سقوط از نردبان انسانیت

08:28 - 1395/07/07

- شهید مطهری (رحمه الله علیه) : «انسان موجودی آزاد، مختار و مسئول است؛ مسئول ساختن خويش و ديگران، مسئول ساختن جهان و زندگی بهتر است، بداند كه امانتدار الهی است و بداند كه بر حسب تصادف برتری نيافته است تا استبداد بورزد و همه چيز را برای شخص خود تصاحب كند و مسئوليت و تكلیفی برای خود قائل نباشد». مقدمه ای بر جهان بينی اسلامی، ج4، ص29.

سقوط انسانیت

انسان موجودی دو بعدی است که از یک بعد آن به طبیعت و بعد دیگر بنام فطرت یاد می شود. طبیعت انسان میل به خاک دارد و فطرت انسان گرایش به افلاک؛ و انسان محل منازعه این دو جنبه و بعد درونی است، اگر بعد مادی و طبیعی انسان بر جنبه فطری و ملکوتی او چیره شود آدمی مصداق این کلام امیر المومنین (علیه السلام) می شود که فرمود: «وَ كَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِيرٍ تَحْتَ هَوَى أَمِيرٍ. چه بسا عقلی که گرفتار هوای نفس می شود».[1]
اینجاست که رذائل اخلاقی باعث می شود انسان از فطرت انسانی خود فاصله گرفته و تا مرتبه حیوانیت سقوط کند و برخی ها هم درکات بیشتری را طی کرده و از حیوان هم پست تر می شود؛ چرا که حیوان اگر هم درندگی دارد و وحشی گری می کند خوی اوست و از از حریم خود تجاوز نمی کند؛ اما انسان با داشتن قوای عقل که ستون شخصیت او را رقم می زند دچار توحش می شود و اعمال شرم آور ضد انسانی را مرتکب می شود.
حال اگر فرد یا گروهی بخواهند با رفتار خود پای از مسیر انسانیت بیرون بگذارند، این اعمال سوء دامنشان را گرفته و در نتیجه قلب آنها بر اثر همین سوء رفتار و گناهان به چنان قساوتی مبتلاء می شود که دلشان از سنگ سخت تر شده و چیزی در آن موثر نیست؛ همان مصیبتی که بنی اسرائیل بدان گرفتار شدند.
قرآن می فرماید: «ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُمْ مِنْ بَعْدِ ذَلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً وَ إِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ وَ إِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ [بقره/74] سپس دلهای شما بعد از اين جريان سخت شد، همچون سنگ، يا سخت تر! چرا كه پاره‏ ای از سنگ ها می ‏شكافد و از آن نهرها جاری می ‏شود، و پاره‏ ای از آنها شكاف بر می دارد و آب از آن تراوش می كند، و پاره‏ ای از خوف خدا (از فراز كوه) به زير می ‏افتد (اما دلهای شما نه از خوف خدا می تپد و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانی است)».
اینکه امروز در دنیا مشاهده می کنیم بیش از نیم قرن است که رژیم صهیونیستی به ظلم و ستمی طولانی دست می زند و برای تصاحب زمین طی این سالها میلیون ها زن و کودک و... را بی رحمانه به قتل می رساند حاکی از روحیه درندگی و زیاده خواهی آنهاست؛ البته این یک مورد از جنایات بشری ست که سقوط انسان را تا اسفل السافلین نشان می دهد والا در زمینه های دیگری هم بشر مرتکب اعمال قبیحی شده است که حتی برای نسل های بعدی خود هم به ارث گذاشته است؛ یکی از این موارد ظلم به زن است چه در زمینه رفتاری و عاطفی و چه در زمینه جنسی که نسبت به زن صورت می گیرد؛ زنی که مظلوم همیشه ی تاریخ است.
بی جهت نیست رهبر معظم انقلاب در مواجه با فرهنگ غربی به شدت با چنین فرهنگ منحطی برخورد می کند و نسبت به آن موضع گیری تندی دارند و اعمال و رفتار آنها را که نسل به نسل در حال گسترش است را نشان از وحشی گری آنان دانسته اند؛ چون چنین رفتارهایی جزء از انسان های وحشی صورت نمی گیرد و گسترش نمی یابد، زیرا به گواه تاریخ نژاد اروپایی دچار توحش بوده است. مگر جنگ جهانی اول و دوم را چه کسانی به راه انداخته اند؟ از انسان‌کشی گرفته تا ظلم به زن و کودک و تبعیض نژادی که الان هم دامن غربی ها را گرفته است.
مقام عظمای ولایت در سخنرانی خود در جمع بانوان فرهیخته حوزوی و دانشگاهی این نکته را متذکر شدند و فرمودند: «اگر چنانچه فرض كنيم در يک خانواده‌ اى، در يك خانه‌ اى، مرد به همسر خودش توهين می كند، انواع توهين ها، از توهين هاى رفتارى تا زبانى تا وحشى‌ گرى يدى كه متأسّفانه يك جاهايى هنوز در كشور ما وجود دارد كه نبايد وجود داشته باشد، البتّه در بين غربى‌ ها هست، فراوان هم وجود دارد، خلاف انتظار هم نيست. غربى‌ ها، يعنى بخصوص نژادهاى اروپايى، نژادهاى وحشى‌ اند؛ اينها ظاهرشان اتو كشيده و كراوات زده و ادكلن زده و اينهايند امّا همان باطن وحشى‌گرى‌ اى كه در تاريخ وجود داشته هنوز هم در اينها هست؛ راحت آدم می كشند، خونسرد جنايت می كنند؛ بنابر اين كتك زدن زن در داخل خانه به وسيله‌ ى آنها و بعد به وسيله‌ ى آمريكايی ها، بُعدى ندارد».[2] 
اینکه ایشان از اروپایی ها به عنوان نژاد وحشی یاد می کنند توهین نیست بلکه بیان حقیقت است؛ چه اینکه قرآن که کتاب ادب است از عده ای به عنوان حیوان و پست تر از حیوان یاد می کند؛ این نه توهین، بلکه بیان واقعیتی ست که انسان با اختیار خویش آن را رقم زده است. یعنی انسان با اعمال خود از حقیقت انسانی خارج شده و سیرتی حیوانی را برای خود برگزیده است؛ لذا به واقع حیوان محسوب می شود، هرچند ظاهر انسانی داشته باشد.

- - - - - - - - - - - -
پی نوشت:
[1]. نهج‏ البلاغة، سید رضی. کلمات قصار 211.
[2]. بيانات در ديدار جمعى از بانوان فرهيخته‌ى حوزوى و دانشگاهى؛ ۲۱ /اردیبهشت/ ۱۳۹۲

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 1 =
*****