مطالب دوستان amin_edrisi

Retrato de علی بیرانوند سابقون 14 Jan, 2018 چیدمان قرآن
در خصوص سوال مطرح شده در فضای مجازی به چند نکته اشاره می کنیم: نکته اول: چیدمان و نظام بخشی به آیات و سوره های قرآن کریم توقیفی بوده به این معنا که محل قرار گرفتن هر آیه به دستور خدای متعال و با نظارت و هماهنگی پیامبرگرامی اسلام صورت گرفته است. شواهد متعدد روایی و حدیثی در منابع اسلامی در تایید مطلب وجود دارد. نکته دوم: نکته دومی که در خصوص ترتیب و نظام آیات باید توجه داشت این است، این چنین نیست که هر آیه ای که اول بر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) نازل شود در اولویت تقدم بر سایر آیات قرار داشته باشد، چرا که نظام خاصی بر آیات الهی حاکم است و تمام سوره و آیات قرآن کریم هدف مشخصی را دنبال می کنند، از این رو چه بسا آیه ای که در ابتدا بر پیامبر گرامی اسلام نازل شده در تدوین نهایی قرآن در آیات پایانی قرار گیرد. نکته سوم: اما در خصوص نکته نهایی که در واقع مربوط به داستان های قرآنی است و به عبارتی شخصیت های قرآنی مورد بررسی و توجه قرار گرفته اند، باید به این مطلب اشاره کنیم که پرداخت به شخصیت های در قرآن بر اساس یک اسلوب، روش و تکنیک خاص بوده است، در واقع نباید این چنین انتظار داشته باشیم که کتاب قرآن همانند کتاب های داستان و رمان های کوتاه و بلند در مقام تبیین زندگی شخصیت ها باشد، چرا که کتاب قرآن اصلا کتاب داستان نیست، و هدف آن از پرداختن به ماجرای زندگی برخی موجودات نیز بر اساس مصلحت و اهداف خاصی صورت گرفته است.  شاخص های خاصی از زندگی آنان را مورد بررسی قرار داده است، در یک سوره شاهده هستیم برای بیان یک هدف خاص یکی از شاخص های مثبت و یا منفی زندگی آنان را مورد توجه قرار داده است قرار بر این نبوده است که در یک سوره خاص به طور کامل شیطان شناسی مطرح شود. برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می شود به مطالب زیر رجوع کنید ترتيب آيات و سوره ها توقيفى است تنظيم سوره ها به اجتهاد صحابه نبوده شيوه نگارش قرآن
Retrato de علی بیرانوند سابقون 13 Jan, 2018 جمع آوری قرآن
در جواب به این سؤال مطرح شده در فضای مجازی لازم است به چند نکته بسیار مهم توجه و دقت کامل داشت. نکته اول: اولین و مهمترین نکته ای که در خصوص قرآن باید به آن توجه داشت این است که، قرآن شریف در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) جمع آوری شده بود، علاوه بر آن حافظان و کاتبان بی شماری در زمان پیامبر و حتی بعد از ایشان آیات الهی را حفظ کرده بودند؛ شواهد فراوانی نیز وجود دارد که قرآن کریم به طور کامل در مصحف مدون شده بود. از این رو هر چند در بعضی اقوال شاهد هستیم که جمع آوری قرآن را به زمان عثمان نسبت می دهند، ولی در مقابل این قول یک نظر جدّی و مهم وجود دارد که قرآن کریم در زمان رسول اکرم(صلی الله علیه و اله) جمع آوری شده است. نکته دوم: حتی اگر قائل به این شویم که قرآن کریم در زمان عثمان جمع آوری شده باشد، این تنها به این معنا است که قرائت های مختلف قرآن که در اثر اختلاف لهجه در جامعه عربی رونق یافته بود، یکسان سازی شدند، و البته بر محققان و پژوهشگران علوم قرآن و تفسیر واضح و مبرهن است که این مطلب به این معنا نیست که