مطالب دوستان amin_edrisi

Retrato de علی بیرانوند سابقون 15 Fev, 2018 دعا و آیه ای برای رفع لکنت زبان
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما پرسشگر گرامی با تحقیق و جستجویی که ما در منابع و نرم افزارهای علوم اسلامی داشتیم این چنین دعای قرآنی در منابع مشاهده نکردیم. 
Retrato de علی بیرانوند سابقون 15 Fev, 2018 ماجرای توبه از غیبت در روایات
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی: قبل از بیان هر نکته و مطلبی لازم به ذکر است که گناه خطرناک و شوم غیبت از جمله گناهانی است که هم در زمره حق الناس قرار دارد و هم در زمره تلف شدن حقوق الهی چرا که خدای متعال در احکام و قوانین خود این چنین وضع کرده است که بندگانش در این چنین وادی وارد نشوند از این رو غیبت از جمله  مناطق ممنوعه الهی به شمار می آید، که همه بندگان باید از آن پرهیز نمایند و از آلودگی آن بترسند در شومی و اهمیت ترک این گناه شوم همین بس که خدای متعال در قرآن کریم بندگان را از ارتکاب آن نهی کرده است.[1] در خصوص سوالی که شما مطرح کردید در منابع روایی به طور کلی این چنین نقل شده است: پيامبر (صلي الله عليه و آله): يُؤْتى بِاَحَدٍ يَوْمَ الْقيامَةِ يوقَفُ بَيْنَ يَدَىِ اللّه ِ وَ يُدْفَعُ إِلَيْهِ كِتابُهُ فَلايَرىحَسَناتِهِ فَيَقولُ: اِلهى لَيْسَ هذا كِتابى فَاِنّى لا اَرى فيها طاعَتى! فَيُقالُ لَهُ: اِنَّ رَبَّكَلا يَضِلُّ وَ لايَنْسى ذَهَبَ عَمَلُكَ بِاغْتيابِ النّاسِ ثُمَّ يُؤْتى بِآخَرَ وَ يُدْفَعُ اِلَيْهِ كِتابُهُ فَيَرىفيهِ طاعاتٍ كَثيرَةً فَيَقولُ: اِلهى ما هذا كِتابى فَاِنّى ما عَمِلْتُ هذِهِ الطّاعاتِ فَيُقالُ: لاَِنَّفُلانا اغْتابَكَ فَدُفِعَتْ حَسَناتُهُ اِلَيْكَ؛[2] ترجمه روایات: روز قيامت فردى را مى آورند و او را در پيشگاه خداوند نگه مى دارند و كارنامه اش را به او مى دهند، اما حسنات خود را در آن نمى بيند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرا من در آن طاعات خود را نمى بينم! به او گفته مى شود: پروردگار تو نه خطا مى كند و نه فراموش. عمل تو به سبب غيبت كردن از مردم بر باد رفت. سپس مرد ديگرى را مى آورند و كارنامه اش را به او مى دهند. در آن طاعت بسيارى را مشاهده مى كند. عرض مى كند: الهى! اين كارنامه من نيست! زيرامن اين طاعات را بجا نياورده ام! گفته مى شود: فلانى از تو غيبت كرد، حسنات او به تو داده شد. به طور کل از این روایت چند نکته بدست می آید: 1-گناه غیبت موجب از بین رفتن حسنات و نیکی ها می شود. 2- نکته دوم در ارتکاب این گناه بزرگ حقی ضایع شده است و به عبارتی در حق یک انسان ظلمی صورت گرفته است، به طور طبیعی برای جبران حقی که ضایع شده، حسنات شخص غیبت کننده  به صاحب حق داده می شود. تا اینکه رضایت او حاصل شود؛ البته در این روایت مشخص نشده است که چه مقدار از حسنات به این شخص مظلوم داده می شود. به همین جهت بر اساس این روایات ما نمی توانیم  قضاوت و یا توضیحی مبنی بر مقدار انتقال حسنات به شخص غیبت شده داشته باشیم. پی نوشت: [1]. «وَ لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً أَ يُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَنْ يَأْكُلَ لَحْمَ أَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوه...[حجرات/12]؛و از پس يكديگر بدگويى- غيبت- مكنيد. آيا يكى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مرده خود را بخورد؟ بى‏گمان آن را ناخوش و ناپسند مى‏ داريد» [2]. شعيري، محمد بن محمد، جامع الأخبار(للشعيري)، 1جلد، مطبعة حيدرية - نجف، چاپ: اول، بى تا، ص147
