مطالب دوستان amin_edrisi

Retrato de علی بیرانوند سابقون 21 Dez, 2017 فرق تفال و استخاره
عرض سلام و ادب: برای رسیدن به جواب مناسب شما را دعوت به خواندن مقالات زیر می کنیم:  تفاوت استخاره با فال و طالع بینی   تفاوت بين استخاره و تفأل به قرآن استخاره و جایگاه آن جستاری در چیستی، شرایط و آداب استخاره روش استخاره با قرآن نکته: در استخاره انسان سعی می کند که از خدای متعال کمک بگیرد و باری تعالی راهنمای او باشد، از این رو برای بهره مندی از این راهنمایی، یا انسان خود باید اهل طهارت روح باشد و یا اینکه استخاره خود را به کسی واگذار کند که توانسته باشد ارتباط معنوی صحیح با خدای متعال بر قرار کرده باشد.  
Retrato de علی بیرانوند سابقون 21 Dez, 2017 پوشیدن شلوار به صورت نشسته
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی در خصوص سوالی که مطرح کردید لازم به ذکر است که در منابع حدیثی، روایاتی وجود دارد که به این مطلب اشاره می کند «بهتر است انسان به حالته ایستاده شلوار نپوشد،»  1. در كتاب جامع بزنطى روايت شده است كه هر كه پاجامه را ايستاده بپوشد، تا سه روز حاجتش برآورده نشود.[1]  2. از حضرت امير المؤمنين على عليه السلام روايت شده است كه فرمود: «پوشيدن پاجامه در حال ايستاده، موجب اندوه است».[2]  3. در حديثى ديگر فرمود: «پاجامه را ايستاده ورو به قبله ورو به انسان ديگرى نپوشيد».[3]  4. در كتاب فقه الرّضا آمده است: پاجامه را ايستاده نپوشيد كه موجب هلاكت وزردآب وغم ودرد مى‌شود، بلكه نشسته بپوشيد ودر وقت پوشيدن اين دعا را بخوانيد: بِسْمِ اللهِ اَللّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَتي وَلا تَهْتِكْني في عَرَصاتِ الْقِيامَةِ وَاعْفُ فَرْجي وَلا تَخْلَعْ عَنّي زينَةَ الاْيمانِ.[4] 5. كتاب مكارم الأخلاق از كتاب نجات نقل كرده است كه به هنگام پوشيدن پاجامه اين دعا خوانده شود: اللّهُمَّ اسْتُرْ عَوْرَتِي وَآمِنْ رَوْعَتِي وَاعْفُ فَرْجِي وَلا تَجْعَلْ لِلشَّيْطَانِ فِي ذلِکَ نَصِيبآ وَلا لَهُ إلى ذلِکَ وُصُولاً فَيَصْنَعَ لِىَ الْمَكايِدَ وَيُهَيِّجَني لاِرْتِكابِ الْمَحارِمِ.[5] [1] . السرائر، ج 3، ص 581؛ وسائل الشيعه، ج 3، ص 417، ابواب احكام الملابس، باب 68، ح 5. [2] . مكارم الأخلاق، ص 101؛ وسائل الشيعه، ج 3، ص 416، ابواب احكام الملابس، باب 68، ح 2. (شايد بهاين خاطر كه گاه ممكن است خطرهايى پيش آيد). [3] . مكارم الأخلاق، ص 101؛ وسائل الشيعه، ج 3، ص 416، ابواب احكام الملابس، باب 68، ح 4. [4] . ترجمه: «به نام خدا، پروردگارا، عيوبم را بپوشان ودر روز قيامت مرا رسوا مگردان ومرا پاكدامن قرار دهوزينت ايمان را از من سلب نفرما». فقه الرّضا، ص 395، باب الزىّ والزّينة ؛ مستدرک الوسائل، ج3، ص 313،باب 44، ح 1. [5] . ترجمه: «بار خدايا، عيوبم را بپوشان و هراسم را برطرف كن و مرا پاكدامن قرار ده واز براى شيطان در آن بهره‌اى و براى رسيدن به آن راهى قرار مده، تا براى من حيله‌ها سازد وبر گناهان تحريك‌ ام كند».مكارم الأخلاق، ص 101.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 21 Dez, 2017 خلیفه خدا چه کسی هست؟
