چرا قدمی برنمی داره؟

19:36 - 1396/01/23

سلام خدمت دوستان و مشاوران عزیز

همکلاسی دارم مثل خودم نسبتا مذهبی و کم رو که در مورد مسایل اتفاقی درسی خیلی برخورد خوبی با من و خانومهای دیگه داره.
 آیا دلیل اینکه بعد گذشت ۲ سال از شروع دانشگاه جلو نیومده تا با من حرف بزنه میتونه موارد زیر باشه؟

۱.من یک دختر فعال و محجبه با زیبایی معمولی هستم و در برخورد با آقایان رفتار جدی و خشک از خودم نشون میدم و هیچ وقت موقع حرف زدن با اون راحت و روان با لبخند نمیتونم صحبت کنم در عوض خجالتی هستم حرفهامو زود تموم میکنم کمی اخم میکنم و سرمو می اندازم پایین. خودش هم خجالتیه.

۲.و همچنین سطح خانواده من از نظر تحصیلات و ثروت از اون بیشتره، ما در مرکز استان(کرج) زندگی میکنیم و اون روستاییه.(البته از نظر من هیچ مشکلی نداره)

۳.بخاطر اینکه من همیشه شاگرد اول هستم اساتید من رو خیلی با دوستان اون مقایسه میکنند و به اونها سرکوفت میزنند و در مقابل از من تعریف میکنند به خاطر همین گاها متوجه میشوم که از طرف دوستانش مورد تمسخر های کوچک قرار میگیرم. پس اون شاید میترسه اگر با من صحبت کنه دوستاش رو ناراحت کنه و مسخره بشه.

۴.چند ماه از من کوچکتره.

آیا اینها دلیل کافی برای جلو نیامدن اونه؟
آیا لازمه من اقدام خاصی بکنم یا باید مثل قبل کاری نداشته باشم؟ گرچه میتونم اونو فراموش کنم، اما رفتار خوب، پاک بودن، ظاهر اراسته و زیبا، درس خوان و سر به راه بودنش باعث شده فکر کنم برای من فرد مناسبیه.
ممنون میشم به همه سوالاتم جواب بدید و راهنماییم کنید.

-------------------------------------

کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامه‌ی ارتباط با کارشناسان سایت و درج نظرات جدید برای رسیدن به پاسخ نهایی و جامع، تنها با عـضویـت در سایت ممکن خواهد بود؛ برای عضویت در سایت به آدرس مقابل مراجعه فرمائید: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضویت می‌توانید در همین بحث و یا مباحث دیگر انجمن نیز شرکت داشته باشید: http://www.btid.org/fa/forums

http://btid.org/node/107027

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 13 =
*****
تصویر Mr_Ali
نویسنده Mr_Ali در

نکته اول اینکه دقت کنید من توی کامنتهام نگفتم باهاشون مستقیم صحبت کنید. میتونید بهشون درمورد یه امتحان اطلاع بدین و به بهانه نداشتن نت بگین به بقیه اطلاع بدن. البته اینم باید بگم که شما نباید برقرار کننده ارتباط باشید و هدفتونم نباید الان این باشه. شما هدفتون این هست بفهمید ایا ایشون هم علاقه مند به برقراری ارتباط با شما هست یا نه!! و در صورت خواستار شدن ایشون باید پیش قدم بشن. و پس از اون  هم بعد از شناخت کلی از هم برای ادامه ارتباط باید خانواده ها رو در جریان بذارین.

و این هم درسته که خیلی از پسرها به دنبال دوستی با دخترها هستن و نه ازدواج.

و مهمتر از همه این هست که شما از کاه کوه ساختین!!!!! بهتره مواظب باشین و به مشاور (که معمولا تو هر دانشگاهی پیدا میشه) مراجعه کنید.

تصویر آسمان95

شما وقتی خودت رو اینقدر برتر میبینی اون دیگه طبیعیه پا پیش نزاره

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام.

به نظرم من ناخودآگاه اعتماد به نفس بالام باعث میشه اینطور رفتار کنم.

به نظر شما، چطور رفتار کنم تا متواضع تر به نظر برسم؟

و آیا فکر میکنید اعتماد به نفس بالا در یک خانم اینقدر میتونه زننده باشه؟ لازمه بگم که من هیچوقت در گفتار از خودم تعریف نمیکنم، بلکه فقط در رفتارهام اعتماد به نفس دیده میشه.

ممنون

تصویر Mr_Ali
نویسنده Mr_Ali در

در پاسخ خانم گل ها:

شاید بعضی از تصوراتتون درمورد اینکه پسران نوع اول و دومی که گفتید درست باشه. ولی در مورد خیلی ها هم صادق نیست!

مثلا اینکه شخص بعد از ازدواج به سمت دیگران هم گرایش داشته باشه یا نه بیشترین تاثیر رو از زندگی جدیدش میبره. یعنی اگر قبل از ازدواج هم با کسی رابطه نداشته باشه و بعد از ازدواج با چیزی که میخواسته روبرو نشه امکانش که به سمت دیگران بره زیاد هست. و در عوض خیلی ها هم بعد از ازدواج چون همسرشون زرنگ بوده و میدونسته چطور مردش رو پاگیر خودش کنه دیگه به سمت بقیه نرفتن. البته حرف شما هم در این مورد تا حدودی درسته.

اما در مورد صحبت اولتون که گفتین پسرای نوع اول احتمال فریب خوردنشون در مقابل دختران گول زننده بیشتر هست باید بگم تصورتون اشتباه هست. البته درمورد ازدواج اینطور هست ولی ممکنه گول دختران رو بخورند و برای اهداف دوستی رابطه برقرار کنند. اما هیچوقت برای ازدواج به اینچنین دخترانی فکر هم نمیکنند. مگر اینکه به اصطلاح ساده لوح باشند.(پس در این مورد نگران نباشید که به قصد ازدواج با "دختران زرنگ" رابطه ایجاد کنند)

یه راه دیگه هم میتونم جلوی پاتون بذارم. میتونید از فرصت شاگرد ممتاز بودنتون استفاده کنید و هر وقت امتحانی بود قبلش برای ایشون پیام بدین و بگین به بقیه پسرا هم بگن. طوریکه انگار شما نماینده ی استادها توی کلاس هستید. البته مهم نیست که نباشید؛ چون میتونید وقت خبر دادن طوری رفتار کنید که به نظر برسه شما فکر میکنید کسی بجز خودتون اطلاع نداره و استاد به شما گفته که به بقیه هم بگین. اینطوری سر صحبت رو میشه باز کرد.

موفق باشید.

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام مجدد

آقای علی، ممنون از توضیحات مفیدتون.

راستش ما گروه اینترنتی برای همکلاسی ها داریم و من همیشه کارهایی که استاد به من سپردن در اون گروه و یا به نماینده کلاس در اینترنت گفتم. برای همین هم ممکنه گفتن به اون آقا به صورت شفاهی در راهرو یا کلاس خیلی طبیعی جلوه نکنه.

