سلام دختری هستم 19ساله .3ماه پیش توی فیس نما با یه آقایی آشنا شدم که 32سالشه قبلا 7سال با دختر شهرشون نامزد بوده (عقد نکرده بوده) که بخاطر شرایطی زن یه نفر دیگه شده بود.که خیلی روش اثر گذاشته چندسال زیر نظر دکتر روانشناس بوده.من اهوازم و اون کرمان هر دو خانوده مذهبی ،3ماه از طریق چت و تلفنی با هم صحبت کردیم ایشون از من خواستگاری کرده در حالیکه که ما فقط عکس همو دیدیم میگه من کاری به قیافه ندارم همین هم که دیدم خوبه. فقط بخاطر صداقت و پاکی میخوام. پدرش وقتی کوچیک بوده فوت شده وداداش بزرگترش 4ساله فوت شده.با مادرش تنها زندگی میکنه و جریان رو به مادرش گفته.کارمند شهرداریه ماشین هم داره گفته اگه قضیمون جدی شد خونه میخرم یه همکار داره که اصلیتش اهوازیه .به مادرش گفته همکارم یه دختر معرفی کرده که اهوازیه.مادرش هم قبول کرده گفته که با مادر من حرف بزنه که بیان اهواز اجازه از خانوده بگیرن عقد کنیم . اما من گیر کردم من باید به خانودام چی بگم ؟بگم کجا آشنا شدم؟ دانشگاه که نمیرم از صبح تا شب هم فقط خونه هستم به هیچکس هم اصلا اعتماد ندارم با خانواده هم راحت نیستم تک دختر هستم اصلا نمیشه گفت از نت اشنا شدیم منو میکشن خانواده ما همیشه ی خدا آدمو سرزنش و خوار میکنن اگه روزی هم بفهمن پدر ومادرم هردو میگن دختر هنوز سنی نداره شوهر شوهر خودمون زیر قرض و بدهکاری هستیم حالا دختر هم پسر کرمانی اورده .مگه چی کم و کسر داری . تازه گوشی و نت رو هم جمع میکنن.
از نظر اخلاقی من خیلی عصبی و زودرنج هستم یعنی وقتی جواب پیاممو نمیده خیلی از دستش عصبی میشم تا زمانی که من زنگ نزنم و پیام ندم هم اون نه زنگ میزنه نه پیام میده دل خودمو میخورم هزار بار هم بهش گفتم ولی همش میگه معذرت میخوام یه روز میگه گوشیم هنگ کرده یه روز میگه زنگ نمیخوره یه روز میگه پشت فرمونم .یا مریضم خیلی دلش گندس اون خیلی صبور و من خیلی خیلی عجول
میگم تو همین الانش بیخیالی میگه تو بیای کرمان ایجور نیس پاره تن هم میشم تو به دلم عزیز هستی .میگه اگه خانودت گفتن نه !!که حتما میگن .تو ساکتو ببیند با خانوداه من میریم محضر عقد میکنیم میریم کرمان .جهیزیه هم نمیخواد .منم میگم من یه دونه دختری هستم ابروی خانودم ایجور میره . میگه من از جونم واسه راحتیت مایه میذازم این حرفا . خلاصه گیج شدم
تورو خدا اینو بذارید همه بخونن راهنماییم کنن
بیا کرمان پاره تن هم بشیم!
10:49 - 1393/10/18
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/52071
جمع بندی مطلب: http://www.jonbeshnet.ir/news/57714
سلام
ب نظر من شما اصلا به این موارد و موارد مشابه اصلا فکر نکنید ، چ مورد خوبی باشه چ نباشه .
ازدواج های اینترنتی همیشه پر از حاشیه و مشکلاته که تا آخر هم این مشکلات ادامه خواهد داشت حتی اگر هم که ازدواج کنید .
