آبروم پیش خانوادم رفت!

22:12 - 1393/06/12

سلام
نظر دوستان رو در این مورد میخوام بدونم
بنده با دختری حدود یکسال اشنا بودم تا اینکه بعد مدتی به خواستگاریش رفتم ولی خانوادش گفتن هنوز زوده دخترشون ازدواج کنه و بهم رد دادن بعدش خود دختر هم گفت دگه دوستت ندارم و مجبوری باهات بودم و دگه نمیخوامت و برم با یکی دگه ازدواج کنم!
بعد این جریان خیلی از لحاظ روحی لطمه خوردم از طرفی دخترخانم رو دوست دارم خانوادم بعد برخورد نه چندان خوب خانواده دختر بهم گفتن قیدش رو بزنم از طرفی هم دختره میگه اگه خانوادم هم راضی باشن میخواد بهم رد بده و ارتباطش رو باهام قطع کرد حتی به خانوادش گفته من مزاحمش میشم و اونها هم بهم تذکر دادن دگه سراغش نرم و خلاصه آبروم پیش خانوادم هم رفت و زیر سوال رفتم به نظرتون عاقلانه هست دوباره به خواستگاریش برم؟
همه دوستام و حتی مشاوری که رفتم گفتن عاقلانه هست قیدش رو بزنم... تو دوراهی گیر کردم خیلی ناراحتم..

http://btid.org/node/39449
تصویر 13
نویسنده 13 در

وقتی کسی رو که دوسش داشتین اینطوری رک بهتون گفته دیگه شما رو نمیخواد پس  چه لزومی داره بازم دوسش داشته باشید؟؟؟؟؟

بهترین کار اینه که فراموشش کنید.

تصویر آرام
نویسنده آرام در

سلام

به نظر من خواستگاری دوباره تان کار عاقلانه ای نیست...عشق و دوست داشتن با جایگزین شدن فرد مناسب تر و بهتر از مورد قبل کم کم فراموش می شه ...

ان شاالله که انتخاب درستی داشته باشید و خوشبخت و عاقبت بخیر بشید.

تصویر هانا
نویسنده هانا در

در ضمن ناراحتیه الانت در برابره ناراحتیی که بعد ازدواج با این خانوم میبینی هیچه

تصویر هانا
نویسنده هانا در

عشق یه سره تا اخرش دردسره

اگر میخوای هرروز غرورتو بشکنه و انواعو اقسامه حرفارو بهت بزنه و ناراحتت کنه حتما خواستگاریش برو

تصویر باران
نویسنده باران در

سلام

اولا تشکر میکنم که برای مشاوره این سایت رو انتخاب کردینcheeky

بنظر حقیر رفتارتون رو مدیریت کنین و به روشی درست تر و پخته تر دوباره اقدام کنید...ان شاالله که خیر و صلاحتون باشه..

 

تصویر راحله
نویسنده راحله در

سلام
قیدشو بزن
رابطه ایی که بخواد از اول با دل خوری خانواده ها و حرف و حدیث شروع بشه و بدتر اون بدونی طرفت هم رک داره میگه دوستت نداره!!!!
با خودت رو راست باش و بپرس
قراره برای چی و به خاطر کی بجنگم؟؟؟؟؟

تصویر یه عاشق واقعی

سلام خدمت سوال کننده گرامی ......

تا وقتی قالب درستی برای ازدواج و روابط وجود نداشته باشه ...معنای وفاداری و تعهد وجود نداره ..... وقتی شما با طرف مقابل ابتدا اشنا میشید و سپس به خواستگاری میرید یعنی میخام از راه خودم به نتیجه برسم اگه شد بعدش به خانواده خبر میدم و از اونها کمک میگیرم ...و وقتی از راه خودتون پیش برید و قاعده و قانون خانواده ها رو زیر پا بذارید این اتفاقات طبیعی هست .....

این دختر قرار نبوده وقتی شما ازش خوشت بیاد اون هم خوشش بیاد ...یعنی این چیزها رو ابتدای رابطه مشخص نکرده بودید که حالا ناراحت باشید و این رفتار رو بد بدونید ...... همه چی طبق اقتضای اینجور روابط و اشنایی ها پیش رفته و نباید گله مند باشید ...و اگه قرار هست از کسی گله کنید از خودتون هست ......

ادامه دادن این رابطه و اشنایی هم بیشتر به خودتون لتمه میزنه و دوباره خواستگاری رفتن ایشون هم اشتباه بعدی هست .....

سعی کنیداز چهارچوب خانواده اقدام کنید تا به همچین مشکلاتی برخورد نکنید ....