Retrato de علی بیرانوند سابقون 15 Fev, 2018 روش استنباط حرمت خودارضایی از آیه 5 مومنون
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی: در خصوص سوالی که مطرح کرده اید خدای متعال در سوره مبارکه مومنون، ایه 5 می فرماید: «وَ الَّذينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حافِظُونَ؛[مومنون،5]و آنان كه دامان خود را (از گناه) حفظ مى‏ كنند.» مفسران و محققان قران در خصوص این آیه شریف به نکات زیبایی اشاره کرده اند: 1-علامه طباطبایی در المیزان این چنین بیان داشته است: " كلمه" فروج" جمع فرج است- و به طورى كه گفته‏ اند- به معناى عورت زن و مرد است، كه مردم از بردن نام آنها شرم مى ‏كنند. و حفظ فروج كنايه از اجتناب از مواقعه نامشروع است، از قبيل زنا و لواط و يا جمع شدن با حيوانات و امثال آن. 2-محققان تفسیر نمونه: در ذیل این آیه شریف این چنین بیان داشته اند: چهارمين ويژگى مؤمنان را مساله پاكدامنى و عفت به طور كامل، و پرهيز از هر گونه آلودگى جنسى قرار داده، چنين مى‏ گويد:" آنها كسانى هستند كه فروج خويش را از بى‏عفتى حفظ مى ‏كنند"[2] نتیجه گیری و جمع بندی: آیه شریف به طور صریح و مطلق اشاره به این دارد که مومنین حافظ و نگهدار فرجهای خود از گناه هستند، این حفظ فروج از گناه از آنجا که به طور مطلق ذکر شده است شامل هر گونه گناه و آلودگی از طریق فرج می شود، از این رو شامل زنا، لواط، و حتی استمناء نیز می شود، چرا که هریک از این موارد مصداق از گناه فرج به شمار می آیند. پی نوشت: [1]. ترجمه الميزان، ج‏15، ص11. [2].مکارم شیرازی، تفسير نمونه، ج‏14، ص197.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 15 Fev, 2018 ویژگی های معجزه
با سلام: قرآن در قرآن، آیت الله جوادی آملی، محقق محمد محرابی، چاپ هشتم، انتشارات اسراء
Retrato de علی بیرانوند سابقون 12 Fev, 2018 خلقت آسمان و زمین در قرآن
برای این سوال مطرح شده در تلگرام قسمت از پست های موجود در سایت ارسال شد. برای دست یابی به جواب  این سوال پیشنهاد می شود مطالب ارزشمندی که از قبل در سایت تهیه شده است را مطالعه کنند. از جمله جزئیات آفرینش آسمان و زمین در شش دوره را بیان کنید؟ راز خلقت جهان در شش روز آفرینش آسمان و زمین در شش روز یا هشت روز!
Retrato de علی بیرانوند سابقون 09 Fev, 2018 ورود کفار ممنوع!
و منظور از سالى كه در آيه بدان اشاره شده، همان سال نهم هجرت است كه على عليه السلام سوره برائة را بر مردم خواند، و دنبالش فرمود: از امسال به بعد ديگر هيچ مشركى نبايد حج كند، و برخى گفته‏اند: منظور منع آنها است كه از دخول مسجد الحرام در ايام حج و عمرة بصورت سرپرستى و ولايت بر حجاج نه بطور مطلق، و از جبائى نقل شده كه منظور منع دخول آنها در مسجد الحرام است بطور كلى، و منع از حضور و دخول آنها در حرم در موسم حج ميباشد.[1] علامه طباطبایی: و مقصود از" عامِهِمْ هذا- امسالشان" سال نهم از هجرت يعنى سالى است كه على ابن ابى طالب (ع) سوره برائت را به مكه برد، و براى مشركين خواند، و اعلام كرد كه ديگر حق ندارند با بدن عريان طواف كنند، و ديگر هيچ مشركى حق طواف و زيارت را ندارد.[2] پی نوشت: [1]. ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏11، ص: 63 [2]. ترجمه الميزان، ج‏9، ص: 303
Retrato de علی بیرانوند سابقون 07 Fev, 2018 توضیح پیرامون آیه 24 سوره نساء