حتما اگر با هزار دروغ خانواده شما مجاب شدن و اونا اومدن خواستگاری ، بعدش چی میشه ؟ دروغ های جدید ؟ ازدواج که کردید چی ؟ وقتی مشکلات شروع شد چی ؟ شوهرتون شیپور دست نمیگیره و جار بزنه نحوه آشناییتون رو ؟
اصلا حتی اگه مشکلی هم نبود و همسرتون آدم تودار و مطمئنی بود ؛ چطور میخاید دور از خانواده زندگی کنید ؟ اونم برای شخصی مثل تو که حتما به مادرت خیلی وابسته هستی . من خودم خوزستانی ام میدونم روابط چقدر برای ما اهمیت داره . میدونم که حاضریم از خیلی موقعیت ها حتی به خاطر عزیزانمون بگذریم فقط برای اینکه کنارشون باشیم .
ما آدمها رو توی دنیای واقعی نتونستیم بشناسیم ؛ دنیای مجازی که مجازیه .
سلام دوستان یه درخواست عاجزانه دارم ایقد کلی درباره یه فرهنگ و یه استان صحبت نکنین کرمان یکی از با اصالت ترین و سنتی ترین استان های کشوره و خوب و بد همه جای جهان هست حالا اگه عده ای خاطره ی بد از کرمان و کرمانی دارن دلیل نمیشه که کرمانی ها مردمان بدین . درضمن این خانوم درباره ی یه رابطه داره ازتون مشاوره میخواد شما دارین درباره مکان زندگیش بحث میکنید ؟؟؟؟؟؟؟
خانمی آخه چطور بهش اعتماد میکنی ؟بهتره فراموشش کنی یعنی ایشون نمیتونه از شهر خودش یه دختر پیدا کنه !!!!حتما یه مشکلی هست
چه ربطی به سن وسال داره؟؟؟توی هر سنی ممکنه پیش بیاد شمابرید تو همین سایت ی نگاه بندازید می فهمید سن وسال نداره حتی ممکنه تو26،27 ،30و... هم پیش بیاد در اینکه خانوم ها احساساتی ترن واحساسی تر هم برخورد می کنند شکی نیست اما این مسائل حتی واسه آقایون هم ممکنه پیش بیاد پس انقد راحت وبی منطق قضاوت نکنید وبه همه نسبت ندید لطفا
کارشناس ها واس همین اصرار دارن دخترها توی این سن و سال ازدواج کنن چون عقل و منطق شون زیاد کار نمی کنه و خرابه.
بی خیالش شو.
بدجور مشکوک میزنه.
سلام.من هم 9 ماه کرمان زندگی کردم با کسی که 1سال پیاپی به خواستگاریم میومد و از همین حرفا که گفتی میزد، تازه شرایطش هم به ظاهر خیلی خوب بود( پزشک_ خانواده دار-پولدار-و توی تحقیقات همه گفتن از نظر اخلاقی پسر خوبیه)اما نمیدونی تو این 9 ماه چه بلاهایی به سر من آوردند.هانا راست میگه که آدم های درستی نیستن یعنی اعتقاداتشان خیلی با بقیه متفاوته . به عروس به چشم یه برده نگاه میکنند که باید هم تو خونه و هم بیرون کار کنه و خرج پسرشون هم بده و مقدار جهیزیه و طلاهای عروس هم براشون خیلی مهمه و اصلا عروسشان را به حساب نمیارن و... همسر منم اولش میگفت نمیخواد جهیزیه بیاری اما پدرم بهترین جهیزیه که 2سال قبل 80 میلیون شد به من داد اما اونا کمشون بود!!!!من که ازدواجم از روی اصول و منطق و با مشاوره و موافقت خانواده ام بود( در ضمن من هم پزشکم ) و آدم صبور و بسازی هستم نتونستم بیشتر از 9 ماه اونا رو تحمل کنم.چون فقط برای این دوستت دارن و پاره ی دلشون هستی که براشون مثل یه رباط فرمان بر و بدون نظر کار کنی.در ضمن بهت اجازه هم نمیدی که بری و خانواد تو ببینی حتی تو عروسی خواهر و برادرانت هم نمیذارن شرکت کنی و اگر زنی نتونه این خواسته هاشون را برآورده کنه مجبورن که مجددا ازدواج کنن.حالا فکر کن این شرایط رو قبول داری و میتونی اینطوری زندگی کنی؟
با سلام خدمت خانم دکتر
عرض شود فقط بخاطر اینکه بقیه دوستان مثل آقا "یاســـــــــــــــــــــین" این اشتباه رو مرتکب نشن عرض میکنم وگرنه قصد توهینی ندارم
*ربات=ماشینی هوشمند ، قابل برنامه نویسی و انعطاف پذیر است که برای بدست آوردن اطلاعاتی از محیط خود دارای حسگرهایی است .(این همونیه که منظور شماست)
*رباط= رباط ها یا لیگامان ها نوارهای محکمی هستند که یک استخوان را به استخوان دیگر متصل می کنند و باعث ثبات و پایداری مفصل می گردند.