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی: خدای متعال در آیه 30 سوره مبارکه بقره می فرماید: «وَ إِذْ قالَ رَبُّكَ لِلْمَلائِكَةِ إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فيها مَنْ يُفْسِدُ فيها وَ يَسْفِكُ الدِّماءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قالَ إِنِّي أَعْلَمُ ما لا تَعْلَمُونَ؛[بقره/30] (به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمين، جانشينى [نماينده‏اى‏] قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا!» آيا كسى را در آن قرار مى‏‌دهى كه فساد و خونريزى كند؟!(زيرا موجودات زمينى ديگر، كه قبل از اين آدم وجود داشتند نيز، به فساد و خونريزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا مى‏‌آوريم، و تو را تقديس مى‏‌كنيم.» پروردگار فرمود: «من حقايقى را مى‏‌دانم كه شما نمى‏‌دانيد.» نکته اول: قبل از بیان هر نکته ای لازم است معنای «خلیفه» به تبع معنای«خلیفه الله» روشن شود، و بعد به دنبال مصادیق آن در روی زمین باشیم. خلافت از ریشه خلف به معنای «پشت سر» گرفته شده است، معنای فعلی آن، پشت سر آمدن و لازمه این معنا نیز جانشین شدن است. «فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتابَ؛ آن گاه بعد از آنان، جانشينانى وارث كتاب [آسمانى‏] شدند.» نکته دوم: کسانی که با اندیشه و فرهنگ اسلامی آشنا هستند به خوبی می دانند، که از دیدگاه اسلام حکومت از آن خداست، «إِنِ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ؛ [یوسف/40]فرمان جز براى خدا نيست.» علامه مصباح یزدی در کتاب انسان شناسی در قرآن در ذیل این آیه شریف می نویسد: هر کسی بخواهد حکومت حقی داشته باشد، باید از سوی خدا منصوب شده باشد؛ پس کسی که از سوی خدا نصب شده باشد، طبعاً خلیفه خداست.[1] نکته سوم: با توجه به معنای خلافت و جانشینی که نسبت به خدای متعال به کار می بریم باید کسی جانشین خدا در روی زمین باشد، که او اهل گناه و معصیت و رذایل اخلاقی نباشد، از این رو تنها انبیاء و امامان معصوم(علیهم السلام) از این مقام خلیفه الهی بهره دارند و بعد از ایشان کسانی که توانسته باشند، خود را به این مقام نزدیک کرده باشند. یعنی مقامی که انسان رنگ خدای بگیرد و از گناه و معصیت کناره گیری کرده باشد. برای مطالعه بیشتر به این مطالب رجوع بفرمایید مقاله اول. مقاله دوم. پی نوشت: [1]. محمد تقی مصباح یزدی، انسان شناسی در قرآن، انتشارات موسسه امام خمینی(ره)، چاپ: 1389، ص80.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 07 Dez, 2017 راهکار عملی برای اخلاق جامعه
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی در خصوص سوالی که مطرح کردید باید عرض کنیم هیچ گاه وجود کتاب های فراوان و همچنین سخنرانی ها متعدد موجب اصلاح قطعی افراد جامعه نمی شود، ایراد اصلی بسیاری از نقایص و کاستی های اخلاقی ما این است که نتوانسته ایم ایمان  و باور خود را به مرتبه یقین اتقان در قلب برسانیم، در واقع برخی از اطلاعات ما در خصوص معارف و آموزه های دینی همچون انباشت، ذخایری در یک انبار می باشد، که به درستی مورد استفاده قرار نگرفته اند و تنها آنها را بایگانی و ذخیره کرده ایم. و به عبارتی در مواردی حتی مصداق این روایت شده ایم که ازامام حسين(علیه السّلام) نقل شده است:«اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ؛[1]به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم مى‌شوند.» راهکار عملی: 1-ارتقای  و تقویت انباشت های علمی به باور قلبی و یقینی: اولین و مهمترین کاری که ما در خصوص پشرفت معرفت دینی باید انجام دهیم این است که یافته های دینی و علمی را تقویت کنیم و یه حقانیت آنها باور قلبی پیدا کنیم، فرق زیادی بین شخصی که علم به جهنم  و حیات ابدی پیدا کرده، با کسی که این مرتبه از علم در قلب و روح او اتقان یافته، از این رو در قرآن کریم ما با آیاتی مواجه هستیم که ما را به تقویت باور دینی دعوت می کند: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ الْكِتابِ الَّذي نَزَّلَ عَلى‏ رَسُولِهِ؛[نساء، آیه 136] اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، به خدا و پيامبر او و كتابى كه بر پيامبرش فرو فرستاد» 2-همراهی و ارتباط مستمر با آیات الهی: دقت و تأمل در آیات الهی می تواند روح ایمان و تقوا را در وجود انسان تقویت کند، کما اینکه خدای متعال در قؤآن کریم می فرماید: «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذينَ إِذا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَ إِذا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آياتُهُ زادَتْهُمْ إيماناً وَ عَلى‏ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ؛[أنفال، آیه 2] مؤمنان، همان كسانى‏ اند كه چون خدا ياد شود دلهايشان بترسد، و چون آيات او بر آنان خوانده شود بر ايمانشان بي فزايد، و بر پروردگار خود توكّل مى‏ كنند» 3-تقویت اراده و عزم: بسیار اوقات عدم موفقیت افراد در مسیر تربیت اخلاقی ریشه در سستی و کاهلی دارد، تا زمانی که انسان نتوانسته باشد این ویروس و بیماری خطرناک را از خود دور کند در انجام بسیاری از وظایف و مسئولیت ها به پیروزی و موفقیت دست نخواهند یافت، کما اینکه در منابع روایی نیز نقل شده است: «لَا تَجْتَمِعُ عَزِیمَةٌ وَ وَلِیمَةٌ مَا أَنْقَضَ النَّوْمَ لِعَزَائِمِ الْیَوْمِ وَ أَمْحَى الظُّلَمَ لِتَذَاکِیرِ الْهِمَمِ؛[2]عزم و تصمیم برای رسیدن به کمالات، با سورچرانی و راحت‌طلبی سازگار نیست، چه بسیار خواب‌هایی که تصمیمات روز را بر هم می‌زند و چه بسیار تاریکی‌هایی که یاد همت‌های بلند را از خاطره‌ها زدوده است». پی نوشت: [1]. ابن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول عن آل الرسول صلى الله عليه و آله، 1جلد، جامعه مدرسين - قم، چاپ: دوم، 1404 / 1363ق، ص245. [2]. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، 1جلد، هجرت - قم، چاپ: اول، 1414 ق، ص359.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 07 Dez, 2017 نامهایی از کلمات قرآن
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی: در خصوص سوالی که مطرح کردید باید عرض کنیم خیر روایت معتبری که ما را از استفاده اسامی غیر اهل بیت(علیهم السلام) نهی کرده باشد ما پیدا نکردیم. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که نامی که برای فرزندان خود انتخاب می کنیم نباید در بر دارنده آموزه ای خرافی و یا انحرافی باشد، برای نمونه برخی افراد اسامی الهه ای در فرهنگ یونانی ،یا نام خدایانی که در گذشته و بین اقوام بت پرست رایج بوده مثلا خدای آب، خدای آتش ، خدای نور و...که با بینش توحیدی ما در تعارض آشکار است در تمام جهان و در تمام اعصار یک خدا بیشتر نبوده است، شایسته نیست که با این قبیل نام گذاری ها ناخواسته و از روی جهل مرتکب شرک و ترویج فرهنگ هایی شویم که در قرون و اعصار پیامبران الهی برای زدودن آن ها مبعوث شدند عمر گذاشتند و رنج بردند ، بهتر است در نام گذاری فرزندانمان با بصیرت و بینش و آگاهی برخورد کنیم . سخن آخر: با توجه به اهمیت و جایگاه مهم نامگذاری در فرهنگ اسلامی بهتر است برای فرزندانمان اسامی را انتخاب کنیم که ارادت و محبت ما را نسبت به خاندان عصمت وطهارت به اثبات برساند کما اینکه ابزار دوستی و محبت نسبت به اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه و اله) خواست و اراده ی الهی بوده است:«قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏؛[شوری،23] بگو: «به ازاى آن [رسالت‏] پاداشى از شما خواستار نيستم، مگر دوستى درباره خويشاوندان.»
