فرایند فریب یک دختر!

12:12 - 1394/01/21

سلام
دختری هستم23ساله حدود شهریور سال پیش با پسری 29ساله اشنا شدم که دانشجو دکترا بود و قرار بود برن راه دور،(خود ایران)ایشون پیشنهاد اشنایی دادن..البته بعد از کلی اس و این حرف ها بعد از یک ماه پیشنهاد دادن و با هم همکار بودیم.بنده هم بعد یک هفته قبول کردم گفتم اگر قصد تون ازدواج باید بیاید جلو گفتن اول ما خودمون شرایط بسنجیم بعد ب خونواده اطلاع بدیم من هم چون مادرهامون همو میشناختن این اجازه رو دادم و بعد از یک هفته از اونجایی ک ایشون از نامزد قبلیشون شکست خورده بود و من خیلی اصرار میکردم اگر پا پیش نمیزاره هدفت از موندن با من چیه؟ تا اینکه گفت اکی تو خیلی خوبی و ضامن بدی هستی برا من ، منم شرایطم خوب نیست، اینو بگم پدر ندارن و از لحاظ مالی شغل مناسبی نداشت و دانشجو ترم یک دکترا بود و در شهر نامناسبی بود و نمیتونست بره تدریس بااین وجود تو شهر خودمون هر از چند ماهی تدریس داشت...دوباره جداشدیم من تجربه اولم بود و کلا گفتم بیخیال من شو از لحاظ کاری
اونم ناراحت شد و من محل کار ترک کردم...دوباره ب دلایلی برگشتم ب محل کار ولی هیچ تماسی نداشتیم و ازش فرار میکرذم تااین که دوباره تمام شرایطش توضیح داد و حدودا سه ماه با هم بودیم مشکلات زیاد بود کنکور من
و در اخرها ورشکست شدن اون در محل کارش ، درس دریک شهر دور ، نداشتن پدرو بعنوان کمک کردن پشتوانه مالی
و همه این ها ب کنار ما در مسایل دینی هم مخالف بودیم ولی از نظر اخلاقی بسیار بسیار بهم نزدیک بودیم از لحاظ ظاهری مناسب هم بسیار مهربان بود حتی یک بار هم باهم دعوا کنیم و کلا همش میگفت نمیخام ازت سو استفاده کنم
اما خب استثناتی هم داشت چندین بار اصرار میکرد با هم تلفنی حرفای عاشقانه بزنیم...اما من نمیزاشتم فک میکنم میلش انقدر شدید بود ک ممکن بود ب س... تلفنی فک میکرد و منم میگفتم مخالف این کارام ...مشکل بعدی دوباره تا میگفتم ازدواج خواستگاری میگفت من نمیتونم هم میگفت زخمی ام واین حرفا هم واقعا اه دربساط نداشت و تمام تلاشش میکرد تا مادرش ب تنهافرزندش بعد از طلاق شوهرش افتخار کنه
و در نهایت گفت دو سال همراهم باش...من گفتم تعهد بده گفت باشه بعد دوسال اگر مناسب شد شرایطم ازدواج میکنیم بخدا...من گفتم نه دوسال زیاده اگر درگیر عواطف شم چی؟ اگر موافقی بریم مشاور ببینیم چی میگه.اونم قبول کرد وقرار مشاوره گذاشت.گفتم بیا درست و درمون با هم باشیم چون همش هر دو ب فکر درس و کار بودیم گفت من میدونم من و تو تاالان ک 6 ماهه خوب بودیم البته بگم شیش ماه فقط 5 بارهم دیدیم...خلاصه گفت من میدونم با تو میسازم و مادرم تورومیخاد
خلاصه اخر قرار مشاوره رو کنسل کرد و گفت من هر چی فک میکنم تا وضعیتم رو هواست نه خونه نه کار نه منبع مالی نمیتونم بیام جلو تو هم برو ب زندگیت برس یا حداقل یک سال صبر کن برام...
اگر هم مورد خوبی بود ازدواج کن من معلوم نیس وضعیتم کی درست میشه بااین وضع جامعه
منم هاج وواج قبول کردم و نخواستم عفتم زیر سوال بره

بااین حال وضعیتم رو هواست
بمونم براش؟
رو چیزی که کنترلش ندارم برنامه بریزم؟
یا ب خواستگارام ک هنوز بعد از گذشت 3ماه جواب بدم
هنوز خاطراتش صداش اذیتم میکنه
دلم هوایی میشه
دیگه نمیتونم ببینمش؟
چیکار کنم
مشاورم گفت4 ماه صب کن
خواستگارم گیره خدایا کمکم کنید دوستان خواهش میکنم...
همش میگم کاش باهاش میموندم و صب میکردم
اون میگف هرچی تو بگی من ب هر رابطه ای راضیم فقط باهام باش تا اگر شرایطم جور شد بیام جلو
ولی اصلا قول نمیداد و از حرف ازدواج میترسید چون بقول خودش طعم طلاق مادرش چشیده بود و مادرش تنها بزرگش کرده بود

http://btid.org/node/61663
تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

با سلام و احترام

از اینکه به گروه مشاورانِ "رهروان ولایت" اعتماد کردید، متشکریم. ان شاء الله منشاء خیر و سعادت برای شما باشیم.

جمع بندی نظرات:

به دلایل زیادی که خودتان فرمودید، این دانشجوی دکتری مناسب و هم کفو شما نیست. این ازدواج خطرات و ابهامات زیادی دارد. عاقلانه و بدون خطر، این است که برای ایشان صبر نکنید و اگر خواستگار مناسب و هم کفو دارید اقدام به پذیرش خواستگار جدید کنید.

1- به اعتقاد بنده ایشان یک نوع اختلال شخصیت دارند و حتماً و سریعاً به روانشناس بالینی مراجعه کنند و تا حصول درمان قطعی، اقدام به ازدواج با هیچ فردی نکنند.

2- اینکه جلسه مشاوره را کنسل کرده اند و پی در پی درخواست ارتباطات عاشقانه دارند، آیا شک و سوال برانگیز نیست؟

3- فرزند طلاق بودن هم یک سری تبعات روانی برای فرزندان دارد که مزید بر علل دیگر ایشان شده است.

4- یکبار شکست عشقی و عاطفی داشته اند که برای جبران خسارت و تبعات روحی و روانی آن شکست، قصد دارند با فردی ارتباط عاطفی برقرار کنند تا بلکه قدری آرامش موقتی پیدا کنند و از طرف دیگر به جهت ترسی که دارند، نمی خواهند فعلاً اقدام به ازدواج کنند.

5- اینکه ایشان ظاهراً متعهد می شوند بعد از دو سال از شما خواستگاری کنند، آیا بوی فریب نمی دهد؟

6- عدم توجه به اختلافات به خصوص در مسائل "دینی" یکی از خطاهای بسیار فاحش و نگران کننده است که باید دقت بسیاری کنید و همین اختلاف برای رد خواستگار بهترین دلیل شرعی و عقلایی است.