من باب شوخی و یاداوری بود.امضا آقو معلم
خب وقتی به ملت می گن تفاوت های فرهنگی را در نظر بگیرید فکر می کنند شوخی هست
بابا ازدواج وصلت دو خانواده هست نه یک پسر و دختر
تو تحقیقات گفتن از نظر اخلاقی خوبه (فقط برای این دوستت دارن و پاره ی دلشون هستی که براشون مثل یه رباط فرمان بر و بدون نظر کار کنی.در ضمن بهت اجازه هم نمیدی که بری و خانواد تو ببینی حتی تو عروسی خواهر و برادرانت هم نمیذارن شرکت کنی و اگر زنی نتونه این خواسته هاشون را برآورده کنه مجبورن که مجددا ازدواج کنن)
عجب اخلاقی داشتند
یا ابالفضل! 80میلیون جهیزیه اونم سال 91 شامل چه چیزی هایی هست؟
بقیه دوستان راهنماییهای خوبی کردن
منم جمله آخر رو میگم:
بزنــــــــــــــ
ــــــــــــــش تو دیـــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــوار
شک کنی زندگیت و آبروت رفته بر باد
والا بزنش تو دیوار
من یه سال کرمان زندگی کردم به نظرم به این راحتی اعتماد نکن من چیزای جالبی ازشون ندیدم البته همه جا بدو خوب داره ولی مواردی هست که خودشونم نمیتونن منکرش باشن
من اهل رفسنجانم، کرمان دانشگاه میرم (کارشناسی و ارشد)
نسبت به شهر خودم که شهرستانه وقتی کرمون رو میسنجم واقعا درصد کمی از پسراش زندگی کن هستن، یا دنبال مشروب هستن، یا مواد ، یا دختربازی.
شهر من درسته از استان کرمانه ولی خداییش صد شرف داره به کرمون، شهر من برعکس کرمونه، ازدواجاش خیلی پایدارتر از کرمونه
من کرمانی نیستم ولی حرف شما قابل استناد نیست
نمیشود تعمیم داد به همه
همه جا خوب و بد دارد
من اکثریتشو میگم
اصن میشه که 100 درصد شهر اینجوری باشه؟
اصن شما فکر هم میکنی؟
جزئیات هم باید نوشته بشه تا شما درک کنی؟
منظور من اینه که درصد غالب پسرهاش اینجوری هستن
حالا شما کوتاه بیا، رگ گردنت بیرون زده، نیفتی رو دستمون
"درصد کمی از پسراش زندگی کن هستن"
میفهمی معنی این جمله چیه؟
این جمله یعنی از 10 تا پسر شاید 2 تا اهل زندگی باشن و به درد زندگی بخورن
این جلمه برا خیلی از شهرای دیگه هم صدق میکنه
چه ناراحت بشی چه نشی
عین واقعیته
لطفا هم قبل از اینکه بیای نظر بدی یه تاملی رو جملات بکنی خوبه ها
یه کوچولو فکر کن
تو فکر این نباش که منو بکوبی و ترورشخصیتی کنی کسی رو، من به شخصه از آدمایی که دنبال سوتی از این و اون میگردن بدم میاد ، تو فکر این باش که به سوال کننده کمک کنی دوست عزیز
والله جنابعالی دائم دنبال سوتی از این اون هستی نه ما
مرکز آمار ایران هم اینقدر دقیق آمار نمی ده که تو میدی
من دیگه حرفی ندارم
امیدوارم به کسی برنخوره البته این تجربه ای بود که تو مدته یه سال دانشجوییم داشتم و به خاطره همین قضیه ها و سخت بودن اونجا انصراف دادم ولی همه جا بدوخوب داره به کسی انقد نباید زود اعتماد کنید حالا از هر شهری
دانشگاه باهنر بودی؟
بله آقای دکتر حمید باهنر بودم
دانشگاه با هنر بودنم نظره منفی دادن داره آخه!!!!!!!!!!!!!!