باز هم این کار رو سعی میکنم امتحان کنم ولی حتی اگر طبیعی هم بشه، باز کردن صحبت با ایشون برای من یه کم کار مشکلیه؛

اولا چون ایشون خیلی اهل درد دل نیست و فقط با لبخند جواب کوتاهی برای سوالی که ازش پرسیده شده میده، پس باید عمده ی حرف زدن رو من انجام بدم و همش از ایشون سوال بپرسم. ولی این مشکل اصلی نیست.

مشکل اصلی اینه که ایشون تقریبا هیچ وقت تنها نیست و با یکی دو نفر از دوستهاش قدم میزنه. به نظر شما اگر من سر صحبت رو با دو سه تا آقا باز کنم، جلف و سبک به نظرنمیرسه؟ و اگر هم ایشون تنها باشن و من باهاشون شروع به صحبت کنم، اگر کسی ببینه به نظرش عجیب نمیاد و حرف در نمیاره؟ خود شما اگر خانم محجبه ای با شخصیت من(فعال و خنده رو، اما اخمو و خجالتی موقع حرف زدن با آقاها) و معمولا با هیچ آقایی حرف نمیزنه رو اگر  دو سه بار در حال گفتگو با یه آقا ببینید، فکر های حاشیه ای به ذهنتون نمیاد؟ و در صورتی که ازدواج با این آقا قسمت نباشه، آیا این خانم فرصت های دیگه برای  ازدواج رو اینطور از دست نمیده؟

***

بعلاوه من نکته جدیدی رو متوجه شدم و اونهم اینه که گرچه ایشون بسیار با اخلاق و منظم و با ایمان هستن، ولی با خانم هایی از دوستانشون و دختران کوچکتر خیلی راحت بگو بخند و رفت و آمد میکنند که باعث شده تا حد زیادی به قول معروف از چشم من بیفتند.

با اینحال لطفا به سوالهایی که در بالا پرسیدم جواب بدین. در حالت کلی میتونه برای من مفید باشه.

***

سوال دیگه ای که دارم اینه که، همونطور که "آسمان95" اخیرا گفتن، من واقعا فردی هستم که اعتماد به نفس خیلی بالایی دارم وهمه همیشه از من تمجید میکنند، و ایشون هیچوقت آمادگی برای جواب دادن به سوالات درسی استادها رو ندارن، و گاها سرکوفت میخورند، و با من رقابت دارند. در حالیکه همه زیبایی یا ظاهر خودم رو هم میپوشونم. و سعی میکنم هیچ جذابیتی نداشته باشم. نظر شما در این مورد و تاثیرش بر علاقمند شدن یا نشدن یک آقا چیه؟

و یک سوال دیگه هم دارم: احتمالا ایشون الان اصلا به فکر ازدواج نیست و در حال لذت بردن از اوایل جوانی و دوران مجردیش هست، و احتمالا تحت تاثیر دوستهاش، دوست دختر هم خواهد داشت. حالا سوال من: آیا افرادی مثل ایشون(نه لزوما خود ایشون) اصلا امکان داره اتفاق ساده ای مثل صحبت کردن فردی مثل من باعث بشه بخوان به فکر آشنایی برای ازدواج بیفتند؟ یا به نظر شما چه اتفاق دیگه ای لازمه بیفته؟

 

----

ممنون میشم به همه سوالاتم جواب بدید.

تصویر احسان69

اسم اون کتاب هست دایر المعارف طالع بینی.

چینی یا هندی نه.  مجموعه ی کاملش.

البته کاش میشد اینجا تصویر گذاشت.  چون من چند صفحه از اون کتاب رو که حدود ۳ سال پیش تو بخش مرجع کتابخونه دانشگاه خوندم ازش عکس گرفتم. 

تصویر سلام سلام

اصلا چیز بیخودیه این فال گیری ها
یکی از دوستام به اعتماد همین چرت و پرتها ازدواج کرد گفت دقیقا برعکس اون کتابه همسرش از آب در اومد خخخخخ

تصویر احسان69

آقای علی. من در مورد ماه های تولد مطالعه کردم. وکتابی رو خوندم که یه تیم روانشناسی با هزاران نفر که متولد ماه های مختلف بودن در مورد رفتاراشون  مصاحبه کردن.

 

تصویر Mr_Ali
نویسنده Mr_Ali در

ببخشید احسان69. من فقط نظر شخصیمو گفتم. و البته اگه چند تا کتاب دیگه هم بنویسند اعتقادم تا الان این هست که این چیزهایی که در مورد متولدین فلان ماه میگن اکثرا اشتباه هست و صرفا ترشحات ذهنی هست. شاید مقدار اندکی از حرفهاشون درست باشه که البته اونم هنوز سند و مدرکی برای صحت و درستیش وجود نداره.

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام. میشه اسم اون کتاب یا کتابها رو به همراه نام نویسنده یا انتشارات بنویسید؟  چون کنجکاوم تاثیرش رو در شخصیت انسانها بدونم.

ممنون.

تصویر ehsansabeti

سلام. من چند روز پیش به اسم حامد پیامم رو اینجا گذاشتم اما ارایه نشد.واسه همین پاین مطلب دیگران می نویسم

من ۲۶ سالمه.  حدود ۸ سال پیش که من تو شهر دیگه مقطع  کاردانی میخوندم، با استاد زبان مهندسیم که یه دختری بود که حدودٱ ۷ سال از خودم بزرگتر بود ازدواج کردم  از زندگیمون راضی هستیم ما همو خیلی دوس داریم طوری که دوری هم واسمون خیلی سخته والانم صاحب دوتا فرزند هستیم. خانم من الان مححبه و چادری و منم به اعتقاداتم پایبند شدم یا بهتر بگم شدیم.  چون قبلش نبودیم.  چیزی که این وسط من و همسرمو اذیت میکنه اینه که من و همسرم قبل ازدواج باهم دوس بودیم، یعنی چیزی فراتراز دوست تا اون حد که حدود یک سال به طور مکرر باهم روابط جنسی بی حد ومرز داشتیم. این چیزیه که مارو اذیت میکنه.  بعضی اوقات خودبخود همسرم گریش میگیره و میگه ما چه اشتباهاتی کردیم و میگه تو خیلی مردی که باهام ازدواج کردی. چون در پایان این من بودم که بهش پیشنهاد ازدواج دادم  اون قبول نکرد  اما من زیاد اصرار کردم چون واقعا بهش علاقه مند شده بودم و دوریش واسم سخت و اینکه  بعد اون روابط که خیلی هم ازش پشیمانم این نامردی بود که ولش میکردم. 