7- اینکه فرمودید اخلاق ایشان بسیار بسیار خوب است و بر آن تاکید کرده اید آیا این، منافات با اختلاف در مسائل دینی ایشان ندارد؟

8-بنده نکته و امتیاز مهمی در ایشان ندیدم و لذا با توجه به سن شما 23 بهتر است شتابزده عمل نکنید. انشاالله بهتر از ایشان نصیب شما می شود.

اهم نظرات کاربران گرامی:

1.سعی کنید هرچه زوددر این آقا رو فراموش کنید و به خواستگارهای دیگه تون فکرکنید و به خاطر این اتفاق فرصت های جدید رو ازخودتون نگیرید.

2. به نظر من این اقا اصلا هیچ ویژگی ای نداشت که بخواین باهاش ازدواج کنید و با نظر مشاور موافقم که یه مشکل روحی روانی ای داره.

3. خانوم محترم اگه مورد دیگه ای برای ازدواج هست از دست نده این اقا فعلا قصد ازدواج نداره!

4. با توکل بر خدا و مشورتهای بزرگان اجازه  به خواستگاران دیگه بدید هر کدومشون که شرایط ازدواج با شما رو داشتند قبول کنید.

5. با توکل بر خدا و مشورتهای بزرگان اجازه  به خواستگاران دیگه بدید هر کدومشون که شرایط ازدواج با شما رو داشتند قبول کنید.

6. ازنظرمن پسرها وقتی،شرایط مساعدی برای ازدواج کردن ندارن یا اصلا نباید بیان جلو یا اگرم اومدن مرد باشن و پاش وایسن.

7. ممنون از همه ی دوستان. وفقکم الله

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

با سلام و احترام

از اینکه به گروه مشاورانِ "رهروان ولایت" اعتماد کردید، متشکریم. ان شاء الله منشاء خیر و سعادت برای شما باشیم.

به دلایل زیادی که خودتان فرمودید، این دانشجوی دکتری مناسب و هم کفو شما نیست. این ازدواج خطرات و ابهامات زیادی دارد. عاقلانه و بدون خطر، این است که برای ایشان صبر نکنید و اگر خواستگار مناسب و هم کفو دارید اقدام به پذیرش خواستگار جدید کنید.

1- به اعتقاد بنده ایشان یک نوع اختلال شخصیت دارند و حتماً و سریعاً به روانشناس بالینی مراجعه کنند و تا حصول درمان قطعی، اقدام به ازدواج با هیچ فردی نکنند.

2- اینکه جلسه مشاوره را کنسل کرده اند و پی در پی درخواست ارتباطات عاشقانه دارند، آیا شک و سوال برانگیز نیست؟

3- فرزند طلاق بودن هم یک سری تبعات روانی برای فرزندان دارد که مزید بر علل دیگر ایشان شده است.

4- یکبار شکست عشقی و عاطفی داشته اند که برای جبران خسارت و تبعات روحی و روانی آن شکست، قصد دارند با فردی ارتباط عاطفی برقرار کنند تا بلکه قدری آرامش موقتی پیدا کنند و از طرف دیگر به جهت ترسی که دارند، نمی خواهند فعلاً اقدام به ازدواج کنند.

5- اینکه ایشان ظاهراً متعهد می شوند بعد از دو سال از شما خواستگاری کنند، آیا بوی فریب نمی دهد؟

6- عدم توجه به اختلافات به خصوص در مسائل "دینی" یکی از خطاهای بسیار فاحش و نگران کننده است که باید دقت بسیاری کنید و همین اختلاف برای رد خواستگار بهترین دلیل شرعی و عقلایی است.

7- اینکه فرمودید اخلاق ایشان بسیار بسیار خوب است و بر آن تاکید کرده اید آیا این، منافات با اختلاف در مسائل دینی ایشان ندارد؟

8-بنده نکته و امتیاز مهمی در ایشان ندیدم و لذا با توجه به سن شما 23 بهتر است شتابزده عمل نکنید. انشاالله بهتر از ایشان نصیب شما می شود.

اهم نظرات کاربران گرامی:

1.سعی کنید هرچه زوددر این آقا رو فراموش کنید و به خواستگارهای دیگه تون فکرکنید و به خاطر این اتفاق فرصت های جدید رو ازخودتون نگیرید.

2. به نظر من این اقا اصلا هیچ ویژگی ای نداشت که بخواین باهاش ازدواج کنید و با نظر مشاور موافقم که یه مشکل روحی روانی ای داره.

3. خانوم محترم اگه مورد دیگه ای برای ازدواج هست از دست نده این اقا فعلا قصد ازدواج نداره!

4. با توکل بر خدا و مشورتهای بزرگان اجازه  به خواستگاران دیگه بدید هر کدومشون که شرایط ازدواج با شما رو داشتند قبول کنید.

5. با توکل بر خدا و مشورتهای بزرگان اجازه  به خواستگاران دیگه بدید هر کدومشون که شرایط ازدواج با شما رو داشتند قبول کنید.

6. ازنظرمن پسرها وقتی،شرایط مساعدی برای ازدواج کردن ندارن یا اصلا نباید بیان جلو یا اگرم اومدن مرد باشن و پاش وایسن.

7. ممنون از همه ی دوستان. وفقکم الله

تصویر احسان69

یعنی واقعا گفت برو به زندگیت برس و اگه مورد خوبی بود ازززززدواج ج ج کن؟ !!!!!
واقعا!؟؟؟؟!!!!!!!!

تصویر یه عاشق واقعی

راستی یادم رفت بگم که اصلا این پسر هم کفو شما نبود چون انقدر واضح بود فراموش کردم بگم ... 

خودتون هم قطعا اینو فهمیدید که از لحاظ فکری و دینی و اعتقادی و موضوعات دیگه که به خاطر عدم تطابق اعتقادی و دینی بوجود میاد مناسب شما نیست .... 

نکته ای رو مدنظر داشته باشید غریضه انسان ها  تمایلاتشون بهمدیگه کاری میکنه که علی رقم تفاوت دینی ، اعتقادی و یا فکری باز هم بهم علاقمند باشند و این به هیچ وجه ربطی به هم کفوی اخلاقی نداره .....بهتره که حتی ریشه اندک تفاهماتتون هم بررسی کنید تا به عدم تناسب پی ببرید 

موفق باشید 

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

ممنون از این همه لطف

بهتره این پست همینجا تموم شه

واقعا اسیب روحی دیدم

برای همتون ارزوی خوشبختی میکنم و امیدوارم مهر کسی ک سهمتون نیس تو دلتون نیفته

خدا همه ماهارو کمک کنه و هیچ وقت ادم های تنهارو تنها نگذاره هیچوقت هیچوقت

ممنون از همه ی دوستان

خواهش میکنم ادامه ندید

ان شا الله خدا کمکم کنه و ب من صبر و ارامش بده

من تمام اطمینان بهش دادم ک بیاد جلو اما اون میترسید از ازدواج

و حالا ب دلایلش کار ندارم. اون هم ب نوبه خودش مشکلات داشته. خدا همه ما جوونارو کمک کنه. دل های ادم ها نشکنند . همو ببخشیم .و ب خدا واگذار کنیم.