خدایا ی پول زیادی به ما بده ... !!
امین
دوستان عزیز یه نکته بود که هیچ کسی بهش اشاره نکرد اونم نامزدی 7 ساله بود!!!
الان یکی برای من توضیح بده نامزدی 7 ساله هم مگه داریم؟ مگه سیر ترشیه؟
اگه عقد بودن که 7 سال تو عقد بودن به نظرم دیگه اسمش نامزدی نیست حتی اگر زیر یه سقف نباشن! و این خیلی مهمه که بفهمیم چرا 7 سال طول کشیده تا برن زیر یه سقف؟ اگه همو نمیخواستن چرا 7 سال طولش دادن ؟ و اگر عقد نبودن برام جالبه که چه جوری یه دختر 7 سال بدون عقد نامزد این آقا بوده. فهمیدن این مسائل طرز فکر و سبک زندگی و دیدش به زندگی رو نشون میده وگرنه حرف رو که همه ما میزنیم کیه که عمل کنه!!!
من به شدت با دو خط اخر کامنت اخری آقا سعید موافقم .
خانم عزیز من نمیدونم شما تو این سه ماه به غیر از رنگ مورد علاقه و غذاهایی که دوست دارید و احتمالا نظرات نیچه و برتراند راسل، راجب چه چیز دیگه ای حرف زدید ولی چیزی که میدونم اینه که منم هم جنس شما هستم و برخی احساسات شما رو درک میکنم اما وجود احساس دلیل نمیشه که ما چشممون رو نسبت به خیلی چیزا ببندیم شما تو این سوالی که ارسال کردید هیچ توضیحی راجب اون 7 سال ندادید یعنی اینقدر اون 7 سال بی اهمیته؟؟ شاید اون آقا به شما گفته باشه ولی وقتی مشاوره میخوای باید بخش های مهم رو بگی شما راجب پاره تن شدن هم حرف زدید اما موضوع به این مهمی رو از قلم انداختی که خب نشونه اینه که شما از چه زاویه ای به مسائل نگاه میکنی. شما سن و سالت کمه پس اگر ازدواج کنی احتمالا بخش زیادی از مسولیت ها به دوش همسرت خواهد بود پس چشمات رو باز کن و درست انتخاب کن.
خدمت همه دوستان عرض کنم من به هیچ عنوان نمیخوام از پسره جانبداری کنم چون میدونم هردوشون اشتباه میکنن ولی اینکه یکی بیاد اینجا و پست بزنه و همه ازش حمایت کنن که نه عژیژم اون پسره شارلاتانه و تو فرشته ای مخالفممممممممم
در هر جریانی اول از همه طرف باید یه نگاه به رفتاراش داشته باشه و بعد بیاد طرف دیگه رو بیمغز و شارلاتان و .... معرفی کنه
اگر قرار باشه ما به ایشون بگیم اون پسر فاسده ،خرابه،هرزن میخواد ازت سوء استفاده کنه و......... ایشون قید اینو میزنه و میره سراغ بعدی بدون اینکه متوجه باشه خودشم داره اشتباه میکنه
این برا هزارمین بارررررررررررررررررر
ولی این حرفا دلیل نمیشه بهش نگیم احتمال زیاد داره بیراهه میره....
