مخالفت کل خانواده با ازدواج/ راههای راضی کردن والدین

11:34 - 1393/07/18

با سلام من یه پسر 23 ساله هستم که عاشق دختر خاله خودم شدم ولی به دلایل زیر خانواده من مانع ازدواج ما دو تا هستند 

کل خانواده ام مخالفن میگن از نظر مالی پایین تر از ما هستن در صورتی که ما خیلی وضع مالی آنچنانی نداریم

میگن خانواده دختره نمی تونه جهیزیه اش رو بده یعنی پولش رو نداره 

میگن چون بابای دختره معتاده میگن نمی خواییم بری دختری بگیری که باباش معتاد باشه آخه کی معتاد نیست همه معتادن بعدشم مگه من می خوام با معتادی باباش زندگی کنم

میگن ازدواج فامیلی برا بچه تون ضرر داره 

و.... خلاصه خیلی بهونه های الکی میارن همش ساز مخالف و منفی می زنن همش دید منفی می گیرند آخه مگه همه چی تو پوله پس این میان عشق چی میشی 

خواستم بپرسم من چکار کنم که اونا رو راضی کنم به خدا ما همدیگه رو خیلی می خوایم ولی نمیذارن 2 تا جوون به همدیگه برسن که از ته دل عاشق هم هستند به خدا یه چند مدتی شبا خواب ندارم و داغون شدم از شما می خوام بهم بگین چطوری میشه درستش کرد ممنو نمیشم خبرم کنید

http://btid.org/node/42783
تصویر takoff
نویسنده takoff در

ولی حالا که رفتیم صحبت هامون رو کردیمدوباره مادرم زده زیر همه چی میگه نمیخوام بری اونجا زن بگیری آخه من با چه ساز اینا برقصم خدا یکی نیست کمکم کنه دوباره همون بهونه هایی که تو متن اول آوردم رو میگه حتی بیشترش هم کرده تو رو خدا یکی منو راهنمایی کنه دارم دیوونه میشم

تصویر mostafavi
نویسنده mostafavi در

نا امید نشوید و همینطور ادامه بدید. به نظر میاد کمی دودل هستند که این هم با گذر زمان حا خواهد شد. همانطور که قبلا راضی شدند بازهم می‌تونید اونهارو راضی کنید فقط صبر و حوصله شما رو می‌طلبه.

موفق باشید.

تصویر Zhr
نویسنده Zhr در

خونواده خالتون خوب هستن با شما؟

پدرتون موافق؟

تصویر hamid368
نویسنده hamid368 در

اولا بی نهایت از ته دل خوشحالم که راضی شدن. منم مشکل شما رو دارم میشه بگین چی کارا کردین تا راضی شدن؟ چه مدت طول کشید؟

تصویر Zhr
نویسنده Zhr در

واااااااای برادرم خیلی خوشحال شدم که مشکلتون حل شد...

برای مشکل منم دعا کنید

اگر میشه بگید چطور راضیشون کردید منم بکار بگیرم!kiss

تصویر takoff
نویسنده takoff در

بابت همه چی ممنون بالاخره تونستم دلشون رو بدست بیارم و راضیشون کردم فقط امیدوارم بعدا به مشکل بر نخورم که با توکل به خدا همه چی درست میشه 

 

تصویر hamid368
نویسنده hamid368 در

اولا بی نهایت از ته دل خوشحالم که راضی شدن. منم مشکل شما رو دارم میشه بگین چی کارا کردین تا راضی شدن؟ چه مدت طول کشید؟

تصویر hamid368
نویسنده hamid368 در

یه سری ادعیه هست که مجرب هم هستند مثل دعای زیر بخونین و با پدر مادرتون بعدش صحبت کنین با ایمان قلبی بخونین و انشالا نتیجه میگیرین. البته به شرط اینکه مطمئن باشید از انتخابتون

اگر می خواهی مردم یا فردی را مسخر خود گردانی در وقت ظهر ۲۰۰ مرتبه این اذکار را بخوان

یقینا در عرض سه روز آن شخص مطیع تو خواهد شد و هر حاجتی که از او داشته باشی برآورده

خواهد کرد و آن ذکر این است:

اللهُمَّ اَنْتَ الْقادِرُ وَ اَنَا الْمَقْدُور  فَمَنْ یَدَعُ الْمَقْدُورَ وَ اِلَّا الْقادِرُ یا رَبِّ یا رَبِّ یا رَبِّ

نویسنده کتاب ذکر کرده این عمل مجرب است و تا به حال خلافی از آن ندیده ام
در زمینه حرام استفاده نشود.

منبع : کنز الحسینی صفحه۸۱

.....
اگه مشکلتون حل شد من رو هم دعا کنین مشکلاتم حل شه

تصویر Zhr
نویسنده Zhr در

ا چ جالب چقد داستان زندگیت شبیه منه !!!!!!!!!!!!!!sad

تصویر حسین وجدانی «مشاور»

با سلام

از انتخاب گروه مشاوره رهروان ولایت برای راهنمایی و مشاوره متشکریم.