هر کی این نظر خوند فقط همین لحظه همین الان برا ارامش روحم دعا کنه

ممنون از همه

خواهشا ادامه ندید و نظر ندید

در پناه حق

تصویر یه عاشق واقعی

سلام 

ببخشید که اینو میگم ولی فرایند فریب یک دختر در این دوره و زمونه ساده ترین و پیش پا افتاده ترین کار هست ....

ولی به نظرم این پسر نخواست که شما رو درگیر کنه و اتفاقا قصدش فریب شما نبوده ... چون اگه بود براحتی آب خوردن میتونست جوری شما رو درگیر کنه و ازتون سو استفاده کنه که تا سالها و یا تا اخر عمر زخم هاش رو روح و جسمتون بمونه .... 

خداروشکر کنید که به گناه نیفتادید و احساساتتون بیش از این درگیر نشد ... 

وقت بذارید برای درمان روح و فکرتون ... 

ان شا الله با توکل به خدا موفق خواهید شد 

تصویر barfi
نویسنده barfi در

به نظر من که باید شما بهش میگفتین که شما بیا خاستگاری بعدش من صبر میکنم تا شرایطت درست شه اما تا نیومدی خاستگاری من چه جوابی برای خانواده ام داریم؟!

شما اگر می دونید که می توانید شرایط سخت مالی اول زندگی با ایشون (لااقلش تا اخر درسش تحمل کنین) بهش دل

گرمی بدین که وضعیتت درست میشه و از نگرانی هاش کم کنین تا بتونه بیاد خاستگاری 

اما اگر این توان رو نمی بینید در خودتون همون نظر مشاور رو انجام بدید

والبته نکته ی دیگه ای که هست اختلاف اعتقادی الان براتون مشکل ساز نیست اما توی زندگی خیلی مشکل ساز هست به این نکته خیلی توجه کنین که ایا هر دو طرف این ظرفیت رو دارین به اعتقاد هم احترام بذارین یا قراره همش با هم جر و بحث کنین؟!

تصویر amir_mahdi
نویسنده amir_mahdi در

طرف ی عمر با یکی زندگی میکنه بعد اخرش میگه نشناختمت
حالا ی بنده خدایی اومده درباره زندگیش ده خط بیست خط نوشته اونم بدون لحن ، ملت چ توضیحات جامع و شاملی میدن .
.
.
.
ی کلام : اگر ایشون فرد صادقیه و اهل خیانت و دروغ گویی نیست، و شما تحمل سختی و مبارزه تو زندگی رو دارید پاش بمونید
ولی اگر میبینید به احتمال یک درصد داره میپیچونه و علافتون میکنه و شاید ی سال دو سال یک ماه دو ماه ... پیش خودتون بگید چ اشتباهی کردم اون همه عشق و علاقه رفت حالا اینا واسه من نون آب نمیشه (مث خیلیا) کاش نمونده بودم پاش ....همین الان یعنی الان که گفتم ثانیه بعدش الان نیستا
فراموش + ریختن برنامه واسه زنذگی آینده

تصویر hosseinz
نویسنده hosseinz در

انقدر دلتون رو به وعده های دو سال دو سال و چهار ماه و یک هفته بعد و... خوش نکنید.

شما حق دارید که شایسته ترین فرد به ”خاستگاری” بیاد برای بررسی. نه اینکه دو سال از عمر و جوونی و شور و فکرتون رو مشغول کنید که آیا طرف بعد این دو سال میاد یا نه.
با این وعده ها، دو سال پیر میشین، دو سال در را روی خوشبختی میبندین
و دو سال بلاتکلیف هستین.

روی حرفم با تمام دختراس.

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

ممنون حسین اقا

ممنون واقعا درست میگی

دارم به همین نتایج میرسم ک میگید ولی خوب بحث مقایسه خواستگارام اذیتم میکنه همه رو باهاش مقایسه میکنم

همش میگم دکتر باشه قدش بلند باشه

انگار دنبال ی تشابهم

بازم مرسی

تو حتما برادر خوبی هستی

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

سلام

ممنون از نطراتتون

ممنون از مشاور خوب این سایت و همه دوستان عزیز

چند نکته بگم

ایشون شرایط روحی خوبی نداشت و معتقد بود اوضاعش بهم ریخته

ایشون همش از درداش میگف حتی بهش گفتم بسه دیگه انقدر از غم و غصه هات میگی گفت معذرت راس میگی حق با تو و دیگه هم نگفت

اما واقعا حق داشت شرایط خوبی نداشت

من در نا مناسب بودن شرایط روحی اون زمانش شک نداشتم حتی رفت پیش مشاور و حالش بهتر شد ولی مشاوری ک قرار بود تو شهر خودمون بریم کنسل کردش

و دوستش بود بنظرم یا خودش تنها رفت یا هیچچی

خیلی ادم زرنگی بود

کلا کتاب های عقیدتی و فلسفی انقدر خونده بود ک میگف هر کی جهان خودش داره ولی باز هم میشد ک بگه فلانی ب خدا سپردم و کارش ندارم

و مورد دیگه بنده بهترین راه این دیدم ک بهش بگم حاضرم با تو از صفر شروع کنم

ولی ایشون گفت من باید برا تو حلقه بخرم بااین سنم برم از مامانم پول بگیرم؟؟

نه من این کار نمیکنم

و مورد دیگه میگفت تو مورد خوبی هستی تو خیلی دختر باارزشی

ولی من برای فرار از مشکلاتم ازدواج نمیکنم باید مشکلاتم حل کنم

حتی ازم خواس برا ارشد رشتهی هم ردیفش بخونم ک تو پایانامه بهش کمک کنم اما واقعا برا من سخت بود این کار

و مهم تر اینکه بنده راضی شدم از صفر شروع کنم گفتم مادرم هم قبول کرده گفته اگر میخواید نامزد طولانی شه عیب نداره ولی باید مادرت بیاد جلو

اما گفت من شرایط خودمو میدونم الان مناسب نیس من از قبلی شکست خوردم

کلا ی قضیه کلاف سردرگم بود

گفتم تو میتونی از من مهلت بگیری گفت چقدر الان شش ماه با همیم تاثیری نداش حالا تو این چند ماه تاثیر داشته باشه

گفتم کلا تو ازدواج نکن پسر خوب(با متلک)

گفت نه ای خدا چرا نمیفهمی من الان نمیتونم

بنظرم علاوه بر شرایط مالی نامناسب شرایط روحی خوبی نداشت

بااین همه سعی میکرد منطقی بیاد جلو تو اخرین اس بهش گفتم رابطمون ک تموم اما خودت برو مشاور واقعا درگیری با خودت