Retrato de علی بیرانوند سابقون 06 Dez, 2017 ماجرای سوره مسد چیه؟
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی جواب سوال شما را در ذیل چند نکته بیان می کنیم نکته اول: اولین و مهمترین نکته ای که در مواجه با آیات الهی همواره باید به آن توجه داشته باشیم این است که ما نباید معنا و مفهوم غلطی که از آیه استفاده نمی شود را بر آیه تحمیل کنیم، بلکه روش صحیح و درک مفاهیم قرآنی این است که انسان سعی کند از تفسیر به رای جدا خودداری کند و سعی نماید با توجه به شأن نزول آیات و همچنین با بهره گیری از آموزه های تفسیری و  همچنین روایات در فهم آیه بکوشد. نکته دوم: پیامبر گرامی اسلام هیچ گاه از روی هوا و هوس و رذایل اخلاقی با کسی برخورد و رفتار نمی کرد و آیات الهی چیزی نبود که ایشان بخواهد از جانب خود مطلبی را بیان کند، کما اینکه خدای متعال در توصیف این پیامبر آخر زمان این چنین می فرماید: «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‏، إِنْ هُوَ إِلاَّ وَحْيٌ يُوحى‏، عَلَّمَهُ شَديدُ الْقُوى‏؛[نجم/3-5] و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‏ گويد!آنچه مى‏ گويد چيزى جز وحى كه بر او نازل شده نيست! آن كس كه قدرت عظيمى دارد [جبرئيل امين‏] او را تعليم داده است» نکته سوم: بر خلاف کسانی که به اشتباه و غلط سعی دارند محتوای آیات سوره مسد را دشنام گویی، بد اخلاقی و کینه ورزی معرفی کند خدای متعال در این آیات زیبا، درس هایی از اخلاق و زندگی را به همگان آموزش می دهد. از جمله این درس ها عبارتند از  1-کسی که از عبودیت و بندگی حق تعالی بهره ای نداشته باشد و چشمان خود را به روی توحید ببندد، مال و ثروت او سودی به حالش ندارد. 2-پیامبر گرامی اسلام با نفرین و ابراز برائت از ابو لهب همگان را متوجه ماهیت سیاه و گمراه کننده ابو لهب کرد تا اینکه دیگران متوجه شوند سرانجام کفر و عصیان الهی دوری از رحمت حق است کما اینکه خدای متعال  در آیات متعددی کافران را مورد لعن و نفرین قرار داده است. «فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ؛[بقره، 89]پس لعنت خداوند بر کافران باد» 3-عبارت قرآنی: «تَبَّتْ يَدا أَبي‏ لَهَبٍ وَ تَبَّ» هیچ گاه به معنای فحاشی و دشنام گویی نیست، چرا که فحاشی و دشنام گویی همراه با الفاظ رکید و غیر اخلاقی است در حالی که در این آیه شریف هیچ لفظ غیر اخلاقی به کار گرفته نشده است. 4-اگر در این سوره مبارکه به بدی از زن ابولهب یاد می شود به خاطر این است که او خود را مستحق نفرین الهی کرده بود، او همانند شوهر گمراهش در مسیر کفر و عصیان قرار داشت، از طرفی با پیامبر الهی ساز دشمنی و ستیز بنا نهاده بود و خدای متعال در آیات دیگری کسانی که با پیامبر از سر ستیز در آمده را مورد لعن قرار داده است: «إِنَّ الَّذينَ يُؤْذُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذاباً مُهيناً؛ [احزاب، 57]بى‏گمان، كسانى كه خدا و پيامبر او را آزار مى‏ رسانند، خدا آنان را در دنيا و آخرت لعنت كرده و برايشان عذابى خفّت‏ آور آماده ساخته است»
Retrato de علی بیرانوند سابقون 05 Dez, 2017 نجاست سگ کجای قرآنه