الان نمیدونیم گذشتمون رو چطور جبران کنیم. خدایا مارو ببخش. نمیدونین چقدر واسمون سخته. لطفا راهنماییم کنید

تصویر احسان69

 اینکه قبل ازدواج با همسرت رابطه جنسی داشتی کار بسیار اشتباهی بوده.  البته بیشتر اشتباه با خانومت بوده.  اگه ولش میکردی چی اونوقت.؟  اون خیلی ریسک کرده.  البته حرفایی که بهت گفتم ناراحتت نکنه.  به نظر من همینکه خوشبختش کردی خودش یه جور جبرانه. 

تصویر Mr_Ali
نویسنده Mr_Ali در

خب اما مشکل الان شما چیز دیگه ای هست. نه کامنت قبلم

شاید 80% مشکل شما شروع رابطه باشه اگر اشتباه نکنم. این بیشتر برمیگرده به شرایط واقعی شما که فقط خودتون میتونید بهترین مسیر رو پیدا کنید و بقیه فقط پیشنهاداتی میتونن بدن.

چیزی که به ذهن من میرسه این هست که طوری باید ارتباط برقرار کنید که ضایع نباشه (از این نظر که از لحاظ پرسش و خیلی چیزا چون دخترای کلاستون بیشتر هستن و بیشتر قابل دسترسی هستن اگر سراغ یه پسر برین چیز ضایعی هست.)

مثلا اگر اقا پسر توی شبکه های مجازی مثل واتساپ و یا تلگرام هستند میتونید درمورد یه روزی که امکان تعطیل کردنش هست برای ایشون پیام بدین که کلاس رو میان یا نه و بقیه پسرها میخوان کلاس رو برن یا نه.(مثلا یه روز بین تعطیلی و یا قبل از فرجه ها). دیگه اینکه خیلی کم سر صحبت رو باهاشون باز کنید بستگی به خودتون داره و حواستون باشه زیادی جلو نرین! مثلا بعد از پرسیدن راجب تشکیل شدن یا نشدن کلاس در مورد امتحان یا یک مبحث سخت از یک درس بپرسید که مثلا "شما از فلان درس چیزی متوجه شدین؟" یا اینکه "فلان امتحان خیلی سخت بود. شما چیکار کردین؟" و ... و بعد ادامه ندین و بگذارین ایشون سر صحبت رو باز کنند و دفعات بعد پیام بدن.(و اگر پیامی ندادند بهتره بیخیالشون بشین)

درمورد درونگرایی و برونگرایی هم اشتباه متوجه شدین. شماها چون قبلا با جنس مخالفتون صحبت نکردین این مسئله کمی دشوار هست براتون.(هم شما و هم اقا پسر)

درونگرا به فردی گفته میشه که به عنوان مثال در رابطه با همسرش هم نمیتونه احساساتش رو زیاد بروز بده با اینکه چند ساله با هم هستن. ولی در ذهن خودش علاقه زیادی داره به همسرش و به طور غیرمستقیم از طریق کارها و رفتارش این علاقه رو به طرف مقابلش میرسونه.

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام مجدد

در مورد کامنت قبلتون، من در واقع معتقدم که اقایونی که تجربه دوستی قبل ازدواج با دختران داشتند، برای ازدواج دختری بشدت پوشیده و سر به زیر و به قول شما آفتاب مهتاب ندیده میخوان چون دیگه به پاکی دختران کم حجاب و یا جلوه گر اعتماد ندارند.

در مقابل، آقایونی که خودشون سر به زیر هستند و عمری دامن خودشون رو از گناه حفظ کردن، (که معمولا مشغول پیشرفت تحصیلی و موقعیت اجتماعیشون بوده اند) با جلوه گری دختران کم حجاب به راحتی به قول شما با چشم عاشق میشن و چون معمولا اهل دوستی و سواستفاده نیستند، به سرعت با دختر مورد نظرشون ازدواج میکنند.

 

البته استثنا هم هست.

اما با اینکه من شرایط آقایون گروه دوم رو بهتر میدونم، باز هم با پا فشاری حجاب و سربه زیری خودم رو حفظ میکنم، و تنها کاری که قصد دارم برای جلب یک اقای پاک از گروه دوم بکنم، بیشتر کردن فعالیت های سالم اجتماعی و بیشتر دیده شدن هست. و مواردی که شما گفتید(مثل پرسش درمورد امتحان و..) به نظرم بهترین راه باز کردن صحبته.

و حرف شما رو در مورد این که گفتید کسی که با نگاه عاشق بشه، بعد از ازدواج هم با نگاه عاشق دختران و زنان غریبه میشه، قبول دارم، اما به اعتقاد من، مردی از گروه ۱ راحت تر از گروه ۲ به فکر خیانت میفته. چون مرد گروه ۱ که با خانوم های مختلف بوده و عادت کرده کلا با خانم ها راحت تره و دیگه نمیتونه به ۱ نفر قانع بشه. در حالیکه مرد گروه ۲ به خویشتنداری در موقع تجرد که سخت تر هست عادت کرده، چه برسد به بعد ازدواج که آرامش داره. بعلاوه، خانواده که خیلی تاثیر میذاره در مورد مرد ۱ برای روابط خارج از ازدواج سخت گیری نمیکردن، اما برای مرد ۲، سخت گیری خانواده و ترس از آبرو هم هست.

بعلاوه مرد گروه ۱ وقتی تک تک دوستان دختر قبل از ازدواجش رو با همسرش تو ذهنش مقایسه میکنه، به طور حتم ویژگی هایی رو پیدا میکنه که همسرش نداره(و طبیعیه که یک نفر نتونه همه خوبیهای چند نفر رو با هم داشته باشه) و همیشه کمی از همسرش به خاطر نداشتن اون خصوصیات ناراضیه و دلش برای اونها تنگ میشه و ممکنه به فکر دوستی مجدد بیفته. اما مرد ۲ خانومش رو کم نقص ترین میبینه، چون با خانم دیگه ای نبوده که بتونه مقایسه کنه.

و مسئله«هیچ چیز مثل عشق اول نمیشه» هم همیشه وجود داره. پس مرد ۲ حداکثر محبت رو قائل میشه. ولی مرد ۱ کمی بی حوصله خواهد بود. چون قبلا تفریحات و هیجانات مثل گشت و گذار رو با خانم ها تجربه کرده.

نظر شما چیه؟ آیا به نظرتون آقایون گروه ۲ که با گول ظاهر خوردن ازدواج میکنن با وجود مواردی که گفتم نامناسب هستن؟ آیا به نظرتون دسته جدیدی از آدمها رو میشه به دسته بندی بالا اضافه کرد؟

 

ممنون

تصویر Mr_Ali
نویسنده Mr_Ali در

من از سر بیکاری یا شاید از سر کنجکاوی همه نظرات رو خوندم! برام جالب بود که اینقدر زیاد پیگیر مسئله هستید...