برام ارزو موفقیت کرد و خداحافظی نکرد کلمه خدافظ نبرد

حالا دلیلش یا معنیش تموم نکردن یا اعتقاد کمش اصولا شب بخیر روز بخیر یا بخدا سپردمش یا بخدا نه و این حرفا بود

اما من گفتم موفق باشی خدافظ

همین

ممنون از نظرات

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

سلام

ممنون از نطراتتون

ممنون از مشاور خوب این سایت و همه دوستان عزیز

چند نکته بگم

ایشون شرایط روحی خوبی نداشت و میگفت اوضاعش بهم ریخته

 همش از درداش میگف حتی بهش گفتم بسه دیگه انقدر از غم و غصه هات میگی گفت معذرت راس میگی حق با تو و دیگه هم نگفت

اما واقعا حق داشت شرایط خوبی نداشت

من در نا مناسب بودن شرایط روحی اون زمانش شک نداشتم حتی رفت پیش مشاور و حالش بهتر شد ولی مشاوری ک قرار بود تو شهر خودمون بریم  دوتایی کنسل کردش

همش میگفت کاش تو شرایط بهتری باهات اشنا میشدم...

اون مشاور هم دوستش بود بنظرم یا خودش تنها رفت یا نه نمیدونم

خیلی ادم زرنگی بود

کلا کتاب های عقیدتی و فلسفی انقدر خونده بود ک میگف هر کی جهان خودش داره ولی باز هم میشد ک بگه فلانی ب خدا سپردم و کارش ندارم .گاهی هم میگف من کافر نیستم اما اگر فردا علم ثابت کنه و بگه خدایی نیس منم میگم نیست.

و مورد دیگه بنده بهترین راه این مشکلو در این دیدم ک بهش بگم حاضرم با تو از صفر شروع کنم

بنده هیچ و هیچ ابراز علاقه ای نکردم گاهی اصرار میکرد تو هم بهم علاقه داری من میگفتم باتوجه ب شرایطی ک برام گذاشتی من نمیخوام ابرزا کنم و فقط بار اخر فهمید خواستگارم بخاطرش رد کردم و گف تو هم ب من علاقه مندی . حتی ی بار بهم نگف دوست دارم میگف این کلمه وقتی ب کار ببرم ینی تا تهش هستم باهات و ازت سو استفاده نمیکنم.وقتی گفتم از صفر ب کم راضیم. هر وقت نداری نمیخام چیزی داشتی ازت انتظار دارم گفت تو اینجوری میگی من پول ندارم کادو بخرم برات راه دورم میام و میرم تو راضی من ی جا دور تو ی جا اسمم فقط تو شناسنامه ات باشه. خب من ک نمیتونستم بیش از این عفتم بشکنم. میگم متاسفانه مغرورم و نگفتم بهت علاقه مندم زبونم نچرخید .و بنظرم کارم عاقلانه بود.

ولی ایشون گفت من باید برا تو حلقه بخرم بااین سنم برم از مامانم پول بگیرم؟؟

نه من این کار نمیکنم

و مورد دیگه میگفت تو مورد خوبی هستی تو خیلی دختر باارزشی

ولی من برای فرار از مشکلاتم ازدواج نمیکنم باید مشکلاتم حل کنم

حتی ازم خواس برا ارشد رشتهی هم ردیفش بخونم ک تو پایانامه بهش کمک کنم اما واقعا برا من سخت بود این کار

و مهم تر اینکه بنده راضی شدم از صفر شروع کنم گفتم مادرم هم قبول کرده گفته اگر میخواید نامزد طولانی شه عیب نداره ولی باید مادرت بیاد جلو

اما گفت من شرایط خودمو میدونم الان مناسب نیس من از قبلی شکست خوردم. شکست مالی همینطور.

کلا ی قضیه کلاف سردرگم بود

گفتم تو میتونی از من مهلت بگیری گفت چقدر الان شش ماه با همیم تاثیری نداش حالا تو این چند ماه تاثیر داشته باشه

گفتم کلا تو ازدواج نکن پسر خوب(با متلک)

گفت نه ای خدا چرا نمیفهمی من الان نمیتونم

بنظرم علاوه بر شرایط مالی نامناسب شرایط روحی خوبی نداشت

بااین همه سعی میکرد منطقی بیاد جلو تو اخرین اس بهش گفتم رابطمون ک تموم اما خودت برو مشاور واقعا درگیری با خودت

برام ارزو موفقیت کرد و خداحافظی نکرد کلمه خدافظ نبرد

حالا دلیلش یا معنیش تموم نکردن یا اعتقاد کمش بود.

اصولا شب بخیر روز بخیر یا بخدا سپردمش یا بخدا نه و رسیدن بخیر داشت تو حرفاش

اما من گفتم موفق باشی خدافظ

همین

ممنون از نظرات

تصویر هانا
نویسنده هانا در

مشاور گفت دقیقا 4 ماه برا چه کاری صبر کنی؟بهش وقت بدی یا بذاری خودت فراموش کنی؟ شرایطتت خیلی سخته الان بلاتکلیف بودن بدترین حسه دنیاس عزیزم به نظرم بگذر از این مورد یه پایانه تلخ بهتر از یه تلخیه بی پایانه 

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

برا که خودم حالم بهتر شه

4 ماه فرصت ب خودم ک برگردم به گذشته ام نگاه منطقی کنم

مشاور گفت ی مرحله سوگ در پیش داری

مگر

مگر اینکه با خونواده  و مادرش بیاد جلو

اما اگر تنها بخاد دوباره بیاد هیچ فرصتی نمیدم

این تصمیم من بوده

اما خب شرایط سختی بازم اخه واقعا سخته انقدر منطقی پیش رفت وقتی عقل و دل هیچ وقت ابشون از ی جوب نمیره

وقتی حالم بده

تو تصمیمم سست میشم

 

تصویر عطی
نویسنده عطی در

سلام

قدره خودت رو بدون که دیگران هم قدرت رو بدونن...شما چی کم داری که پای ایشون وایسی بدون اگر پسری دختری رو بخواد با چنگ و دندون نگهش میداره اونو مطمین باش و....زندگیتو با فکر و خیال با کسی که فعلا همه چیزش رو هواست تلف نکن رو چیزی فکر کن که واقعا هست و میشه روش حساب کرد....این تفکرات هم حاصله اون 6 ماه با هم بودنه مطمین باش اگر با انسان خوب و آدم حسابی آشنا بشی بعد از یه مدت اونو فراموش میکنی....با توکل بر خدا و استفاده از عقل قدم درست رو بردار وشک به دل راه نده

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

حق با شماست عطی جان

ی بار بهش گفتم تو قدر منو نمیدونی

و برام جالبه من هیچی از عفتم زیر سوال نزاشتم

مگر مورد اخر ک خواستگار رد کردم و گفتم حاضرم از صفر......