در جواب این ارسال مطرح شده در فضای تلگرام این چنین بیان شد: با توجه به اینکه آن شخص یک مقدار نسبت به احکام مرتبط با کنیز در گیر شبهه  شده است بهتر است به این مطلب اشاره شود 1-احکام مرتبط با کنیز در زمانی وضع و تبیین شده بود که بیشتر جوامع انسانی در آن زمان برده و کنیزداری یک موضوع رائج و معمولی بود. به همین جهت می توان این چنین بیان داشت که این یک حکم خاص برای زمان خاص نه برای تمام ادوار و زمانها، به عبارتی برای زمانی است که کفار از سر عناد و دشمنی و در مقام براندازی نظام اسلامی بر معصوم طغیان می کنند. در این چنین فضایی، اسلام زنان این کفار حربی را نکشت و یا در زندانها اسیر و زندانی نکرد، بلکه به آنها بها داد و احکام کنیز را برای آنها وضع کرد، احکامی انسانی که در جامعه اسلامی کنیزان صاحب حق و حقوق می شدند و به آنها سرپناه و زندگی بخشیده می شد. این در حالی است که آنها از سر عناد و دشمنی در مقام براندازی اقدام کرده بودند، و در جامعه انسانی آن زمان بدترین و زشترین رفتارها ها را با بردگان اعمال می شد این در حالی است که جامعه اسلامی به آنان زندگی بخشید. 2-در ثانی ما احکام اهل ذمه رو هم داریم کسی که مسلمان نیست ولی در سایه جامعه وحکومت اسلامی زندگی می کنند جان و مال و داریی او محترم هست و کسی نمی تواند به او متعرض شود و زن و فرزند او را مالک شود. اگر به احکام فقهی ما نگاه کنیم راههای زیادی برای آزادی این بردگان و کنیزان در جامعه وضع کرده که همه این مطالب گویای این است که اسلام مروج برده و کنیز داری جامعه نبوده است. 3-به هر حال در تبیین و توضیح آیه 24 سوره مبارکه نساء مفسران و محققان علوم قرآن و تفسیر این چنین بیان داشته اند: اين حكم اختصاصى به زنان مسلمان ندارد بلكه زنان شوهردار از هر مذهب و ملتى همين حكم را دارند يعنى ازدواج با آنها ممنوع است. تنها استثنايى كه به اين حكم خورده است در مورد زنان غير مسلمانى است كه به اسارت مسلمانان در جنگها درمى‏ آيند، اسلام اسارت آنها را بمنزله" طلاق" از شوهران سابق تلقى كرده، و اجازه مى‏ دهد بعد از تمام شدن عده آنها با آنان ازدواج كنند و يا همچون يك كنيز با آنان رفتار شود(إِلَّا ما مَلَكَتْ أَيْمانُكُمْ).ولى اين استثناء، به اصطلاح،" استثناى منقطع" است، يعنى چنين زنان شوهردارى كه در اسارت مسلمانان قرار مى‏ گيرند رابطه آنها به مجرد اسارت با شوهرانشان قطع خواهد شد، درست همانند زن غير مسلمانى كه با اسلام آوردن رابطه او با شوهر سابقش(در صورت ادامه كفر) قطع مى‏ گردد، و در رديف زنان بدون شوهر قرار خواهد گرفت.از اينجا روشن مى ‏شود اسلام به هيچوجه اجازه نداده است كه مسلمانان با زنان شوهردار حتى از ملل و مذاهب ديگر ازدواج كنند، و به همين جهت، عده براى آنها مقرر ساخته و در دوران عده از ارتباط زناشويى با آنها جلوگيرى نموده است. فلسفه اين حكم در حقيقت اين است كه اين گونه زنان يا بايد به محيط" كفر" بازگشت داده شوند، و يا بدون" شوهر" هم چنان در ميان مسلمانان بمانند و يا رابطه آنها با شوهران سابق قطع شود و از نو ازدواج ديگرى نمايند، صورت اول بر خلاف اصول تربيتى اسلام و صورت دوم ظالمانه است، بنا بر اين تنها راه همان راه سوم است.[1] برای مطالعه بیشتر: آیا اسلام «بَرده‌داری» را به وجود آورد؟! چرا اسلام برده‌داری را حرام نکرد؟ چرا در اسلام برده‌داري ممنوع نشده است؟ برده داری در اسلام چرا پيامبر(ص) رسم برده داری و داشتن غلام و كنيز را از بين نبردند؟ چرا پيامبراسلام و ائمه (ع) غلام و كنيز داشتند؟ آزادی كنيز برده داری در اسلام پی نوشت: [1]. تفسير نمونه، ج‏3، ص333.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 04 Fev, 2018 رفع تناقض دو آیه از قرآن پیرامون سختی و آسانی!
