تردید طرف مقابلم به یقین تبدیل شد!

13:49 - 1394/01/15

سلام دوستان من قبلا 2 پیام در مورد "طرف مقابلم تردید داشت"گذاشتم و همه شما عزیزان لطف کردید و راهنمایی فرمودید خواستم براتون بگم که کار ما به کجا رسید : ما پیش مشاوری که ایشون گفت رفتیم و من تست دادم  خانم مشاور نتیجه تست رو اینطور به من گفتند : که تا هفته اول خرداد صبر کن چون این آقا به خاطر بی ثباتی و یه سری مشکلاتی که داره باید تکنیکهایی که من میگم رو انجام بده.اگر انجام داد شما خودت هفته اول خرداد بیا که بهت نتیجه رو اعلام کنم.اون روز هر دوی ما خیلی خوشحال شدیم و حتی ایشون به خانم دکتر گفت :به خاطر من هم شده تکنیکهاشو انجام میده.اما بعد 2 هفته سر یه مسئله ساده با هم بحث کردیم.فردای اونروز من تماس گرفتم که بیشتر در موردش صحبت کنیم که برطرف بشه ایشون خیلی بد صحبت کرد طوریکه من شوکه شده بودم چون تا حالا همچین برخوردی ندیده بودم ازشون.بعد 20 روز گذشت و خبری ازشون نشد من با همین خانم مشاور تماس گرفتم و ایشون به من گفتند این آقا به من گفته نظرش عوض شده و تصمصم گرفته رابطتتون تموم بشه.و چون من خیلی ناراحت شده بودم و عصبی.خانم دکتر پیشنهاد کردند من با این آقا تماس بگیرم و در حضور خود خانم دکتر حرفامو بزنم همین کارم کردم .ولی آروم نشدم.تقریبا هیچ دلیلی نداشتند هنوزم باورم نمیشه!!!! ما حتی با هم تاریخ عقد و میزان مهریه رو صحبت کرده بودیم.واقعا دیگه به کی میشه اعتماد کرد؟؟همه باورمو له کرد؟

ممنون از همه دوستان

http://btid.org/node/60928

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 2 =
*****
تصویر آقا حمید

دقیقا طرفتون منو یاد شخصیت اسماعیل توی سریال "همه چیز آنجاست" انداخت، اون قسمتایی که رفتن با سمانه پیش مشاور روانشناس

ولی شما اشتباه نهایی سمانه رو نکن، این آدم به دردت نمیخوره، بزنش تو دیفال

در ضمن

پسرای خوب زیادن خانم ولی چشم بصیرت میخواد، همه چیز هم در کنار همدیگه جمع نمیشه

تصویر barfi
نویسنده barfi در

برای دیدن پسر خوب نیازی به چشم بصیرت نیست، چون دخترها اگر هم ببینن هیچ کاری نمی تونن بکنن!!!!!! 

پسرهای خوب باید یه کاری کنن که به چشم بیان!!!! 

تصویر مهتاب2

به نام خدا

سلام

بستگی داره مساله ای که سرش بحث کردید چی بوده باشه، به نظرم افرادی که تردید دارن منتظر هستن تا تردیدشون برطرف بشه یه طرفه بشه، شاید همین مساله ای که بین شما اتفاق افتاده بهانه ای شده تا ایشون تصمیمشو یه طرفه کنه و دیگه در شک زندگی نکنه هر چند که ممکنه اشتباه کرده باشه و برای فرار از این افکار این تصمیم و گرفته باشه ولی باز باید دید اون مساله چی بوده

تصویر maleki
نویسنده maleki در

با سلام

از حسن انتخاب و اعتماد شما به گروه مشاوره سایت رهروان ولایت تقدیر و تشکرست

اگر خاطرتان باشد در پاسخ همان سوالات اولیه شما نیز این مطلب را یادآور شدیم که این قضیه را به طوری مدیریت کنید که به شما ضربه ای نخورد از جمله سفارش ها این بود که به کلی از ایشان فاصله بگیرید.

این سفارش آخر به همین دلیل بود که هیچگونه اعتمادی بر ثابت بودن شخصیت ایشان نبوده و قرار بود تا به صورت جدی وارد جریان خواستگاری نشده و افراد بیشتری درگیر نشده اند شما با ایشان ارتباطی نداشته باشید.

از اینکه نزد مشاور رفته و افراد خبره را دخیل کرده اید از شما تشکر و این کار قابل تحسین است.

البته دو جایی که با ایشان تلفنی حرف زده اید بر شدت این ناراحتی افزوده که اگر کمی بی تفاوت تر به قضیه نگاه می‌کردید بهتر بود.

الان هم باید به این قضیه به دید دیگر نگاه کنید.

یعنی اگر قرار بود این اتفاق بعد از عقد افتاده وشما به عنوان یک ازدواج کرده از این به بعد نگاه می‌شدین چقدر سخت تر بوده؟

هر واقعه ناگواری سرشار از درس های زیباوآموزنده ایست که باید از دل ماجرا بیرون کشیده شود.

البته درست است شما یک واقعه تلخی را تجربه کرده اید اما یاد گرفته اید به انسان ها باید به اندازه درک و عقل و شعورشان فرصت داد و نزدیک شدن بیش از حد مضر بوده و گاهی غیر قابل جبران.

این را فراموش نکنید شما اولین نفری نبوده اید که بعد از یک سری رفت آمد ها به ختم شدن جریان تن داده اید و مطمئنا آخرین نفر هم نخواهید بود و این نوع برخورد ها چون در آغاز استحکام خاص به خود را نداشته ادامه ان نیز قابل پیش بینی است.

با کمک و حمایت های فکری خانواده ادامه راه را رفته و فرصت و فضا را برای حضور خواستگاران دیگر فراهم کنید که خیر را خدا برای انسان هایی قرار داده که توکل به قدرت او می‌کنند.

موفق و موید باشید.