ممنونم

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

عجب

یعنی شما گفتید از صفر شروع کنیم عفتتون بردین زیر سوال؟

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

نه

بنده دعوا ندارم ک اینطور حرف میزنید

شما کل داستان نمیدونید

شاید بهتر بود ب جا عفت کلمه غرور میزاشتم

شاید بهتر بود بگم اونجا ناز نکردم نیاز کردم.من ادم مغروری بودم

این رابطه بهم کمک کرد این ویژگی بدمو بفهمم

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

به نظرم من رفتارت عاقلانه بوده  و خیلی زیبا غرور به خرج دادید

منتهی من میگم باید طرف هم درک کنید اون پسر بدی نیست نمیتونه شرایط جور کنه

از طرفی نمیخواست هم شما را به عنوان یک کیس خوب از دست بده

یک حالت بلاتکلیفی که خیلی از پسرهای امروزی مخصوصا تحصیلکرده ها دارند حالا این بنده خدا هم که خیری از والدینش ندیده پس تنها امیدش شما بودید

که اونم مجبور شد بر خلاف میلش به شما بگه برید دنبال سرنوشتتون.

مطمئن باشید اون الان در شرایط بسیار بدی هست و هیچگاه قصدش سرکار گذاشتن شما نبوده مخصوصا کسی که دکترا داره

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

پسر خوبس هست

تلاشش کرده به نتیجه نرسیده

دوست داره ازدواج کنه نمیتونه

الان هم جوانمرد که این حرف ها را زده

 

گفت من هر چی فک میکنم تا وضعیتم رو هواست نه خونه نه کار نه منبع مالی نمیتونم بیام جلو تو هم برو ب زندگیت برس یا حداقل یک سال صبر کن برام...
اگر هم مورد خوبی بود ازدواج کن من معلوم نیس وضعیتم کی درست میشه بااین وضع جامعه

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

یاسین من ب جرات میتونم بگم واقعا نشناختم شما پسرارو

واقعا نمیدونم بگم خوب بود یا بد ؟؟!!

اما اینکه وضعیت یکی رو هوا معلق بکنی سخته...

برا دل شکستم دعا کنید خدا دل هیچ دختری نشکنه...وجود دخترا پر احساس این درد بدجور ازارشون میده

خدا خودش کمکم کنه و اگر کسی برا کسی صلاح نمیدونه مهرشم ببره و فقط ی خاطره کم رنگ بمونه

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

شرایط روحی اون پسر خیلی بدتر از شماست

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

هه

جالبه ک همش ی طرفه ب قاضی میری

و همش از پسرا حمایت کن شما

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

حمایت نیست میگم درک کنید که اون خفاش شب نیست

تصویر پروانه

چه جالب!!! معنی پسر خوب و جوانمردی رو هم فهمیدیم!!! :-)

تصویر aloneman
نویسنده aloneman در

پروانه خانم نیازی به مجادله و بحث و علامت تعجب نیست اگر غیر از این میگفتید تعجب آور بود,همه میدانیم پسر خوب و جوانمرد از دیدگاه شما چه پسریست پسری پولدارکه ازشما سواستفاده کنه نه پسری که بیاد رک و راست بگه پای من نمون و بخاطر من خودتو بدبخت نکن
پروانه خانم ای کاش تاسف خوردنم به حال شما فایده ای داشت تا بیشتر و بیشتر تاسف بخورم اما کسی که نمیخواهد بفهمد را چگونه میتوان آموخت؟
آیا زبان دیگری به غیر از پول میدانید تا با آن زبان با شما صحبت کنم؟
این آقا پسر میگه که نمیخواد بخاطر فرار از مشکلاتی مانند بی پولی ازدواج کنه اون وقت پروانه خانوم میخوادبرای فرار از بی پولیش اردواج کنه.پروانه خانم اگر شما ثروت مند نیستید نمیتوانید کسی را برای بی پولی نکوهش کنید چون خودتون هم مثل اون هستید اگه پولدار هستید پس دیگر نباید پول پسر برای شما اهمیت چندانی داشته باشد.پس آشکار است که دیدگاه پوسیده شما جایگاهی در حق و عدالت ندارد
اما خطاب به سونیا خانم معروضم تحت فشار قرار دادن پسر از طرف شما هیچ فایده ای ندارد و بدتر به تنش و اضطراب او میافزاید باید به او آرامش دهید وگرنه با افزایش استرس و نگرانی و فشار روحی در او باعث میشوید نه تنها مشکلی حل نشود بلکه از نظر احساسی هم از شما دور شود
اینکه خود را فریب خورده میدانید برایم تعجب آور است کدام فریب؟صراحتا بفرماییدکدام دروغ؟قطعا میدانیدخانواده های بسیاری وجود دارند که به شدت دنبال چنین افراد پاک و صادقی هستند
من فکر میکنم شما زیادی ایشان را کوچک پنداشتید فقط به علت مشکلات مالی!شما جای ایشان بودید به کجا میرسیدید؟احساس میکنم مانند یک خرد سال در پشت ویترین مغازه برای مطالبه خواسته های خود بی توجه به وضعیت والدین پافشاری میکنید
اگر نمیدانید رفتار شایسته کدام است حداقل کاری که میتوانید انجام دهید این است که رفتار ناشایست مانندقهر کردن,تهدید به جدایی,متلگ,اهانت مانند اینکه با خودت درگیری و...انجام ندهید.

به هر حال شما هر دو اشتباه کرده اید و باید تاوانش را بدهید رابطه فعلی شما اسمش چیست؟ این مشکلات از عواقب دوستی بین دختر و پسر است

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

جناب مرد تنها

بنده هیچ وقت بهش متلک نگفتم. همیشه میگفت تو بهم اسیب نزدی.ممنون ازت. در عوض ب عکس بنده در تمام این مدت ازم میخواس قران بخونم و میخوندم.اس میداد ک ممنون ب ارامش رسیدم. ب اصرار من ورزش تفریحی کرد و کلی جریانات دیگه...

خلاصه ک خیلی خیلی ناراحتم اینجا یکی میاد پست میزاره.بقیه هزارتا قضاوت بی جا و بی دلیل.

قضاوت هاتو بزار برا خودت. من بهش گفتم من حاضرم با تو از صفر باشم . من برام پول اونقدرها مهم نیس.گفتم حاضرم جشن نگیریم.اما اون مشکلات بزرگی داشت.بدون هیچ دعوایی از هم جدا شدیم...

ب جای دل شکستن من ..قضاوت ویترین بزار برا خودت

تصویر هانا
نویسنده هانا در

پروانه خانوم برا ما محترم هستن نگید اینجوری 

تصویر خانم آسمان

یا خدا مگه خانم پروانه چی گفتن که شما اینطوری برخورد میکنید!

