12:41 - 1394/03/09
با سلام خدمت مشاور محترم سایت
معیار به پسندیدن و به دل نشستن چیست؟
ایا حتما باید نسبت به یک زن اشتیاق داشته باشیم تا صدق به دل نشتن بکند؟
یا اینکه از جهات فکری و منطقی هماهنگی داشته باشیم نیز خود نوعی پسندیدن است؟ مولفه های به دل نشستن چیست؟
در کل در چه حالتی می توان گفت که فردی به دل نشسته است و چه میزان به دل نشستن برای ازدواج نیاز است؟
انجمن‌ها:
http://btid.org/node/66511
نميخام بددل بشي ولي مطمئني قبل تو کسي رو دوستش نداشته؟؟
چند وقته عقدين؟
با ي بزرگتر حرف بزن تا شايد واسطه بشه
چرا از روز عقد بگه؟؟!!
قبلش خاستگاري واسه پسند دوطرفه و درک شرايط
ولي باهاش قاطعانه حرف بزن و دليل دوست نداشتنشو بپرس
من دختر 18 هستم بعد از این که به همسرم جواب بله دادم بیستر وز بعد گفت دیگه منا نمیخواد اوایل کلی ایراد گرفت و اخر بار گفت با اخلاقت کنار نمیام و حالا میگوید به دلم نمیشینی من چطوری میتونم با خودم کنار بیام و طلاق را قبول کنم و اون رو فراموش کنم لطفا کمکم کنید .
با سلام به شما کاربر محترم
حال روحی تون رو درک میکنم که چه حالی دارید، ولی قبل از هر تصمیمی لازمه طرفین پیش مشاوره برند و بعد تصمیم نهایی رو بگیرند. اینکه ایشون بعد از 20 روز از عقد نظرش عوض شده، منطقی نیست. یا عجله کرده یا کسی نظرش رو تغییر داده یا ادم وسواسی است یا ... در هرصورت به صلاح نیست که بدون مشورت با مشاور دست به تصمیم بگیرید. لذا ازش بخواهید که اگر هم واقعا قصد متارکه رو داره، لازمه هردو پیش یه مشاوره ازدواج بروید. شاید طرف مقابلتون در حال اشتباه کردن باشد. بنابراین اونو متقاعد کنید که حتما نزد مشاور بروید و بعد از مشاوره تصمیم نهایی رو بگیرید.
موفق باشید.
اتفاقا مشاوره هم رفتیم و ایشون گفتن شما باهم مشکلی نداید از لحاظ فرهنگی بهم میخورید انا باز شوهرم قبول نکردا گفت با اخلاقت نمیتونم کنار بیام از اون ماجرا چهارماهه میگذره به تازگی گفته به دلش ننشستم میخوام بدون به خاطره اخلاقم بوده یا ظاهرم از کدوم جهت به دلش ننشستم
با سلام مجدد
وقتی پیش مشاور رفتید، مشاور از همسرتون نپرسید که از کدوم اخلاق شما بدش میاد؟ یا چطور شده که بعد از 4 ماه به دلش ننشستید؟ خب از این مشاوره باید یه نتیجه‌ای گرفته باشید که بالاخره علت اصرار ایشون بر طلاق دقیقا چیه؟ اگر واقعا مسئله اخلاقتون هست، خب همسرتون باید به شما توضیح بدهد با کدوم قسمت از اخلاقتون مشکل دارد و بعد به شماهم فرصت بدهد تا اون رفتار یا اخلاقتون رو اصلاح کنید. خانواده همسرتون در این باره چه موضعی گرفتند؟ موضع خانواده همسرتون بسیار مهمه.
تنها ایرادی که از اخلاق من پیش مشاوره گفت قهر کردنام بود و دلخور شدنام که اونارا یکی یکی براش توضیح دادم و حتی اقای مشاور هم گفت شما اصلا باهم مشکلی ندارید و این بحثایی هم که بینتون پیش امده یه چیز کاملا عادی هستش چون دوران نامزدیه خیلی کوتاهی داشتید و سری عقد کردین هنوز با اخلاق هم اشنا نشدید شما از لحاظ فرهنگی و اجتماعی و سن وسال بهم میخورید وتفاهم دارید.
