داستان من مثل حضرت آدمه که یک انتخاب داشت!

20:40 - 1393/08/18

سلام نام من لیلاست و لیسانس دارم و بچه آخرم. وضعیت مالی مون بد نیست. توی محله مون کلی شهرت داریم چون از قدیمی های محل هستیم و از تقریبا مایه دارها و هم اینکه پدرم خیلی به این و اون کمک مالی کرده... بگذریم. همسایه روبرویی ما پسری دارد که اتفاقا هم دانشگاهی من بود. از من 1سال بزرگتره . انقدر دور بر من و خانواده ام پلکیدند که همه متوجه شدند پسرشون بهم علاقه داره. ولی هیچ وقت پا پیش نگذاشتند و نمی گذارند.

از نظر مالی، فرهنگی، اجتماعی از ما پایین تر هستن که خوب زیاد اهمیتی برای بنده نداره. مادرش انقدر تابلو بازی درآورده که بیشتر هم محله ای هام و مابقی واقعا فکر می کنن ایشون صد درصد خواهان بنده هستند و یا حتی در حد نشان کرده ولی همانطور که گفتم پا پیش نمی گذارد که نمی گذارد.

الان چند ماهیه که به دقت به مشاوره هایی که می دهید توجه می کنم و از راهکارهایی که دادید استفاده کردم تا نتیجه اش را ببینم. واسطه که ندارم بفرستم تا با زیرکی نظرش را در موردم بپرسم. جدیدا مدت زیادیه که دارم بهشون کم محلی می کنم و به نظرم اگر واقعا خواهان بنده باشند جلو میان و خواستگاری می کنند ولی چون این مدت خیلی طولانی شده احساس می کنم همچین خبری نیست و احتمالا قصد اینها خواستگاری نبوده و نیست وگرنه تا الان یکجوری سروکله شون باید پیدا میشد که نشد. هر چند خودمم مثل سابق اون شور و هیجان عشق و ازدواج رو ندارم و اومدم روی دنده عقل.

اینو هم قبول ندارم که خودم برم جلو و یکجوری من خواستگاری کنم (التماس غیرمستقیم) به همون دلایلی که همه مشاوران می دونن چون اصلا به صلاح یک دختر نیست. به نظرتون من چکار کنم؟ فراموشش کنم برای همیشه؟ خود پسره هم از چشمم افتاده چون الان که تقریبا 28 سالشه نه ماشینی خریده، نه خونه ایی و نه پس اندازی داره. اشتباه کردم که همه این سالها بی خودی عشقشو توی دلم نگه داشتم و حالا چطور به دیگران ثابت کنم که هیچ قرار خواستگاری بین ما نیست.

حالا حساب کنین که حکایتم شده حکایت حضرت آدم که یه انتخاب بیشتر نداشته آدم به حوا پیشنهاد ازدواج میده حوا در جوابشون میگن من فعلا قصد ازدواج ندارم :( تاحالا هم اصلا با جنس مخالف دوست نبودم و به خیلی هاشون محل ندادم و الان پشیمونم که چرا یک نیم نگاه هم بهشون نکردم فوقش اگه دیدم به اسم دوستی ازم می خوان سواستفاده بکنند باهاشون قطع رابطه می کردم.

فقط یک مورد بود که همکلاسی دانشگامو اتفاقی دیدم و با هم ارتباط برقرار کردیم چون تنها بودم و هم موقع دانشجویی دوستش داشتم. بعد از یک ماه منو دعوت کرد به جایی  ابراز علاقه و عشق می کرد. می خواست باهام ارتباط جنسی برقرار کنه و اگه یک لحظه غفلت می کردم منم آبروم میرفت. فردای اون روز دیگه جواب پیام و زنگهاشو ندادم و در عوض کلی بهم بد و بیراه گفت و رفت. منم ازش متنفر شدم.

http://btid.org/node/45294

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
12 + 6 =
*****
تصویر hadiis
نویسنده hadiis در

:) خوبی؟؟؟؟ از کجا فهمیدی قصدشون ازدواجه و تورو میخوان؟؟؟؟؟ از کجا فهمیدی بقیه فکر میکنن شما چیزی بینتونه؟؟؟؟؟؟