تصویر پروانه

هانا جان و خانم دکتر عزیز
خیلی از لطف و حمایت شما دوستان خوبم ممنونم
براتون آرزوی موفقیت وخوشبختی میکنم:-)

تصویر پروانه

نمیدونم شما آقا هستین یا خانم ولی هرجنسیتی که دارید خخخخیلی عجولانه قضاوت کردید !! از کجای حرف من برداشت کردید که من زبان دیگری غیر از پول نمیشناسم؟!!!
بااینکه دلم نمیخواست راجب خودم توضیح بدم ولی چون شما خیلی درموردم بی انصافی،کردید میگم : من یک پزشک عمومی هستم با ماهی 4 تومن حقوق، این برای کلاس گذاشتن و پز دادن نگفتم فقط خواستم بدونید من بااین وضعیت خواستگارهایی رو میپذیرم که ازلحاظ وضعیت مالی،صفر صفر هستن ولی ایمان واعتقاد درستی دارن و برعکسش هم بوده خواستگارهایی داشتم که ازنظر وضعیت مالی، کاملا ایده آل بودند وخمه چی داشتند غیراز اعتقادی که من براش خیلی ارزش قائلم و اصلا حاضرنشدم حتی بیشتر بااونها آشنا بشم چون ارزش های دیگه ای،برای من مهمه
شما واقعا خخخیلی بی انصافی،کردید البته اصلا برای،من مهم نیست واین توضیحات رو هم فقط زرای روشن شدم موضوع گفتم
درضمن منظور من از اون علامت تعجب ها این بود :
ازنظرمن پسرها وقتی،شرایط مساعدی برای ازدواج کردن ندارن یا اصلا نباید بیان جلو یا اگرم اومدن مرد باشن و پاش وایسن
این آقا یه مدت طولانی این خانم رو گذاشته سرکار و بهش،ابراز علاقه کرده پیشنهاد آشنایی داده ، ازدختر خانم خواسته باهم حرفهای عاشقانه بزنن! و آخر سرهم گفته من شرایطم جورنیست و خداحافظ شما!!! ازنظرشما معنی،پسرخوب اینه که یه مدت بااحساسات لطیف یه دختر،بازی،کنی،اونو به زندگی با خودتون امیدوارکنید و آخرش هم بعدازاینکه عواطف دختر معطوف شما شد و وابسته شد باکمال جوانمردی بگی : خب دیگه شرایط من جورنشد شمابرو دنبال زندگیت!!! اگه این آقا باهمه این مشکلات میومد جلو و نامزد میشدن تا شرایطش برای،ازدواج جوربشه بنده تحسین اش میکردم ولی،اینطور تمام کردن رابطه نه تنها جوانمردی نیست بلکه نامردیه الان این دختر مونده و علاقه اش به این آقا طوری باید زحمت زیادی،برای فراموش کردن ایشون بکشه و حتی نمیتونه به خواستگارهای خوب دیگه ش فکرکنه به نظرشما این درسته؟!!!
اتفاقا این آقایون هستن که همه چی،رو بامعیار پول میسنجن. واقعا براتون متاسفم که آنقدر راحت درمورد آدم ها قضاوت میکنید

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

احسنت پروانه جون احسنت

واقعا درست میگید من گفتم از صفر با تو حاضرم اما اون رفت سراغ درس و پول

حالا بگید خداوکیلی الان من دنبال پول بودم یا اون؟

دقیقا مشکل منم همینه درست زدی تو خال

که گفتی

ازنظرمن پسرها وقتی،شرایط مساعدی برای ازدواج کردن ندارن یا اصلا نباید بیان جلو یا اگرم اومدن مرد باشن و پاش وایسن
این آقا یه مدت طولانی این خانم رو گذاشته سرکار و بهش،ابراز علاقه کرده پیشنهاد آشنایی داده ، ازدختر خانم خواسته باهم حرفهای عاشقانه بزنن! و آخر سرهم گفته من شرایطم جورنیست و خداحافظ شما!!!

 

حرف من اینه ک اقا پسرایی ک قصد ازدواج وشرایط ندارید و نمی خواید ازدواج کنید چراااااااااااااااااا با احساسات یکی بازی میکنید چرا واقعا؟؟؟

من از ته دل میبخشمش

برای ارامش خودم...و از خدا میخوام که هر کی که قسمتونه سر راهمون بزاره

ممنون پروانه جان

تصویر پروانه

ممنون ازلطف شما سونیا جان من واقیت رو گفتم شما هم اگه دنبال پول بودین اصلا این آقا رو
نمی پذیرفتین !
ازنظرمن تواین پست آقایون فقط شلوغ کردن و قضیه رو اونطور که دلشون خواست برداشت کردن. وگرنه مشکل این آقا پول نداشتنش نبود چون اگه اینطوربود شما حاضربودین ازصفر باایشون شروع کنید واین بهش گفته بودین! وچه چیزی برای مرد ارزشمندترازاین که دختر موردعلاقه اش، اون رو بدون پول ومال دنیا و فقط به خاطر خودش دوست داشته باشه؟! این یعنی،یه عشق واقعی که به نظرم اون آقا قدرش رو ندونست...
شما هم خودتون رو بیشترازاین اذیت نکنید دوست خوبم چون ارزش نداره سعی کنید هرچه زوددر این آقا رو فراموش کنید و به خواستگارهای دیگه تون فکرکنید و به خاطر این اتفاق فرصت های جدید رو ازخودتون نگیرید
ازخدامیخوام که به شما،آرامش قلبی بده و براتون آرزوی موفقیت وخوشبختی میکنم پیروز و سربلند باشید

تصویر زهرا88
نویسنده زهرا88 در

آفرین پروانه خانم
حرفتون کاملا درست بود
احسنت

تصویر پروانه

ازلطف شما ممنونم زهراجان:-)

تصویر aloneman
نویسنده aloneman در

خانم پروانه

بهتر نیست دست از تاسف خوردن به حال یکدیگر برداریم!؟با تاسف خوردن مشکلی حل نمیشود با ناجوان مرد خواندن این و آن مشکلی حل نمیشود

این شما بودید که با ناجوانمرد خواندن یک پسر که مرتکب اشتباه شده در مورد او قضاوت کردید!واقعا یک اشتباه کافی نیست تا برازنده صفت ناجوانمرد باشد.این اقا پسر از طرفی نمیتوانسته علاقه خودش به آن خانم را ابزار نکند و از طرفی هم شرایط ازدواج را نداشته و احساس بر عقل غالب شده و مرتکب اشتباه شده. هر دو اشتباه کردن.البته شبیه چنین موضوعی برای من هم پیش آمده با این تفاوت که دختر مورد علاقه ام به من ابراز علاقه کرد اما چون فعلا شرایط لازم را ندارم با ترش رویی از سوی من مواجه شد

این را فراموش نکنید که خود این خانم باعث شده با احساساتش بازی شود.مسلما آقا پسر هم بی تقصیر نیست.اما ما که دنبال مقصر نیستیم.هستیم؟

لازمه تا بگم بنده در مورد شما قضاوت نکردم بلکه روی سخنم با یک کامنت به نام پروانه بود که به نظر میرسید سخنی ناحق میگوید.حقیر در مورد جمله ناجوانمرد قضاوت کردم نه شما.شاید میشد با ادبیات بهتری جمله ها را مینوشتم اما مهم این است که اگر اشتباهی انجام میدهیم شهامت پذیرش اشتباه خود را داشته باشیم.قبول کنیم که اشتباه کردیم و به دنبال توجیه برای اشتباهمان نباشید

تصویر پروانه

موافقم تاسف خوردن من وشما به حال هم، مشکلی رو ازما حل نمیکنه!
من گفتنی ها رو گفتم و چون علاقه ای به ادامه این بحث باشما ندارم دیگه چیزی نمیگم
موفق باشید

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

خیلی بد شما زنها چه خوب و چه بد از هم طرفداری میکنید

و داد و بیداد راه می اندازید که مردها همشون خفاش شب و بد هستن و و زنها خوب.