ایراد هایی هم که ازم گرفت و پیش مشاور گفت اینا بود تو چشمات ضعیف بوده به من نگفتی من از زن عینکی بدم میاد من شب خاسگاری بهش گفته بودم این موضوع رو خودش قبول کرد دومین ایرادی که از من گرفت تو دل درد و کمر درد داشتی به من نگفتی که اونم به خاطره دوران عادت ماهیانم بود همه اینارا هم من و هم اقای مشاور یراش توضیح دادیم ولی قبول نکرد .
همش حرف خودشا میزد من حتی بهش گفتم که اگه میگی اخلاقم بده بهم فرصت جبران کردن بده ولی نداد مرغش یه پا داش فقط گفت جدایی
تو دروان عقد متوجه سرد شدنش شده بودم
مدام از اندامم ایرادمیگرفت میگفت تو چرا چاق نمیشی همش منا با دختر های دیگه مقایسه میکرد پیش من از دختر عمه هاش تعریف میکرد من همشا تحمل میکردم کهباز بحث جدیدی پیش نیاد .و دلخوری به وجود نیاد .
زندگیمونا که هنوز حتی زیر یه سقفم نرفته بودیما با پسر عمش مقایسه میکردا میگفت چقدر اینا باهم خوبن پسر عمش بزرگه حتی دوتا بچه بزرگ هم داره من اصلا درکش نمیکردم همش دوست داش همه بهش حسودی کنن به حرفام توجه نمیکرد همیشه دوس داشت پیش خانوادش باشه همیشه پیش رفقاش باشه بهم توجه نمیکرد ولی من باهمه اینا کنار امدم و تحمل کردم چون دوسش داشتم .شما بگیر چطور فراموشش کنم .
به نظر میاد از دو حال خارج نیست: یا واقعا نظرش نسبت به انتخابش تغییر کرده و یه جورایی عجولانه تصمیم گرفته یا اینکه داره بازی درمیاره ... احتمال مورد اول زیاده است. اما نگفتید که نظر خانواده همسرتون در این باره چیه؟ مهریه شما چقدره؟ آیا در این زمینه با هم صحبت کردید؟
اوایل خانوادش فکر کردن مشکل از منه ولی با صحبت هاو نشست های مکرر فهمیدن که پسرشون درمورد من اشتباه میکرده حتی خانواده ی من و حتی خوده من هم خیلی تلاش کردیم که برگرده و حتی بهش گفتم اگه واقعا من ایرادی دارم باید ثابت کنی و این که فرصت جبران کردن هیچ وقت بهم نداد وقتی که دیدم روی تصمیمش پافشاری میکنه از طریق قانونی مهرما به اجرا گذاشتم حدودا 300 ملیون .
درضم من دنبال مهریه نیستم فقط میخواستم به همسرم و خانواده همسرم ثابت کنم من هیچ ایرادی ندارم و این پسر شما هست که بی مسعولیت و تعهدی نصبت به من و زندگی مشترکمون نداشت
حالا من فقط میخواهم شما مرا راهنمایی کنید که چگونه اورا فراموش کنم و بتوانم به ایندم امید وار باشم و باز به کسی اعتماد کنم و دلبستش شوم .
با تشکر
به هرصورت به دیده مثبت نگاه کنید. تصور کنید که اگر وارد زندگی مشترک می‌شدید و اون وقت ایشون درخواست طلاق می‌داد، چه حالی بهتون دست می‌داد؟ قطعا حال روحی‌اتون از اینی که هست بدتر می‌شد، ولی باز نقطه مثبت قضیه این بود که قبل از ورود به زندگی مشترک، وضعیت شما روشن شد. البته بنده کاملا شما رو درک میکنم که چه حس و حالی رو دارید تجربه می‌کنید، ولی تنها گذر زمانه که می‌تونید این مسئله را برای شما کمرنگ کنه!