قرآن در زمان عثمان مکتوب شده باشد، چرا که کتابت وحی به طور دقیق و بدون هیچ کم و کاستی در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) به اتمام رسیده بود. نکته سوم: در سؤال مطرح شده یک نوع قیاس غیر علمی بین شیوه کتابت قرآن کریم و کتاب مقدس مسیحیان مطرح شده است، در حالی که هیچ گونه ارتباط و نزدیکی بین کتابت قرآن و انجیل های چهارگانه وجود ندارد؛ چرا که کتابت وحی در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) به اتمام رسیده بود و همه مسلمانان بر یک کتاب واحد در بین خود اقرار و اتفاق داشتند، به طوری که آیات و معارف آن در بین مسلمانان بدون هیچ کم و کاستی با هم یکسان بود. این در حالی است که هیچ محقق و پژوهشگر ادیان شناسی در خصوص آیین مسیحیت و کتاب مقدس این چنین نظری ندارند. در واقع هیچ پژوهشگر ادیان شناسی این چنین ادعا نمی کند که در زمان حضرت مسیح(علیه السلام) کتاب مشخصی در بین مردم وجود داشته است، در واقع مسیحیان معتقدند که حضرت عیسی(علیه السلام) کتابی به نام انجیل نیاورده و تا سال 60 میلادی انجیل مکتوبی وجود نداشته، بلکه تا این زمان سخنان و کارهای عیسی(علیه السلام) به صورت شفاهی نقل می‌‌شد و به تدریج نوشته‌ها و یادداشت‌هایی به‌ وجود آمد و پس از چند قرن، کلیسا به‌طور رسمی روشن ساخت که چه کتابی را باید مقدس شمرد، آنچه آنان به آن اعتراف دارند این است.[1]، به عبارتی،  نزدیک به 120 سال یا بیشتر، بعد از حضرت مسیح، ارباب کلیسا مبادرت به جمع آوری آموزه های حضرت مسیح کردند، محققان ادیان شناسی بر این باورند: «قدیمی‌ترین نسخه‌های خطی محفوظ مانده اناجیل، مربوط به قرن سوم است. خود نسخه‌های اصلی ظاهراً بین سال‌های 60 و 120 میلادی نوشته شده اند.»[2]، یعنی اگر هم ثابت بشود که نسخه‌های اصلی بین 60 تا 120 سال پس از میلاد نوشته شده و نه بیشتر، باز فاصله‌ی زمانی آن تا قدیمی‌ترین نسخه، نزدیک به دو قرن است! بر خلاف قرآن که همواره در طول تاریخ، در دسترس مسلمانان قرار داشته است. نکته آخر: علاوه بر فاصله زمانی فراوانی که بین حضرت مسیح(علیه السلام) و جمع آوری کتاب مقدس وجود دارد، اختلاف نسخه های کتاب مقدس کار را به جایی رسانید که  در نهایت ارباب کلیسا چهار کتاب را به عنوان کتاب مقدس معرفی کردند، این درحالی است که کتاب آسمانی مسلمانان یک کتاب واحد بیش نیست و کسی نیز بر سر آیات مندرج در آن اختلاف نظر ندارد. پی نوشت: [1]. توماس، میشل، کلام مسیحی، ترجمه توفیقی، حسین، ص 158، قم، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب. [2]. ویل دورانت، تاریخ تمدن، نسخه‌ی الکترونیکی تاریخ تمدن، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، 1378، ص1601. برای مطالعه بیشتر این مقالات را مشاهده کنید عقل و جمع آوری قرآن عثمان و قرآن کریم تاریخ نگارش انجیل کتاب "قرآن هرگز تحریف نشده" چینش آیات قرآن توسط رسول خدا(ص) آیات و نظریه جمع آوری قرآن در زمان حیات رسول خدا  
Retrato de علی بیرانوند سابقون 06 Jan, 2018 آیات قران در مورد اختفاي قيامت واثار ان