به نظرم حرف دیگران که اصلا مهم نیست چون اگه حدسیم میزدن باازدواج نکردنتون به این نتیجه میرسن اشتباه بوده

ولی شما خودت نباید خودتو درگیر حسی میکردی که مطمئن نبودی و بعد انقدرررر پیش رفتی که حس میکنی عاشقشی

عاشق کسی که حتی یه بارم ابراز علاقه نکرده به نظرت این عاقلانه س؟؟؟

به نظرم کلا اون پسرو از ذهنت خارج کن چون به دلیل همسایگی و روابط زیادتون اگه تمایل داشتن پاپیش میزاشتن

اصلا ممکنه تو با فکر کردن به اون موقعیتای دیگه رو از خودت گرفته باشی ! هرکسی یه تقدیری داره بهتره به جای اینکه بخوای یه جوراییییی با یه کارایی بخوای دل اونو به دست بیاری سعی کنی عزت نفس تو حفظ کنی و به خدا توکل کنی مطمئنا بهترینا واست رقم میخوره...............

تصویر مهتاب2

به نام خدا

سلام

درسته که نباید آدم خودش و درگیر حسی کنه که مطمئن نیست،‌ ولی موافقم با لیلا که بعضی از خانواده پسرها و خود پسرها رفتارهایی دارند که انگار قصد خواستگاری دارند ولی نمی گن، می شناختم مادر پسری رو که این رفتارها رو داشت و حتی یکی دو بار هم مستقیم گفت به مادر دختر ولی رسمی پا پیش نذاشتن و دختر با کس دیگه ای ازدواج کرد چون زمان این حرکات واقعا طولانی بود حدودا 2-3 سال، بعد از ازدواج دختر، مادر پسر ناراحت شده که چرا دختر ازدواج کرده و مادرش به اون چیزی نگفته!! خب اگه واقعا قصد داری این همه معطلی برای چیه؟!

ولی این امکان هم وجود داره که شاید شرایط پسرشون جور نیست، مثلا کار نداره و.... و دوست هم دارند که دختر رو خواستگاری کنند ولی فعلا نمی تونند یا فکر می کنن اگه با این شرایط برن جواب منفی می شنون

ولی دختر هم قرار نیست منتظر بمونه و کف دست بو نکرده که قراره اینا یه زمانی بیان.

تصویر ناجی
نویسنده ناجی در

سلام  عذرخواهی میکنم اما به نظر میاد خیلی انسان خیال پرداز و  سطحی نگر و ساده اندیشی هستید ، چون اصلا شما نباید  چشم به راه و منتظر  میموندید و  همینجوری و به راحتی دل میسپارید مگه دل کاروان سراست . و  اینکه با کسی دوست نبودید نهایت خوشبختی برای شماست چرا پشیمونید مطمئن باشید اگر همینطور ادامه میدادید حتمت به دام میافتادید پس خدارو به خاطر همه چیز شکر کنید و ذهنتونو از همه کس و همه چیز خالی کنید

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

با سلام، ابتدا از اینکه گروه مشاوره رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.

اینکه تا به حال پسر همسایه‌تان به خواستگاری شما نیامده است، چه بسا اصلا ایشان و خانواده‌اش از اول چنین قصدی نداشته و ندارند و این صرفا تصویرسازی است که خودتان برای خودتان درست کرده‌اید. احتمال این هم وجود دارد که ایشان به شما علاقه‌مند باشند ولی علاقه ایشان آنقدری نیست که منجر به خواستگاری از شما شود یا اینکه ایشان علاقه به شما دارند ولی به دلیل نبود تناسب فرهنگی، مالی و خانوادگی و یا حتی به دلیل نداشتن شرایط اولیه ازدواج(پس انداز و...) از آمدن به خواستگاری شما امتناع می‌کنند.