اما برای کمرنگ شدن قضیه یه سری نکاتی رو عرض میکنم که می‌تونه ابهامات ذهنی شما رو جواب بده:
- طبیعتا اوایل برای شما این روزها سخت میگذره ولی بالاخره خواهد گذشت. پس خودتون رو از این جهت آماده کنید که یه چند روزی تحمل این فشار برای سخت باشد، ولی قطعا با گذشت زمان، خود بخود ذهن و روح و روانتون با این قضیه کنار میاد. معمولا انسان‌ها در مواجهه با رخدادها و اتفاقات ناخوشایند، چندروز اول ذهنشون درگیر اون مسئله میشه ولی با گذشته زمان، توجه و حساسیتش به مرور کمتر میشود. پس بدونید که یه مدتی رو فقط باید تحمل کنید.
- اگر احساس می‌کنید ناراحت هستید و دوست دارید گریه کنید، حتما در یک فضای مناسب و تنها گریه کنید. این گریه کردن باعث میشه که از جهت روحی فشارتون کم بشه. حتی اگر اعتراض و شکایتی دارید و دوست دارید فریاد بزنید، این کار هیچ منعی ندارد. فقط در یه جای خلوت که کسی صداتون رو نشنوه می‌تونید این کارو بکنید. همچنین از دعا و گریه به درگاه خدا غافل نشوید چون هم سبک می شوید و هم ممکن است که خدا دل شما را از این علاقه خالی کند و آرامش به شما بدهد.
- اگر احساس می‌کنید نیاز به درد دل کردن دارید با مادر یا هریک از اعضای خانواده یا دوست صمیمی که بهش اعتماد دارید. این کار رو بکنید و هیچ مشکلی نداره.
- هر گونه نشانه ایشون را از بین ببرید یا از خود دور کنید. حتی برای مدتی جایی که شما را یاد او می اندازه نرید.
- سعی کنید از تنهایی که باعث تشویش ذهنتون میشه خودداری کنید و به حدی خودتون رو مشغول کنید تا وقت فکر کردن به اون رو نداشته باشید و همچنین اوقات فراغتتون رو با یادگیری مهارتهای هنری، مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.
- باتوجه به اینکه سن و سال شما کم هست، قطعا مورد برای ازدواج در آینده رو خواهید داشت. پس یه وقت تصور نکنید که چون مطلقه شدید دیگه امکان ازدواج ندارید و ... از طرفی شرایط شما خاص بوده و هرکسی هم که در آینده قضیه شما رو بشنوه، حق رو به شما خواهد داد.
امیدوارم با قدرت و اراده قوی که دارید بتونید این روزهای سخت رو پشت سر بگذارید. شک نکنید روزهای امیدبخش انتظار شما رو می‌کشند. به هر حال بعد از سختی، آسونی است.
موفق باشید.
منم توو اين قضيه گيرم
گاهی ممکنه فردی از لحاظ ظاهر، مورد پسند شما باشه، ولی زمانی که باهاش صحبت می کنید یا رفتارهایی رو ازش می بینید (که اون رفتارها از نظر شما مورد پسند نیست)، اون فرد به دلتون نخواهد نشست و حتی ممکنه از چشمتون بیفته، و برعکس این قضیه هم اتفاق میفته، یعنی ممکنه فرد مقابل، چهره مورد نظرتون رو نداشته باشه، اما با دیدن رفتارها و صفاتی از فرد مقابل (که اون رفتارها برای شما ملاکه)، فرد مورد نظر به دلتون می شینه.
در واقع قضیه به دل نشستن، یه موضوع انتزاعیه و ضرب المثل "علف باید به دهن بزی شیرین بیاد" اینجا مصداق داره.