با اقای احسان69 اصلا موافق نیستم. منظورم ماههای تولد هست. "شاید" این که ماه تولد چی باشه روی شخصیت انسان تاثیر داشته باشه.ولی این رو مطمئنم که این چرت و پرت هایی که توی سایتها و خیلی مجله ها و جاهای دیگه مینویسن اشتباهه. در واقع علم امروز ما هنوز به اون درجه ای نرسیده که بتونه اینا رو کشف کنه. دلیل حرفم خیلی مستندات نجومی هست و البته کتاب حلیه المتقین (حلیت المتقین) که خیلی از شبها رو بد دونستن برای نزدیکی و خیلی از شبها رو خوب.

و با اقای احسان در مورد کارهای هنری هم مخالفم. چون درخواستش چیز عرفی نیست.

در مورد اینکه دختران به اصطلاح زرنگ که شما گفتید قاپ پسرا رو میدزدن باید خیلی نکته ها رو راجع به پسرا بدونید. اول اینکه حتی بی حیاترین پسرها که زنا کار و هرچیزی هم باشه وقتی میخواد دنبال کسی برای ازدواج بگرده دلش نمیخواد مثل خودش فاحشه باشه. به مادرش میگه یه دختر آفتاب مهتاب ندیده برام پیدا کن! (این رو قبول دارین؟)

دوم اینکه فرض کنید یه دختر با آرایش و جلوه گری (دقت کنید حتی نگفتم بی حجابی!) برای پسرا دلبری کنه و به اصطلاح شما با زرنگ بازی خواستگارای زیادی دست و پا کنه و شوهر پولداری گیر بیاره. خب به نظرتون این پسرا جذب چیِ این دختر شدن؟؟ اخلاق و رفتار و عقایدش؟؟؟

سیستم بدن پسرا طوری هست که از طریق چشم میپسندن. ولی سعی نکنید از این راه وارد دل یه پسر بشین چون از قدیم گفتن "دست بالای دست زیاده". یکی خوشگلتر میاد و شما از دلش بیرون میرین...! مطمئن باشید اونهایی هم که با چشم پسندیده شدن و نه رفتار و ... چشم همسراشون دنبال خوشگلترا هم میره. بالاخره مردها تنوع طلب هستن یه جورایی و نمیشه انکارش کرد.

البته این معنیش این نیست که شما اصلا به خودتون نرسید. در اصل باید اعتدال رو رعایت کنید. ظاهرتون زیبا و آراسته باشه ولی جلوه آنچنانی نداشته باشه.

(به عنوان نکته هم بهتون بگم اکثر پسرها برای ازدواج به دخترهای محجبه و چادری تمایل دارن. البته اونهایی که به سن عقلی رسیده باشن)

تصویر احسان69

من که هرچی میگم هی شما میگی نه یه جور دیگه. 

من احساس میکنم شما یه جور خودتو نمیتونی راضی کنی.

از مشاورین بخواین کمکتون کنن

موفق باشید

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

ممنون از راهنمایی هاتون.

به نظر من ماه تولد خیلی خیلی کمتر از عوامل دیگه مثل خانواده و اعتقادات و فرهنگ تاثیر داره. ولی نمیشه گفت بی تاثیر هست.

تصویر احسان69

من مردادیم و اون اردیبهشتی بود. مردای مردادی احساسی ترین ها و بهمنی ها بی احساس ترینند.

منم قبلا رفتارا و کاراشو دیده بودم ولی یهو عاشقش شده بودم.  گرچه الان بود و نبودش واسه من مهم نیس. 

شکا تو سوال قبلی گفتی دوس داری باهات آشنا بشه گرچه هنوز قصد ازدواج نداشته باشه.

شما میخوای باهاش رابطه برقرار کنی؟ 

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

آقای احسان69، شما اصلا منظور من رو متوجه نمیشید.

من گفتم حتی اگر هنوز به من علاقه نداشته باشه، من مایلم با حضور فعال و سالم در اجتماع، در صورتی که خدا صلاح بدونه، نظرشون رو برای ازدواج جلب کنم. و از مشاورین محترم درخواست دارم روش های سالم شرکت در فعالیت های اجتماعی-علمی رو به من معرفی کنند.

 

تصویر احسان69

من شخصی تا حالا در اطراف خودم ندیدم که به اندازه ی من به ماه تولد و تٱثیراتش اعتقاد داشته باشه.  خیلی اعتقاد دارم.  در مورد همه ی ماههای تولد مطالعه کردم.  

اینکه گفتین وابسته نشدین خیلی خوبه.  طوری پیش برین که وابسته نشین.

به نظر من افراد هنرمند از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند ( البته بیشتر در سخن گفتن) اما در هنر خودشون رو بی نظیر میدونن. چون یک هنرمند همیشه حرف دلش رو دوس داره از طریق ظاهر کردن یه اثر هنری به همه نشون بده چون قدرت بیان نداره.

من ۸۰درصد مطمئنم که همکلاسی شما ذوق هتری داره.

در مورد همکلاسیت تحقیق کن. دفتر جزوه هاش رو قرض بگیر. مطمئن شو که هنرمنده. بعد ازش بخواه که یه کار هنری واست انجام بده.  مطمئن باش با اینکار میتونی احساساتش رو برانگیخته کنی. و کاری که ایشون به شما تحویل میده توش عشق به شما موج خواهد زد،چون به هنر و تواناییش اهمیت دادی.مگر اینکه عشق دیگری داشته باشه.

کاری که گفتم انجام بده

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام مجدد به آقای احسان ۶۹

متاسفانه به دلایلی که در جواب نظر آقای علی نوشتم نمیتونم جزوه بگیرم. و چون درخواست کار هنری کار رایجی نیست خیلی مطمئن نیستم. مگر اینکه به طریقی کارهای هنریشون رو(بغیر از جزوه گرفتن) دیده باشم و به اون بهونه ازشون کار هنری بخوام......

چه فعالیت اجتماعی سالمی میتونید به من معرفی کنید تا بصورت غیر مستقیم اون آقا با اخلاقیات من بیشتر آشنا بشه؟

شما اگر شخصیت هنری و درونگرا دارید آیا ماه تولد شما با شخصیتتون تطابق داره؟(کدام ماه) و دختری که سالها پیش به او علاقمند شدید چکاری کرده بود که فردی درونگرا و اهل هنر مثل شما را به خودش وابسته کرده بود؟

بعلاوه اونطور که در داستان شما گفته شده، من به عشق در نگاه اول اصلا اعتقاد ندارم و باید فرد مورد نظرم رو ماهها زیر نظر بگیرم تا نظرم را در صورت مناسب بودن ویژگیهاش به خودش جلب کنه. ولی این به معنی مشکل پسند بودن من نیست.

با تشکر.

