کشف حجاب اختیاری

12:30 - 1394/11/13

چکیده:از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، بجز کلاههای اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابان‌ها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند.

کشف حجاب

در سال 1313 هجری شمسی وقتی رضا شاه به ترکیه سفر کرد و پیشرفت ترک ها را دید به این فکر افتاد که چگونه می تواند اینگونه ایران را به کشوری مدرن تبدیل کند. 
وی پس از سفر به مستشارالدوله صادق، سفیر کبیر ایران در ترکیه، گفت: هنوز عقب هستیم و فوراً باید با تمام قوا به پیشرفت سریع مردم خصوصاً زنان اقدام کنیم.[1]
بیچاره شاه نگون بخت اینگونه پنداشت که حجاب زنان مانع پیشرفت آنهاست و کشف حجاب باعث تمدن آنان. لذا در 17 دی 1314 قانون کشف حجاب را صادر کرد. در این روز، جشنی از طرف علی‌ اصغر حکمت که خود نقش فعال و مؤثری در این ماجرا داشت، در دانشسرای مقدماتی و در حضور رضاشاه برپا شد. در این جشن همسر و دختران شاه و جمعی از همسران وزیران و وکیلان بدون حجاب شرکت داشتند.
شاه طی نطقی همه زنان را به عدم استفاده از حجاب تشویق نمود و اعلام کرد که تاکنون نیمی از جمعیت کشور به حساب نمی‌آمدند؛ زیرا در پرده به سر می‌بردند و  ادامه داد که نجابت و عفت زن به چادر مربوط نیست و زن روحاً و اخلاقاً می‌بایست عفیف باشد.[2] 
از این تاریخ به بعد، استفاده از چادر یا هر سرپوشی، بجز کلاه های اروپایی، ممنوع اعلام شد. زنان محجبه حق ورود به خیابان‌ها یا استفاده از وسایط نقلیه را نداشتند. کسبه نیز مجاز به فروش اجناس به زنان با حجاب نبودند.[3] آنهایی که جرئت می‌کردند در مقابل این بی‌قانونی خشونت‌بار ایستادگی کنند، با حمله و بی‌حرمتی مأموران شهربانی مواجه می‎شدند.[4]
اما این قانون اجباری شاه ملعون کمتر از یک دهه دوام داشت و با روی کار آمدن پسرش و ادامه مخالفت از طرف علماء و مقاومت مردم این قانون کذایی به حیات خود خاتمه داد.
دوره ای که زنان مجبور بودند برای حفظ حجاب در خانه بمانند. 
مرحوم آيت الله سيد محمدباقر مجتهد سيستاني، پدر آيت الله سيد علي سيستاني تصميم مي گيرد براي تشرّف به محضر امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) چهل جمعه در مساجد شهر مشهد زيارت عاشورا بخواند. در يکي از جمعه هاي آخر، نوري را از خانه اي نزديک به مسجد مشاهده مي کند. به سوي خانه مي رود مي بيند حضرت ولي عصر امام زمان (عج الله تعالی فرجه) در يکي از اتاق هاي آن خانه تشريف دارند و در ميان اتاق جنازه اي قرار دارد که پارچه اي سفيد روي آن کشيده شده است.
ايشان مي گويد هنگامي که وارد شدن اشک مي ريختم سلام کردم، حضرت به من فرمود: «چرا اينگونه به دنبال من مي گردي و اين رنج ها را متحمّل مي شوي؟! مثل اين باشيد- اشاره به آن جنازه کردند- تا من بدنبال شما بيايم!»
بعد فرمودند: «اين بانويي است که در دوره کشف حجاب- در زمان رضا خان پهلوي- هفت سال از خانه بيرون نيامد تا چشم نامحرم به او نيفتد.» [5]
اما امروز! کجاست شاه قلدر تا ببیند برای برداشتن روسری از سر زنان نیازی به زورگویی و وضع قانون نبود، دخترانی که خود حیثیتشان را به تاراج می گذارند، مردان بی غیرتی که زنان بی عفت خود را بزک کرده به نمایش در می آورند.
حیف از این مملکت شیعی که صدها هزاران نفر برای حفظ آن جان خود را دادند، اما امروز چنین انسان ماب های خودباخته ی غربزده که تمام فخرشان به نمایش گذاشتن بدنشان است، در آن نفس می کشند.
دختران و زنانی که عقده ی کشف حجاب را نتوانستند در درون خود نگه دارند و همه ی دلخوشی شان جلب نگاه های آلوده به خود است.
کجاست رضا شاه تا ببیند دختران مرز پرگهر چگونه قانون او را به خوبی اجراء می کنند و چطور روی او را سفید کرده اند.
رضا خان! شاید اگر آن روز فرهنگ فحشاء و فاسد و مبتذل غرب را معرفی می کردی مشتریان فراوانی داشتی و زودتر می توانستی حجم لباس بانوان را کم کنی و با کمترین مخالفتی مواجه می شدی و سودای غربی شدن را در کشور پیاده می کردی.
- - - - - - -
پی نوشت:
[1]. حسین مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ج ۶، ۱۳۵۸ ص۱۵۷.
[2]. همان،صص ۲۶۳ ـ ۲۵۸.
[3]. پیترآوری، تاریخ معاصر ایران، ترجمه‌ی محمد رفیعی مهرآبادی، ‌جلد دوم، ص ۷۲. تهران: عطایی، بی‌تا.
[4]. اقتصاد سیاسی ایران، محمد‌علی کاتوزیان، ص ۱۷۶. ترجمه‌ی محمد‌رضا نفیس، تهران: پاپیروس، ۱۳۶۶.
[5]. شیفتگان حضرت مهدی (عج)/نویسنده: احمد قاضی‌ زاهدی‌ گلپایگانی/نشر حاذق، ص153.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
11 + 3 =
*****