و هرجای که یک طرف مرد باشد و یک طرف زن سریع طرف زن بگیرید

خب شرایط این پسر را همه ما داریم منتهی فرق این آقا با بقیه این هست که کمی طول کشید تا تصمیم بگیره

وگرنه بقیه پسرا که شرایط این آقا را دارند اصلا جلو نمیان و همین جلو نیومدن باعث شدن خانم مجرد بمونند

اگر جوانمرد نبود این دختر را راحت می ذاشت سرکار و وابسته می کرد و یک موقعی ولش میکرد که دختر ضربه روحی خورده

تصویر پروانه

من ازکسی طرفداری نکردم آقایاسین فقط خواستم بگم این آقا ابنقدرهاهم که شماگفتین خوب و جوانمرد نیست! و دقیقا همین کارروکرده یعنی یه مدت این خانم رو گذاشته سرکار و حالا هم که گفته برو دنبال زندگیت این دختر هم به ایشون وابسته شده وعلاقه ای که،بینشون بوجود آمده اجازه نمیده بتونه به زندگی عادی برگرده و به خواستگارهای،دیگش فکرکنه اونوقت ازنظرشما همینکه گفته من شرایطم جورنیست وبرو دنبال زندگیت جوانمرده؟!
این آقا باید پای حرفش می ایستاد ومیومد جلو حتی با دست خالی این خانم که خودش قبول کرده بود که ازصفر شروع کنن پس چرا نیومد؟!
راستی، اگه واقعا خانم ها و ازجمله من فکر میکردیم مردها همشون بد و خفاش شب هستن، پس هیچکدوممون هم نباید به ازدواج با آقایون تمایل داشته باشیم درحالیکه اینطور نیست

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

سرکار نذاشته تلاش خودش کرده نتونسته دختر هم شاهد بوده

پسری میگن سرکار گذاشته که هیچ تلاشی نکرده این بنده خدا که خودش به آب و آتیش زده

بعد دختر هم دیده که تلاشش کرده بهش مهلت هم داده اتفاقا دختر داستان ما سیاست هم داشته ولی خب واقعا پسر نتونسته به حداقل هاش برسه

از طرفی نیازهاشم سرجاش بوده. و برنامه ها  هم پیش نمیرفته خوب این اعتماد به نفس ادم میاره پایین به خصوص اینکه پسر قصه ما پشتبانی به اسم پدر هم ندارد

من رفتار بدی از پسر ندیدم اتفاقا رفتار بدی هم از دختر ندیدم و کاملا عاقلانه رفتار کرده است

اینکه میگن از صفر شروع کنن

اسمش صفر و حاضریم از صفر شروع کنیم

اما واقعیت اینکه

برای راه اندازی یک مراسم حداقل ها لازم هست و برخی از ما پسرها همون حداقل ها هم نداریم

تجربه هم ثابت کرده رفتار خانم ها و خانواده هاشون بعد از عقد و قبل از عقد متفاوت همون دختر خانمی که میگه من هیچی نمیخواهم بعد از عقد کم کم منو میاره خدمت شازده داماد

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

درسته

بااین حرفت موافقم

میتونست بیش از این معطل کنه

اما بازم شکر و ممنون ازش ک حداقل بیش ازاین منو اذیت نکرد

تصویر خانم آسمان

به نظر من این اقا اصلا هیچ ویژگی ای نداشت که بخواین باهاش ازدواج کنید و با نظر مشاور موافقم که یه مشکل روحی روانی ای داره.

ولی یه  حدسی که زدم اینه که این اقا هنوز از عشق قبلیش کاملا امیدش قطع نشده و شما رو گذاشته تو اب نمک خوب البته همین کار رو هم شما با اون خواستگار خودتون انجام دادین نگه داشتین که اگه این اقا نشد برین سر خواستگارتون.

ولی من جای شما بودم حتما فقط به خواستگارم فکر میکردم.

اینم بدون که ادم وقتی با یه اقایی دوست هست یا تصمیم ازدواج داره فقط باید احساس ارامش و امید داشته باشه نه اینکه همش اون اقا بیاد از بدبختیهاش و مشکلات مالیش بگه اینطوری شما یه دوست معمولی هستین که اون اقا فقط میخواد وقتش رو پر کنه و نیازهاش رو برطرف.

کلا به نظرم این اقا باهوش بوده و خواسته مشاور دستش رو نخونه و نیامده پیش مشاور .
 

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

اصلا اینجور نیست

یک آقایی با تلاش خودش دکترا گرفته

سعی کرده کار راه بندازه ورشکست شده

فکر میکرده که اگر کارش بگیره این کیس از دست نده می بینه هرچی فکر میکنه کاراش جور نمیشه

الان هم به این بنده خدا گفته که برو سراغ زندگیت

 

تصویر خانم آسمان

اقای یاسین چرا موضوع به این سادگی رو انقدر سخت میکنی کسی نمیگه این اقا بد بوده داریم میگیم خانوم محترم اگه مورد دیگه ای برای ازدواج هست از دست نده این اقا فعلا قصد ازدواج نداره!

بحث شرایط ازدواج یه چیز هست بحث علاقه یه چیز دیگه اگر این اقا واقعا علاقه مند بود به همین راحتی کوتاه نمی اومد یه مرد اگه یه زن رو واقعا دوست داشته باشه میشینه بعد رفتن دختره زار زار گریه میکنه اسم ازدواج اون دختر بیاد دلش میخواد بمیره.

خوب یه خانوم اول از همه براش علاقه مهمه بعد هم شرایط ازدواج وگرنه که میره با یه نفر سنتی ازدواج میکنه.

خوب شایدم این اقا به خاطر شرایط دکتری خوندنش دچار سردرگمی شده من منکر دکتری خوندن ایشون نیستم میخوام این خانوم عاقلانه تصمیم بگیره دوباره امیدوار نشه به این اقا.

تصویر saharkhize madineh12

سلام.