همه انسان ها به صورت ذاتی و طبیعی به زیبایی گرایش دارند و به سمت آن كشیده می شوند. زیبایی امری است كه هرگز هیچ یك از فیلسوفان و دانشمندان نتوانسته اند به تعریفی یكسان از آن دست یابند. علت اصلی این امر هم نسبی بودن امر زیبایی است.
درواقع، چون زیبایی امری نسبیه، از دید افراد متناسب با نوع نگاه و تفكرشون متفاوته. اما به هر صورت توجه به زیبایی و تمایل اون در همه انسان ها وجود داره. مطمئنا دوست داشتن و به دل نشستن چهره و ظاهر همسر یكی از مهمترین اصول ازدواجه. به خاطر همینه كه افراد باید قبل از ازدواج، ابتدا به تعریفی از زیبایی از نظر خود دست پیدا کنن و سپس براساس تعریف به دست آمده شخصی را به عنوان همسر دلخواه برای خودشون انتخاب کنن.
به نظر من تعریف خاصی نداره
یکی از یه قیافه خوشش میاد
یکی از یه اخلاق
یکی از یک رفتار
یکی از خانواده
و ...
ولی فکر کنم اصلش حرف هم دیگه رو فهمیدن باشه...
به دل نشستن یعنی طرف مقابلت بهت انرژی مثبتی وارد کنه که باعث شه معایبش واست شیرین باشه.
سلام.. روز بخیر
بنظر بنده به دل نشستن یعنی یک پسند اولیه
شما یک بازه انتخابی از معیارهاتون دارید که دارای سقف و کف هست وقتی در این بازه قرار داشته باشه به دل شما میشینه ولی بسته به اینکه چقد به سقف نزدیک باشه میزان به دل نشستن بیشتر میشه
حالا به اینجا که میرسیم بستگی داره به خود شما
برخی آدم ها وقتی فردی در اون بازه میبینند و به دلشون نشست همون براشون کفایت میکنه و مثه آنزیمی که به جایگاه اختصاصی خود رسیده..جایگاه منحصر به فرد میشه برای شما
اما برخی نميتوانند به این حس به دل نشستن اولیه قناعت کنند و دوست دارند کسی باشه که نه تنها به دل نشسته به سقف بازه انتخابش نزدیک باشه تا به دل نشستن بردش بیشتر باشه
اینجا مثه ویروس خطرناک اچ آی وی که دایم تغییر شکل میده و ميتونه در جایگاه های مختلف خودشو جای بده بنابراین انحصاری نیس
ان شاء الله موفق و خوشبخت باشید :)
سلام
به نظرمن به دل نشستن یعنی ازظاهر وقیافه طرف مقابل، احساس کشش به ایشان بعنوان همسر وتمایل به برقراری رابطه عاطفی و عاشقانه ، درانسان بوجود بیاد
حالا اگه شما بایه نفر از نظر فکری ومنطقی هم جهت باشید، خب،این تناسب دورفه قطعا در تلقی شما از ظاهر وقیافه ایشان هم تاثیر میذاره، مثلا ممکنه یه نفر تودید اول به نظرتون خیلی معمولی بیاد و اصلا زیبا نباشه ولی بعداز صحبت کردن و دیدن اینکه از نظر فکری واعتقادی واخلاقی تناسب زیادی باهم دارین، اونوقت ممکنه این دریافت شما در ارزیابی ظاهر ایشون هم تاثیر داشته باشه ومثلا شما همین فرد رو اینبار خیلی زیبا ومتناسب ببینید، ضمن اینکه زیبایی نسبی است ودردید هرکس یه تعریفی دارد، ولی درنهایت ملاک به دل نشستن، بعداز تاثیراتی که افکار واخلاق وعقاید روش داره ، ظاهر، قیافه واندام طرف مقابل است که تاچه حد باعث تمایل آدم برای پذیرفتن طرف مقابل بعنوان همسر میشود
آره قبول دارم، اگه تولحظه اول اصلا به دل ننشینه و خوشت نیاد، دیگه بعیده اخلاق ورفتار و عقاید هرچقدرم خوب باشه تاثیری تو نظر آدم بذاره ، منکه خودم اینجوریم حالا بقیه رونمیدونم
ولی خب اگه خیلی نپسندی ولی بدت هم نیاد یا به قولی متوسط باشه ولی اخلاق ورفتار وحرفاش جذبت کنه، ممکنه کم کم فکرکنی از متوسط بالاتره واصلا خوبه، منظورمنم یه همچین چیزی بود
بنظر من حتما افکار و رفتار باعث بشه اون زیبایی ظاهری ابتدایی در ذهن آدم تاثیر بذاره.