به هرحال تو این قضیه ایشون واسه سن و سال کمش و احساساتی بودنش خیلی بیشتر ضربه میخوره تا پسره
این که راهو نشون یه ادم بی تجربه بدی خیلی فرق میکنه بااینکه بگی فقط طرفت مقصره
اینجوری که شما گفتین جانب داری یه طرفه بود نه بیراهه رفتن دوطرف
یا شما درست منظورتونو نرسوندین یا ما اشتباه برداشت کردیم حرفاتونو...
کاااااملا درسته
سلام
قبلا فیس بوک عامل این آشنایی بود الان فیس نما
فرهنگ کرمانی ها با خوزستانی ها فرق داره مخصوصا اگر تو عرب یا لر باشی.
ایشون 7ساله نامزد داشته و ما نمی دونیم علتش چی بود شاید اون به شما گفته باشه اما ممکن واقعیت نگفته باشد یا همه واقعیت ها را نگفته باشد.
تو 19سالت و اون 32 که می شود 13سال از دونسل کاملا متفاوت.
میگن اگر کسی را می خواهی بشناسی تو خونه خودش بشناسش
شما این امکان را نداری که اون تو خونه خودش بشناسی
از طرفی مشکلات روحی و روانی داشته یعنی شرایطش خاص میشه.
شما تک دختری به فرض اگر وصلت کنی نمی تونی بری کرمان
اگر هم بخواهی بری کرمان دوری از خانوادت مشکل اونم برای سن تو.
خلاصه با توجه به سنت تصمیمت احساسی هست.
و یک سوال از خودت بپرس که یعنی توی استان کرمان دختری نبوده که بخواهند براش بگیرن؟
در پایان باهاش ارتباطی نداشته باش که بخواهی احساساتی بشی بعد نتونی تصمیم عاقلانه بگیری.
سلام به دوستان
نمیدونم چرا حس خوبی به این جور پسرا ندارم.
حرفه ای بنظر میاد
با سلام
گیـــــــــــــــــــــــــــــج شدی؟؟!! یکم زود نیست؟؟!!
3 ماهههههه باهاش حرف زدی و اونو بعد از اون شکست سختی که داشته و 7 سال زخمی بوده مجنونش کردی حالا تازه گیج شدی؟؟!! کمک میخوای؟؟
خب چرا از روز اول فکرشو نکردی؟کسی که خودشو وخانوادشو میشناسه و به این مشکلاتش واقفه از این طریق نمیره جلو برا ازدواج !!!!
شما 19 سالته ایشون 32 سالشونه 13 سال تفاوت سنی کم نیستاااا
ای کاش اول فکر کنیم بعد کاری رو انجام بدیم!!!!!
بنظرت الان شما با اون پسر قطع رابطه کنی تکلیف اون چی میشه؟؟!! یه شکست دیگه !!!.مگه اون چقدر دیگه میتونه تحمل ای چیزارو داشته باشه؟؟
سلام سعید جان
با احترام زیادی که براتون قائلم با حرفتون مخالفم.
درسته دختره اشتباه کرده اما یادتون نره فقط 19 سالشه
مرده 32 سالشه ایقد بی فکره گفته بارو بندیتو ببند بیا با من کرمان قابل هضم نیست برام...فکر آبروی طرفو نمیکنه...من موندم رو چه حسابی با این قاطعیت میگه من خودم میدونم جواب خانوادت منفیه
با سلام
اگر قرار باشد که شخصی ندیده و نشنیده عاشق شود همان بهتر که آسیب ببیند تو بحث زنده ای هم که داشتیم خدمت دوستان عرض کردم که هرکسی بدون دلیل بهتون گفت عاشق شدم دروغگویی بیش نیست
طرف میگه اگر خانوادت موافقت نکردن ساکت و جمع کن بیا .... آخه عقل نا سلیم هم متوجه میشه
از کجا انقدررررررر مطمئنین که حرفای اون اقا درسته و اینجوری جانب داری می کنین؟؟؟
ببخشید ولی اصلا اینطور به نظر نمیرسه ....