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی: خدای متعال در سوره مبارکه اعراف، آیه 187می فرماید: «يَسْئَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَيَّانَ مُرْساها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ رَبِّي لا يُجَلِّيها لِوَقْتِها إِلاَّ هُوَ ثَقُلَتْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتيكُمْ إِلاَّ بَغْتَةً يَسْئَلُونَكَ كَأَنَّكَ حَفِيٌّ عَنْها قُلْ إِنَّما عِلْمُها عِنْدَ اللَّهِ وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لا يَعْلَمُون؛[اعراف، آیه 187]از تو در باره قيامت مى‏‌پرسند [كه‏] وقوع آن چه وقت است؟ بگو: «علم آن، تنها نزد پروردگار من است. جز او [هيچ كس‏] آن را به موقع خود آشكار نمى‏‌گرداند. [اين حادثه‏] بر آسمانها و زمين گران است، جز ناگهان به شما نمى‏‌رسد.» [باز] از تو مى‏‌پرسند گويا تو از [زمان وقوع‏] آن آگاهى. بگو: «علم آن، تنها نزد خداست، ولى بيشتر مردم نمى‏‌دانند.» و یا اینکه در آیه 15 سوره مبارکه طه می فرماید: «إِنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ أَكادُ أُخْفيها لِتُجْزى‏ كُلُّ نَفْسٍ بِما تَسْعى‏؛[طه/15]در حقيقت، قيامت فرارسنده است. مى‏‌خواهم آن را پوشيده دارم، تا هر كسى به [موجب‏] آنچه مى‏‌كوشد جزا يابد.» برخی از مفسران قرآن  در ذیل آیه 15 سوره طه علت پنهان گذاشتن قیامت را این چنین ذکر کرده اند: 1-تفسیر المیزان: ممكن هم هست معناى جمله" نزديك است پنهانش بدارم" اين باشد كه نزديك است از آن خبر ندهم، تا مخلصين از غير مخلصين جدا شده و شناخته شوند، چون بيشتر مردم خداى را به اميد ثواب و ترس از عقاب عبادت مى ‏كنند، و يا از نافرمانيش خوددارى مى‏ نمايند، در حالى كه درست‏ترين عمل آن عملى است كه صرفا براى رضاى خدا انجام شود، نه به طمع بهشت و ترس از جهنم، و با پنهان داشتن روز قيامت اين تميز به خوبى صورت مى‏ گيرد، و معلوم مى‏ شود چه كسى خداى را به حقيقت بندگى مى‏ كند، و چه كسى در پى بازرگانى خويش است.[1] 2-تفسیر مجمع البیان: فايده كتمان، اين است كه مخوف‏تر و هولناكتر خواهد بود. زيرا مردم وقتى ندانند قيامت چه وقت فرا مى‏‌رسد؟ بيشتر مى‏‌ترسند(از این رو از کارهای غیر اخلاقی و غیر دینی تبری می جویند)[2] 3-تفسیر نمونه: علت مخفى نگاه داشتن تاريخ قيامت، طبق آيه فوق آنست كه" خداوند مى‏ خواهد هر كسى را به تلاش و كوششهايش پاداش دهد" و به تعبير ديگر: با مخفى بودن آن يك نوع آزادى عمل براى همگان پيدا مى ‏شود و از سوى ديگر چون وقت آن دقيقا معلوم نيست و در هر زمانى محتمل است نتيجه ‏اش حالت آماده باش دائمى و يا پذيرش سريع برنامه‏ هاى تربيتى است.[3] تفاسیر مهم شیعه 1-تفسیر قمی، مؤلف: علی بن ابراهیم بن هاشم قمی ( متوفی 307 ه.ق ) 919 میلادی، 2-تفسیر تبیان،عنوان المعروف: تفسیر التبیان الجامع العلوم القرآن،مؤلف: ابو جعفر محمد بن الحسن بن علی الطوسی، معروف به شیخ طوسی3-مجمع البیان، عنوان معروف: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مؤلف: ابو علی الفضل بن الحسن الطبرسی،4-نور الثقلین، عنوان معروف: تفسیر نور الثقلین، مؤلف: شیخ عبد علی بن جمعة العروسی حویزی، 5-المیزان،عنوان معروف: المیزان فی تفسیر القرآن،مؤلف: علامه محمد حسین طباطبائی تفاسیر اهل سنت 1- جامع البیان،عنوان مشهور: تفسیر الطبری، المسمی به «جامع البیان فی تفسیر القرآن؛2-مفاتیح الغیب،عنوان مشهور: تفسیر کبیر، همچنین تفسیر مفاتیح الغیب یا تفسیر فخر رازی.