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی در خصوص سوالی که مطرح کردید لازم به ذکر است که منابع استخراج احکام شرعی تنها به قرآن کریم خلاصه نمی شود، چرا که فقها و مجتهدین شیعی علاوه بر کتاب قرآن از منابع  و ادله ای همچون، عقل، سنت و اجماع نیز استفاده می کنند.  برای نمونه در منابع روایی ما با روایات فراوانی مواجه هستیم که به طور صریح و آشکار حکم به نجاست سگ در آن بدست می آید. از جمله 1-«سَأَلَ عُذَافِرٌ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ أَنَا عِنْدَهُ عَنْ سُؤْرِ السِّنَّوْرِ وَ الشَّاةِ وَ الْبَقَرَةِ وَ الْبَعِيرِ وَ الْحِمَارِ وَ الْفَرَسِ وَ الْبَغْلِ وَ السِّبَاعِ يُشْرَبُ مِنْهُ أَوْ يُتَوَضَّأُ مِنْهُ فَقَالَ نَعَمْ اشْرَبْ مِنْهُ وَ تَوَضَّأْ قَالَ قُلْتُ لَهُ الْكَلْبُ قَالَ لَا قُلْتُ أَ لَيْسَ هُوَ سَبُعٌ قَالَ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجِسٌ لَا وَ اللَّهِ إِنَّهُ نَجِسٌ؛[1] عذافر از امام صادق(علیه السلام) از نوشيدن و وضو گرفتن با پس مانده آبي که بعضي از حيوانات (سنور، گوسفند، گاو، شتر ، الاغ ، اسب، استر و درندگان) نوشيده اند، سوال کرد. امام فرمود: بنوش و وضو بگير. سپس از سگ سوال کردم. امام فرمود: نه. پرسيدم: آيا او يک درنده(مثل ديگر درندگان) نيست؟ فرمود: نه به خدا، او نجس است. نه به خدا، او نجس است. 2-«عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: إِنَّ اللَّهَ لَمْ يَخْلُقْ خَلْقاً أَنْجَسَ مِنَ الْکَلْبِ؛[2] عبدالله بن ابي يعفور از امام صادق(علیه السلام) نقل مي کند: همانا خداوند نيافريد خلقي را که نجس تر از سگ باشد. اجماع فقها: فقهاي عظام شيعه، سگ را يکي از نجاسات مي دانند و اين حکم بين آنها اجماعي است.[3] پی نوشت: [1]. طوسى، محمد بن الحسن، تهذيب الأحكام (تحقيق خرسان)، 10جلد، دار الكتب الإسلاميه - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ، ج‏1، ص225، ح30. [2]. شيخ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصيل وسائل الشيعة إلى تحصيل مسائل الشريعة، 30جلد، مؤسسة آل البيت عليهم السلام - قم، چاپ: اول، 1409 ق، وسائل الشيعة، ج‏1، ص227،ح578- 8. [3]. نجفي، محمد حسن، جواهر الکلام، ج 5، ص 366 – 368، چاپ هفتم، بيروت، داراحياء التراث العربى.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 28 Nov, 2017 آیه و حدیثی در ترک شوخی با نامحرم
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی در منابع روایی این چنین نقل شده است. 1- «وَ مَنْ فَاكَهَ امْرَأَةً لَا يَمْلِكُهَا حُبِسَ بِكُلِّ كَلِمَةٍ كَلَّمَهَا فِي الدُّنْيَا أَلْفَ عَامٍ فِي النَّارِ وَ الْمَرْأَةُ إِذَا طَاوَعَتِ الرَّجُلَ فَالْتَزَمَهَا حَرَاماً أَوْ قَبَّلَهَا أَوْ بَاشَرَهَا حَرَاماً أَوْ فَاكَهَهَا وَ أَصَابَ مِنْهَا فَاحِشَةً فَعَلَيْهَا مِنَ الْوِزْرِ مَا عَلَى الرَّجُلِ فَإِنْ غَلَبَهَا عَلَى نَفْسِهَا كَانَ عَلَى الرَّجُلِ وِزْرُهَا؛[1] و هر كس با زنى نامحرم شوخى و مزاح و عشقبازى كند، بهر كلمه‏ اى كه با او در دنيا گفتگو كرده هزار سال در آتش دوزخ او را زندانى كنند، و آن زن اگر خود را برضا در اختيار وى قرار دهد و مرد او را در آغوش كشد يا ببوسد يا با او نزديكى كند بدون وجه شرعى يا اينكه شوخى كند تا آنكه مرد از او كام گيرد بر آن زن همان گناه و كيفر باشد كه بر مرد است، و چنانچه زن راضى نباشد و مرد بزور از او بنحوى كام گيرد گناه هر دو بر مرد است و دو عقوبت خواهد ديد.» علت منع شوخی با نامحرم را می توان این چنین توضیح داد که شوخی با نامحرم، حریم میان افراد را کم رنگ کرده و احتمال وقوع گناه را در بین آنان تقویت می کند، به همین جهت اولیای الهی افراد را از مزاح با نامحرم برحذر داشته اند. موفق باشید پی نوشت: [1]. ابن بابويه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، 1جلد، دار الشريف الرضي للنشر - قم، چاپ: دوم، 1406 ق، ص283.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 29 Out, 2017 عاشقم هست یا بدش میاد؟