اگه این اقا واقعا قصدش این بود و حرفاش و دوست داشتنشم درست بالاخره بزرگتره تجربه داره باید خودش اقدام عملی میکردو به هرحال یه جوری ایشونو از فکر و خیال در می اورد نه اینکه تشویق به فرار کنه!!!!!!!!!!!!!!
این حرف ایشون ثابت میکنه نباید زیادم خوش بین بود به نیت شون
بعدشم واقعا اگه این اقا این شرایط خاص رو داشته باشه و به قول شما شکست خورده الان دیگه کاری نمیکنه دوباره بخوره زمین و بااحتیاط میره جلو... مطمئن باشین چندان دل نبسته چون میدونه جا پاش محکم نیس البته این در صورتیه که واقعا حرفاش راست بوده و قصدو نیتش خیر...
اینقدر ساده نباش دختر. مواظب رفتن آبروت باش.
مشاور حرفای لازمو زدن ولی شاید یکی دومورد تجربه شخصی م شاید به دردت بخوره...
در مورد اختلاف سنی دخترعموی من بااختلاف 12 سال ازدواج کرد و فقط 3ماه زندگی کرد که البته میشه گفت 3هفته چون همسرش از هرماهی فقط یه هفته شو ایران بود...
در مورد نتی!!! دوست صمیمی من نتی اشناشد و عقد کردن ولی الان 2ساله عقده و از روز اول درگیرن و فقط به خاطر ابروشو خیلی مسائل دیگه هنوز تصمیم به طلاق نگرفته و به مرز جنون رسیده ( اینو واقعا میگم خوب فکر کن)
در مورد وعده وعیدای تو خالیم که اووووووووه چی بگم؟؟؟؟؟؟ مردا زبون بازن گول زبونشونو نخور............
تو سنی نداری چرا انقدر عجله میکنی؟؟؟ اونم بااین اختلاف سنی! نتی!!! بی اعتنایی هاش و توجیه کردناش نشون میده انقدری که میگه هم دوست نداره... تازه داشته باشه چه فرقی میکنه؟؟؟مگه خودش ملاکه فقط؟؟ تازه بعد اینکه شماها قضیه آشنایی تونو یه جوری ماست مالی کنین میرسیم به خانواده ها که اصلا حاضرن؟؟؟؟
به نظر من اصلا بهش فکر نکن و ولش کن ... فرصتاتو چرا واسه اون بسوزونی؟؟؟؟
بهت قول میدم 100% فقط دنبال هوا هوسشه .شک نکن....
این وسط احساس تو و زندگیت اصلا براش اهمیتی نداره اون فقط میخواد یه مدت خوش باشه همین...
دوست خواهرم 19 سالشه و قضیه ای دقیقا مشابه تو پیش اومد واسش و دختره به تحریک پسره از خونه فرار کرد و حدودا یه هفته رفته بود جنوب ولی اخرش پشیمون و سرخورده برگشت سر خونه اول
این چیزا تهش ازدواج نیست تهش حروم شدن تو و زندگیته .... تهش افسردگی توی جوونیته .... شایدم ازدست دادن نجابت وپاکی ت...... اگه این اتفاق بیفته نه پیش خانوادت جایی داری نه پیش اون پسره ... خودت بادست خودت زندگیتو نابودنکن ...
دوست عزیز شما ایران زندگی می کنی؟
آخهتو کشور که من توش زندگی میکنم به این میگن اغفال! و تشویق به فرار از خونه!!