،مؤلف: ابو عبدالله محمد بن الحسین الطبرستانی الرازی معروف به فخر الدین رازی؛ 3-الدر المنثور،عنوان مشهور: الدر المنثور فی التفسیر بالماثور،مؤلف: جلال الدین ابو الفضل عبد الرحمن بن ابی بکر السیوطی؛4-الکشاف،عنوان مشهور: الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل و عیون الاقاویل فی وجوه التاویل،مؤلف: جار الله محمود بن عمر الزمخشری؛5-کشف الاسرار و عدة الابرار،عنوان کامل: کشف الاسرار و عدة الابرار معروف به تفسیر خواجه عبدالله الانصاری مؤلف: ابوالفضل رشید الدین احمد بن ابی سعد المیبدی پی نوشت: [1]. ترجمه الميزان، ج‏14، ص197. [2]. ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن، ج‏16، ص14. [3]. تفسير نمونه، ج‏13، ص171.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 04 Jan, 2018 شنا در استخر زنانه غیر مسلمانان
در جواب سوال مطرح شده در متن باید به این مطلب اشاره کنیم که خدای متعال در این آیه شریف حكم مواردى را كه زنان مى‏ توانند در آنجا حجاب خود را برگيرند و زينت پنهان خود را آشكار سازند با اين عبارت شرح مى ‏دهد: آنها نبايد زينت خود را آشكار سازند (وَ لا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ). مگر (در دوازده مورد): 1- براى شوهرانشان" (إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ). 2-" يا پدرانشان" (أَوْ آبائِهِنَّ) 3-" يا پدران شوهرانشان" (أَوْ آباءِ بُعُولَتِهِنَّ). 4-" يا پسرانشان" (أَوْ أَبْنائِهِنَّ). 5-" يا پسران همسرانشان" (أَوْ أَبْناءِ بُعُولَتِهِنَّ). 6-" يا برادرانشان" (أَوْ إِخْوانِهِنَّ). 7-" يا پسران برادرانشان" (أَوْ بَنِي إِخْوانِهِنَّ). 8-" يا پسران خواهرانشان" (أَوْ بَنِي أَخَواتِهِنَّ). 9-" يا زنان هم كيششان" (أَوْ نِسائِهِنَّ). 10-" يا بردگانشان" (كنيزانشان) (أَوْ ما مَلَكَتْ أَيْمانُهُنَّ). 11-" يا پيروان و طفيليانى كه تمايلى به زن ندارند" (افراد سفيه و ابلهى كه ميل جنسى در آنها وجود ندارد) (أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُولِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجالِ). 12-" يا كودكانى كه از عورات زنان (امور جنسى) آگاه نيستند" (أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلى‏ عَوْراتِ النِّساءِ). در واقع سوالی که مطرح شده  ناظر به عبارت: (أَوْ نِسائِهِنَّ).يا زنان هم كيششان" است بسیاری از مفسران شیعه و سنی با توجه به این فراز از آیه قائل به این شده اند که زنان مسلمان نباید به صورت برهنه و آزاد در مقابل زنان کافر حاضر شوند، برای نمونه علامه طباطبایی در ذیل این آیه شریف این چنین بیان داشته است. «و اينكه فرمود:" نسائهن" و زنان را اضافه كرد به ضمير زنان، براى اشاره به اين معنا بوده كه مراد از" نساء" زنان مؤمنين است كه جايز نيست خود را در برابر زنان غير مؤمن برهنه كنند، از روايات وارده از ائمه اهل بيت (علیه السلام) هم همين معنا استفاده مى‏‌شود»[1] ولی با این حال برای دست یابی به حکم شرعی بسیاری از مراجع و فقها از روایاتی که در این خصوص وارد شده  است نیز غافل نبوده اند از این رو به آن روایات نیز توجه کامل داشته اند روایاتی که می تواند مبین و مرتبط با حکم شرعی برهنه شدن زن مسلمان در برابر زن غیر مسلمان و کافر باشد. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ عَنْ أَبِيهِ وَ مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ عَنِ الْفَضْلِ بْنِ شَاذَانَ جَمِيعاً عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ حَفْصِ بْنِ الْبَخْتَرِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَا يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَنْكَشِفَ بَيْنَ يَدَيِ الْيَهُودِيَّةِ وَ النَّصْرَانِيَّةِ فَإِنَّهُنَّ يَصِفْنَ ذَلِكَ لِأَزْوَاجِهِنَّ.[2] سزاوار نیست که زن مسلمان در مقابل دیدگان زن یهودی و نصرانی برهنه باشد، همانا آن زنان توصیف می نند(شرح زیبایی زن مسلمان را ) نزد شوهران خود.» برخی از محققان و علمای علوم اسلامی بر این باورند که عبارت ابتدای حدیث نمی تواند گویای وجوب  پوشش زن در برابر زنان غیر مسلمان باشد، بلکه دلالت بر کراهت دارد. در واقع از عبارت "لا ینبغی=شایسته نیست" کراهت این فعل استفاده می شود، یعنی این کار برای زنان مسلمان مکروه است. بزرگان فقهای امامیه نیز به کراهت این عمل فتوا داده اند.[3] سخن آخر: با توجه به مطالبی که یاد شد، برخی از فقها بر این باورند که این پوشش در برابر زن غیر مسلمان واجب نیست و برخی دیگر نیز این پوشش را لازم دانسته اند،[4] از این رو با توجه به اختلاف فتوا در این خصوص بهتر هست هر کسی به حکم شرعی مرجع تقیلد خود مراجع فرماید. پی نوشت: [1].ترجمه الميزان، ج‏15، ص156. [2]. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي (ط - الإسلامية)، 8جلد، دار الكتب الإسلامية - تهران، چاپ: چهارم، 1407 ق، ج‏5، ص519. [3]. نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام ، ج‏29  ص63، موسوعة الإمام الخوئی ج‏32، مسألة 28: یجوز لکل من الرجل و المرأة النظر إلى ما عدا العورة ....ص : 28. [4]. آیت الله خویی و آیت الله زنجانی.
Retrato de علی بیرانوند سابقون 02 Jan, 2018 آیه لا اکراه فی دین و حکم ارتداد
با عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی برای دست یابی به جواب متقن و علمی پیشنهاد می شود مطالب و مقالاتی که خدمت شما معرفی می شود را مطالعه فرمایید: پذیرش دين تحقيقي است‌ نه تحميلي يا تقليدي حکم ارتداد و آزادی بیان حکم ارتداد و آزادی اندیشه ارتداد و اجبار    
Retrato de علی بیرانوند سابقون 01 Jan, 2018 آیه خمس میگوید از کفار باید خمس گرفت
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی: نکته اول: نکته اولی که باید به آن توجه داشت این است که بر اساس اعتقاد و مبنای فکری و اعتقادی  مذهب شیعی راه دست یابی به حقایق احکام و دستورات دینی تنها قرآن کریم نیست، بلکه روایات وارد شده از پیامبر گرامی و اهل بیت گرامی ایشان، مبیین و روشن کننده حقایق احکام و دستورات دینی است، این در حالی است که در سوال مطرح شده، شخص وهابی در ادعای خود تنها به آیه قبل از 41 سوره انفال استناد کرده است. و این شیوه و روش تفسیر آیات با مبانی فکری و تفسیری شیعی سازگاری ندارد. نکته دوم: واژه «غنم» و «غنیمت» به معنای رسیدن به در آمد از راه تجارت و یا صنعت و یا جنگ است، با توجه به فضای نزول آیه شریفه در این جا مقصود غنیمت جنگی است.