اگر ما به معنای دقیق هر دو آیه دقت و تأمل بکنیم به واقع متوجه خواهیم شد که بین این دو آیه هیچ گونه تضادی وجود ندارد. تأمل در آیه: چرا که آیه 185 سوره مبارکه بقره  ناظر به احکام فقهی است خدای متعال می فرماید: «يُريدُ اللَّهُ بِكُمُ الْيُسْرَ وَ لا يُريدُ بِكُمُ الْعُسْرَ؛[بقره/185]خدا براى شما آسانى مى‏ خواهد و براى شما دشوارى نمى‏ خواهد» توضیح بیشتر رو این چنین خدمتان عرض کنم:اگر شما به سیاق آیه توجه بکنید خدای متعال در ابتدای این آیه شریف در مقام بیان حکم روزه است کما اینکه در ابتدای همین آیه فرموده است: «شَهْرُ رَمَضانَ الَّذي أُنْزِلَ فيهِ الْقُرْآنُ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ فَمَنْ شَهِدَ مِنْكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ وَ مَنْ كانَ مَريضاً أَوْ عَلى‏ سَفَرٍ فَعِدَّةٌ مِنْ أَيَّامٍ أُخَر؛[بقره/185]ماه رمضان [همان ماه‏] است كه در آن، قرآن فرو فرستاده شده است، [كتابى‏] كه مردم را راهبر، و [متضمّن‏] دلايل آشكار هدايت، و [ميزان‏] تشخيص حق از باطل است. پس هر كس از شما اين ماه را درك كند بايد آن را روزه بدارد، و كسى كه بيمار يا در سفر است [بايد به شماره آن،] تعدادى از روزهاى ديگر [را روزه بدارد].» به عبارت دیگر: از متن آیه فقط این مطلب کلی را فهمیدیم که خداوند برای بندگان خودش «آسانی»خواسته و «سختی» نخواسته و این یک قاعده کلی است. و دقت کنیم در همه جوانب این را به کار بگیریم. حتی در مسائل ذکر و زهد و عبادت اگر ما خودمان را به مشقت بیندازیم، به زجر و شکنجه جسم و روح آدم بکشد، از نظر مکتب اهل بیت درست نیست و یسر نیست و مخالف متن آیه هم است و می شود نظم و نظام تصوف. یک کسی از آن ذکرهای طولانی و از آن کارهای عبادی آن چنان سنگین و ریاضت های بسیار شکنجه آور انجام بدهد که به عبودیت برسد، من این را نفی نمی کنم که آن راه انسان به جایی نرساند اما مطابق دستور قرآن و عترت نیست. آن چه مطابق دستور قرآن و عترت است، آن عبودیت هم یسر باشد. حتی مطالعه علمی تان، گفته بودیم که یک اهل علم یک کار اصلی دارد و بقیه کارهایش جنبی است تأمل در آیه دوم: «لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ في‏ كَبَدٍ؛[بلد/4]براستى كه انسان را در رنج آفريده‏ ايم» در واقع این آیه به هیچ به معنای وجود مشقت و سختی در احکام اسلامی نیست، بلکه به اذعان محققان و مفسران قرآن این آیه به این مطلب رهنمود می کند که  این دنیا همراه با سختی است، همراه با مشکلات و گرفتاری ها است، علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریف می نویسد: «كلمه" كبد" به معناى رنج و خستگى است، و جمله مورد بحث جواب قسم است، و اين تعبير كه" خلقت انسان در كبد است" به ما مى‏ فهماند كه رنج و مشقت از هر سو و در تمامى حيات بر انسان احاطه دارد، و اين معنا بر هيچ خردمندى پوشيده نيست، كه انسان در پى به دست آوردن هيچ نعمتى بر نمى‏ آيد، مگر آنكه خالص آن را مى‏ خواهد، خالص از هر نقمت و دردسر، و خالص در خوبى و پاكيزگى، ولى هيچ نعمتى را به دست نمى‏ آورد مگر آميخته با ناملايماتى كه عيش او را منغص مى‏ دارد، و نعمتى مقرون با جرعه‏ هاى اندوه و رنج، علاوه بر مصائب دهر كه حوادث ناگوارى كه چون شرنگى كشنده كام جانش را تلخ مى‏ كند.»[1] سخن آخر: اگر در معنای واقعی هر دو آیه به خوبی نگریسته شود به این مطلب اذعان خواهیم داشت که بین این دو آیه به هیچ وجه تناقض و ضدیدی وجود ندارد، چرا که آیه اول ناظر به احکام اسلامی و آیه دوم ناظر به سختی های زندگی مادی است. پی نوشت: [1].ترجمه الميزان، ج‏20، ص487.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 24 Jan, 2018 شرح آیه «کن فیکون»