حالا اگه برعکس شما از همون ابتدا میومدید خواستگاری و تو جریان خواستگاری با هم اشنا می شدید و عاشق هم می شدید و جواب بله رو میگرفتید بهتر نبود ؟؟؟ راحت تر نبودید ؟؟؟ و احساس نمیکنید این دختر اون موقع حتما بهتون جواب مثبت می داد ؟؟؟ 

خیلی وقت ها برای اینکه به چیزی برسیم بدتر اون رو از خودمون دور میکنیم ...

موفق باشید 

 یاحق

تصویر مروارید

سلام اقای محترم

فقط یه چیزی بهتون میگم هیچ وقت شان و منزلت خانواده اتون رو پیش کسی پایین نیارید دختری که بعد یه سال اشنایی میگه دوست ندارم پس هنوز نمیدونه چی دوس داره بی خیالش بشیدچون بعد هر اتفاقی بهتون میگه من که تو رو دوست نداشتم .

تصویر donya123
نویسنده donya123 در

خاهی که جهان در کف اقبال تو باشد خاهان کسیباش که خواهان توباشد

من فکر میکنم شمابیشتر به این خانم وابسته شدی تاعاشق. لذا متونی فزاموشش کنی...

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام، از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.

این مورد می‌تواند یکی از اثرات منفی رابطه دختر و پسری باشد که باعث می‌شود طرفین یا یکی از آن دو برای قطع رابطه باید صبر و تحمل زیادی جهت فراموش کردن طرف مقابل داشته باشند. از این رو در اینگونه روابط همواره گفته شده که اینگونه روابط دخترو پسری چه به قصد ازدواج و چه به هر قصد دیگری ممکن است بعد از مدتی نظر یکی از طرفین عوض شود. [از طرف زده شود یا فرد بهتری را پیدا کند یا بفهمد که مناسب هم نیستند. همچنانکه خودتان، این مورد را تجربه کرده‌اید.]

لذا وقتی طرف مقابلتان به صراحت به شما پاسخ منفی داده است، و به هیچ وجه حاضر نیست در مورد شما فکر بکند، باید سعی کنید این مورد را به تدریج فراموش کنید و به فکر مورد دیگری برای ازدواج باشید.

ولی باید این رویداد برای شما یک تجربه‌ای باشد که دیگر چنین رویدادی را در زندگی تجره نکنید. از این رو به طور کلی، از فکر اینکه از طریق دوست یابی و رابطه دخترو پسری، فرد مناسب خود را پیدا کنید، بیرون بیایید و به صورت منطقی و عاقلانه با این موضوع بسیار مهم، رفتار کنید و مسلما انتخابی که برخواسته از احساسات باشد، توأم با عدم موفقیت و نرسیدن به فرد مناسب برای ازدواج است. (اینگونه روابط معمولا با خود احساسات و عواطف خودش را بدنبال دارد و زمانی که احساسات و عواطف طرفین درگیر هم شد، دیگر طرفین قادر نخواهند بود که طرف مقابل را به صورت منطقی و عقلی تحلیل کنند و به نتیجه منطقی برسند.)

امّا برای فراموش کردن این عشق بی سرانجام توصیه می‌کنیم، این راهکارها را بکار ببندید؛

- کلید فراموشی این است که دل شما از رسیدن به او نا امید شود.

- توجه کنید که این عشق مثل اعتیاد روح و جسم شما را نابود خواهد کرد، پس سعی کنید از آن متنفر شوید.

- خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید.

- فکر نکنید که فراموش کردن محال است چون عده زیادی توانسته‌اند پس شما هم می‌توانید.

- هر گونه نشانه‌ی او را از بین ببرید یا از خود دور کنید و جایی که شما را یاد او می اندازد نروید.

- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به او را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با ورزش، یادگیری مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.

- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید.

- از تنهایی بپرهیزید.

- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند.

- ارتباط محبت آمیز با اعضای خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.

- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت (علیهم السلام) برقرار کنید.

نکته: در مورد ازدواج، تنها علاقه و محبت نسبت به طرف مقابل کافی نیست، بلکه چیزهایی مهمتر از آن وجود دارد که از جمله آن: تناسب اخلاقی، اعتقادی، فکری، فرهنگی، رفتاری و خانوادگی باید بین طرفین وجود داشته باشد. البته منظور این نیست که علاقه و محبت نباید باشد بلکه باید گفت که یکی از ملاکهای اصلی ازدواج علاقه و پسند قلبی طرف مقابل است ولی نباید نسبت به ملاکهای دیگر ازدواج غافل ماند که در اینصورت غفلت از آنها و بعد ورود به زندگی مشترک باعث می‌شود که گاهی این عشق و علاقه را تبدیل به نفرت و کینه طرفینی بکند.

با آرزوی موفقیت