[1] راغب اصفهانی میگوید: «غَنَم» به دو فتحه- معنایش روشن و شناخته شده است، اما «غُنم» - به ضمه حرف اول و سکون حرف دوم- به معنای رسیدن و دست یافتن به فائده است، سپس در هر درآمدی که از راه جنگ و از ناحیه دشمنان و غیر آنان به دست آید به کار رفته است و آیه شریفه فوق نیز به همین معنا است.[2]کاربرد این معنای وسیع از «غُنم» در روایات پرشماری آمده است، به عنوان نمونه امیرالمؤمنین علی(ع) در نهج البلاغه می‌فرماید: خطبه ۷۶: اِغتَنِم المهَلَ: فرصتها و مهلتها را غنیمت شمارید. خطبه ۱۲۰: مَن اَخَذَها لَحِقَ وَ غَنِمَ: کسی که به آئین خدا عمل کند به سر منزل مقصود می‌رسد و بهره می‌برد. نامه ۴۱: وَ اغتَنِم مَن استَقرَضَکَ فی حالِ غِناکَ: هر کس در حال بی‌نیازیت از تو قرضی بخواهد غنیمت شمار. نامه ۵۳ عهدنامه مالک اشتر: وَ لا تَکونَنَّ عَلَیهِم سَبُعاً ضارِیاً تَغتَنِمُ اَکلَهُم: در برابر مردم همچون حیوان درنده‌ای مباش که خوردن آنها را غنیمت و در آمدی برای خود فرض کنی. کلمات قصار۳۳۱: ِانَّ اللَّهَ جَعَلَ الطّاعَةَ غَنیمَةَ الاَکیاس: خداوند اطاعت را غنیمت و بهره هوشمندان قرار داده است. نکته سوم: موضوع مهم و بحث انگیز در آیه، لفظ غنیمت است، اینکه غنیمت آیا فقط شامل غنائم جنگی می‌شود یا هر گونه درآمدی را در بر می‌گیرد؟ مفسران شیعه با تکیه بر روایات وارده از اهلبیت(ع) بر این باور‌اند که مقصود از غنیمت در این آیه -همان گونه که لغت شناسان گفته‌اند-[3] هر چیزی است که غنیمت شمرده شود، هرچند غنیمت جنگیِ مأخوذ از کفار نباشد. هرچند مورد نزول آیه، غنیمت جنگی است، به کلی‌بودن مفهوم آیه آسیبی نمی‌رساند.[4]طبرسی صاحب مجمع البیان با استدلال به آیه می‌گوید: علمای شیعه معتقدند خمس در هر گونه فایده‌ای که برای انسان فراهم می‌گردد واجب است اعم از اینکه از طریق کسب و تجارت باشد یا از طریق گنج و معدن، و یا آنکه با غواصی از دریا خارج کنند.[5] بنا بر این از نظر علمای شیعه، غنیمت معنی وسیعی دارد و هر گونه درآمد و سود و منفعتی را شامل می‌شود؛ زیرا معنی لغوی این لفظ عمومیت دارد و دلیل روشنی بر تخصیص آن در دست نیست و صرف قرارگرفتن آیه در سیاق آیات جهاد، نمی‌تواند مانع عمومیت آیه گردد. سخن آخر: در بحث و مناظره با اهل سنت و وهابیت و دفاع از مباحثی همچون خمس باید به گونه وارد در بحث شده که به مبانی فکری و اعتقادی و فقهی شیعی تسلط و اشراف کامل داشت، و حقانیت آن مبانی را با تسلط علمی اثبات کرد. تا اینکه در اثبات مباحث فرعی در چالش گرفتار نشوید. برای مطالعه و تحقیق بیشتر پیشنهاد می کنم مقالات زیر را مطالعه فرمایید 1-«خمس» واجبی از واجبات الهی است 2-آیه خمس 3-خلیفه اول سهم اهل بیت از خمس را قطع کرد! 4-نظر شيعه و اهل سنت راجع به خمس را تبيين نمائيد؟ 5-خمس براي چيست؟و به چه کسانی خمس تعلق می گیرد؟ پی نوشت: [1]. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۸۹. [2]. راغب اصفهانی، مفردات فی الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۵. [3]. راغب اصفهانی، مفردات فی الفاظ القرآن، ۱۴۱۲ق، ص۶۱۵؛ابن منظور، لسان العرب، ۱۳۶۳ش، ج۱۲، ص۴۴۵. [4]. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۴۱۷ق، ج۹، ص۹۱. [5]. طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۴۶۸.  