این که شما یه مقدار در معنا و مفهوم این آیه «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَیْئًا أَنْ یَقُولَ لَهُ كُنْ فَیَكُونُ (یس/82) و امثال این آیا با تشیک برخورد می کنید به نظرم این مطلب نشأت گرفته است ضعف علم و آگاهی بشر نسبت به علم بی نهایت و بی حد و حصر الهی هست، گاهی اوقات ما به خاطر اینکه در شناخت خدای متعال او را با محسوسات مادی و دنیوی قیاس می کنیم: در روایتی نقل شده است:  تا زمانی که این  با این شیوه و سطح پایین معرفتی در مقام درک و فهم صفات خدا  پیش می رویم صفات الهی برای ما در هاله از ابهام قرارخواهد گرفت این در حالی است اگر یک مقدار در خصوص صفات الهی آگاهی داشتیم، این امر و شیوه ایجاد اشیاء و موجودات برای ما شک برانگیز و نامفهوم نبود. کسی نگفته اون موجودی که به اذن الهی موجود می شود فاقد هر گونه استعداد و انرژی بوده است در واقع یک دانشمند موحد بر این باور است استعداد به وجود آمدن موجود نیز از ناحیه خداوند به اشیاء داده شده است، اصلا فرق اساسی یک دانشمند موحد با یک انسان مادی گرا در این است که دانشمندان موحد فاعل و ایجاد کنند همه موجودادت را خدای متعال معرفی می کنند ولی انسان های مادی گر رابطه بین ایجاد اشیاء و خدا را نمی بینند و به آن توجهی ندارند، مثل این می مانند که بگویم ماشین مرسدس بنز بدون هیچ گونه مدیریت و سازنده ای تولید شده باشد.  سخن آخر و معنای آیه( 82 / یس) به روایت مفسران قرآن بديهى است امر و فرمان الهى در اينجا به معنى امر لفظى نيست، همچنين جمله" كن" (بوده باش) جمله‏ اى نيست كه خداوند به صورت لفظ بيان كند، چرا كه نه او لفظى دارد و نه نيازمند به الفاظ است، بلكه منظور همان تعلق اراده او به ايجاد و ابداع چيزى است، و تعبير به كلمه" كن" به خاطر آن است كه از اين تعبير كوتاه تر و كوچك‏تر و سريعتر تصور نمى‏ شود. آرى تعلق اراده او به چيزى همان، و موجود شدن آن همان است! و به تعبير ديگر: هنگامى كه خداوند چيزى را اراده كند بلافاصله تحقق مى‏ يابد به طورى كه در ميان" اراده" او و" وجود اشياء" چيزى فاصله نيست، بنا بر اين تعبير به" امر" و" قول" و جمله" كن" همه توضيحى است براى مساله خلق و ايجاد، و چنان كه گفتيم در اينجا امر لفظى و قول و سخن و كلمه" كاف و نون" مطرح نيست، همه اينها بيانگر تحقق سريع اشياء بعد از تعلق اراده الهى است، او چه حاجتى به الفاظ و كلمات دارد؟ و اصولا بعد از تعلق مشيت او بر ايجاد چيزى وساطت الفاظ بى‏ معنى است. و باز به تعبير روشنتر در افعال خداوند دو مرحله بيشتر وجود ندارد:مرحله اراده، و مرحله ايجاد، كه در آيه فوق از مرحله دوم به عنوان امر و قول و جمله" كن" تعبير شده است.[2] [1]. «کُلَّمَا مَيَّزْتُمُوهُ بِأَوْهَامِکُمْ فِي أَدَقِّ الْمَعَانِي فَهُوَ مَخْلُوقٌ مَصْنُوعٌ مِثْلُکُمْ مَرْدُودٌ إِلَيْکُمْ؛ هر معنايي را که ذهن شما با دقت و لطافت فراوان تصور کند؛ نهايتا اين مفهوم، مخلوق و مصنوعي مانند شما(و ساخته ذهن شما) مي‌باشد.»منهاج البراعة في شرح نهج البلاغة( خوئى)، ج1، ص304. [2].تفسير نمونه، ج‏18، ص: 471  