تصویر Mr_Ali
نویسنده Mr_Ali در

از صفر تا صد مسئله:

اول اینکه شما به خودتون تلقین نکنید که گاها اگر به سمت شما نگاه میکنه داره شما رو نگاه میکنه و یا از رفتاراش الکی برداشت نکنید که عاشقتون شده. (چون زیاد دیدم دخترا فکر میکنن پسره عاشقشون شده یا از کاراش منظوری داره این رو گفتم)

اینکه پسر به سمت شما نیومده اصلا چیز مهمی نیست. طبق گفته شما به این پسر علاقه دارین و جدا از این بحث که انتخابتون درسته یا نه اگر میخواین از میل ایشون به خودتون هم مطلع بشین بهترین راه درس هست! چون همکلاسی هم هستین یه دلیل درسی پیدا کنید و یه مدت کوتاه از ایشون مثلا کمک بخواین و بعد از اون مدت کوتاه کنار بکشید. اگر علاقه ای از طرف ایشون به شما وجود داشته باشه خودشون بهتون پیام میدن و به طوری خواستار ادامه رابطه میشن. (که البته شما باید حد و حدود رو رعایت کنید چون هنوز نه به داره نه به باره! و بعد از شناخت از همدیگه رابطه رو کلا قطع کنید و ازشون بخواین در صورت ادامه بیان خواستگاریتون)

این رو هم حواستون باشه که نباید به پسر به طور مستقیم اظهار علاقه و محبت کنید. و البته در هیچ صورتی وابسته نشید که چه ازدواج کنید و چه نکنید ضرر میکنید.

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام آقای علی.

چشم. تلقین نمیکنم.

و درست میگید باید از ایشون کمک بخوام اما سه تا مانع هست:

۱- من شاگرد اول هستم و ایشون شاگرد متوسط.

۲-پسرهای به وضوح زرنگ تر از لحاظ درسی تو کلاس هستن. پس به سراغ فردی ساکت و متوسط رفتن فکر همه رو به جاهای دیگه میکشه و مردم حرف میارن.

۳-یکبار ازشون درخواست کمک برای مسئله ی سخت درسی کردم اما نمیدونم از روی اعتماد به نفس کم بود یا چیز دیگه، اما گفتن که هم من، هم خودشون، باید از دوستشون (پسر زرنگ تر) برای اینکار کمک بگیریم.

نظر شما چیه؟ آیا فعالیت سالم مشابه سراغ دارید که بتونن با رفتار من آشنا بشن؟

 

با تشکر

تصویر احسان69

من خودم فرد درونگرایی هستم.  از اول این بودم اما...  یه زمانی شدم برونگرا.اون زمان خیلی سختی کشیدم.  عشق کورم کرده بود واقعیت رو نمیدیدم. ازت میخوام رو اسمم کلیک کنی و اولین مطلبی که من سه سال پیش تم این سایت کذاشتم رو ببینی.

بعد متوجه میشی چرا بهت گفتم زیاد بهش فکر نکن که وابستگی میاره و اینکه گفتم بعد وابستگی رابطست و بعد اون اگه جدایی باشه خیلی سخته. 

مطلبم رو حتما بخون

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

آقای احسان ۶۹

با سلام مجدد

داستان زندگی شما خیلی پیچیده بود. 

آیا به نظر شما ماه تولد تاثیری بر عکس العمل ها، انتخاب ها و شخصیت فرد میتونه داشته باشه یا خیر.(مثل عکس العمل هایی که شما در داستانتون نشون دادید)

و همانطور که گفتم، من اصلا وابسته و علاقمند نیستم، بلکه متدین بودن، با اخلاق و مرتب بودن ایشون با ملاکهای من جور هست. و مثل من، به مذهبی بودن خودشون افتخار میکنند.

 

سوال من این هست که چطور به طرز سالم فعالیت اجتماعی داشته باشم تا فرد مقابلم به من علاقمند بشه. حتی اگر الان به فکر ازدواج نباشه.

ممنون

تصویر احسان69

میخواستم بدونم که حالات و رفتارشما مربوط به سن شماست یانه. یا اینکه بدونم تازه محیط دانشگاه و وجود جنس مخالف رو دیدی یا نه.  و اینکه در بعضی رشته ها تعداد پسران کمتر از دختران است. اینم خودش بی تٱثیر نیس.  به این دلیل پرسیدم

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

کارشناسی هستم و تعداد دختران خیلی بیشتر هست. و به نظر من، سن، تاثیر زیادی بر تصمیم به حضور فعال در اجتماع و فعالیت های اجتماعی نداره. با اینحال به نظر شما احترام میذارم.

من و همکلاسیم درونگرا هستیم. آیا خود شما فرد درونگرایی هستید؟ 

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام مجدد خدمت شما
با تشکر از وقتی که برای راهنمایی کردن من گذاشتید.

۱-منظورم این نیست که میخوام مثل اون دخترها کم حجاب باشم، بلکه منظورم این هست که نمیخواهم قربانی عمل ناشایست اونها بشم و منزوی باشم و حقم توسط اونها خورده بشه، میخوام در جامعه حضور فعال و اجتماعی و سالم (با حفظ حجاب) داشته باشم و اونچه که حقمه رو بتونم بدست بیارم.

۲-حال اینکه فرمودید بطور غیر مستقیم اقدامی کنم، فکر خیلی عاقلانه ای هست و برای مواقعی هست که علاقه ای وجود داشته باشه. و احتمالا امتحان خواهم کرد.
اما در صورتی که بفهمم هنوز به من علاقه ای نداره، مایلم اون علاقه رو (با حفظ موازین اسلامی) ایجاد کنم. (برای مثال، دوست چادری من که زیبایی خاصی نداشت اما خیلی فعال بود و بلند حرف میزد و مهربان بود، همان ترم اول توسط پسری مذهبی و سربراه و مرتب در کلاس خودشان پسندیده شد. درحالیکه دختران چادری و زیباتر، اما آرام دیگر در کلاسشان بودند. منظور من هم از حضور فعال به جای پایین انداختن سر و دور ایستادن همون هست.)
لطفا در مورد راه های دیده شدن و فعال بودن (سالم) در محیط دانشگاهی راهنماییم بفرمایید.

۳-و در مورد مراکز مشاوره ازدواج دانشگاه، استادان علوم دینی، فرم هایی رو برای نوشتن مشخصات شخصی و مشخصات فرد مورد نظر تهیه کردن که بدون عکس هست تا اگر کسی مشخصات رو پسندید، با دختر خانم تماس بگیره و آشنا بشن. به نظر شخص من روش خیلی خوبی نیست چون هیچ دختر با حجب و حیایی نمیره فرم درخواست ازدواج پر کنه. پسر بعد ازدواج باید فکر کنه ازدواج فکر خودش بوده (گرچه دختر اون فکرو غیرمستقیم تو سرش انداخته باشه).
نظر شما چی هست؟ اگر پسری در شرف ازدواج بودید با دیدن اون همه فرم پر شده احساس نمیکردید این دختران برای ازدواج پیش قدم شدند و احساس سبک رفتار کردن اونها و مسخره کردنشون بهتون دست نمیداد؟ به این دلیل من فرم ها رو نمیپسندم. نظر شما چی هست؟

با تشکر

تصویر احسان69

منظور من از دختر زرنگ کسانی هستند که با حقه دل پسر رو به دست میارن نه زرنگ تو حالت های دیگه.