خیلی اختلاف سنی مهم هستش. معمولا البته نه در همه موارد طرف مقابل احساس پدر بودن رو برات داره نه یک همسر. نمونه های مشابهت رو زیاد توی اقوام دیدم. شاید الان که سنت کمه برات مهم نباشه اما بعدا اگر رفتار همسرت باهات پدرانه باشه، کم کم اختیارات و تصمیم گیری ها تنها یکطرفه میشه. خیلی بیشتر فکر کن. خیلی سنت کمه می تونی گزینه های بهتری رو داشته باشی. فقط زودتر ازش جدا شو و رابطه ات رو قطع کن. چون هرچی بگذره وابسته تر میشی.
سیزده سال تفاوت سنی فاجعه ست شما تو دو تا فاز مختلفین عجله نکن گلم
عزیزم این کارت فقط جنبه اخساسی داره تفاوت سنیتون صد در صد مشکل ایجاد می کنه.ازدواج خیلی سنگینه ب این راحتیا نیست اون اقا رو هم نمیشه از صداقتش مطمئن بود احساست ضربه میخوره مطمئن باش اگر میدونی خانواده ت قبول نخواهند کردپس انتخاب درستی برات نیست و پشیمون میشی
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر میکنم.
شرایط شما را درک میکنیم از یک طرف علاقه به آن آقا از یک طرف خانواده شما و از طرفی هم تردید در انتخاب باعث شده نتوانید به درستی تصمیم گیری کنید. علتش هم بخاطر این است که میان عقل و احساس گیر کرده‌اید و توان تصمیم‌گیری درست از شما گرفته است و چه بسا در حال حاضر هم، تمام بعضی از جوانب مسأله برای شما روشن نباشد.
لطفا به این نکات توجه کنید:
1. در مورد آشنایی اینترنتی که با طرفتان دارید، باید عرض کنم که خودتان هم قبول دارید که این آشنایی اینترنتی به هیچ وجه برای شناخت شما از طرف مقابل کافی نیست. بازگو کردن شرح حال زندگی هم از سوی آقا پسر باعث شناخت صحیح و درست شما نمیشود؛ زیرا برای شما معلوم نیست که گفته‌های طرفتان چقدر صحت دارد و شما هم ابزاری برای راستی آزمایی ایشان در حال حاضر ندارید. لذا باید دقت و توجه شما از این جهت بیشتر شود و نمی‌توان به صرف آشنایی اینترنتی اکتفا کرد.
همانطور که خودتان هم می‌دانید موارد بسیار متعددی بوده که به صرف همین آشنایی اینترنتی اکتفا کرده و بعد از آن دخترخانم یا آقاپسر پشیمان شدند و زندگی ناکامی برای خود رقم زدند. لذا باید توجه و دقت خود را از این بابت بیشتر کنید.
2. برفرض اینکه ایشان به اتفاق خانواده‌اش به خواستگاری شما آمد، شما چگونه می‌خواهید آشنایی خود با آقاپسر را برای خانواده خود بگویید با توجه به اینکه از این بابت مستاصل هستید که چگونه این موضوع را با خانواده خود در میان بگذارید. از طرفی دیگر، برفرض که خانواده شما هم موافقت بکنند و از این بابت مشکلی نباشد و هر دو خانواده به این نتیجه رسیدند که شما مناسب هم هستید، آیا با توجه به سنی که دارید، تحمل دوری از خانواده را دارید؟ یعنی حاضر هستید که در استان و شهر دیگری زندگی کنید و از خانواده و اقوام خود دور باشید؟ شما چقدر نسبت به فرهنگ و رسوم طرفتان آشنایی دارید؟ آیا می‌توانید با فرهنگ و رسوم آن‌ها کنار بیایید؟(لطفا سعی کنید منصفانه به این سوالات پاسخ دهید.)