Retrato de علی بیرانوند سابقون 22 Jan, 2018 منشأ کمبود باران از نگاه آیات و روایات
در جواب سوالی که در تلگرام مطرح شده  باید عرض کنیم : علت و منشأ بسیاری از این گرفتاری ها که در سرزمین های اسلامی اتفاق می افتد می تواند علت های مختلف روایی و قرآنی داشته باشد، بر اساس برخی از روایات اسلامی یکی از  علل و عوامل این گرفتاری ها می تواند به خاطر اثر سوء افراد باشد، به طور مثال در کشوری که  برخی از گناهان همچون  کم فروشی و بی تفاوتی نسبت به وظایف دینی رواج یافته زمینه دور شدن از رحمت الهی فراهم می شود. «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ؛[شوری/30]هر مصيبتى به شما رسد، بخاطر اعمالى است كه انجام داده‌‏ايد، و بسيارى را نيز عفو مى‌كند!» جهت اطلاع به چند مورد از روایاتی که در این خصوص وارد شده است اشاره می کنم. روایت اول: سول‌خدا (ص): همانا خداي تبارك و تَعالَي قطره‌هاي باران را از بني‌اسرائيل به خاطر بدانديشي‌شان درباره‌ي پيامبرانشان بازداشت. و همانا او قطره‌هاي باران را از اين‌امت به خاطر دشمني‌شان با علي‌بن‌ابيطالب (ع) باز دارد. (بحار الأنوار: ج 93714 ص 309) روایت دوم: در روایتی از کتاب تحف العقول از امام محمد اقر (ع) بر اساس کتاب تحف الغقول در صفحه 51 مي فرمايد: از گناهاني که مانع نزول باران است، کم فروشي است که اميرالمومنين (ع) مي فرمايد رسول خدا (ص) فرموده است هر زماني که فروشندگان در يک منطقه کم فروشي کنند، خداوند اهل آنجا را با خشکسالي و کمبود نعمت عذاب مي کند روایت سوم: رسول‌خدا (ص): همواره امت‌من در خير و نيكي‌اند تا زماني‌كه به همديگر خيانت نورزند، و امانت را  ادا كنند، و زكات را بپردازند. پس اگر چنان نكنند به قحطي و خشكسالي گرفتار آيند. (ميزان الحكمة: ج 1 ص 109) نکته اول: البته از سنت امتحان و آزمایش الهی هم نباید غافل شد چه بس ا افرادی و یا قومی به مصیبتی گرفتار شوند و لی علت آن امتحان و آزمایش امت باشد.«وَ لَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْ‏ءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ؛[بقره/155]و قطعاً شما را به چيزى از [قبيلِ‏] ترس و گرسنگى، و كاهشى در اموال و جانها و محصولات مى‏آزماييم و مژده ده شكيبايان را» نکته دوم: به طور قطع و یقین افرادی که در کشور اسلامی زندگی می کنند، و با معارف و آموزه های اسلامی بیشتر در تماس و ارتباط هستند وظیفه و مسئولیت سنگین تری نسبت به افرادی که از این موقعیت برخوردار نیستند ر عهده دارند. قست دوم سوال: ولی اینکه فرموده اید در سایر کشورهای غیر اسلامی این چنین مشکلاتی وجود ندارد ما با شما موافق نیستیم چرا که با اندک جستجویی در اخبار جهان متوجه می شویم که در مناطق مختلفی از جهان بلایای مختلفی از جنس طوفان و سیل های سهمگین مواجه هستند. از طرفی شما نباید از سنت استدراج نیز غافل باشیدچه بسا عدم نزول بلا در یک منطقه ای به خاطر سنت استدراج باشد سنتی که خدای متعال در قرآن کریم از آن این چنین یاد کرده است.«وَالَّذِینَ کَذَّبُواْ بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِّنْ حَیْثُ لاَ یَعْلَمُونَ»[اعارف /182]«و آنها که آیات ما را تکذیب کردند، به تدریج از جایی که نمی‌دانند، گرفتار مجازاتشان خواهیم کرد.» جهت مطالعه بیشتر فلسفه بلا و مصیبت در زندگی رابطه بلایای طبیعی و گناهان انسان http://btid.org/node/128585

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 182