البته شماهم داری راست میگی. جامعه طوری شده که دخترا روز به روز به سمت آزادی کشیده میشن و پسراهم همینطور.  شاید این روزا انسان مجبور باشه موافق جریان آب شنا کنه. 

پس سعی کن با هنجار جامعه پیش بری و ناهنجاری نکنی. منظورم اینه که حجاب زیادی هم ناهنجاریه.

آره نرمال باشی بهتره.

در مورد همکلاسیت که گفتی پتانسیل علاقه مند شدنشو داری،  میشه ازت بپرسم که خودت چند سالته؟ ترم چندمی؟  چه رشته ای هستی و چندتا پسر تو کلاستونن؟! البته اگه مایلی جواب بده

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام.

بله از لحاظ اجتماعی بودن گفتم میخوام مثل اونها باشم، نه حجاب. از حجاب خودم راضی هستم.

این اطلاعاتی که گفتید، من متوجه نشدم، برای چی میپرسید؟

تصویر احسان69

قبلش میشه بپرسم اینکه چرا شما تو صحبتات از همکلاسیت میگی؟ آیا واقعا دوسش داری یا نه فقط چون ازش شناخت داری اونو مثال میزنی؟

ببین خانوم عزیز،  به قول خودت دخترایی که تو بهشون میگی زرنگ وقتی ازدواج میکنن طرف مقابلشون دوحالت داره: یا مثل خودشون زرنگ و هفت خطن یا اینکه ساده لوحی که گول ظاهر دخترو خورده. 

تو دوس داری شوهرت کدومش باشه؟ یقینا هیچکدوم.  تو دوس داری شوهرت با درایت باشه و چشم بصیرت داشته باشه.تنها چنین شخصیه که میره دنبال شخصی مثل خودش! یعنی کسی که سرشو میندازه پایین میره و میاد و اصلا خودشو... جلوه نمیده.

شما زیاد به اون پسر فکر نکن. بهش فکر کنی مجذوبش میشی. مجذوبش بشی بعدش رابطست و وابستگی. وابسته که شدی خدانکنه بعدش جدایی باشه که خییییییییییلی سخته. 

پس عادی زندگی کن. خودت باش.بذار همه چی با گذر زمان درست شه

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

سلام.

من هنوز ایشون رو دوست ندارم، چون خیلی به خودم اجازه فکر کردن به ایشون رو نمیدم و به قول مشاور، اصلا از کجا معلوم به من توجه داشته باشه. و حدیثی از حضرت علی هست با این محتوا که دنبال کسی که تو رو دوست نداره نباش. ولی با اینحال کاملا پتانسیل علاقمند شدن به ایشون رو به دلیل خصوصیتهایی که داره تو خودم میبینم. حالا یا ایشون یا کس دیگه ای با خصوصیات مشابه که هر روز بتونم ببینمش و تحت نظر داشته باشم و بهش اطمینان پیدا کرده باشم.(کمیابه)

ممنون که به سوالات من تا حدودی پاسخ دادید، ولی:
۱- چطور این نظر رو دارید که فردی که با دختر زرنگ ازدواج کنه شاید هفت خطه؟

و به نظر من و یکی از مشاوران این سایت (توی نظرها دیدم) افرادی که دختران چادری کم رو رو انتخاب میکنند، گاها هفت خط هایی هستند که طبق تجربه رابطه هاشون با دخترهای کم حجاب، همه شون رو مستعد انحراف میدونن واسه همین فقط میتونن به پاکی یه دختر چادری و کم رو اعتماد کنند.

(و چنین شخصی به نظر من در آینده احتمالا اجازه مستقل شدن و اظهار نظر به خانمش نخواهد داد و اون رو منزوی خواهد کرد و هیچ اعتمادی از نظر وفاداری نمیشه به اون داشت. در حالیکه خودش همیشه به خانمش سؤذن نشون میده.)

۲- در ۲ سالی که همونطور که توصیف کردم، میرم و میام، خواستگارهای زیادی نداشتم. درحالیکه دختران بد حجاب خیلی زیادی در دانشگاه، خوابگاه، و فامیل خواستگارهای فراوانی داشتند و حتی توسط مادر و خواهر پسر پسندیده شدند و ازدواج کردند.
آیا این به این معنیه که پسر با درایت و عاقل کم شده؟ یا سلیقه پسرها با زمان قدیم فرق میکنه؟ و دختری میخوان که اجتماعی باشه تا در مجالس به قول معروف خودی نشون بده و زرنگ باشه و باعث افتخار پسر باشه؟

 

ممنون از وقتتون.

تصویر گل ها
نویسنده گل ها در

با سلام و احترام
متشکرم که راهنماییم کردید.

اینکه فرمودید شاید علاقه اصلا نداشته باشه، کاملا ممکنه.
ولی لطفا به این سوالهایی که در این مورد تو ذهنم هست، جواب بدید. 

۱-پس چرا وقتی من گاها صحبت میکنم (کوتاه و راجع به درس) همیشه با حالت خوشحال و کمی هول جوابم رو میده و وقتی تو راهرو چشمم بهش میفته و خشک و جدی و آروم سلام میکنم با لبخند و تعظیم سلام میکنه و کلا رفتار خوبی داره؟

۲-اصلا شاید هیچ علاقه ای به من نداره. این روزها، دخترها اونقدر به سمت پسرا اومدن و چه در دوستی، چه در جلب توجه برای ازدواج، خودشون رو تو دل پسر جا کردن و موفق بودن که الان پسرا (بخصوص خجالتی های با ظاهر و رفتار ایده آل) دیگه شاید منتظرند دختر به سمتشون بیاد. بخصوص که همین فرد مذکور چندین و چند بار این اتفاق جلوی چشم من براش افتاده. حالا بماند اونهایی که من ندیدم یا در خلوت باهاش حرف زدن و... و چند دختر از من خواستن در مورد اون اطلاعات بدم و شمارشو بهشون بدم!
پس آیا من میتونم علاقه ای در دل ایشون ایجاد کنم و ایشون رو به فکر خواستگاری بندازم؟(شخصا عجله ای برای ازدواج ندارم ولی شاید اون منتظره که تحصیلات و پس اندازش بیشتر بشه و دختر بهتری مثلا چند سال کوچکتر و زیباتر پیدا کنه، برای همین، الان خودش به فکر ازدواج نیست، چیز دیگه ای مثل جذب یک خانوم شدن و چراغ سبز گرفتن از اون خانوم باید فکر ازدواج رو به سرش بندازه. برای همین میخوام دور نایستم و اقدامی در این جهت بکنم.)

