته باشید دیگران هم شما رو قبول نمیکنند ..حس شما به خودتوت به دیگران منتقل میشه ..وقتی شما افسرده ومایوس باشید وخودتون رو کوچیک ببینید دیگران هم همین فکر رو در مورد شما میکنند
سومین کار : دنبال یه شغل باشید ... شما درستون خوبه پس میتونید تدریس خصوصی کنید یا هرشغل نیمه وقتی که با درس تداخل نداشته باشه وقتی کارداشته باشید احساس مسولیت میکنید وهمین برای آمادگی شما براازدواج لازمه
و درمورد اون دختر وقتی این کارها رو انجام دادید به مادرتون بگید تا اقدا م کنند ..خیلی ها تو دوران دانشجویی عروسی میکنند ولی کسایی که پشتکار داشته باشند محکم باشند و بتونن تکیه گاه باشند
اگر کسی واقعا مومن باشه پس مال وثروت ملاک اصلیش نیست ووقتی ببینه شما اهل کار ودنبال پیشرفت هستید قطعا حاضر میشه با شما ازدواج کنه
اول باید دیدتون رو عوض کنید وقتی دیدتون رو عوض کنید مطمین باشید جهانتون هم عوض میشه ...
امیدوارم موفق باشید ...
افرین برشما که با این سنو سال متنی این چنین با احساس و زیبانوشتید
اما بابت مشکلتون واقعا نمیدونم چی بگم
فقط میتونم بگم نمازت رو ترک نکن و حتی شده هر روز 1 صفحه یا حتی شده چند ایه قران بخون واقعا ارامش بخشه
ازطرفیم سعی کنید خودتونو با کارکردن مشغول کنید