سوال اعتقادی/ اخلاقی: آیا همیشه بیماری نشانه این است که گناهی از انسان سرزده؟؟؟

08:14 - 1402/12/17

سلام علیکم وقت بخیر
آیا همیشه بیماری نشانه این است که گناهی از انسان سرزده واین کفاره گناه است ؟
ممنون وتشکر

 

----------------
کاربران محترم مي‌توانيد در همين بحث و يا مباحث ديگر انجمن نيز شرکت داشته باشيد: https://btid.org/fa/forums
همچنين مي‌توانيد سوالات جديد خود را از طريق اين آدرس ارسال کنيد: https://btid.org/fa/node/add/forum
تمامي کاربران مي‌توانند با عضويت در سايت نظرات و سوالاتي که ارسال ميکنند را به عنوان يک رزومه فعاليتي براي خود محفوظ نگه‌دارند و به آن استناد کنند و همچنين در مرور زمان نظراتشان جهت نمايش، ديگر منتظر تاييد مسئولين انجمن نيز نباشد؛ براي عضويت در سايت به آدرس مقابل مراجعه فرمائيد:  https://btid.org/fa/user/register

http://btid.org/node/284313

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
10 + 4 =
*****
تصویر روئین تن مهدی

سلام و عرض ادب خدمت شما کاربر محترم

ضمن سپاس از همراهی شما با مجموعه اندیشه برتر

راجع به سوال شما باید گفت که در قبال این سوال که از یک ضابطه کلی و فراگیر دارید سوال میکنید باید آدما رو تقسیم بندی کرد.

1- معصومین (مثل پیامبران و امامان صلوات الله علیهم اجمعین): در این قسم، جواب منفی است. یعنی اینطور نیست که بیماری پیامبران و امامان حاکی از وجود گناه باشه، چرا که پیامبران وامامان از هر خطایی و اشتباهی (تا چه برسد به گناه) مبرا هستند و مریضی این طیف از بندگان خدا فلسفه خودش را داره، که معمولا برای این قسم ترفیع درجه قید می کنند که رابطه عاشقانه ای که هر کدام از پیامبر و امامان نسبت به خدای خود دارد رو تقویت و پررنگ تر می کند. چنانچه در قران  از حضرت ابراهیم ع نقل قول شده که می فرماید «و اذا مرضت فهو یشفین؛ هنگامیکه مریض می شوم اوست که مرا شفا می دهد»، حضرت ابراهیم ع، اسمی از دوا و دارو به میان نمیاره چون اثر همان دارو و درمان رو ناشی از همون خواست و تقدیر خدا می دونه که در دارو اثر شفا بخشی قرار داده، اولیاء الهی چه در زمان سلامت و چه در زمان بیماری خدای خود را شاکر بوده اند و چه در زمان سلامت و چه در زمان بیماری راضی به رضای او بوده اند، و تحمل بیماری رو فقط بخاطر خواست و تقدیر خدا دوست داشتند، بقول شاعر (پسندم آنچه جانان پسندد) و این باعث میشده که امام یا پیامبر در هر مرتبه اعلایی که بوده اند باعث قرب بیشتر به خدا میشده است. چون هر ریاضتی در این دنیا، برای اولیاء الهی باعث نور و تعالی روح می شود.

2- راجع به غیر معصومین علیهم السلام، می توان اجمالا این رو پذیرفت. که برای این ادعا به یک آیه و یک روایت بسنده می کنم

خداوند کريم در آيه 29 سوره شوري مي فرمايد: «و ما اصابکم من مصيبه فبما کسبت ايديکم و يعفو عن کثير» و هر گرفتاري که به شما رسد به خاطر اعمالي است که انجام داده ايد و بسياري را نيز عفو مي کند (چشم پوشی می کند). حضرت امير عليه السلام مي فرمايند که رسول خدا صلي الله عليه و اله و سلم فرمودند: «خير آيه في کتاب الله هذه الآيه »؛ بهترين آيه در قرآن همين آيه است.

سپس فرمودند: «يا علي! ما من خدش عود و لانکبه قدم الا بذنب» اي علي! هر خراشي که از چوبي به انسان مي رسد و هر لغزش قدمي (مثل رگ به رگ شدن و پیچ خوردن پا و افتادن و...)، بر اثر گناهي است که از او سرزده است.(1)

یا امام صادق عليه السلام در همین زمنه مي فرمايد:
«اما انه ليس من عرق يضرب و لانکبه ولاصداع ولامرض الا بذنب»(2)؛
بدان که هيچ رگي زده نمي شود و هيچ پايي به سنگ نمي خورد و درد سر و مرضي پيش نيايد مگر به جهت گناهي که انسان مرتکب شده است.

در این زمینه اگر باز هم سوال یا ابهامی داشتید در ادامه بفرمایید

پی نوشت:

1- اصول کافي، ج 2، ص 269.
2- اصول کافي ، ج 2، ص 219، ح 3، باب الذنوب.