۳-الان خیلی ها میگن دیگه شرایط مثل قدیم ها نیست دختر تو خونه بشینه واسش (با معرفی کردن)خواستگار بیاد، الان دخترا، خودشون کسی رو که میخوان بدست میارن، و اگر نه، دخترهای دیگه پسرهای ایده آل رو به قول معروف «گول میزنن» و عاشق میکنند. و وقتی پسر عاشق رفتار دختره شد و دختره(خیلی ببخشید) به نیازهای پسره پاسخ نداد، پسر میره خواستگاریش. اینجوریه که مردم میگن (ببخشید) اگر نجنبی، پسرهای ایده آل تر رو دخترهای زرنگ میبرند.
الان هم تعداد دخترهایی که آرایش میکنند و کم حجابند و بخاطر جذابیتشون ازشون خواستگاری میشه و ازدواج میکنند اصلا کم نیست و چندین نفر از دختران بدحجاب اطراف من با پسران سطح بالا و یا پولدار ازدواج کردند.
درحالی که من دختری هستم که سرم رو میندازم پایین و از کلاس مستقیم میرم خونه و از خونه مستقیم میرم کلاس و هیچ پسری فرصت دیدن من رو نداره چه برسه به اینکه مجذوب رفتارم بشه.
و آقای همکلاسی من هم نیازی نداره دخترها رو از دور زیر نظر بگیره و بپسنده و به سمتشون بره، بلکه اونقدر دخترهایی که دور و بر اون و جلوی چشم اون میچرخند و باهاش مودبانه و شیرین صحبت میکنند زیاد هست که احتمال زیاد (بخاطر بی تجربگی) عاشق یکی از اونها خواهد شد.
به نظرتون اگر همینطور ادامه بدم و اون اونقدر جذب اون دخترهای جذاب و ناز بشه که بره خواستگاریشون، نباید خودم رو بخاطر دور ایستادن و دیده نشدن سرزنش کنم؟

۴- در مورد اینکه فرمودید در مجالس و... ظاهر بشم.
من هم قبول دارم که خیلی مفیده چون من در پوششم در محیط خارج خانه حجابم رو با چادر رعایت میکنم، و تقریبا هیچ گونه آرایش و وسایل زینتی استفاده نمیکنم. پس احتمال به قول معروف پسندیده شدنم و جذب خانم ها یا خود آقا پسر در محیط خارج خانه خیلی کمتره. درست. اما من ترجیح میدم بر اساس زیبایی رفتارم پسندیده بشم تا زیبایی های جسمانیم. چون اگر ظاهر آراسته من در مجالس زنانه دیده بشه و به آقا پسر قول خانم با ظاهر خوب رو بدن، در جلسات آشنایی همیشه به رفتارهای من با دید مثبت نگاه میکنند، و بعد ازدواج وقتی ظاهر من عادی شد، تازه به نقاط ضعف رفتاری من پی میبرند. در حالیکه اگر همکلاسیم رو با پوشش کامل بتونم مجذوب خودم کنم، درواقع، جذب رفتارم شده اند و عشق منطقی خواهد بود و از لحاظ ظاهر (که برای آقایون امر مهمیه) هم وقتی ظاهر چادری من که هیچ جذابیتی ندارد، رو بپسندند، اونوقت ظاهر آراسته بعد ازدواج رو نیز خواهند پسندید. پس به نظرتون برگزیدن همسر در دانشگاه، بهتر نیست؟

توضیح تکمیلی-» عیب دیگر:اگر از طریق معرفی خوانواده ها آشنایی انجام بشه، پسر که میدونه به قصد ازدواج داره آشنا میشه، همه ی عیب های رفتاری خودش رو میپوشونه و خودش رو عالی جلوه میده. ولی اگر آشنایی در دانشگاه باشه، من رفتار اون پسر رو، درحال عادی روزمره بدون قصد بی عیب نشون دادن خودش هر روز میبینم و فعالیت هاشو زیر نظر دارم. (در مورد آقایی که گفتم همکلاسیمه، دیدم که گرچه خیلی پسرهای دیگه دنبال تفریح و کارهای گاها کمی خلاف هستند ولی اون تحت تاثیر هیچ کدوم نیست و همچنان هر روز در طی دو سال گذشته مرتب و مودبه و نه تنها اصلا از حرف های مذهبی زدن خجالت نمیکشه، بلکه افتخار هم میکنه‌.)
پس آیا ازدواج در محیط دانشگاه همانطور که خیلی از بزرگترهای من اعتقاد دارند بهتر از واسطه مونث نیست؟

خیلی ممنون میشم به هر ۴ سوال من پاسخ بدید.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام دوباره به شما کاربر محترم

1. اینکه طرف مقابلتان گاها در برابر شما خجالتی و کمی هول است و... چه بسا به خاطر حجب و حیای درونی او باشد. برخی از پسران به طور کلی در برابر جنس مخالف خجالتی هستند و دست و پای خودشان را گم می‌کنند و این اصلاً ربطی به علاقه مندی آنان ندارد. البته چه بسا واقعاً او به شما علاقه داشته باشد، ولی شاید این علاقه او به اندازه‌ای نباشد که منجر به اقدام و ازدواج از سوی او شود. اگر واقعا او به شما آن اندازه علاقه داشته باشد که بخواهد با شما ازدواج کند، قطعا برای ازدواج با شما، نشانه‌ها و قرائن دیگری را بکار می‌برد تا منظور و قصد خود را به شما بگوید یا اینکه مستقیماً برای ازدواج با شما اقدام می‌کرد. از طرفی صرف علاقه مندی برای ازدواج موفقیت آمیز کفایت نمی‌کند. از کجا معلوم که ایشان با شما در جهات مختلف تناسب داشته باشد؟ 