به هرحال هریک از این دلایل می‌تواند باشد امّا شما نباید بدون دلیل خود را منتظر او می‌دانستید. از طرفی نبود تناسب فرهنگی، خانوادگی و مالی موارد کمی نیست و نباید احساسی تصمیم گیری کرد. لذا از آنجایی که تابه حال به خواستگاری شما نیامده است، بهتر است که ایشان را فراموش کنید و ذهن خود را بیش از این درگیر نکنید.

از طرفی اصلا نیازی به واسطه فرستادن و بیان غیرمستقیم نیست؛ زیرا واسطه فرستادن برای زمانی است که مطمئن هستید که طرف شرایط و علاقه و آمادگی ازدواج را دارد.

اینکه تا به حال با جنس مخالف رابطه برقرار نکرده‌اید، کار درستی انجام داده‌اید.چه بسا کمی به گذشته خود نگاه که می‌کنید، تصور می‌کنید ای کاش رابطه را به صورت هدفمند برقرار می‌کردید ولی باید عرض کنم که ایجاد رابطه و ادامه آن آسیبهای فراوانی بدنبال دارد. از طرفی چون رابطه و ادامه آن با خود وابستگی و دلبستگی‌هایی به همراه می‌آورد، لذا جلوی شناخت طرفین را می‌گیرد و اجازه نمی‌دهد که طرفین به صورت منطقی و بدور از احساسات همدیگر را برای ازدواج انتخاب کنند.

نمونه این رابطه را که امکان سوءاستفادگی از شما بود نیز تجربه کرده‌اید، لذا آزموده را آزمودنی خطاست.

امّا برای بیشتر در معرض انتخاب از سوی دیگران قرار بگیرید و شما را برای ازدواج انتخاب کنند، این راهکارها را به شما ارائه می‌دهیم؛

- حضور آراسته در مجالس زنانه داشته باشید.(این حضور آراسته موجب می‌شود که بیشتر دیده شوید و بیشتر دیده شدن هم باعث می‌شود که بیشتر در معرض انتخاب قرار بگیرید.) پس سعی کنید بیشتر در مجالس و محافل اقوام و آشنایان شرکت کنید.

- حضور فعال و سنگین در محافل مردانه البته با حفظ شؤونات دینی داشته باشید؛ زیرا می‌تواند باعث شود که شما بیشتر مورد انتخاب آقایان مجرد قرار بگیرید.

- شما می‌توانید با حفظ حياء و عفت لازم از وساطت يك فرد ديگر به ویژه از زنان متاهل و متعهد از بستگان و آشنايان قابل اعتماد خود، كمك بگيريد تا شايد شما را به افرادى كه درصدد ازدواج هستند معرفى كنند و يا حتى افرادى را براى خواستگارى كردن به منزلتان راهنمايى کنند.

- همچنین شما می‌توانید به افرادى كه در محله و پیش اقوام و آشنايان، نقش واسطه در اين امور را معمولا به عهده دارند خواسته خود را بگوييد تا آنها در اين مورد شما را به افراد درصدد ازدواج معرفى كنند. البته توجه داشته باشید که در اعلام خواسته خود خيلى دقت كنيد كه به سوء استفاده و بدبينى منتهى نشود.

- سعی کنید تا جایی که امکان دارد از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایید. حد کوتاه آمدن دختران برای پرهیز از تجرد یا تاخیر ازدواج این است که تنها در صورت نبود ملاکهای اصلی که زندگی را غیر قابل تحمل می‌کند طرف را رد کنند و در غیر آن تا می‌شود از ملاکهای ترجیحی کوتاه بیایند.

منظور از ملاکهای اصلی ازدواج این است که بودن آن ملاکها برای فرد بسیار با اهمیت است و قابل چشم پوشی نیست؛ مانند اخلاق و رفتار خوب طرف مقابل. اما ملاکهای ترجیحی ملاکهایی هستند که بودنشان خوب است ولی اگر هم نبود، برای فرد قابل تحمل است مانند نداشتن تحصیلات بالا و ...

- عمل به نسخه آیت الله بهجت(ره): خواندن نماز جعفر طیار و بعد سر به سجده گذاشتن و از خدا خواستن، نیز اثرگذار است.

با آرزوی موفقیت