۲۰ سالمه خانمی ک برای ازدواج مورد نظرم هست ۱۸ سالشونه ۱۰ ماهی هست ک باهم آشنا شدیم چن باری هم بیرون رفتیم ولی ب دلیل اینک در دو شهر مختلف هستیم(تقریبا ۱ ساعت فاصله) بیشتر صحبتامون چت و وویس و تلفنیه الان موندیم ک چجوری ب خانواده ها اطلاع بدیم البته میخایم صبر کنیم تا من مشقول ب کار بشم و سربازیم رو بگذرونم از بد روزگار داییم هم همسر از اون شهر گرف و الان داییم و همسرش با خانواده مادربزرگم کمی مشکل دارن سره کم اومدن و این حرفا الان مشکل ما هم همین است ک چجوری خانواده هامونو راضی کنیم ک با اینک از ۲ شهریم ولی میتونیم باهم بسازیم حتی خانومم هم بخاطر درکی ک داره ک من تک فرزندم و مادرم خیلی وابستس میگه با زندگی در ورامین مشکلی نداره و حاضره تا همیشه اینجا زندگی کنیم ولی هر ۱۰-۱۵ روز ب شهر اونها بریم هم من هم فرد مورد نظرم از هم سوالات زیادی پرسیدیم خیلی زمان گذشته و فهمیدیم این رابطه هیجان و هوس نیست حتی خوده من از خانومم بخاطر عقاید و صحبتایی ک راجب مسائل اعتقادی و غیره داشتم شیفته باطنشون شدم و تا قبل دیدار اول از زیبایی ظاهریشون خبر نداشتم الان خانواده ها جوری شدن ک کلا نت رو جای بدی میدونن اما من بار ها و بار ها با خانومم ب این نتیجه رسیدیم ک هیچوقت ب هیچکس از آشناها و دوستان یا اگ خداخاست ب فرزندامون نگیم ک رابطه مجازی داشتیم چون واقعا خودمون هم موندیم مگه این همه تفاهم میشه ؟ اختلاف نظر هست اما تفاهم هامون بر اختلاف نظر ها غالبن حتی ما همون ابتدا ب هم گفتیم حالا ک انقد بنظر میرسه مکمل همیم شاید هیجانه ارتباط با جنس مخالفه پس باید صبر کرد و ۶ ماه اول هم همو ندیدیم تا ظاهر روی باطن چیره نشه تا تصمیممون عقلانی باشه حالا هم ب این نتیجه رسیدیم ک مکمل همیم حتی ۲ ماه از هم فاصله گرفتیم بخاطر اینک رابطه درست نیست و شاید بهم نرسیم اما هنوزم میگیم اون ۲ماه بدترین دوران زندگیمون بود واقا بدترین حتی نذر کردیم هر جمعه یس بخونیم تا تنمون سلامت باشه و بهم برسیمو خوشبخت شیم یکی دوباری غیر مستقیم ب خانواده ها وانمود ب ازدواج ب شخصی از فضای مجازی کردیم اما هیچ جوره نرمشی ندارن و جبهه گیری دارن ماهم درک میکنیم بخاطر حساسیت های بالایی ک داریم اما هیچ جوره هم نمیتونیم از ازدواج چشم بپوشونیم و هردومون عقد میخایم ک هم خدا راضی باشه هم رسمی بشیم هم اینک خانواده ها بدونن و ما راحت شیم الان سوالم اینه چطور ب خونواده ها بگیم ک معقول بنظر برسه و اجازه ازدواج بدن ؟
-------------------------------------
کاربران محترم توجه داشته باشند که ادامهي ارتباط با کارشناسان سايت و درج نظرات جديد براي رسيدن به پاسخ نهايي و جامع، تنها با عـضويـت در سايت ممکن خواهد بود؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد: www.btid.org/fa/user/register
بعد از عضويت ميتوانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: http://www.btid.org/fa/forums
من اصلا متن سوالتون رو هم نخوندم. ولی با این عنوانی که گذاشتین به نظر میرسه هنوز زوده ازدواج کنین. (اگر عنوان رو خودتون انتخاب کردین و تغییر داده نشده)
سلام علیکم
پاسخ: ازدواج یکی از مهمترین نیازهای زندگی هر انسانی میباشد که دوری یا نزدیکی مکان همسر از ملاکهای دسته دوم یا سوم در آن میباشد و ملاک اصلی اخلاق و دین طرف مقابل میباشد، امام رضا (علیه السلام) میفرماید: «هنگامیکه مردی از شما خواستگاری کرد که از دین و اخلاق او راضی بودید به ازدواج با او رضایت دهید» [میزان الحکمة، ج 4، ص 280]
هرچند خطاب روایت به زنان و دختران مربوط میشود اما پیام آن عمومی است و شامل مردان نیز میشود و آنها نیز باید از دین و اخلاق دختر موردنظرشان مطمئن شوند. البته برای شناخت و ازدواج باید طرف مقابل را از نزدیک مورد ارزیابی قرارداد و تحقیقات مختلف را انجام داد و ارتباط تلفنی و کلامی قبل از جلسه رسمی و در جریان قرار دادن خانواده باعث انحراف و ایجاد عشق کاذب میشود. اکنون در این شرایط شما ارتباطتان را با دختر موردنظر قطع و ادامه آن را به بعد از عقد موکول کنید. شما میتوانید برای گفتن این موضوع به پدر و مادرتان از واسطه استفاده کنید، نامه بنویسید، پیامک بدهید و برای راضی کردن خانواده از نقاط مثبت دختر موردنظر سخن بگویید و از خانواده خود بخواهید قبل ازنظر دادن، دختر و خانوادهاش را ببینند و...؛ در کنار همه این رفتارها به درگاه خداوند متوسل شده و از او بخواهید تلاشهای شمارا به نتیجه مطلوب برساند.
پینوشت:
محمدی ریشهری، محمد، میزان الحکمه، انتشارات دار الحدیث، قم، 1384 ش. ج 4، ص 280
لینک این مطلب
http://www.btid.org/fa/news/122759