دوست گرامی مواردی که خانواده شما بیان می کند هیچ کدام مانع ازدواج نیستند به شرطی که شما این شرایط را پذیرفته باشید و بعد از عروسی خودتان نیز مثل خانواده فکر نکنید لذا باید خودتان را آزمایش کنید ببینید واقعا دیدگاه شما با خانواده فرق دارد یا نه تحت تاثیر احساسات هستید؟ برای این کار باید دختری را در نظر بگیرید که برای شما پیشنهاد شده و دقیقا همین مشخصات دختر مورد علاقه تان را دارد با این تفاوت که باهاش اشنایی قبلی نداشته اید و وابستگی ندارید.ببین در اون صورت ایا وی را می پذیری و برای شما معتاد بودن پدر و وضع مالی مهم نیست. در صورت پذیرش معلوم می شود دیدگاه شما با خانواده تان متفاوته و ارزشهایی در ذهن تان موجوده که غیر از ارزشهای خانواده می باشد اما اگر صرف وابستگی ازدواج نمایید هیچ بعید نیست که شما هم بعد از عروسی مثل خانواده فکر کنید و چه بسا زندگی تان را خراب نمایید.

در مرحله دوم اگر دیدید شما با همدیگر کفویت دارید می توانید با روشهای زیر خانواده را راضی کنید.

خیلی از جوونا مشکل شما رو دارن که احساس می کنن پدر مادرشون اونا رو درک نمی کنن و حرف حرف خودشونه و به حرف بچه شون گوش نمی دن اونجایی که حق با پدر مادراست که هیچ، اما اونجا که مثل مورد شما حق با جوونا است و از حرفای منطقی هم کاری بر نمیاد جوونا بازم نباید از پا بشینن و منتظر باشن ببینن چی می شه بلکه باید کانال منطق رو عوض کنن و از راه تاثیر گذاری احساسی وارد بشن و نهایت تلاششون رو برای راضی کردن اونا از این طریق انجام بدن

اینکه جوونا می گن پدر مادر ما اصلا راضی نمی شن کاملا نادرسته  به نظر من جوونا به قدرت خودشون در ایجاد تغییر در والدین واقف نیستن وگرنه راضی کردن اونا خیلی سخت نیست مشکل اینه که جوونا بلد نیستن چه کار کنن

اولین مطلب اینکه یه اصل کلی هست که خیلی جاها به درد می خوره که پیروزی از آن کسی است که بیشتر مقاومت کنه به قول معروف: صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند یا بر اثر صبر نوبت ظفر آید نتیجه اینکه اگه کسی مقاومت کنه و از میدون در نره غلبه اش بر طرف مقابل حتمیه

اینجا هم همینه اگه جوونا از این اصل استفاده کنند و پای کار وایستن خیلی زودتر از اونی که فکرشو  می کنن سد مقاومت پدر مادرها فرو می ریزه و تسلیم خواست به حق فرزندشون می شن

دومین اصل مهم، اصرار محترمانه بر خواست خوده، چه به صورت مستقیم یا کنایه ای و چه با گفتار یا با سکوت

نگید که پدر مادر ما نفوذ ناپذیرن و هرچه اصرار کنیم فایده نداره ، چون عرض می کنم آب که نرم ترین جسمه وقتی که به صورت مداوم پایین می ریزه، سنگ به اون محکمی رو سوراخ می کنه در حالی که نه گفتار شما از اب نرم تره و نه دل پدر مادر از سنگ سخت تر

یه خورده از عاشقها یاد بگیرید گرچه کارشون درست نیست اما ببینید چه طور پدر مادر رو راضی می کنن این قدر به انحاء مختلف اصرار می کنن تا اینکه پدر مادرشون راضی بشن

اصل سوم هم اینه که تمام کارهایی که جوون انجام میده باید محترمانه و بدون اوقات تلخی و یا درگیری باشه چون حرمت پدر و مادر بسیار زیاده و کسی حق نداره اونو بشکنه و بلکه برعکس در طول این مدت محبت و ملاطفت او با پدر و مادر باید زیادتر بشه

اما کارهایی که جوون با صبر و استقامت و اصرار محترمانه بر اونا می تونه به هدفش برسه :  

        - طرح درخواست خود با استفاده از هر فرصتی که دستش بیاد چه به صورت خصوصی به اینکه هروقت یکیشون رو تنها گیر بیاره سفره دلشو باز کنه و حرفشو بزنه و یا به صورت عمومی به اینکه این قدر بگه که حرفش نقل مجالس خانوادگی بشه(البته مواظب باشه که حالت مضحکه یا تمسخر پیدا نشه که چیزی جز ضایع شدنش رو به همراه نداره)  
        - اثر گذاری بر یکی از والدین و فرستادنش به سراغ دیگری
        - ادامه دادن با سکوت زبون دار در صورت نهی قهر امیز والدین از حرف زدن  
        - اگه می دونن چه کسی رو می خواد طوری رفتار کنه که به اطرافیان القا بشه که عشق دیوونه و شیداش کرده و هی تکرار کنه که : یا او یا هیچکس 
        - ببینه رگ خواب والدین و نقطه اثر پذیریشون کجاست از همونجا وارد بشه مثلا اگه به غذا خوردن او یا لاغر شدنش حساسند یه کاری کنه بگن از بس غصه خورده لاغر شده  
       - از مظلوم  نمایی غافل نشه مثلا بگه من که براتون مهم نیستم وگرنه ناراحتی منو نمی تونستید تحمل کنید 
        - اگه این مراحل افاقه نکرد می تونه از راه گوشه گیری، غذا نخوردن طولانی و ابراز افسردگی و ناراحتی شدید و حتی گریه کردن سعی کنه احساساتشون رو تحریک کنه

پدر مادرها قلب رئوفی دارن وقتی این طور فرزند رو مثل اسپند روی آتش ببینند بعیده که ساکت بشینن و بازم بگن "نه"

موفق باشید