به نظر من نباید به این جور آقایون اعتماد و تکیه کرد و نباید بهشون رو داد. اینا یه مدتی با یکی خوشن بعد گذشت یه مدت با دیگری گرم میشن و به قول خودشون حال می کنند.

با توکل بر خدا و مشورتهای بزرگان اجازه  به خواستگاران دیگه بدید هر کدومشون که شرایط ازدواج با شما رو داشتند قبول کنید.

انشالله که خوشبخت باشید.

تصویر ezdewaj
نویسنده ezdewaj در

باسلام

با تشکر از اینکه گروه رهروان ولایت را برای طرح سوال انتخاب کردید.

به دلایل زیادی که خودتان فرمودید، این دانشجوی دکتری مناسب و هم کفو شما نیست. این ازدواج خطرات و ابهامات زیادی دارد. عاقلانه و بدون خطر، این است که برای ایشان صبر نکنید و اگر خواستگار مناسب و هم کفو دارید اقدام به پذیرش خواستگار جدید کنید.

1- به اعتقاد بنده ایشان یک نوع اختلال شخصیت دارند و حتماً و سریعاً به روانشناس بالینی مراجعه کنند و تا حصول درمان قطعی، اقدام به ازدواج با هیچ فردی نکنند.

2- اینکه جلسه مشاوره را کنسل کرده اند و پی در پی درخواست ارتباطات عاشقانه دارندف آیا شک و سوال برانگیز نیست؟

3- فرزند طلاق بودن هم یک سری تبعات روانی برای فرزندان دارد که مزید بر علل دیگر ایشان شده است.

4- یکبار شکست عشقی و عاطفی داشته اند که برای جبران خسارت و تبعات روحی و روانی آن شکست، قصد دارند با فردی ارتباط عاطفی برقرار کنند تا بلکه قدری آرامش موقتی پیدا کنند و از طرف دیگر به جهت ترسی که دارند، نمی خواهند فعلاً اقدام به ازدواج کنند.

5- اینکه ایشان ظاهراً متعهد می شوند بعد از دو سال از شما خواستگاری کنند، آیا بوی فریب نمی دهد؟

6- عدم توجه به اختلافات به خصوص در مسائل "دینی" یکی از خطاهای بسیار فاحش و نگران کننده است که باید دقت بسیاری کنید و همین اختلاف برای رد خواستگار بهترین دلیل شرعی و عقلایی است.

7- اینکه فرمودید اخلاق ایشان بسیار بسیار خوب است و تاکید کرده اید آیا منافات با اختلاف در مسائل دینی ندارد؟

8-بنده نکته و امتیاز مهمی در ایشان ندیدم و لذا با توجه به سن شما 23 بهتر است شتابزده عمل نکنید. انشاالله بهتر از ایشان نصیب شما می شود. وفقکم الله

تصویر soonia71
نویسنده soonia71 در

ممنون از توجهتون

ب عنوان کاربر نظراتم میگم

این سایت فوق العاده عالیه حسنی ک این سایت داره:

1-اینه ک تمام مشکلاتتو مینویسی و خودت ی دور نمای کلی نگاه میکنی منطقی ریز ب ریز. انگار خودتم ب اتفاقات خودت نظر میدی

2-ادم ها با سلایق و تجارب خودشون یک دیدگاه بیان میکنن و نظر میدن

3- این سایت مطابق با موازین اسلامی و قرآنی پیش میره و مشاورین سعی دارن بهترین تصمیم شرعی و عقلانی بدن

4- در اسرع وقت و کمترین زمان مطالب ب روز و در سایت گذاشته میشه

و اما معایب:

1-چون دراین سایت کل اتفاقات براساس نوشته ها بررسی میشه نمیشه همه جانبه بر صحت کامل این نظرات پی برد

2- کم نوشتن و کوتاه نوشتن مطالب ضرر بر خود کاربر و سوال کننده است...مثلا بنده تمام جریانات 6 ماهه رو اومدم تو ی صفحه گفتم

یه نگاه اجمالی میشه کرد به قضیه و زیر و بم قضیه رو نمیشه قطعی گفت و واقعا هم نمیشه

3- باید دقت کرد هر کس بنا ب تجربیات خودش نظر میده

اما بهترین نظر نظر خود مشاوره چون مشاور تصمیمش عقلایی و کمی احساسات

 

ممنون

و یک سوال بر چه اساسی گفتید اختلال شخصیت دارند؟ بنده واقعا می خوام بدونم؟؟

البته ایشون همش برنامه هاش با من تنظیم میکرد ک هفت سال دیگه چی میشه و چی می خواد و رویاهاش با من ساخت تااینکه مشکل ورشکستگی و ازار تلفنی اون خانم (ک بهش خیانت کرد) باعث شد حدود یک ماه داغون شه

کسی ک میشست برا من مثه مشاورا میگفت جوش نزن درس بخون اینکار بکن

اون زمان دیگه گیج بود میگف درست وغلط گم کردم ...حالش ک بهتر شد . باز برگشت ب حالت اولش اما ماه بعد ورشکست شد و این تصمیم جدایی گرفت

ببخشید ک زیاد حرف میزنم

ممنون میشم اگر باز هم ی بررسی اجمالی داشته باشید جناب اقای وجدانی

 

متشکرم

تصویر yasin1366
نویسنده yasin1366 در

میشه بگید از کجا میگید اخلال شخصیت دارند اونم از پشت لب تاب

هرچند ما و شما مجبوریم با توجه به نوشته ها قضاوت کنیم

اما کسی که دکترا گرفته

ورشسکته شده

فرزند طلاق بوده

شکست عشقی خورده

از روحیه خوبی برخوردار نیست

چون یک حالت بلاتکلیفی دارد در کنار یک سری نیازهای روحی و روانی

اما اینکه در آخر بعد از این همه فکر به طرف گفته

گفت من هر چی فک میکنم تا وضعیتم رو هواست نه خونه نه کار نه منبع مالی نمیتونم بیام جلو تو هم برو ب زندگیت برس یا حداقل یک سال صبر کن برام...
اگر هم مورد خوبی بود ازدواج کن من معلوم نیس وضعیتم کی درست میشه بااین وضع جامعه

 

نشون دهنده یک فرد سالم هست

مسلما اگر وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه رو هوا نبود الان این دوستمون شاغل بودند پس انداز داشت توانایی راه اندازی یک ازدواج و یک خونه رهنی را داشت آیا باز هم به اختلال شخصیت محکوم میشد

پیشنهاد ما این است که این دختر به پسر اطمینان بده که اگر بیای خواستگاری من شرایطتت می پذیرم و با هم زندگی از صفر شروع می کنیم شاید نظر این پسر متفاوت تر باشد

اما در مورد اینکه بیان کردن اختلاف دینی دارند ولی اخلاقامون شبیه هم خیلی جمله عجیبی هست که احتیاج به توضیح بیشتری داشت

با تشکر از شما