3. اختلاف سنی 13 سال به نظرتان زیاد نیست. یکی از تفاوت‌هایی که معمولا اینگونه اختلافات ایجاد می‌کند در شوری و نشاط و انرژی افراد است. معمولا افرادی که در سن شما هستند از شوری و نشاط بیشتری برخوردار هستند، مسائل را معمولا به صورت احساسی تفسیر میکنند، آقاپسر در سنین نوجوانی و جوانی در اوج نیاز جنسی قرار می‌گیرند و دخترخانم‌ها در چنین سنی در اوج احساسات و عواطف قرار می‌گیرند. آیا این اختلاف به نظرتان باعث نمیشود از این حیث تناسب لازمه میانتان برقرار نشود؟
4. توجه داشته باشید که شما(دخترخانم‌ها) نباید به راحتی به قول ازدواج پسر اکتفا کنید و همه چیز را تمام شده بدانید: چون اولا: ممکن است طرفتان به هردلیلی دروغ بگوید و ثانیا: اگر هم راست بگوید ممکن است بعدا نظرش عوض شود یا نتواند خانواده‌اش را راضی کند. ثالثا: ممکن است خانواده دخترخانم راضی نشود. رابعا: ممکن است بر مسائل دیگر مانند مهریه و مراسمات و مسکن زوجین دو خانواده به توافق نرسند. خامسا: هردوی شما در ادامه رابطه متوجه شوید که به درد همدیگر نمیخورید.
راهکار
برای اینکه تکلیفتان مشخص شود و از این شک و تردید‌ها خلاص شوید، لازم است قبل از هرچیز و به دور از احساسات و به صورت منطقی و منصفانه به سوالاتی که از شما پرسیده شد، پاسخ دهید. اگر واقعا به این نتیجه رسیدید که تحمل غربت یا کنار آمدن با فرهنگ و رسوم طرفتان و یا اختلاف سنی 13 سال برای شما مشکل ساز است و نمی‌توانید با مسائل کنار بیایید بهتر است هرچه زودتر طرفتان را در جریان بگذارید و رابطه‌تان را بیش از این ادامه ندهید که در این صورت ادامه رابطه هم برای شما و هم برای او مشکل ساز خواهد بود.(زیرا ادامه رابطه بدنبالش دلبستگی و دابستگی زیاد می‌آید و این‌ها هم باعث می‌شود فرصت‌های زندگی از هردو گرفته شود و از طرفی ایجاد رابطه و ادامه دادن آن هم چه بسا از منظر شرع نادرست و گناه آلود محسوب شود.) امّا اگر واقعا به دور از احساسات و به صورت منصفانه به این نتیجه رسید که با مسائل ذکر شده، می‌توانید کنار بیایید بهتر است برای اینکه تکلیفتان هرچه زودتر مشخص شود از او بخواهید به صورت رسمی اقدام کند(با این کار هم معلوم می‌شود که واقعا طرفتان قصد ازدواج با شما را دارد یا نه)
همچنین برای اینکه این موضوع باعث حساسیت خانواده شما نشود، شما می‌توانید به خانواده خود وانمود کنید که دوست یا آشنای قدیمی، شما را به خواستگار معرفی کرده است و علت اینکه حاضر شدند از کرمان به خوزستان بیایند به این دلیل است که در خوزستان آشنا یا فامیلی دارند که آن‌ها شما را به آن خانواده معرفی کرده است.
اما باید توجه داشت که اقدام رسمی به معنی تمام شدن قضیه نیست بلکه این تازه شروع جریان خواستگاری است و باید علاوه بر گفتگوهایی که در جریان آشنایی و خواستگاری مطرح می‌شود، به تحقیقات از ایشان و خانواده‌اش(یعنی بعد از جریان خواستگاری برای تحقیقات باید به استان کرمان رفته و از ایشان و خانواده‌اش تحقیق به عمل بیاید) و همچنین استفاده از نظرات مشاوران و کارشناسان ازدواج جهت اختلافاتی که احیانا وجود دارد یا بوجود خواهد آمد، به عمل بیاید.
با آرزوی موفقیت