اما باعث نمیشه به دل ننشسته رو از لحاظ ظاهری عزیز کنه.
فکر کنم یعنی خوش اومدن و تمایل داشتن.
شاید بیشتر جنبه ظاهری داشته باشه که اگر با باطن و به قول شما فکر متناسب همراه بشه، میشه دوست داشتن برای تشکیل زندگی مثلا.
با سلام و احترام
از اعتماد شما به گروه مشاوران"رهروان ولایت"متشکریم. انشاءالله منشاء خیر و سعادت برای شما باشیم.
موفقیت در ازدواج و انتخاب همسر بستگی به عوامل مختلف(فکری، اعتقادی، مذهبی، اخلاقی و...) دارد حتماً اینجا را ببینید و ظاهر - شامل چهره، قد و اندام - هم یکی از عوامل ایجاد عُلقه در طرفین است.
پسندیدن لزوماً به معنای ظاهر و اندام زیبا نیست؛ بلکه پسندیدن یک امر نسبی، عاطفی و قلبی است. شاید ظاهرِ یک نفر از طرف فردی مورد پسند واقع نشود؛ ولی از نظر فردی دیگر پسندیده باشد؛ هرچند زیبای خاصی هم نداشته باشد.
ناگفته نماند ظاهر، اولویت اول در انتخاب همسر نیست؛ چه بسا افراد بیشماری که در زندگی با اختلاف و ناسازگاری مواجه شدند، در حالی که زیبا هم بودند.
ملاک اصلی در پسندیدن باید از دیدگاه همسر باشد، نه اعضای خانواده و افراد دیگر. لازم به ذکر است، نباید به دنبال زیباترین ظاهر یا ظاهری خاص و ایده آل بود.
به دل نشستن یک پیوستاری هم دارد:
1. اشتیاق 2. تمایل3 . تردید 4. اکراه 5. تنفر
در پسندیدن و به دل نشستن باید در ابتدا اشتیاق و سپس تمایل باشد و سپس به مرور زمان عشق و محبت حقیقی ایجاد شود. بنابراین صرفِ اشتیاق برای انتخاب کافی است و سپس تمایل و عشق ایجاد می شود.
در موردی که مثلاً حالت تردید و اکراه در انتخاب به وجود آمده است، با مشاوره دقیق‌تر و در بعضی مواقع و تحت شرایطی، استخاره کارساز و راهگشا است.
در موردی که تنفر است، تکلیف مشخص است که باید طرف مقابل را مردود اعلام کرد. وفقکم الله
وقتی نسبت به طرف مقابل تردید داریم
پیش مشاور ازدواج بریم؟!
یا بیشتر صحبت کنیم؟
منکه هرچی صحبت میکنم فرقی نداره حس میکنم،چون تردید پا برجاست
شایدم چون دوست ندارم ازدواج کنم! نمی دونم..
البته تو ازدواج سنتی،چون عقل کار میکنه باعث ایجاد تردید میشه
وگرنه اگه عاشق باشی که مغز تعطیله و بعد از ازدواج تازه عاقل میشی و..
پیش مشاور خانواده یا ازدواج بریم؟(من دوس ندارم زیاد کش دار بشه قضیه... حرف زدن خودمون تردیدم رو برطرف نمیکنه و فایده نداره برام)