Retrato de علی بیرانوند سابقون 01 Jan, 2018 سرالمستودع فیها
با عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی، در خصوص اینکه سرالمستودع چه چیزی می باشد، در بین علما و محققان علوم اسلامی  مصادیق و عبارت مختلفی ذکر شده است، از جمله این موارد عبارتند از: 1- اسم اعظم الهی، 2- علوم ربانی حضرت زهرا (سلام الله علیها)، 3- امر ائمه اطهار (علیهم السلام)،4- حلقه وصل بودن حضرت زهرا (سلام الله علیها) بین نبوت و امامت، 5- ظهور امامت و ولایت از نسل حضرت زهرا (سلام الله علیها)، 6-حضرت محسن (علیه السلام)، 7- امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)،  برای مطالعه بیشتر می توانید مقاله زیر را مطالعه کنید: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، سر المستودع فیها  
Retrato de علی بیرانوند سابقون 28 Dez, 2017 به سخن بنگریم یا سخنران؟
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی: در ابتدای سوال خود فرموده اید، ظاهر آیه 2 سوره مبارکه صف با یکی از روایات اسلامی در تعارض است، از این رو برای دست یابی به حقیقت ظاهر این آیه و روایت مورد نظر را مورد بررسی قرار می دهیم. بررسی آیه: در آیه 2 و3 سوره مبارکه صف خدای متعال می فرماید: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ، كَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللَّهِ أَنْ تَقُولُوا ما لا تَفْعَلُونَ؛[صف/2و3]اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، چرا چيزى مى‏ گوييد كه انجام نمى‏ دهيد؟ نزد خدا سخت ناپسند است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد.»   نکته اول: اگر به خوبی در محتوای این آیه شریف دقت بفرمایید متوجه خواهید شد، خدای متعال در این آیه زیبا تأکید بر یک نکته بسیار مهم دارد، و آن هم همراه بودن قول و عمل است، انسان باید قول و عمل او هم سو و هم خوان باشد، به این معنا که اگر در گفتار دیگران را به سوی خوبی ها دعوت و تشویق می کند خود نیز عامل به گفتار زیبای خود باشد. نکته دوم: و اما متن کامل روایتی که شما به آن اشاره کردید در منابع روایی  از امام علي (عليه السّلام) این چنین نقل شده است: «خُذ الحكمَةَ حَيثُ كانَتْ وَ انْظُر اِلي ما قالَ و لا تنظُرْ الي مَنْ قال»،[1]حكمت را هر جايي است فرا بگير و نگاه كن به آنچه گفته مي‌شود نه به گوينده سخن.» با کمی دقت و تأمل در معنای فارسی روایت متوجه می شویم معنای این روایت در واقع تناقضی با آیه مورد نظر ندارد؛چرا که در آیه قبل یک نکته ی اخلاقی برای اصلاح رفتار گوینده مطرح شده بود، ولی در این روایت شریف سخن روی گوش کردن سخن حکمت آمیز است، در واقع این روایت متناسب و مرتبط  با آیه دیگری است که خدای متعال می فرماید: «فَبَشِّرْ عِبادِ، الَّذينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَه‏؛[زمر/17و18]پس بشارت ده به آن بندگان من كه: به سخن گوش فرا مى ‏دهند و بهترين آن را پيروى مى‏ كنند؛»  در واقع این آیه و روایت مورد نظر گویای توجه به محتوای سخن و ارزش آن است،  بیش از آنکه به گوینده سخن توجه کنیم سخنی که ایراد شده است را مورد ارزیابی و اعتبار سنجی قرار دهیم. [1] . تميمي آمدي، عبدالواحد بن محمد، غرر الحكم و درر الكلم، قم، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي،  1366، ص 58.  