2 و 3. رفتار و پوششهای بعضاً تحریک آمیز برخی از دختران برای جذب پسران که به قول شما امروزه دختران با رفتار و حرکات خود پسران موردعلاقه خود را جذب می‌کنند، باید عرض کنم: اولاً این کار از منظر آموزه‌های دینی نادرست و نامشروع است. ثانیاً چون دیگران کارهای خلاف عرف جامعه انجام می‌دهند دلیل بر درستی رفتار آنان نیست. از کجا معلوم تناسبات اعتقادی، اخلاقی، رفتاری، فکری، فرهنگی و خانوادگی در اینگونه ازدواج‌ها رعایت شده است؟ ثالثاً از کجا می‌دانید که اینگونه دختران زندگی رضایت بخش و موفقیت آمیزی ا تجربه می‌کنند؟ به نظرتان علت رواج طلاق در شهرهای بزرگ کشورمان چیست؟ چرا در بعضی از شهرهای ما از هر دو ازدواج، یکی به طلاق می‌انجامد؟ فکر نمی‌کنید رواج این روش (یعنی اقدام مستقیم دختران در جذب پسران) تبعات جبران ناپذیری دارد؟ بسیاری از دختران به خیال اینکه با رفتارهای خود دل پسران را جذب کنند، در دام شیادانی افتادند که زندگیشان را تباه کرده است. بنابراین با این توضیحاتی که داده شد، معلوم است که روش مستقیم دختران در جذب پسران ریسک بالایی دارد و هرگز توصیه نمی‌شود.
در مقابل توصیه‌ای که دارم این است که دختران نباید از روش مستقیم و هنجارشکنانه برای جذب پسران اقدام کنند، بلکه به صورت غیر مستقیم بدون اینکه هنجارهای جامعه شکسته شود، می‌توانند پی ببرند که طرف مقابلشان تمایلی به ازدواج با انان دارد یانه. مثلاً در مورد وضعیت شما باید عرض کنم که شما می‌توانید به صورت غیرمستقیم به گوش طرف مقابلتان برسانید که خواستگار دارید و... چه بسا طرف مقابل اگر واقعا تمایل به ازدواج با شما را داشته باشد، به خودش بیاید و اقدام جدی انجام دهد، در غیر اینصورت اگر اقدامی نکرد، نشان می‌دهد که چندان تمایلی برای ازدواج با شما را نداشته است.

4. در مورد اینکه در مجالس و ... ظاهر و دیده شوید، منظور از دیده شدن هم صرفا چهره و ظاهر دختر نیست؛ بلکه شامل اخلاق، رفتار و گفتار دخترخانم نیز می‌شود. همچنین حضور مستمر دختران در مجالس و برقراری رابطه با هم نوعان خود، به تدریج باعث بالا رفتن مهارت‌های کلامی و ارتباطی خود دخترخانم می‌شود و در کنار آن موجب دیده شدن از سوی واسطه‌ها، مادران و خواهران خواستگار می‌شود. از طرفی استفاده از مراكز مشاوره قابل اعتماد در محیط دانشگاه و بیرون دانشگاه جهت همسریابی نیز مناسب است. 
اینکه در دانشگاه بهتر می‌توانید طرف مقابل را زیرنظر بگیرید و ...، همیشه اینگونه نیست؛ زیرا معمولا افراد در اماکن عمومی سعی می‌کنند خودشان را موجه جلوه دهند و معمولا کارهایی که خلاف موازین و قوانین دانشگاه هست را انجام نمی‌دهند. پس نظارت دقیقی را به همراه نخواهد داشت. از طرفی شما با آن پسر کذایی هم در ارتباط مستقیم نیستید که با افکار، خلقیات و عادات رفتاری، سلیقه‌ها و تمایلات او به صورت جزئی آشنایی کافی داشته باشید. در حالی که در جلسات خواستگاری، به ویژه در دوره نامزدی و آشنایی بیشتر، طرفین (دختروپسر) بیشتر با افکار، اخلاق، اعتقادات، رفتار، فرهنگ، سلایق و عادات رفتاری و همچنین تمایلات همدیگر آشنا می‌شوند. پس نمی‌توان گفت که ازدواج از طریق خانواده‌ها شناخت درست را به همراه ندارد. مضاف براینکه ازدواج از طریق خانواده‌ها اگر همراه با نظارت مشاور ازدواج باشد، احتمال انتخاب درست را افزایش می‌دهد.

موفق باشید.

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام به شما کاربر محترم

اینکه طرف مقابلتان، درس خوان، ظاهر آراسته، مذهبی و ... دارد، دلایل کافی برای مناسب بودن ایشان با شما نیست. مضاف بر اینکه شما اختلافات فرهنگی و خانوادگی با طرف مقابلتان دارید و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. البته این مسائل به خود خانواده‌ها مربوط می‌شود و بستگی به میزان حساسیت آن‌ها به این مسائل دارد.

امّا از کجا معلوم که ایشان حس خاصی نسبت به شما داشته باشد که چنین برداشتی برای پیش قدم نشدنشان ارائه کردید؟ چه بسا حسی نسبت به شما نداشته باشد و این صرفا برداشتهای شما باشد؟ بهتر است در این زمینه خیال پردازی نکنید و طبیعی رفتار کنید.

معمولا پسران اگر حسی نسبت به دختری داشته باشند، به طرق مختلف به دخترمورد علاقه خود نشان می‌دهند، مگر موارد اندکی باشد که به دلایلی از جمله نداشتن اعتماد به نفس و ... حس خود را نشان ندهند.

در میان متنتان، اشاره‌ای به رفتارهای بعضا خشک و سرد خود در برابر جنس مخالف خود کردید که در این باره توصیه‌های کلی می‌کنم که امیدوارم برای شما و دیگر دختران محترم مفید واقع شود:

1. سعی کنید همواره در تمام محیط‌ها با وقار، عاقلانه، جدّی و محترمانه برخورد، صحبت و حرکت کنید. هیچ گاه تصور نکنید که اگر کمی بی حجاب شوید یا گرم برخورد و جلف برخورد کنید بیشتر مورد توجه قرار می‌گیرید؛ زیرا اگر این کار را بکنید، بیشتر مورد توجه کسانی قرار می‌گیرید که هدفشان صرفا دوستی و رابطه است نه ازدواج.

2. دخترخانم‌های مومن و متدین لازم است انزوا و گوشه‌گیری را کنار زده و در مجالس زنانه؛ مانند مهمانی‌های فامیلی، مجالس عزا و شادی، با ظاهری آراسته و مرتب توأم با برخوردی محترمانه و متین حضور داشته باشند.(تا توسط واسطه‌های خیّر و مادرانی که بدنبال دختر برای پسرشان هستند، دیده شوند.)

3. اگر کسی به آنان نزدیک شد، تا بهتر آنان را بشناسد، بهتر است با حفظ حریم‌های شرعی و عرفی بصورت عادی، سنگین و محترمانه برخورد کنند. البته این به معنای گرم گرفتن و بگو و بخند با طرف مقابل نیست، بلکه بهتر است به طرف مقابل (تاحدودی) اجازه کشف و شناخت خود را بدهید. نه اینکه ابتدا به ساکن بخواهید  برخورد خشن و سردی از خود نشان بدهید که طرف مقابلتان به قولی دمش رو کوله‌اش بندازد و .... لازم به ذکر است که اگر طرف مقابل برخورد را گرمتر کرد، لازم است با حفظ احترام، رابطه را ادامه ندهید تا طرف متوجه شود که شما اصلا بدنبال رابطه برقرار کردن نیستید.

4. دخترخانم‌ها می‌توانند حضور فعّال و سنگین در محافل مردانه (فامیلی و غیرفامیلی) داشته باشند. البته با حفظ شئونات دینی؛ زیرا این کار می‌تواند باعث شود که دخترخانم‌ها بیشتر مورد انتخاب آقایان مجرد قرار بگیرند.

موفق باشید