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما پرسشگر گرامی:   از بیان و نوع نوشتار شما مشخص است که این عاشقی و وابستگی در فضای مجازی به وجود آمده است، در جواب شما به ذکر چند نکته اکتفا می کنم: 1-شبکه های اجتماعی جای مناسبی برای عاشق شدن و وابستگی به هم نوعان نیست، چرا که شخصیت های فضای مجازی هویتی مخفی و واقعی خود را  به راحتی در اختیار دیگران قرار نمی دهند، چه بسیار افرادی که در این فضا تنها به خاطر سرگرمی و گذراندن زمانشان در این مکان حاضر می شوند، و اصلاً نیتی که شما در سر دارید را آنها در ذهنشان خطور نمی دهند. 2-اگر این وابستگی و عاشق شدن در فضای حقیقی رخ داده باشد نیز بهتر است که شما به طور اصولی و از راه عرفی و صحیح وارد می شدید، و به طور رسمی و با حضور و هماهنگی بزرگان خانواده علاقه خودتان را به این شخص ابراز می کردید، و به طور رسمی نظر ایشان را جویا می شدید، ولی این راهی که شما در پیش گرفته‌اید در واقع یک نوع بی توجهی و نادیده گرفتن حریم و حیای زنانه است چرا که زنان متین و با حیا هیچ وقت با یک پیشنهاد بی پایه و اساس قالب تهی نمی کنند، و در برابر خواست های مردان ابراز علاقه نمی کنند کما اینکه در فضای مجازی هزاران بار با این این چنین خواست های غیر عرفی مواجه شده اند. سخن نهایی: اساس این ارتباط که موجب وابستگی عاطفی و عاشقی شده غیر شرعی بوده و بهتر است  که ادامه پیدا نکند تا اینکه همه چیز بر اساس اصول و شرایط  دینی، اخلاقی و اجتماعی پیش رود    
Retrato de علی بیرانوند سابقون 29 Out, 2017 خواستگار ساده
با سلام و عرض ادب خدمت شما پرسشگر گرامی به طور قطع و یقین به غیر از حضرات معصومین(علیهم السلام)رفتار و عملکرد سایر انسانها بدون نقص و کاستی نیست، به واقع این نواقص وکاستی هایی که شما از آنها یاد کردید این چنین نیست که موجب به وجود آمدن اختلاف و تشنج شدید در روابط خانوادگی و زناشویی شود؛ چرا که بسیاری از این رفتارها در زندگی مشترک قابل اصلاح ست، به نظر می رسد که شما در کنار این خصوصیاتی که مطرح کردید به مابقی ملاک و معیارهای انتخاب همسر توجه داشته باشد، برای نمونه پاینبدی به اصول ارزش های دینی و اجتماعی، و یا حسن برخورد و معاشرت در رفتار و کردار. اگر کسی تعهد دینی و اخلاقی خوبی داشته باشد، پوشیدن نوع و رنگ خاصی از لباس نباید موجب نگرانی و اضطراب باشد. در قسمتی از سوال خود بیان کردید که افکار خواستگارتان بسیار سنتی است، البته هر نگرش سنتی بد و غیر منطقی به نظر نمی رسد، چه بسا گاهی این نگاه سنتی موجب قوام زندگی نیز باشد. سخن پایانی در واقع شما خصوصیات مهم و اساسی که یک همسر مناسب باید داشته باشد را مطرح نکردیم، از این رو ما برایند کاملی از نوع نگرش و ارزش های فکری و دینی که ایشان باید داشته باشند را بدست نیاوردید و از طرفی خصوصیاتی که شما بیان کردید نیز ملاکی برای رد کردن یک خواستگار نمی باشد.

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 182