Retrato de علی بیرانوند سابقون 28 Dez, 2017 بیان تحریف کتاب مقدس در قرآن
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی ابتدا پیشنهاد می کنیم مقالات مرتبط با سوال خود را  که خدمتان ارائه خواهد شد مطالعه فرمایید به طور قطع و یقین به جواب علمی مناسب دست خواهید یافت، در ادامه نیز اگر جواب ها اقناعی نبود در خدمت شما کاربر گرامی خواهیم بود. مقاله اول: قرآن و اشاره به تحریف تورات و انجیل مقاله دوم: انجیل در قرآن کریم مقاله سوم: دليل مسلمانها بر تحريف كتاب مقدس چيست؟    
Retrato de علی بیرانوند سابقون 28 Dez, 2017 جمع‌آوری قرآن در زمان عثمان
عرض سلام و ادب خدمت شما پرسشگر گرامی: نکته اول: نکته بسیار مهمی که باید خدمت شما بیان کنیم این است قیاسی که بین جمع آوری قرآن و جمع آوری انجیل صورت گرفت بسیار غیر کارشناسی و عوام فریبانه است، چرا که محققان جمع آوری کتب انجیل را قریب به 100 سال و برخی نیز به 60 سال بعد از حضرت مسیح ذکر کرده اند،[1] حتی برخی بر این باورند که در این فاصله زمانی کتابی به نام کتاب مقدس در بین مسیحیان وجود نداشته است. نکته دوم: اگر به تاریخ تدوین و جمع آوری قرآن به طور دقیق و علمی واقف باشیم اذعان خواهیم داشت که برخلاف کتاب مقدس مسیحیان، قرآن کریم تا پایان حیات پیامبرگرامی در بین مردم وجود داشته است، بطوری که هیچ گونه نقص و کاستی در آیات آن به وجود نیامده است، حتی برخی از محققان و کارشناسان علوم قرآن و تفسیر بر این باورند که جمع آوری قرآن در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله) صورت گرفته است، از این رو بسیار تفاوت وجود دارد بین سرگذشت کتاب مقدس مسیحیان با تاریخ جمع آوری قرآن. در کتب روایی نیز از گروهی از صحابه نام برده می شود که قرآن را در زمان پیامبر گرامی اسلام(صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) جمع‌کرده‌اند. که به عنوان نمونه‌ به چند مورد از آنان اشاره می‌کنیم.از قتاده نقل شده كه گفت من از انس بن مالك سوال كردم كه قرآن را چه كسى در زمان پيامبر(صلی‌ الله‌ علیه‌ و آله) جمع آورى نمود؟ او پاسخ داد: چهار نفر از انصار بنام‌هاى ابى بن كعب، معاذ بن جبل، زيد بن ثابت و ابو زيد، آن را جمع آورى نمودند و ما آن را به ارث برديم.[2]و یا در حدیثی دیگر این‌گونه آمده است که، ابن ابى داود از محمد بن كعب قرظى نقل مى‏ كند كه گفت: قرآن را پنج نفر از انصار بنام‌هاى: معاذ بن جبل، عبادة بن ثابت، ابن بن كعب، ابو درداء و ابو ايوب انصارى در زمان پيامبر(صلی الله علیه و آله)  گردآورى نمودند.[3] نکته سوم: هر چند ما قائل به این هستیم که قرآن در زمان پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله) جمع آوری شده، ولی افرادی که تاریخ جمع آوری قرآن را به زمان عثمان مستند می کنند به این مطلب اذعان دارند  یکسان سازی قرآن در زمان عثمان برای اختلاف قرائت بوده نه برای اختلاف در آیات و از این رو یکسان سازی قرائت های قرآن هیچ گاه به معنای تحریف قرآن نیست. برای مطالعه بیشتر پیشنهاد می کنیم مقالات پیشنهادی زیر را مطالعه فرمایید. مقاله اول: جمع آوری قرآن توسط رسول گرامی اسلام مقاله دوم: عثمان و قرآن کریم مقاله سوم: کتاب "قرآن هرگز تحریف نشده" مقاله چهارم:  پاسخی به مدعیان تحریف قرآن پی نوشت: [1]. توماس، ميشل، کلام مسيحي، ترجمه حسين توفيقي، قم، مرکز مطالعات و تحقيقات اديان و مذاهب، ص158. [2]. صحيح بخارى، البخاری، ناشر: دار الفكر للطباعة و النشر والتوزيع،1401 - 1981 م، ج 4، ص 229 و ج6، ص103؛ الطبقات الكبرى، ابن سعد، دار الكتب العلمية، بيروت، ط الأولى، 1410/1990. ج 2، ص272 گفته پنج نفر بودند، و بحوث حول علوم القرآن، محمدجواد سعیدى نجفى،ناشر: مطبعة الآداب،نجفسال چاپ: 1975 ،ص215 ؛  البرهان في علوم القرآن‏، محمد بن عبد الله الزركشى‏،  ناشر: دار المعرفة، بيروت‏، سال چاپ: 1410 / 1990،ج 1، ص 335. [3]. الاتقان، سيوطى،‏ جلال الدين، ناشر: دار الكتاب العربى‏، بيروت‏، سال چاپ: 1421 / 2001، ج 1، ص 72.

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 182